#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
#زبان_حال_صفیه (خواهر حضرت)
گمان نمیکنم این روح پیکرم باشد
تنی که مُثله شده در برابرم باشد
گمان نمیکنم این تکههای پخش شده
همان عموی رشید پیمبرم باشد
بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده است؟!
اگر خدای نکرده برادرم باشد...!
چرا عبای پیمبر نمیگذارد تا
دوباره روشنی دیدهی ترم باشد؟
**
فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت:
کنار کشتهی گودال مو پریشان گفت:
گمان نمیکنم این زیر نیزه افتاده
حسین فاطمه یعنی برادرم باشد
تو را خدا بگذارید بوسهاش بزنم
که قول میدهم این بارِ آخرم باشد
کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟!
بد است بیکفن این مرد محترم باشد
برای آن که روی پیکرش بیاندازم
نمیشود بگذارید معجرم باشد؟
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
نور چشم پیمبری حمزه
چه قدَر مثل حیدری حمزه
اسدالله دیگری حمزه
به خداوند، محشری حمزه
ای مُلقّب به سیّدالشهدا
حامی مُخلص رسول خدا
هم عمو، هم برادرش بودی
همه جا یار و یاورش بودی
تو علمدار لشکرش بودی
جنگجوی دلاورش بودی
تا نظر بر سپاه میکردی
روزشان را سیاه میکردی
بین لشگر وجود تو لازم
بین میدان، حریف تو نادم
افتخار قبیلهی هاشم
مینویسم برای تو دائم
مینویسم کمال داری تو
مثل جعفر دو بال داری تو
بی سبب نیست این که "سرداری"
به علی رفتهای جگر داری
وقت حمله به سینه پر داری
همه دیدند که هنر داری
با دو شمشیر حمله میکردی
وَ دمار از همه در آوردی
مرحبا بر تو ای عموی رسول
که چنین شد سفید، روی رسول
با تو محفوظ چار سوی رسول
کم نگردید با تو موی رسول
کاش حمزه مدینه هم بودی
دور بیت الحزینه هم بودی
بیعتت با نبی چه دیدن داشت
اَشهدت آن زمان شنیدن داشت
عطر اسلام تو وزیدن داشت
رنگ بوجهل هم پریدن داشت
با کمانت سرش ز هم پاشید
از تو و نام حمزه میترسید
ما پیاده ولی سواره، شما
یکی از راههای چاره، شما
روضههای پر از اشاره، شما
تکّه تکّه و پاره پاره، شما
اهل بیت از تو یاد میکردند
بر تو گریه زیاد میکردند
در کمین بود، نیزه را انداخت
پیکرت را چه بی هوا انداخت
تا نبی روی تو عبا انداخت
همه را یاد بوریا انداخت
اوّلین رکن پنج تن میخواند
روضهی شاه بی کفن میخواند
ته گودال پیکرش افتاد
جلوی چشم خواهرش افتاد
جای خنجر به حنجرش افتاد
نالهای زد وَ مادرش افتاد
یا بُنَیَّ ذبیح عطشانم
یا بُنَیَّ قتیل عریانم
✍ #محمد_فردوسی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
از شیر غیر از شیر بودن بر نمیآید
یعنی که درپای شما جز سر نمیآید
از سینهات جز عشقِ احمد در نمیآید
مثل تو در کل عرب دیگر نمیآید
تو حمزهای، سنگر شدی حتی پیمبر را
اسم تو تار و مار کرده کل لشگر را
وقتی که افتادی زمین، دین هم زمین افتاد
پای تنت پیغمبر اکرم زمین افتاد
حتی امیرالمؤمنین محکم زمین افتاد
زهرا میان خانه از این غم زمین افتاد
مُثله شدی یعنی عبا لازم شدی دیگر
بالاترین داغ بنی هاشم شدی دیگر
بالا تنت آمد همینکه خواهری جان داد
حرف عبا شد پا به پایش مادری جان داد
با روضههای ثانی پیغمبری جان داد
شمشیرها آمد علیِ اکبری جان داد
یک کوچه وا شد از روی مرکب سوار افتاد
کل حرم مثل علی به احتضار افتاد
آیات قرآن را روی سرنیزهها بردند
سر را جدا بردند و پیکر را جدا بردند
کار جوانان شد علی را با نوا بردند
با چه عذابی نور را بین عبا بردند
عمه اگر بیرون نمیآمد پدر میمرد
بابا خودش در وقت تشییع پسر میمرد
✍ #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
با يادِ غم حمزه دلي صابر نيست
افسوس كه آن حريم را حائر نيست
فرمود پيمبر كه جفا كرده به من
هر زائر من كه حمزه را زائر نيست
✍مرحوم #سیدرضا_موید
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
نبود مردِ نبردِ تو در اُحُد اَحَدی
چرا که ذکر لَبت بود «یا علی مددی»
✍ #سیدمیلاد_حسنی
@dobeity_robaey
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
تو از نسلِ کریمانی؛ کریمی!
