eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر سوار و اگر که پیاده می‌آییم به‌شوق توست که جاده‌ به‌ جاده می‌آییم هزارشکر که در اوج این همه سختی به دیدن حرم تو چه ساده می‌آییم بزرگ و کوچک ما شوق کربلا دارند بدیهی است که با خانواده می‌آییم اگرچه سختی و دشواری است، اما ما به خُلق باز و به رویِ گشاده می‌آییم "به‌رغم مدعیانی که منعِ عشق کنند" به حکم عشقِ الهی زیاده می‌آییم شکوهمندترین نوعِ انتظار این است همین که خسته ولی ایستاده می‌آییم در این مسیر فقط در پی رضای توأیم که فکر غیر تو از سر نهاده، می‌آییم بیا به دیدن ما ای امام صاحب‌امر که ما به شوق تو با این اراده می‌آییم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ گل و آیینه و اسپند این‌جاست غمِ اشک و دمِ لبخند این‌جاست همان جایی که فرقی نیست بینِ تهی دستان و ثروتمند این‌جاست ز یک سو گنبد خورشید خاتم ز یک سو مرقد ماه مجسم همان جایی که مخلوقات عالم به سویش باز می‌گردند، این‌جاست شده دست خدا پشت و پناهش که راه جنت الاعلاست راهش همان جایی که هر دو پادشاهش به یک اقلیم می‌گنجند، این‌جاست حرم نه، بلکه باب عشق و حاجات حرم نه، بلکه آفاق عنایات بهشتی را که یک عمر است آیات به خلق الله می‌گویند، این‌جاست حرم نه، بلکه اقیانوسِ رحمت حرم نه، بلکه دریایِ محبت حرم نه، بلکه بحر نور و نعمت سرای هر سعادتمند این‌جاست حریمی که سر از هفت آسمان است حریمی که پناه این و آن است حریمی که شفیع شیعیان است به زهرا می‌خورم سوگند این‌جاست همان‌جا که عموی با وفا را همان‌جا که امید مرتضی را همان‌جا که عمود خیمه‌ها را عمودی بر زمین افکند، این‌جاست همان‌جا که یکی تیر سپر داشت همان‌جا که یکی شوق پسر داشت همان‌جا که یکی تا نیزه برداشت پدر ماند و غم فرزند، اینجاست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی شد بسته راه وصل ‌و گرفتم بهانه‌اش آه از دَمِ فراق و غمِ شاعرانه‌اش امشب به خانه آمده تا مرهمم شود آن پرچمی که گنبد او بود خانه‌اش (همچون انار، خون دل خویش می‌خورم) اشکم گواه می‌دهد از دانه‌دانه‌اش شب تا سحر خوشم که به یادش گریستم... شب...آه! یاد مادر و غسلِ شبانه‌اش یادِ خرابه... یادِ نمازِ شکسته و... شاعر، شکست! در غزلِ عاشقانه‌اش، امشب گواه می‌دهد این دل که می‌رسم پای پیاده تا حرم ... این هم نشانه‌اش: (ما را حسین، دور خودش جمع می‌کند) قلبِ من و تو و همه‌عالم، رسانه‌اش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ببین که با اهالی زمین چه می‌کند حسین زمین نه، با تمام عالمین چه می‌کند حسین غمش کنار می‌زند هرآنچه هست فاصله دوباره با محرّمش ببین چه می‌کند حسین چنان علی که بذل کرده در رکوع خود نگین ببین که در سجود با نگین چه می‌کند حسین دلم کباب شد میان روضه، با محبتش درون سینه‌های آتشین چه می‌کند حسین دویده‌ شعله‌ی غمش بدون مرز در جهان کدام لشکر است اینچنین؟ چه می‌کند حسین؟ محرّمش چنین پر از شکوه و اقتدار شد نگاه کن برای اربعین چه می‌کند حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مخواه شاکله‌ی این غزل، قوی باشد از ابتدا غرض این بود مثنوی باشد ببخش اگر کمی از حیث وزن کم دارد نشد شبیه غزل‌های منزوی باشد نه مثل نغمه‌ی حافظ، نه چون کلام کلیم قرار نیست که این نفخه عیسوی باشد به پای خمسه‌ی من هیچ پنجه‌ای نرسد اگر چه نظم نظامی گنجوی باشد زمام شمس –علی ما نُقِل– به دست شماست چه جای صحبتی از عشق مولوی باشد غلام محتشم و خاک پای حِمیری‌ام و هر که شاعر دربار مهدوی باشد زیارت حرمت از سرم زیاد؛ قبول مرا فقط برسان مرز خسروی... باشد؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کاسه‌ی صبر من از گریه گهی پُر می‌شود اشک روی قاب عکس کربلا دُر می‌شود گریۀ پاک عزای تو مرا هم پاک کرد آب آلوده به دریا می‌رسد کُر می‌شود سوختم با گریه تا این سینه شد ثابت قدم خاک از گرمی آب و آتش آجُر می‌شود رسم عالم را به هم زد عاقبت این عاشقی بین ما دیوانه‌ها عاقل تمسخُر می‌شود با نگاه مادرت در اربعین کرب و بلا از عزاداران عاشورا تشکُر می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی امسال هم جامانده‌ام، افسوس قسمت نيست تا اربعين چيزى نمانده، آه! فرصت نيست جامانده‌ام، جاماندم از اصل خودم، باشد جامانده‌ام از كاروان، شايد سعادت نيست! از كودكى عشق تو را آموختم امّا عاشق گناهش چيست آقا جان كه دعوت نيست؟! حسرت به دل ماندم ضريحت را بغل گيرم آقا مگر شوق زيارت، شكر نعمت نيست؟! با يك بغل اندوه مى‌گيرم در آغوشم دلتنگی‌ام را، باز هم وقت شكايت نيست! با پاى دل مى‌آيم اما اشك مى‌ريزم آواره‌ى اين جاده‌ها را عرض حاجت نيست عاشق به ياد كربلايت از نفس افتاد عاشق زيارت آمده، عين روايت نيست؟! آقا نگاهت را نگير از من كه محتاجم در راه وصلت لذتى مثل شهادت نيست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ببین در این سیل بی قراران امیدها را، اراده ها را که موج در موج عشقبازان احاطه کرده‌ست جاده‌ها را ببین به کوه و به دشت و صحرا فراتر از مرزهای دنیا در این مسیرِ به سمت دریا سواره‌ها را، پیاده‌ها را سفید را با سیاه دیدم گدا به همراه شاه دیدم همه در این شاهراه دیدم به پای دل سر نهاده‌ها را اگر رسیدیم تا به اینجا گرفته عباس دست ما را به هر قدم می‌کنی تماشا شکوه از پا فتاده‌ها را یکی گرفته‌ست دست مادر برادری در کنار خواهر چه جذبه‌ای جمع کرده یکسر؟ کنار هم خانواده‌ها را یکی رسیده به نان و آبش یکی به دنجی ی جای خوابش که اربعین است و در کتابش سروده این صاف و ساده‌ها را بگو اگر تیغ شعله بارد به باغ لاله اثر ندارد که هیچ آتش جگر ندارد! بسوزد این داغ زاده‌ها را ندارد این راهِ عشق بن بست نمی‌کشیم از امام خود دست که راه و مقصد فقط حسین است در این مسیر ایستاده‌ها را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ابرها زائر آن خاک معطر هستند روضه‌خوانان بدن‌های مطهر هستند بادهایی که سراسیمه حرم می‌آیند جزئی از لشکریان تنِ بی‌سر هستند رودهایی که به عشق تو حرم می‌آیند قطرهٔ کوچکی از این همه لشکر هستند نخل‌ها، زلف پریشان شده و آشفته کوه‌ها، از غم و اندوه تو مضطر هستند محشری کرده به پا داغ غمت راه‌به‌راه فرش تا عرش در این پهنهٔ محشر هستند.. سفره‌ای پهن شده از نمک و نان شما همه مهمان سر سفرهٔ مادر هستند اربعین تو به صف کرده همه دل‌ها را عالمی راهی