eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اول برایت ساختم یک مشهد فرضی یک صحن با ده ها رواق و مرقد فرضی هستی کریم و درخیالم رفت بالاتر از حد معمولی خود آن گنبد فرضی @hosenih تا مرقدت هرسنگ هم رنگ عسل می شد از سمت«باب القاسمت» این مقصد فرضی بعد از علی نام حسن، حُسن اذان می شد هی پخش می شد از حرم این اشهد فرضی ازبس کریمی درخیالم هم نخواهد خورد؛ برسینه ی هیچ آدمی دست رد فرضی @hosenih شب های جمعه کربلا بودند آل الله یک شنبه شب هازائر این مرقد فرضی ای کاش چون رؤیای صادق واقعی می شد یک روز،یک درصد ازاین صددرصد فرضی ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خوشی از عمر ندیدم چقدر سخت گذشت نیست از خنده به لبهایم اثر! سخت گذشت شب که شد روضه غسل تن مادر خواندم تا سحر زار زدم تا به سحر سخت گذشت @hosenih روضه زهر نخوان کشته ی یک کوچه شدم حرفی از حجره نزن وقت دگر سخت گذشت جگرم ریخت دراین تشت ولی سختم نیست وقتی افتاد زنی بین خطر سخت گذشت نظرم خورد به یک سایه میان کوچه بسته شد برروی ما راه گذر سخت گذشت @hosenih غیرتی بودن من در همه جا معروف است مادری رفت عقب تر به پسر سخت گذشت یک صدا آمد و مادر نفسش بند آمد صورتش خورد به دیوار!اگر سخت گذشت چادر خاکی او موی سیاهم را برد یک نفر خورد زمین به دو نفر سخت گذشت ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خواستم سر بگذارم به ضریحت اما نه ضریحی،نه دری بود، نه صحنت اما همه جا صحن و شبستان و حریمِ تو شده پس حرم در حرم از توست حقیقت اما @hosenih خواستی چون حرم فاطمه مخفی باشد حرمِ محترمت، از روی غربت اما مادری، هستی و کاری نتوان کرد حسن هر چه عشق است گرفته ز تو نَشأت اما خواستی باز غریب همه عالم باشی پس غریبِ همه عالم شده نامت اما @hosenih ضربِ شَستَت مددِ حیدر کرار چه کرد نهروان،دین خدا شد ز تو نصرت اما هر چه کردی بتو کفار تلافی کردند خسته هرگز نشدی مَظهر غیرت! اما همه دانند که صفّین، نبودی تو اگر کس نمی بُرد پِی از قدرتِ تیغت اما @hosenih در جمل بود که بازوی تو را فهمیدند ناقۀ عایشه پی شد ز هجومت اما کینه هایی که گرفتند به دل اهلِ جمل سرِ قاسم شده خالی به حقیقت اما وای بر دست و سر و صورتِ عبداللهِ تو که تلافی شده هر حمله به ضربت اما @hosenih خوب دانستی و«لایَوم کَیَومک»گفتی که چه آمد بِسر و روی حسینَت اما خواهرت دید، دگر جا تهِ گودال نبود زان همه نیزه و شمشیرِ عداوت اما در شب یازدهم خیمۀ سوزان بود و کعب نی بود و تن بانوی عصمت اما… ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ مادر ز بس برای غمت گریه کرده ام عمری برای عمر کمت گریه کرده ام موی سپید و روی شکسته است حاصلم از بس که بی صدا ز غمت گریه کرده ام @hosenih داغِ جوانی اَت کَبِدم را مذاب کرد با خونِ دل بر آن عظمت گریه کرده ام مانند شمع این جگر خسته آب شد با لخته لخته بر اَلَمت گریه کرده ام سِرّم به کس نگفتم و با خویش سوختم یعنی به غنچۀ حرمت گریه کرده ام @hosenih ای پهلوی شکستۀ تو حامی علی بر دندۀ قلم قلمت گریه کرده ام کردی برای دین علی سینه ات سپر مادر! بر این همه کَرمت گریه کرده ام گفتی قسم به جان علی یاری اَش کنم عمری برای این قَسَمت گریه کرده ام @hosenih ظلمی که بر تو شد به کسی در جهان نشد تنها ، به این همه سِتَمَت گریه کرده ام مادر قسم بجان تو من کشتۀ توأم خون در عزای محترمت گریه کرده ام تیغ مغیره راز جوانمرگیِ تو بود بازو شکسته ! بر وَرَمت گریه کرده ام @hosenih ضرب غلاف و سیلی و میخ و لگد چه کرد؟! یاس علی به پیچ و خَمت گریه گرده ام با آن شتاب رفتی و