صفایِ قلبها، عبدالعظیمی!
حریمت، بارگاهِ مهربانیست
عجب حال و هوایی! چه حریمی!
به زیرِ سایهی لطفت مقیمیم
خوشا از سمتِ رِی، آید نسیمی
چه اجری میدهی بر زائرانت!
تو در کربوبلایِ ما سهیمی
نگاهی کن به این عبدِ گنهکار
حسابم کن زِ یارانِ قدیمی
اگر باشیِ شفیعِ اهلِ عصیان
ندارم هیچ خوفی؛ هیچ بیمی
✍ #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شعر_پایداری؛ #اخلاقی_و_اندرز؛ #بصیرت
یار مولایی اگر، باید که از دل یار باشی
جعفر طیّار باشی، میثم تمّار باشی
زن اگر هستی، سمیّه، مرد اگر، مانند یاسر
تا چراغ راه فرزندی چنان عمّار باشی
چون ابوذر پیر عشق حضرت مولا بمانی
همچو جابر تا نهایت تشنۀ دیدار باشی
رهرو مقداد در راه بصیرت بیمهابا
یار دین عشق، در رفتار و در گفتار باشی
همچو سلمان جان و دل را در ره جانان بخواهی
حمزه باشی، تا شهادت دشمن کفّار باشی
مرد میدان، شیر غرّان، حمزۀ ما، حاج قاسم
یار مولا، همدل و همراه آقا، حاج قاسم
✍ #نغمه_مستشار_نظامی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت ١۵ شوال، سالروز معجزه #رد_ااشمس؛ #امیرالمومنین_ع_مدح
در جنگ ها هرکس تو را تا دید، برگشت
از مرگ با تیغ تو میترسید، برگشت
در اوج کفر آمد به دیدار تو، اما
در رتبههای عالی از توحید برگشت
باید که از انگشتر و شمشیر پرسید
از پیشگاه تو کسی نومید برگشت؟
از یکدرخت فضل تو، یکحبّه انگور
پیغمبر از عرش الهی چید، برگشت...
یکجلوه از شأن تو در افلاک رو شد
روزیکه با فرمان تو خورشید برگشت
هرکس که در تفسیر "وجهالله" شک داشت
آمد به دیدار تو، بیتردید برگشت
خوشبخت آن شعری که آمد محضر تو
خوشبخت تر شعری که شد تایید، برگشت.
✍ #مجتبی_خرسندی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت ١۵ شوال، سالروز معجزه #رد_ااشمس؛ #امیرالمومنین_ع_مدح
توان بخشیده ذکرت، هر مریض ناتوان را هم
زبانِ درد دل دادی زبان بی زبان را هم
گواهی داده رد الشمس تکوین است در مشتت
برای چهار رکعت میزنی برهم زمان را هم
برایت سوختم خاکستر من آبرویم شد
به زیر دین خود آوردهام آتشفشان را هم
ضرر اینست که در پای عشقت بی ضرر باشم
سراسر سود خالص کردهای حتی زیان را هم
برای ایلیا انجیل افتادهست بر سجده
چگونه بندهی خود کردهای نصرانیان را هم
من از سلمانِ سیصد ساله فهمیدم جوانی را
که پیر عشق میسازد ولایت هر جوان را هم
عجب خیریهای داری به روی شانهات مولا
شریک کار خیرت کردهای خرما و نان را هم
مؤذن بی علی تکبیر نه، تکفیر میگوید
همیشه نام تو توحید میبخشد اذان را هم
نجف آمد به میدان، کعبه هم مایل بسویش شد
نشانی دادهای با قبهات سنگ نشان را هم
تو دستت بر سر هرکس که آمد سقف امنی شد
به سلطانی رساندی قنبر بی خانمان را هم
صبوری پای صبرت زانوی شاگردیاش را زد
گلویت نرم کرده از خجالت استخوان را هم
**
همینکه رفت زهرا، زود پیرت کرد هجرانش
به سوگ این خزان آوردهای عمری خزان را هم
✍ #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا؛ #امام_حسین_ع_مناجات
گاهگاهی عتاب خواهد کرد
بیشتر فتحِباب خواهد کرد
بعدِ هر بار گفتنِ «یارب»
بنده را «جان» خطاب خواهد کرد
او دعاهای توبه کاران را
زودتر مستجاب خواهد کرد
و فقط ناامید از خود را
در جهنم عذاب خواهد کرد
**
بین دلهای مُرده و غمگین
«یا حسین» انقلاب خواهد کرد
ره صد ساله را خلاصه کند
غورهها را شراب خواهد کرد
گریه کردیم، یا کمک کردیم
همهاش را حساب خواهد کرد
نسپاریدمان به شهر و دیار
شهر، مارا خراب خواهد کرد
سمت هرکس اگر به جز تو رَویم
زود مارا جواب خواهد کرد
آری آقا به غیرِ تو مارا
چه کسی انتخاب خواهد کرد؟
چه کسی جز حسین با ذکرش
بین دل انقلاب خواهد کرد؟
چه کسی جز حسین با خونش
موی خود را خضاب خواهد کرد؟
چه کسی جز حسین با داغش
هر دلی را کباب خواهد کرد؟
::
فکر طفل رباب افتادم
طفل او را که خواب خواهد کرد؟
✍ #حسن_معارف_وند
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #دختران_شهدا
به خانه میرسی و خسته هستی از سرکار
به خانه میرسی و میوزد نسیم بهار
به خانه میرسی و دخترت چه خوشحال است
دو بوسه میبَرَد از گونهات شبیه انار
تو کوه میشوی و از تو میرود بالا
تو اسب میشوی و روی پشت توست سوار
تو ریسه میروی از لحن کودکانهی او
دوباره وعده بگیرد عروسک از بازار
سکوت میکند و روی سینهی تو سرش
به خواب میرود آغوش توست مثل حصار
**
دوباره میپَرد از خواب و نیستی اینجا
دلش دوباره گرفته برای یک دیدار
تو قهرمان قشنگِ جهان او هستی
شهیدِ عشق، شهیدِ اراده و ایثار
✍ #سعیده_کرمانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #دختران_شهدا
دوباره زلف تو افتاد دست شانهی من
طنین نام تو شد شعر عاشقانهی من
پس از تو جمع نکردیم جانماز تو را
اتاق تو شده حالا نمازخانهی من
هنوز مثل همیشه دلم که میگیرد
تویی مخاطب غمهای دخترانهی من
بغل گرفتهام عکس تو را و میاُفتد
به روی صورت تو اشک دانه دانهی من
دلم برای تو تنگ است بهترین بابا
کجاست آغوشت؟ ها؟ کجاست خانهی من؟
چقدر کار بزرگیست دخترت بودن
چقدر بار بزرگیست روی شانهی من
✍ #سعید_تاج_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e