این خاک معطر هستند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صدای کرب‌وبلای حسین می‌آید بهوش باش، صدای حسین می‌آید یکی به پای ترک خورده و پُر از تاول به شوقِ بوسه به پای حسین می‌آید یکی به منصب سقّایی است و مشک به دوش به سمت واعطشای حسین می‌آید یکی به گردنش انداخته غل و زنجیر به نیّت اُسرای حسین می‌آید یکی به هروله با دسته‌ی طُوَیرجیان مگر به سعی و صفای حسین می‌آید توان آمدن کربلا نداشت یکی به دست کارگشای حسین، می‌آید یکی خیال نمی‌کرد قسمتش باشد می‌آید و به دعای حسین می‌آید مسیحی، اهل تسنّن، سیاه و سرخ و سفید هرآنکه هست برای حسین می‌آید خوشا زیارت آنکس که بعدِ برگشتن به پرسش فقرای حسین می‌آید فرشته تا به قیامت فرستدش صلوات که اربعین به عزای حسین می‌آید شهید کوچه‌ی ما بین کاروان با ماست به دیدن شهدای حسین می‌آید نگاه می‌کنم و قاسم سلیمانی‌ست چه شادمان به لقای حسین می‌آید خدا گواست که از این حماسه پژواکِ تجلّیاتِ خدای حسین می‌آید دم ورودی کرب‌وبلا چه غوغایی‌ست نوای نوحه‌سرای حسین می‌آید عمود آخر جاده است و روضه‌خوان می‌گفت جوابِ أدرک أخای حسین می‌آید حسین داغ دلش تازه است و عبّاسش به پیشواز، بجای حسین می‌آید :: خدا کند سخن روضه‌خوان غلط باشد که خنجری به قفای حسین می‌آید تکان پرچم توحید را تماشا کن نسیم باد صبای حسین می‌آید به گوش باش، عزیز حسین در راه است بهوش باش، صدای حسین می‌آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی آه از این روزگار پرُ حسرت آه از این سرنوشت، آه از غم باز دوری، دوباره دلتنگی بازهم بغض و گریه‌ی نم‌نم روز وصل نگار نزدیک و همه یاران به راه افتادند منِ جامانده سخت غمگین و همه‌ی زائران او شادند او خودش شاهد است تا امروز چقدر التماس کردم من باورم نیست اربعین برسد دور شش گوشه‌اش نگردم من بحثِ خوب و بد است یا همت مانده‌ام! علت نرفتن چیست؟ هرچه باشد تحملش سخت است دوری از کربلا که آسان نیست گر چه عمری‌ست اهل میکده‌ام اربعین آمد و نیامده‌ام جمع مستان به کربلا راهی کاش می‌شد می‌آمدم من هم زائران حرم! خداحافظ! پسر فاطمه مرا نخرید چشم من نیست لایق دیدار پس دلم را به کربلا ببرید... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نشست، جیب خودش را تکاند و آه کشید به کوله پشتی خود خیره ماند و آه کشید کلافه بود، خودش را پر از جنون می‌دید فقط مقابل چشمان خود ستون می‌دید چگونه می‌شد از این مرزها عبور کند چگونه خرج سفر را دوباره جور کند برای دفعه چندم شمرد و دید کم است و گفت: قسمتم امسال دوری از حرم است نشست تا که به سختی راه فکر کند به کوله‌بار پُر از اشک و آه فکر کند به بغض فاصله‌ای که هزار فرسنگ است به التماسِ گذرنامه‌ای که دلتنگ است به سال‌های گذشته به همسفرهایش به اینکه رنگ تعلق نداشت دنیایش... به ازدحام لب مرز و بی‌قرار شدن به زور رد شدن و خواهش سوار شدن به مهربانی اعراب و لطف همسایه به شوق اهل عراق و به شور مشایه به انتظار میان صف شلوغ غذا به خواب خوش وسط موکب امام رضا دو خط برای خودش شعر خواند و آه کشید دوباره جیب خودش را تکاند و آه کشید... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e