eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
338 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم! شدم گدای حریمت، به خویش می‌بالم فقط غبار تورا می‌کشم به چشم تَرم فقط مسیر تورا می‌روم در این عالَم دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم به مستمندی‌ام اینجا همیشه مفتخرم ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم غلامی تو شده کار هر شب و روزم همیشه از کرم توست رزق هر سالم از آن زمان که شده سُفره‌ام بنام جواد زیادتر شده والله برکتِ مالم مرا بخر که مُحَرم دوباره گریه کنم دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم اگر که قبل عزای حسین جان دادم بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم ** صدای ضجه‌ی مادر، همیشه محزون است سرت به نیزه چرا رفته ماهِ گودالم؟! لباس پاره تنت بود، کوفیان بُردند شهید بی‌کفنم از غم تو می‌نالم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ هر کسی آمده از شاه و غلام و بَرده وسط صحن و سرای حرمت بی پَرده سر تعظیم به سوی قدمت خم کرده به امیدی به خدا عرض سلام آورده... ...زائری که همه‌ی دار و ندارش هستی همه جا و همه‌ی عمر کنارش هستی مُرده‌ام، آمده‌ام تا که تو جانم بدهی مثل فرشِ حرمت خوب تکانم بدهی راه گم کرده‌ام و راه نشانم بدهی به پناه آمده‌ام تا که امانم بدهی اشتباهات مرا حُسن عمل می‌گیری مهربانی و مرا زود بغل می‌گیری عرشیان خاک تو را نقش به رخساره زدند خادمان گوش به فرمان تو نقاره زدند حوض‌های حرمت یکسره فواره زدند شعله‌ی عشق به جان من بیچاره زدند برسان بر لب خشکیده‌ی ما پیمانه بده پیمانه‌ای از کوثر سقاخانه هر که بر پای تو افتاد، بها می‌گیرد  "یا رضا خانه‌ات آباد" نوا می‌گیرد با نخ پنجره فولاد شفا می‌گیرد وسط صحن گوهر شاد دعا می‌گیرد وا شده هر گره‌ی کور به نام پسرت ای فدای تو و این لطف و مرام پسرت خجل از روی تو هستم به جوادت سوگند مست گیسوی تو هستم به جوادت سوگند حاجی کوی تو هستم به جوادت سوگند همه جا سوی تو هستم به جوادت سوگند تا که شد سفره‌ی تو پهن، وفادار شدم بی بها بودم و در صحن، بهادار شدم نور رحمانی حق هستی و تابان هستی تو برای من قحطی‌زده باران هستی تا ابد شاه رئوفی و رضاجان هستی تو مرا جانی و جانانی و سلطان هستی بی تو من دلهره‌ی کرب و بلا را دارم با تو من تذکره‌ی کرب و بلا را دارم ** جهت گریه‌ی ما تا به ابد معلوم است بین ما گریه برای دگران مذموم است بیشتر آن چه که در روضه‌ی ما مرسوم است روضه‌ی یابن شبیب تو بر آن مظلوم است روضه خواندی و همه اهل مصیبت شده‌ایم گریه‌کن‌های لب جد غریبت شده‌ایم قدرت بر روی پا، پاشدنش را بُردند وقت غارت شد و کل بدنش را بُردند ته گودال عقیق یمنش را بُردند نیزه‌داران ز تنش پیرهنش را بُردند خون او با جگر بادیه آمیخته شد آیه‌های بدنش سخت به هم ریخته شد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوفِ، الَّذِی هَیَّجَ أَحْزَانَ یَوْمِ الطُّفُوفِ (سلام بر آن امام رئوفی که اندوه‌ها و مصائب روز عاشورا در سرزمین طف را برانگیخت). احساس می‌کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمی‌خواهم ای رئوف این است آرزوی من، این است حاجتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده‌ی این ضمانتم یک سال می‌شود که به مشهد نیامدم یک سال می‌شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..، منم یک شب سری بزن به من و کُنج‌ِ عُزلتم در شهر، شُهرتم شده دیوانه‌ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌به‌دست..