#شهدا_و_دفاع_مقدس ؛ #راهیان_نور
دلدادگان این جا زیارت گاه عشق است
ای راهیان نور این جا راه عشق است
این جا همان بیت الحرام بندگی هاست
اینجا محل پشت پا بر زندگی هاست
این جا سر تعظیم دارد ماه و خورشید
نور خدا را می توان با چشم دل دید
این جا همان میعادگاه عاشقان است
راه عبور مهدی صاحب زمان است
این جا سحر هایش صدای آه دارد
گویا علی سر در میان چاه دارد
این جا پر از عشاق سرگردان صحراست
این جا صفای صبح گاهش نام زهراست
این جا قنوت هر شبش مهتاب دارد
دیدم هزاران زمزم پر آب دارد
این جا لباس خاکی، احرام طواف است
سرهای خونین روی دست، جای کلاف است
این جا خریداران یوسف سر جدایند
حجاج این صحرا به دنبال منایند
اینجا زیارت ها دهد بوی شهادت
اصلی ترین نامش بود کوی شهادت
این جا همه با غیرتان یک حرف دارند
از ماجرای کوچه عمری بی قرارند
این جا همه تنها به فکر انتقامند
در فکر آن فریادهای ناتمامند
این جا همه از داغ سیلی ناله دارند
بر سینه داغ یار هجده ساله دارند
این جا همه سربند یا زهرا ببندند
نگذاشتند دست امامی را ببندند
اما خدا را می دهم سوگند این جا
بر چادر خاکی و بر پهلوی زهرا
ما را شبیه گل ازین عالم بچیند
پای رکاب مهدی اش خونین ببیند
ای کاش من هم در هوایش پر بگیرم
بوسه ز دستش با تن بی سر بگیرم
گر چه گنهکارم به پایش خار هستم
من هم خریدار نگاه یار هستم
آقا بزرگی کن دگر ما را سوا کن
ای جبهه ما را راهی کرب و بلا کن
✍ #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
تقدیم به #شهدای_گمنام تازه تفحصشده
بین ملکوتیان چه نامش نامیست
میآید و با آمدنش پیغامیست
این گونه غریب و بینشان میآید
تا گوید هر چه هست، در گمنامیست
✍ #یوسف_رحیمی
@dobeity_robaey
🥀 #شهدای_گمنام
مادری کرده برای بیپلاکان شهید
قبر این گمنامها پایینِ پایِ فاطمهست
✍ #وحید_محمدی
@hosenih
#شهدا_و_دفاع_مقدس
🍃تقدیم به نوجوانان شهید🍃
اسم شناسنامهایات جا به جا شده
یک گوشه چسب خورده و جایی جدا شده
اصلا درست نیست که تو دست بردهای...
اصلا چطور سن تو این گوشه جا شده؟
حالا بلند قد تر و زیباتر و بزرگ
مردی جسور جای تو از عکس پا شده
تو توی این لباس نظامی عقاب نه
یک غنچه بین این همه گلهای وا شده
دل جزء کوچکی است برای رها شدن
وقتی که ذرهذره تنت مبتلا شده
دستت منوری شده در بادهای داغ
دستی که خسته از قفس شانهها شده
امواج رادیو سر هم جیغ میزنند
صالح شهید... نه... نشده... یا چرا شده
در آخر تشهد مادر خبر رسید
جبران چند سال نماز قضا شده؟
زنهای خانه کفش تو را جفت میکنند
پایت اگرچه طعمهی خمپارهها شده
مردان بر آب روان حجله ساختند
دستان خواهر تو سرخ از حنا شده
حالا شناسنامهی تو سنگ سادهای است
آن جا به نام کوچک تو اکتفا شده
این گونه تکههای اونیفرم خونیات
پرچم برای صلح در این روستا شده
✍ #فاطمه_قائدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🥀تقدیم به مادران #شهدای_گمنام
پسرم وقت درد و دل داری؟
که هوایم دوباره بارانیست
حال و روز تو را نمیدانم
حال و روزم همانکه میدانیست
چقدر طول میکشد امشب
به گمانم سحر نخواهد شد
شرح موی سپید مادر تو
به همین مختصر نخواهد شد
بگذار پیش از اینکه با دل تو
حرفی از غصهها بگویم من
با کمی اشک و گوشهی چادر
روی ماه تو را بشویم من
با همین بوسه از روی عکست
کام خود را عسل کنم مادر
در خیالم همیشه میخواهم
که خودت را بغل کنم مادر
خاطرت هست لحظهی رفتن
آمدی مهربان در آغوشم
عطر پیراهنت به یادم هست
خندهات کی شود فراموشم
چند سال است که رفتهای و هنوز
چشم در راهم ای گل پَرپَر
هر کسی زنگ خانه را بزند
به گمانم تو آمدی دیگر...