برگشتنت ولی... آهسته شد ، به هر قدمت گریه کرده ام از کوچه تا هنوز عصای تو مانده ام از بس برای قدّ خمت گریه کرده ام @hosenih زینب هنوز چادر خاکی به سر کند عمری به سایۀ عَلَمت گریه کرده ام بهتر که من بخاک بقیع فانی ات شوم یعنی به غربت حرمت گریه کرده ام ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا نمک پروره ام بر خوان احسانت حسن من مسلمانم! مسلمان مسلمانت حسن نانخور این خانه نان فاطمه دندان زده بوی دست مادرت را میدهد نانت حسین @hosenih دست و دل باز مدینه!دست خالی آمدم دست خالی من است و لطف دستانت حسن مرد شامی که به تو پیش بقیه فحش داد در مدینه چندروزی بود مهمانت حسن من‌جذام نفس دارم! دیدن من هم بیا! هم غذا شو با گدا! دستم بدامانت حسن @hosenih کوری بدخواه تو فریاد مستی میزنم. یا معز المومنین جانم‌ بقربانت حسن! خانه ام‌را میفروشم خرج صحنت‌ میکنم هرچه دارم نذر گنبد نذر ایوانت حسن صحن و گلدسته نه اصلا!تو بگو آقا چرا میرود با چکمه بر قبرت نگهبانت حسن؟! @hosenih کی میاید صحن قاسم برروی ما وا شود؟! چشم ما را پر کند آیینه بندانت حسن زخم‌پایت از خودی و زخم قلبت از خودی آشنایانت چه میخوایند از جانت حسن؟! ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ درد مرا نگاه نجيبت دوا حسن در راه دوست آنچه ببخشي سزا حسن دشمن ز بذل دستِ كريمت عطا بَرَد بر دوستان عطاي كريمان روا حسن @hosenih سائل اگر سخاوت بي نقص طالب است هرجا رود به غير حريمت خطا حسن اي عادتت كرامت و احسان ، سجيّتت عالم كنار سفرة تو مجتبي حسن ذرات تا كُرات همه ميهمان تو با ميزباني تو فلك آشنا حسن @hosenih افضل تر از ولاي تو نبْوَد عبادتي مِهر تو پاسداريِ آل عبا حسن يوسف كجا و حُسن تو اي آفتاب حُسن صدها هزار يوسفت اي شه ، گدا حسن شك نيست انقلاب حسين از تو پا گرفت محصولِ صلح توست ، اگر كربلا حسن @hosenih هر ديده اي كه سبز بگريد به غربتت خندان تر از بهار به روز جزا حسن جز داغ تو كه باعث لَخت جگر نشد سيلي است قاتل تو نه زهر جفا حسن ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اشک در دیدگان من تنهاست ناله زندانی و سخن تنهاست آسمان مدینه اشک بریز ماه زهرا در انجمن تنهاست ماهیان هم به بحر می گریند بر غریبی که در وطن تنهاست با توام ای مدینه پاسخ گوی با که گویم امام من تنهاست در دیوار شهر می گویند امّت مصطفی، حسن تنهاست وارث غربت پدر حسن است از برادر غریب تر حسن است @hosenih ای سراپا حسن، امام حسن ماه هر انجمن، امام حسن گریه بر قلب پاره‌پارۀ توست حاصل عمر من، امام حسن بعد جدّت به پیکر تو شدند تیرها، بوسه ْزن امام حسن بدنت، بس که تیرباران شد شد یکی با کفن امام حسن هر کجا خلق، عبد دنیایند هادیان طریق، تنهایند @hosenih یا حسن! صبر چون پدر کردی حفظ دین پیامبر کردی مشتِ نابستهء معاویه را در برِ خلق بازتر کردی پیش تر از قیام کرب و بلا تو به پا نهضتی دگر کردی به محرّم حیات بخشیدی تا به ماه صفر سفر کردی صبر تو از قیام سخت تر است شاهدم پاره پارهء جگر است @hosenih غیر پروردگار دادگرت کس نداند چه آمده به سرت بس‌که زخم زبان زدند ترا زهرناخورده، بود خون جگرت سال‌ها از جفای دشمن و دوست خون روان بود از دو چشمِ ترت آن ستمگر که مادرت را زد باز دشنام داد بر پدرت از شب دفن مادرت زهرا همه دیدند ریخت بال و پرت امشب از سوز سینه می گریم در هوای مدینه می گریم @hosenih پدرِ اقتدار پرورِ تو همسری داشت مثل مادر تو یک جهان عاطفه رباب که بود یار و هم سنگر برادر تو این تویی ای غریب خانهء خویش که تو را زهر داد همسر تو طفل بودی که مادرت زهرا گشت نقش