، گوشه‌ای از بارگاه تو با جبرئیل‌های حرم گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم... شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاهِ مملکت ماست شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک، رعیتم جاروکش حریم تواَم..، نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم خورشید عالمِین، همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی‌کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره..، نان‌خور موسی بن جعفریم قربانِ این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت... از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو مُهر نیست..، مسحیایِ طوس ماست صد مُرده زنده می‌شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه‌ست زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی‌علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم، نجف پادگان ماست... در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم صحن رضاست آینه ی صحنِ مرتضی... من مَحوِ در تَجلیِ این بی نهایتم سلمانِ سَرسپرده‌ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم بابُ الجواد، بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده‌ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر "یا رقیه" بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا! من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده‌ای من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می‌کُشد مرا... گفتی: که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم * یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 نقش کتیبه‌ی ایوان حرم مطهر رضوی در ۲۳ ذی القعده (روز امام رضا(ع) و به روایتی سال‌روزِ شهادت حضرت) همه دانند که ایران سر و سامان دارد تکیه بر پرچم سلطانِ خراسان دارد @hosenih
"یاحسینی" اگر از صحن رضا برخیزد می‌رود تا بسوی عرش خدا دست‌به‌دست... @dobeity_robaey
افتاده‌ام به پای تو یا ثامن‌الحجج شرمنده‌ی عطای تو یا ثامن‌الحجج لطف اجابت است به هر دست التماس دست گره‌گشای تو یا ثامن‌الحجج خورشید سر زند به تماشای مِهر تو از گنبد طلای تو یا ثامن‌الحجج سعی صفا و مروه کجا و قدم زدن در صحن با صفای تو یا ثامن‌الحجج با هر مرام و ملت و دینی نشسته‌اند بر سفره‌ی سخای تو یا ثامن‌الحجج شیرین‌تر از طعام بهشتی به کام ماست یک لقمه‌ی غذای تو یا ثامن‌الحجج ما را نجات می‌دهد از لُجّه‌ی گناه سر رشته‌ی ولای تو یا ثامن‌الحجج دادم قسم تو را به جواد‌الائمه تا حاصل کنم رضای تو یا ثامن‌الحجج شعری برای عرضه ندارند شاعران شایسته‌ی ثنای تو یا ثامن الحجج دعبل عبا گرفت، ولی بسْ «کمیل» را یک بار مرحبای تو یا ثامن الحجج ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
▫️ما ذی‌القعده که به بیست و سوم می‌رسد، همه مسافر مشهد می‌شوند؛ فرشته‌ها از آسمان، انبیا از عرش، و بهشتی‌ها از بهشت... اهل زمین هم یا خودشان می‌آیند یا دل‌هایشان را راهی می‌کنند. می‌دانم که او هم می‌آید؛ ای کاش می‌دانستیم مهدیِ فاطمه، کجای حرم زیارتنامه می‌خواند و برای ظهورش دعا می‌کند! 🤲اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي... 🤲اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