تو کجایی که از تنت حتی
یک نشانی و یک پلاکی نیست
استخوانی! چفیه ای! عکسی
ردپا یا که مشت خاکی نیست
تو کجایی که هر شب جمعه
من نگردم بهشت زهرا را
تو کدامین شهید گمنامی
تو بگو پاسخ معما را
تو کجایی عصای پیری من
باری از دوش خستهام کم کن
خبری از شهادتت برسان
پسرم مادر شهیدم کن
راستی کسی به تو گفته
مادرت بسکه خون دلها خورد
کم کم از دوری تو دق کرد و
گلِ چادر نماز او پژمرد؟
پدرت را خدا بیامرزد
مثل یعقوب ماجرایی داشت
گریه میکرد در غمت اما
در دل خویش کربلایی داشت
گریه میکرد قد رعنا را
گریه میکرد آه بابا را
لحظهای بی قرار میشد و بعد
گریه میکرد ارباً اربا را ...
بیسبب نیست هر زمان، هرجا
خواندهاند روضهی جوانش را
با تمام وجود حس کردم
تو علی اکبری و من لیلا
لحظههای نماز صبح است و
جا نمازم به دست لرزانم
رو به قبله سلام خواهم داد
به امام غریب و عطشانم ...
✍ #محمدامین_سبکبار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
31.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 نماهنگ #مادر_شهید
سر مزارِ تو نشستن یا کریما
لالایی میخونم برات مثلِ قدیما
مثه قدیم ندیما
نمیره یادم اون روزی
که مریض شدی تب کردی
تا که خوبشی همه جونم
مادرو جون به لب کردی
دل مادرتو راضی میکردی
وقتی جلو چشام بازی میکردی
یه روز غم رسیدو، بابات پر کشیدو
قد من خمیدو، گلم قد کشید
یه روزایی جنگ شد، دلت میتپید
شب و روز مناجات، یه سنگر تو رؤیات
میدیدی رفیقات، شهید میشدن
همه پیش چشمات، شهید میشدن
شهیدم ای همه عُمرِ مادر
شهیدم ای گلِ سُرخِ پَر پَر
****
نامه نوشتی پسرم برای مادر
نامهت رسیده دست من، دنیای مادر
داری هوای مادر
گفتی این دفعه برگردی
دامادیتو میبینم
برا دعای خوشبختیت
سر سجاده میشینم
روزا تسبیح کربلا تو دستم
چقده چشم به راه تو نشستم
نشستم دعاگوت، تا اینکه یه تابوت
با اون حرز بازوت، آوردن برام
شدم مات و مبهوت، دعا کن دعام
تنت زار و خسته، پلاکت شکسته
با چشمای بسته، رسیدی به من
ولی شکر عزیزم، که داری کفن
شهیدم خستهی راهی مادر
شـهیدم ای گلِ سُرخ پَر پَر
شهیدم ای همه عُمرِ مادر
شهیدم ای گلِ سُرخِ پَر پَر
کاری از گروه سرود #نجم_الثاقب
شاعر: #محمد_اسداللهی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای #جانبازان_اعصاب_و_روان
#چهارشنبه_سوری
شب، شب چارشنبهسوری بود
درِ هر خانه آتشی روشن
شهر، کوچه به کوچهاش شده بود
به نگاه سیاوشی روشن
پدرم شمع نیمهسوزی بود
ناگهان با صدای فشفشهای
زوزۀ توپ در سرش پیچید
باز تا هفت کوچه آنورتر
ضجّههای مکرّرش پیچید
موج افتاده بود روی موج
داد میزد که در محاصرهایم
آن سوی خاکریز ناپیداست
غوطهور در میان خون شدهایم
زیر رگبار دشمن از چپ و راست
سر به دیوار بس که میکوبید
با تمام وجود حس کرده است
بارها جنگ پرمخاطره را
یا علی گفت، از زمین برخاست
رفت تا بشکند محاصره را
بچههای محلّه دورش را...
قهرمانانه دل به دریا زد
هرچه را داشت بر زمین انداخت
تا نفسهای آخرش جنگید
بعد خود را به روی مین انداخت
روی آسفالت دست و پا میزد
یافتم جسم نیمهجانش را
روی زانوی مادرم در خون
قهرمانانه سر برون آورد
باز هم در مصاف خنجر، خون
عشق با او سر جنون دارد
✍ #محمد_شکری_فرد
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#شهدای_گمنام؛ شهدای #مدافع_حرم
سلامِ خیلِ ملائک به محضرِ شهدا
به پیرِ عشق، خمینی، به رهبر شهدا
قرارِ قلبِ شکسته بهشتِزهرا شد
بهشتِ ماست قبور مُطهّر شهدا
نهاده دست به سینه همه قیام کنیم
برای عرض ادب در برابر شهدا
حیاتِ دین خدا ضامنش همین خونهاست
درود حق به سپاه دلاورِ شهدا
عجب شکوه عظیمیست در صفِ محشر
عبور قافله سالارِ بی سرِ شهدا
چه عاشقانه نشستند پای دلبر خویش
چه دلبریست واللهِ دلبرِ شهدا
بدون شک همه مهمان فاطمه گشتند
که هست مادر ارباب، مادرِ شهدا
کسی اگر سندش را طلب نمود، بگو:
شمیم سیب، میآید ز پیکر شهدا
به راه دین همه هستیِ خود فدا کردند
عطا کنید به ما هم ز باورِ شهدا
خدا کند که نفسهای آخر ماهم
شود شبیه نفسهای آخر شهدا
بخوان وصیت این پیرهای سیر و سلوک
نشین عزیز دلم پای منبرِ شهدا
وصال خواهی اگر راهکار آن اشک است
که گریههای سحر هست کوثرِ شهدا
عبور کن شبی از سیمِ خاردارِ نفس
که راه یابی از این در به مَعبرِ شهدا
✍ #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🥀تقدیم به روح بلند شهدای #مدافع_حرم
یاد کسی که سوی حرم پَر کشید و رفت ...
از قید و بند عشق زمینی رَهید و رفت ...
قُقنوس هم به اوج پَرش غبطه میخورَد
با بالهای عرشیِ عشقش پرید و رفت ...
ماها به گَرد پای جنونش نمیرسیم
حسرت میان این دلمان آفرید و رفت ...
بیدار شد ز خواب عَدَم، صبحِ زودِ زود
فرزند خردسال خودش را ندید و رفت ...
جز "صاحِبُ الحَرَم" به کسی دل نبسته بود
دل را ز خانِمان خودش هم بُرید و رفت ...
یک دَم حواس گوشِ خودش را نکرد، پرت
بانگِ "انا الغریبِ" حرم را شنید و رفت ...
یک جمله روضه خواند، ز غمهای کربلا
از داغ هَتکِ حُرمت زینب خمید و رفت ...
جان را به قیمت حرمش داشت میفروخت
ارباب آمد و همه اش را خرید و رفت ...
ما کوچه باز کرده و هِی سینه میزدیم
او از میان کوچهی هیئت دوید و رفت ...
ما سینه می زدیم و سپر کرد، سینه را
بر قلهی حقیقت روضه رسید و رفت ...
عزم سفر به سوی خدا داشت، آن جوان
شد پیشوندِ اسم قشنگش "شهید" و رفت ...
✍ #رضا_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#شهدا_و_دفاع_مقدس
شهدای #مدافع_حرم؛ #صلوات
ای دوست پیام التفاتی بفرست
بر مرده دلان آب حیاتی بفرست
این کشور ما زنده ز خون شهداست
بر روح شهیدان صلواتی بفرست
✍ #محمد_مبشری
@dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_سال
پایان سال و وقت حساب و کتاب شد
پیشانیام به محضرتان خیس آب شد
هر روز با گناه دلت را شکستهام
بین من و تو این همه عصیان حجاب شد
گفتند پای نامۀ ما گریه میکنی
حالِ شما ز دیدن نامه خراب شد
با این وجود تا که گره خورد کار من
یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد
هر عاشقیکه خالصانه پای شما نشست
پیچیده عطر نوکریاش، چون گلاب شد
این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای
آوای اَلرحیل به جانم عذاب شد
سرچشمۀ زلال شد آیینۀ جمال
بر دیدهام نگاه به رویت سراب شد
امسال هم گدای شب جمعۀ حرم
با یک دعای مادرتان بی حساب شد
**
ما را بخر عزیز دل شاه کربلا
جان کسیکه صورتش از خون خضاب شد
نازم به بانویی که به معراج قتلگاه
در پاسخش نوای "الیه" خطاب شد
گودال فوق عرش و تجلی رب آن
در پاره حنجر پسر بوتراب شد
عمریست روضه خواندم و باور نمیکنم
زینب چگونه وارد بزم شراب شد
✍ #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_سال
امسال هم گذشت تو از ما گذشت کن
اوضاعمان خراب شد آقا گذشت کن
وقتی پدر تویی همه کارت به حکمت است..
یا اینکه چوبمان بزن و یا گذشت کن..
هرجا شدیم بی خبر از تو حلال کن
هرجا شدیم بندهی دنیا گذشت کن
از دوستان که خیر و محبت ندیدهای
ماندی میان ما تک و تنها گذشت کن
شرمنده ایم! شاهد ما گریههای ماست...
بدکردهایم ما به تو، اما گذشت کن
**
اقا بحق ساقی عطشان کربلا!
حرف از عموت آمده حالا گذشت کن
افتاد برزمین و صدا زد حسین جان...
آبی نرفت خیمه زنها گذشت کن...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e