زمین برابر تو جگرت پاره شد دمی که شکست گوشواره به گوش مادر تو این تو بودی که سالها بنشست جعده چون جغدِ شوم بر در تو جگر شیعیان از این غم سوخت که تو را بر یزید پست فروخت @hosenih خون دلهای عمر پرمحنت دم آخر چکید از دهنت پیکرت مثل شمع سوخته ای آب شد در درون پیرهنت جگر اهل بیت می سوزد تا قیامت به یاد سوختنت گه جفا در جواب مهر و وفا گاه دشنام پاسخ سخنت تیرها بر تو گریه می کردند اشکشان بود جاری از کفنت همه در حیرتم چگونه کشید تیرها را برادر از بدنت داغ بر داغ اهل بیت فزود کاش عبّاس در بقیع نبود @hosenih دخت زهرا مه صفر دیده داغ مرگِ پیامبر دیده در کنار دو طشت، خونِ دلش از دو چشمش روانه گردیده در یکی دیده راس پاک حسین در یکی پارهء جگر دیده چوبهء خیزران به دست یزید لب و دندان و طشت زر دیده رنج از رنج بیشتر برده داغ از داغ سخت تر دیده او که در قتلگه ز پا ننشست داد اینجا زمام صبر از دست... ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از صلح و سکوت و بردباری بنویس از گنبد و از آینه کاری بنویس @hosenih بنشین و میان ذهن خود با خطِ اشک بر خاکِ بقیع یادگاری بنویس! ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آری یک عمر دلش غرق عزاداری بود تا چهل سال، فقط کار حسن زاری بود از همان کوچکی اش کوچه گرفتارش کرد جگر خون شده اش حامل اسراری بود @hosenih دمبدم تکیه به دیوار غریبی می داد آنکه بر مادر خود فکر عصا داری بود هفت بار از اثر زهر بخود پیچیده بارها این جگرش صید جفاکاری بود آخرین بار که زهر از گلویش پایین رفت روزه بود و بخدا لحظۀافطاری بود @hosenih از همان روز که در خانۀآقا آمد نقشۀجعدۀ ملعونه جگر خواری بود زیر لب زمزمۀواحسنا زینب داشت خواهری که همه جا در صدد یاری بود ناگهان دید به احوال تعجب زینب طشت رنگین شده و لَخت جگر جاری بود @hosenih با خبر کرد در آن حال برادرها را باز هم دخت علی فکر پرستاری بود بی خبر بود ز آثار هَلاهل ، ای وای اثر سودۀالماس عجب کاری بود قاسمش در بغل حضرت عباس گریست کار عبداللَهِ دردانۀ او زاری بود @hosenih با وجودی که خودش حال عجیبی دارد همه جا ام مصائب، پِی دلداری بود آنکه در طشتِ بلا پاره جگر دید، همان دید در طشتِ طلا اوج گرفتاری بود «خیزران بود و لب قاری قرآن در طشت» غرق در خون، دهن و لعلِ لب قاری بود @hosenih سرخ چشمی پی اظهار کنیزی خندید شاهد خندۀاو گریۀخونباری بود ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ معراج من یعنی که غمخوار تو باشم آواره ی کوی علمدار تو ‌باشم گفتم سگ کوی تو هستم تا کمی هم در زندگانی ام وفادار تو باشم @hosenih در این دو ماهه زیر و رو کردی دلم را آوردی ام در روضه تا یار تو باشم آقا اگر سربار تو بودم ببخشید می خواستم من هم عزادار تو باشم من را چه کار اصلا به مزدِ این دو ماهه کاری نکردم که طلبکار تو باشم @hosenih یک خواهشی دارم فقط، جان رقیه بگذار تا آخر گرفتار تو باشم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ماه صفر گذشت بيا تا سفر كنيم بايد از اين دو ماه دوباره گذر كنيم آقا بيا كه ديده ي حسرت كشيده را با اشك دوري از تو و اين ماه تر كنيم @hosenih هر شب به شوق روضه ي فردا نفس زديم شب را از اين به بعد چگونه سحر كنيم مزد دو ماه گريه ي خود را گرفته ايم خود را به يك نگاهت اگر مفتخر كنيم ما خسته نيستم كه رخت سياه را با خستگي از اين تن وامانده در كنيم @hosenih امسال هم گذشت و پس از اين رواست كه گريه براي فاطمه ي پشت در كنيم برخيز تا مسافر صحن رضا شويم ماه صفر گذشت، بيا تا سفر كنيم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خسته