هر نوکری برای رضا کار می‌کند  ماهیتاً برای خدا کار می‌کند ما دخل و خرجمان ز غریبه نمی‌رسد از دست توست هرچه گدا کار می‌کند آن کودکِ فلج که به دستت شفا گرفت حالا جوان شده سرِپا کار می‌کند هر زائری رسید، به من هم افاضه شد این خاکِ پا شبیه طلا کار می‌کند فهمیدم از پری که به خُدام داده است طاووس هم برای شما کار می‌کند آقا خودت برام بلیط سفر بگیر این‌بار از اهالیِ ری کارگر بگیر طوری که انقطاع ز مردم سعادت است وابستگی به قبله‌ی هفتم سعادت است دانه بهانه‌ایست مرا زائرم کنی پس پَر زدن به نیت گندم سعادت است در ازدحام دور ضریح تو خوش‌ترم قطره‌شدن میان تلاطم سعادت است صحنِ عتیق بُرد، مرا صحنِ آینه از مشهد آمدن طرفِ قم سعادت است یک "یاحسین" از من و یک "یا حسین"، تو بین گدا و شاه تفاهم سعادت است داده به سُفره‌ام چه صفایی، چه عزتی یک دانه‌ی برنج ز بشقاب حضرتی وقتی رسید فیض شما دم‌به‌دم به ما آمد لباس مشکی خُدام هم به ما یک گوشه‌چشمْ کردی و قومی اسیر شد خیلی زیاد ساخت همین لطفِ کم به ما بعد نماز صبح به هرصحن سر زدیم پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست بیتی جدید داد خود محتشم به ما شش‌گوشه جلوه کرده دراین چهار گوشِ تو داده همیشه بوی حسین این حرم به ما یک عمر دستِ رد به همه طعنه‌ها زدی با دست خود سیاهی هر روضه را زدی ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو از میهمان تشنه‌ی دور از وطن بگو شرح مرمل بدما را نمی‌دهی؟ از اسب‌های رفته به روی بدن بگو حالا که وقت گفتنش از حال می‌روی انگشت را نگو، ز عقیق یمن بگو اصلاً بگو لباس تنش را که بُرده است؟ از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو از نعره‌ها و عربده‌های هزار مرد از ماجرای سوختن چند زن بگو آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود دور عقیله لشگری از نیزه‌دار بود... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لب تشنه سویِ آب حیات آمده بود یعنی به اُمیدِ برکات آمده بود ای من بفدای آن همه معرفتِ آن پیرزنی که از دهات آمده بود @dobeity_robaey
با روی گشاده آمده تا مشهد دل را به تو داده آمده تا مشهد   آن‌کس که فلج بود و شفایش دادی... با پای پیاده آمده تا مشهد @hosenih @dobeity_robaey
بهشتِ زمین، صحن‌های رضاست هوای حریمش عجب جان‌فزاست به هر درد دشوار، نامش دواست به دل آن‌که آیینه‌ی حق نماست علی بن موسی الرضا المرتضاست شدم حاجی از طوفِ سلطان طوس دخیلم بر انوار شمس الشموس چه نامی‌ست نامش، انیس النفوس یکی هست و با هر دلی آشناست علی بن موسی الرضا المرتضاست قسم بر نمِ اشک رخساره‌ها به آقاییِ صاحبِ چاره‌ها عیان‌ است از صوت نقاره‌ها برای من آن‌کس که کهف الوراست علی بن موسی الرضا المرتضاست کریم است هم در حسب، هم نسب به ما مرحمت می‌کند بی سبب به وصف و به عنوان و ذکر و لقب... چه کس عالِم اهل بیت ولاست؟ علی بن موسی الرضا المرتضاست شده بهترین ذکر دنیا علی تسلای جانِ احبا علی "اگر خسته جانی بگو یاعلی" که چون مرتضی آن‌که مشکل گشاست علی بن موسی الرضا المرتضاست توسل نما کنج صحن عتیق چه سهل است این‌گونه طی طریق برات سفر را بگیر ای رفیق کریمی که بانی کرب و بلاست علی بن موسی الرضا المرتضاست ** به امر رضا گریه کن بر حسین بزن ناله با قلب مضطر، حسین به روی زمین ماند، بی سر حسین امامی که بیتاب آن سرجداست علی بن موسی الرضا المرتضاست به یاد حسین و تن درهمش به یاد حصیر و به یاد غمش دو پلکش شده زخم از ماتمش کسی که دلش خون از آن ماجراست علی بن موسی الرضا المرتضاست © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سیر من سیر الی‌الله است تا مقصد تویی کیستم؟ دست نیازم، لطف بیش از حد تویی کیستم؟ عرض سلامم، بال در بالِ نسیم می‌کشد آن‌که مرا هر صبح تا مشهد تویی صبح مشهد زندگی تازه‌ای در من دمید حس شیرینی که در خود زندگی دارد تویی ای نگاه لطف تو بی‌ابتدا بی‌انتها من چه می‌فهمم، گمانم معنی سرمد تویی یا امان الخائفین! آیا امانم می‌دهی؟ آن‌که نگذارد تفاوت بین خوب و بد تویی آمدم از خویش تا تو، ای نگاه بی‌کران سیر من سیر الی‌الله است تا مقصد تویی ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e