خسته ام ای یار چه باید بکنم رفتم از یاد تو انگار! چه باید بکنم این دوماه از کف من رفت و‌ نکردم کاری وای از غفلت بسیار! چه باید بکنم @hosenih اهل دل با تو شب خویش سحر میکردند منِ محروم ز دیدار چه باید بکنم با همه خوب شدم با تو ولی بد بودم چشم‌ من بود به اغیار چه باید بکنم هرچه گفتی تو به من‌ گوش ندادم! العفو! شدم امروز گنهکار چه باید بکنم @hosenih مثل هربار زدم زیر قرارم با تو تو بگو تا که من اینبار چه باید بکنم نروم کرببلا خاک به سر خواهم شد تا روم محضر دلدار چه باید بکنم؟! ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خاطرم را با دعایش جمع کرد دور هم ما را خدایش جمع کرد @hosenih سفره ای که این دوماهه فیض داد پهن کرد زهرا رضایش جمع کرد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ پایان ماه روضه شده، غم گرفته ام هیئت تمام گشته و ماتم گرفته ام بعد از دو ماه گرفت صدا های ذاكران تازه دلم شكسته شده دم گرفته ام @hosenih بعد از دو ماه كه در مطبت هستم ای طبیب از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام مرهم برای درد دلم اشك روضه بود اینگونه بوده اشك دمادم گرفته ام شبها چقدر گم شده ام بین كوچه ها وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام @hosenih از مادرت بپرس ، نوكریم را قبول كرد ؟ آیا برات كرببلا هم گرفته ام ؟ افسوس می خورم كه زخیرات سفره ات از دست مهر مادرتان كم گرفته ام دلتنگ می شوم به خدا بر محرمت خرده مگیریم زچه ماتم گرفته ام *** ای روضه خوان ادامه بده اشك و آه را شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بخر ای یار گریه های مرا بشنو امشب خدا خدای مرا آنقدر آمدم کرم بکنی بنویس این برو بیای مرا @hosenih ربّنا اتنا لقای علی مستجابش بکن دعای مرا از زمینگیریم کلافه شدم معصیت بسته دست و پای مرا من به این ناله ها دلم گرم است تو نگیری سرو صدای مرا @hosenih امدم آشتی کنم با تو رد نکن دست بی نوای مرا به ازای دوماه سینه زدن بده ویزای کربلای مرا ..... محسن از ضرب میخ سقط شده! ماتمش ساخته عزای مرا ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد @hosenih خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد @hosenih رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود سلامِ روز و شبم سمت کربلای تو بود دلیل سجده ی ما تربت تو بود فقط دلیل گریه ی ما مجلس عزای تو بود @hosenih نگاه کن به دلی که تپیده با غم تو دلی که در همه حالات مبتلای تو بود شبی برای گدایان خود دعا کردی خدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بود نوشته اند که جبریل هم دلش می خواست به جای این همه منصب فقط گدای تو بود تویی که نور خداوند در تو جلوه نمود تویی همان که خداوند خونبهای تو بود @hosenih چگونه سمت خداوند پر زدی که زمین سه روز بعد تو دنبال رد پای تو بود میان گودیِ گودال سجده می کردی زمین کرب و بلا محو ربنای تو بود ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خواهر! از زهر جفا بال و پرم می سوزد با تو آن قدر بگویم جگرم می سوزد جگرم سوخت ولی از اثر زهر نبود جگرم از غم مادر-پدرم می سوزد @hosenih لحظه ای هم نرود از نظرم آتش در دائما فاطمه،پیش نظرم می سوزد زینب از غم من اشک مریز و بنگر وز غم کرب و بلا چشم ترم می سوزد @hosenih فکر گودالم و زانوی حرامی به کمر خواهر از غصه ی آن تن،کمرم می سوزد می کشد شمر سرش را به روی خاک زمین من به یاد سر پاشیده،سرم می سوزد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ روزه بودی و همسرت ایکاش با تو روراست بود و می شد قهر تا مگر کینۂ پدر وَ جمل- را نمی ریخت در پیالۂ زهر جعده(لع) بد وعده داشت با ابلیس کرَمت را چطور بُرد از یاد؟! تشنه بودی و جای آبِ خنک آتش ِ زهر را به خوردت داد @hosenih رنگت از رخ پرید و افتادی همسرت داشت هلهله میکرد جگرت سوخت! با پریشانی- خواهرت رفت و تشت را آورد گریه میکرد و سینه ات شد تنگ جان او بسته بود بر جانت بر گلوی حسین(ع) خیره شدی اشک جاری شد از دو چشمانت درد پیچیده بود دورِ تنت لااقل کاش میزدی فریاد زنده شد در مقابل چشمت خاطراتِ بدی که دقّ ات داد @hosenih بغض کردی و بعدِ چندین سال بر دلت مانده بود تأثیرش بعدِ مسجد؛ مقابلت قنفذ(لع) بوسه زد بر غلافِ شمشیرش داغ مادر، مزارِ بی زائر از تمام مدینه سیرت کرد تکیه زد بر ورودیِ کوچه خنده های مغیره(لع) پیرت کرد! ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای که داری در دلت صدها امید آدمی زنده است اما با امید عاشقان را می‌برد بالا امید پس مشو هرگز از این در نا امید "تو مگو ما را به آن شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست" پشت این در گاه‌گاهی آمدیم غالباً با روسیاهی آمدیم بین این دریا چو ماهی آمدیم گر چه هر دم با گناهی آمدیم صاحب این خانه بد رفتار نیست با کریمان کارها دشوار نیست ای نگاهت مهربانی را دلیل نوکر حلقه به گوشت جبرئیل کاش می‌بستم به قبر تو دخیل دست ما کوتاه و خرما بر نخیل در گدایی دست‌مان بیکار نیست با کریمان کارها دشوار نیست @hosenih با وجود تو کرامت جلوه کرد در جمل غوغای نامت جلوه کرد صلح باعث شد مقامت جلوه کرد بر همه عقل امامت جلوه کرد این حقیقت قابل انکار نیست با کریمان کارها دشوار نیست ناسزا می‌گفت مرد اهل شام در جوابش ساده فرمودی سلام می‌بری در خانه‌ات با احترام می‌گذاری در دهان او طعام هیچ کس مثل تو سفره‌دار نیست با کریمان کارها دشوار نیست هر کجا در راحتی در اضطراب نام تو خواندم دعا شد مستجاب هر زمان نام تو را کردم خطاب از خدا آمد به جای تو جواب شکرُ لله با تو کارم زار نیست با کریمان کارها دشوار نیست @hosenih می‌روم مشهد خیابان‌ها شلوغ می‌روم در قم شبستان‌ها شلوغ کربلا هم کل ایوان‌ها شلوغ در مسیرش هم بیابان‌ها شلوغ هیچ‌کس مثل تو بی‌زوار نیست با کریمان کارها دشوار نیست در مدینه حرف پشت سر زیاد رو به رویت طعنه‌ی همسر زیاد پیش چشمت دشمن ابتر زیاد در مصاف غربتت لشگر زیاد مهر تو در قلب‌شان انگار نیست با کریمان کارها دشوار نیست ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای به غمت مبتـلا ، هـرکس و در هـر کجـا نغمـه ی شـاه و گـدا ؛ یاحـسـن مجتبی(ع) ریـزه خـور خـوان تـو ، دست بـدامـان تـو هـر که بـه غـیر از خـدا ؛ یاحـسـن مجتبی(ع) @hosenih ای خلـف مصطفی ، وارث شیـر خـدا زاده ی خیرالـنسـا ؛ یاحـسـن مجتبی(ع) فاتح جنگ جمـل ، رزم تو ضـرب المثل تـیغ تو را مرحبـا ؛ یاحـسـن مجتبی(ع) شیعه بسازد حـرم ، بـهر تو شاه کـرم گنبد و صحن و سـرا ؛ یاحـسـن مجتبی(ع) بـا کـرمت نازنین ، من شدم این اربعین زائـر کرب و بلا ؛ یاحـسـن مجتبی(ع) سوی گدا کن نـظر ، آبرویم را بخـر شافع روز جـزا ؛ یاحـسـن مجتبی(ع) @hosenih پیش دو چشم تـرت ، خورده زمین مـادرت از ستـم اشقـیـا ؛ یاحـسـن مجتبی(ع) خون شده آقا دلت ، کوچه شده قاتلت کشته این ماجـرا ؛ یاحـسـن مجتبی(ع) ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم @hosenih حسرت بوسه بابا به دلت می ماند تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم مثل یک مار گزیده به خودم می پیچم جگر سوخته را نیست دوایی پسرم بسکه در کوچه زمین خوردم و برخاسته ام نه توانی به تنم مانده نه نایی پسرم هی زمین خوردم و هی ناله زدم وااماه دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم مثل آن چادر خاکی شد عبایم خاکی مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین برده ام ارث غریب الغربایی پسرم آب هم گر بدهی باز دلم میسوزد شده این حجره عجب کرببلایی پسرم جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد کس نزد بر سر من سنگ جفایی پسرم @hosenih دست و پا میزنم و سینه من نیست دگر زیر پا و لگد بی سر و پایی پسرم گریه بر بی کفن کرببلا کن در قبر چونکه بند کفنم را بگشایی پسرم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این زهر کاری کرد من از نا فتادم در کوچه مثل مادرم از پا فتادم با احتیاط از درد، خود را میکشیدم تا خانه چندین بار چون زهرا فتادم @hosenih در خانه گفتم زود درها را ببندید تا داخل حجره شدم، درجا فتادم پیراهنم را از عطش بالا گرفتم یاد آمد از جدّ غریبم تا فتادم نیزه نخورده پیکرم میسوخت از درد یادِ تن صد چاک عاشورا فتادم یاد هزار و نهصد و پنجاه زخمش بیخود ز خود گشتم، ز پا آنجا فتادم @hosenih گر چه سر من را جدا از تن نکردند یاد سرِ بر نیزه در نجوا فتادم تا که جوادِ من سرم از خاک برداشت یاد علیِ اکبر لیلا فتادم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به بوی مست شب بوها و مریم ها توجه کن همین که اشک میریزی به شبنم ها توجه کن همین که می رسی از صحن گوهرشاد، شادی کن به شادی های پنهان گشته در غم ها توجه کن @hosenih یکی از یاد تو رفته که در یک فرد میبینیش همینطوری که می آیی به آدم ها توجه کن کنارت هرکسی یک جور و با یک ذکر می آید به یا زهرا و یا حیدر به این دم ها توجه کن به هر علت دو قطره اشک روی گونه چون آمد در این وادی زیاد از حد به این کم ها توجه کن همیشه قطره ای گُم باش پیش حضرت دریا همیشه نزد عالِم ها به عالم ها توجه کن حرم رفتی به شادی ها به زاری ها توجه کن به نوع نشئگی ها و خماری ها توجه کن حرم انگار مردم را تماماً مهربان کرده به نوع عشق ورزی ها به یاری ها توجه کن ببین دلواپسی معنا ندارد در ورودی ها به طرز اغلب چشم انتظاری ها توجه کن یکی هستی و خود را چون که صدها تکه میبینی به این تکثیر در آیینه کاری ها توجه کن به سیل زائران وقتی که می جوشند و می آیند به این دلدادن،این بی اختیاری ها توجه کن به اینکه با چه طیفی میروی پابوس دقت کن به نوع چینش این همجواری ها توجه کن همیشه مضربی از هشت در آمار میبینی به هشت مُستَتِر در سر شماری ها توجه کن مچاله باش نزد مرقدش تا قیمتی باشی به این آداب اهدای هزاری ها توجه کن @hosenih اگر دقت کنی از گوشه اش بالی زده بیرون به رخت خادمان در کفشداری ها توجه کن توجه کن توجه کن کنار حضرت سلطان به هر درد و غمی غیر از نداری ها توجه کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دیدی اگر عبا بسرم بود چاره کن فکری برای این جگر پاره پاره کن دیدی اگر به کوچه زمین خوردنِ مرا یاد از زمین فتادنِ مَه در شراره کن @hosenih همراه من بیا و در حجره را ببند آنگه میان گریه بحالم نظاره کن رنگِ پریدۀ من اگر مشکلِ تو بود یادی ز یاس نیلی و آن گوشواره کن دیدی اگر جمال جگر گوشۀ مرا پس احترامِ کاملِ آن ماه پاره کن دیدی اگر پدر به سر زانوی پسر گریه به غربت بدنی پاره پاره کن @hosenih دیگر مرا نبینی و او حجت خداست با جان و دل اطاعتش از هر اشاره کن نعش مرا بگیر و به هرجا که او رَوَد یاد از مشایعت به شبی بی ستاره کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih