eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
338 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه مولا شد حدیثِ طیْر را با ما بخوان در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان در توسل شُبّر و شُبّیر را با ما بخوان «یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر» را با ما بخوان با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی هم‌چنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی دانه‌ى اشكی چنان آیینه صافت می‌كند سوزِ آهی مُحرم بزم عفافت می‌كند رو به مسجد كن ببین رحمت طوافت كند ذات حق دعوت برای اعتكافت می‌كند معتكف در مسجد آن‌چه دید جز آن‌جا نبود اعتكاف هیچ كس چون مادر مولا نبود مادری، كو را ببخشد عالیِ اعلی، علی پیش كعبه كس نداند حال او الّا علی می‌رسد بر گوش جانش نغمه‌های یا علی اعتكافش در حریم كعبه باشد با علی چون سر آمد اعتكافش، عشق شد هم‌دوش او تا برآمد آفتابی بود در آغوش او ای حرم! در باز كن، جانانه را در بر بگیر تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر چون صدف این گوهر یک دانه را در بر بگیر خانه را بگشا و صاحب‌خانه را در بگیر در ز دیوار حرم وا كن، به مردم در ببند خود كمر در خدمت این كودک و مادر ببند ای حرم! غسل زیارت كن جمالش را ببین چهره‌ی چون ماه و ابروی هلالش را ببین خط بكش بر روی بت‌ها و خط و خالش را ببین بر سر دست رسول‌الله مَقالش را ببین كز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان هر چه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد از نگاهش عقده‌ از قلب پیمبر باز شد شهر علمِ مصطفی را بر جهان در باز شد حجت داور لبش با نام داور باز شد ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین اختیارش با خدا و عالمش در اختیار مرد میدان‌های علم و حلم و مجد و افتخار جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار كاش می‌شد یک علی وین ویژگی‌ها آشكار این نخواهد شد ولی از مكتب ایثار او كاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زد شیر به یک گله‌ی کفتار دوباره آمد به غضب حیدر کرار دوباره بی خوْد و زره رفت به سمتِ درِ خیبر بی خوْد... ولی فاتحِ پیکار دوباره در جنگِ جمل تا که حسن رفت به میدان گفتند که حیدر شده تکرار دوباره ای کوه اُحُد! شاهد این باش که مردی دَر می‌رود از معرکه اینبار دوباره! دَر می‌رود از معرکه، غم نیست، علی هست افتاده به دستانِ علی کار دوباره :: بر مأذنه از حیدرِ کرار بگویید تا زنده شود میثمِ تمار دوباره! آنقدر نشسته‌ست عبا بر تنِ مولا انگار شده کعبه‌ی سیار دوباره در سیزده ماهِ رجب، بُرد دلم را نوری که شد از کعبه پدیدار دوباره ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعر یعنی ردیف و وزن و خیال شعر یعنی پُلی به راه وصال شعر یعنی نَمی ز علم لَدُن فاعلاتن مفاعلن فعلن شعر یعنی توازنی پُر شور قالبی از صفا و صدق و شعور شعر خوب است پر بها باشد مدحت آل مصطفی باشد شعر اگر شعر اهل بیت شود شاعرش دعبل و کمیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود تیر غیب است و "اِذْ رَمَیت" شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت در بیت شاهْ بیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت آن در بهشت بیت شود شعر اگر بی علی بیان گردد حیف وقتی که صرف آن گردد :: مادری با وجاهت خورشید زهره‌ای با نجابت خورشید آمد از کوچه‌ی عفاف و حیا در حریم قداست خورشید دامن کعبه را گرفته و گفت: شده وقت ولادت خورشید تا درخشید و در میان آمد نام خورشید و صحبت خورشید کعبه لرزید و دست و پا گم کرد از شکوه و جلالت خورشید وَ قدم زد به خانه‌ی معبود مادری با شرافت خورشید جبرئیل از بهشت آمد و گفت: خیر مقدم به حضرت خورشید بی خبر بود آسمان حتی چند روزی ز حالت خورشید تا سه روز آفتاب در دل داشت آرزوی زیارت خورشید عاقبت لب گشود کعبه و گفت: ماجرای ولادت خورشید از حرم آمد آفتاب به دست مادرِ راستْ قامت خورشید سجده می‌کرد حق تعالی را شد تماشا عبادت خورشید قبله را سوی کعبه آورده است این سه روزه اقامت خورشید "اَفلَحَ المُؤمِنون" قرائت کرد سال‌ها قبلِ بعثت خورشید یار و سردار و جان احمد اوست نائبِ بر حق محمد اوست "سرّ مستور" جلوه گر شده است "رِقّ منشور" جلوه گر شده است دُرّ توحید از صدف آمد کاشف سرّ "لَو کَشَف" آمد نور چشم و دل ابوطالب همه‌ی حاصل ابوطالب زاده‌ی بی نظیر بنت اسد پسر شیر و شیر بنت اسد اولین قاری کتابُ الله بابِ علم نبیّ و بابُ الله مادر دهر اعتراف کند مثلِ او "لَم یَلد و لَم یولد" :: هرکس یاعلی مدد خوانده قل هو الله را اَحد خوانده نام حیدر به سینه حک باشد گفت احمد، علی محک باشد با ولای امامتی معصوم راه ازچاه می‌شود معلوم اسم اعظم دمِ شبانه‌ی اوست "برخیا" ریزه خوار خانه‌ی اوست آن که معنا کند دلیری را نچشیده‌ست طعم سیری را با نبی سعی در صفا کرده جان خود نذرِ مصطفی کرده ذوالفقار است ابروی اخمش جان به قربان آن نود زخمش آن زمانی که حضرت توحید از "اَلَسْتُ بِرَبّکُم" پرسید همگی یک صدا بلی گفتیم صده و ده بار یاعلی گفتیم ... امر شد "قُم" فقط علی برخاست بی تکلّم فقط علی برخاست روی دست نبی به خم غدیر با تبسم فقط علی برخاست از دل ظلمت جهالت‌ها مثل انجم فقط علی برخاست بار اول فقط علی برخاست بار دوم فقط علی برخاست باز هم گفت مصطفی اما بار سوم فقط علی برخاست مثل شیری که زخمی جنگ است پُر تلاطم فقط علی برخاست رَجَزی راکه "عَبدُوَد" می‌خواند به تهاجم فقط علی برخاست تا که خوابید گرد و خاک نبرد آی مردم فقط علی برخاست دم شمشیر را به خون می‌سفت "سَمَّتْ اُمّي بِحَیدَرَه" می‌گفت آرزویم بُود وصال علی نرود از سرم خیال علی کعبه و مروه و صفا و مقام در طواف‌اند گرد خال علی حق به معراج بُرد احمد را تا نشانش دهد کمال علی اسد الله کارزار علی است شیر بنت اسد حلال علی هم دم آفتاب و همسر ماه وه از این بخت و خوش به حال علی بده آقا جواب سائل را که شده بر شما حواله علی فازَ کَلبٌ لِحُب کهفییّن کَیف اَشقی' لحُب آلِ علی یاعلی ای امیر دوران‌ها ای سرافرازی مسلمان‌ها در جهان کیست یاعلی جز تو لایق "لافتی" و "مَن کُنتُ" من اسیر تَهجُدت شده‌ام عبد ایاک نَعبدُت شده‌ام یاعلی من گدای دیرینم من یتیم و اسیر و مسکینم من کجا مِدحَت امیر نفوس که "علیٌ بِذاته مَمسوس" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میل پروازی نباشد، پر نمی‌آید به کار التماس چشم‌های تر نمی‌آید به کار باید از صدق و صفا همواره دل را صاف کرد شوق جانبازی نباشد، سر نمی‌آید به کار فقر ذاتی‌مان سبب شد سائل این در شویم در سلوک ما که سیم و زر نمی‌آید به کار رعیت خود را محبت کرده آقا می‌کنند محضر این خاندان نوکر نمی‌آید به کار درد بی درمان ما را هیچ‌گونه مرهمی جز غبار مقدم قنبر نمی‌آید به کار باید امشب جام مستی‌مان لبالب پر شود تا نباشد باده‌ای، ساغر نمی‌آید به کار ما به شوق روی مولا سوی جنت می‌رویم جنت بی ساقی کوثر نمی‌آید به کار "حُبُّهُ ایمان" به این معناست که بی مهر او روزه‌های مسلمین دیگر نمی‌آید به کار بی گمان در محشر فردا به جز سرمایه‌ی دوستی با آل پیغمبر نمی‌آید به کار "آمدم دنیا برای دیدن روی علی" "سرنوشت من گره خورده به گیسوی علی" دور تا دور حرم بزمی فراهم می‌شود می‌رسد آقای ما، آقای عالم می‌شود طفل در قنداقه‌ای "قد افلح…" سر می‌دهد زاده‌ی بنت اسد، عیسی بن مریم می‌شود حب مولا انبیا را شأنیت بخشیده است با ولایش نوح نوح و آدم آدم می‌شود پور عمران یاعلی‌گویان به دریا می‌زند با علی در بارگاه قُرب محرم می‌شود مرتضی دست خدا، چشم خدا، روح خداست در وجود او خدا بهتر مجسم می‌شود پلک برهم می‌زند، روزیِ عالم می‌رسد هر که از چشمش می‌افتد روزی‌اش کم می‌شود هرچه دارم را فدای خاک پایش می‌کنم آن قدر خوب است که بابا صدایش می‌کنم بُوالحَسَن، خَیرُ البَشَر، إِبنُ الصَّفا یعنی علی حِیدَر و صَفدَر، غضنفر ، مرتضی یعنی علی والِدُ السِّبطِین، اَمیرَالمُومِنین، نَفسُ الرَّسول زَوج زَهرا و وَصیُّ المُصطَفی یعنی علی وارِثُ عِلمِ النَّبیین و وَلیُّ المُتَّقین بوتراب و حضرت بابُ الهُدی یعنی علی هَم امامُ المُسلمین و هَم حَیاتُ العارفین بی گمان حِصن حَصین، کهفُ الوَری یعنی علی رمز باءِ تَحتِ بِسم الله رَحمن الرَّحیم رُکنُ الایمان بَعد رُکنُ الاولیا یعنی علی اَوَّلُ مَن يَدخُلُ الجَنَّة، صِراطُ المُستقیم سَیِّدُالاَبرار، مِصباحُ الدُّجی یعنی علی أَقوَمَ النّاس بِعَهدِ الله، دَیّانَ العَرَب اَفضَلُ الناسُ و وَصّیُّ الاوصیا یعنی علی أَوَّلُ مَن آمَنَ بِالله، یَعسوب قُریش قاتِلُ الکُفّار، شاه لافتی یعنی علی کعبه و رکن و مقام و زمزم و حجر و حطیم مستجار و مشعر و مروه صفا یعنی علی حُجرِعین، قُنسوم، شَمساطیل، حِزبیل و امین اَصب و مَنسوم و مُعین و ایلیا یعنی علی حمد و توحید و نبأ، یاسین و اسرا و صحف شمس و ناس و ملک و شرح و والضحی یعنی علی «اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد» خلق جنت بی گمان تنها برای شیعه بود واژه واژه واژه‌ام را شعر نابش می‌کنم در غزل حل می‌کنم جام شرابش می‌کنم خانه‌ی مولای من دروازه‌ی خوشبختی است با علی کوه گناهم را ثوابش می‌کنم می‌زنم بر سینه‌ام سنگ علی را روز و شب سینه را اینگونه خوش رنگ و لعابش می‌کنم می‌برد هر صبح یکشنبه مرا سوی نجف عکس ایوان طلایی را که قابش می‌کنم از علی بن ابیطالب مدد می‌گیرم و .‌.. نقشه‌های شوم را نقش بر آبش می‌کنم از منادی‌های وحدت هستم اما ناگزیر هرکسی که دشمنی ورزد جوابش می‌کنم مأذنه باید از آن نام علی آید به گوش غیر از این باشد اگر، قطعاً خرابش می‌کنم راه من از راه تزویر زبیری‌ها جداست جانشین مصطفی تنها علیِ مرتضی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مقصد‌نمای قافله‌ی ماسَوا، علی از جمع ماسوای دوعالم سوا، علی کشورگشای عرصه‌ی ایجاد کُن فکان مَسندنشین عرشه‌ی عرش عُلا، علی رمز حیات و راز بقا، علّت وجود مرآت حیّ داور و ایزدنما، علی مسطوره‌‌ى ودایع آیات سرمدی اسطوره‌‌ی بدایع ارض و سما علی نوزاد خانه‌‌زاد خدا بود و ز آن مقام همنام خویش خوانده خدایش به‌جا علی مولود کعبه است و ندارد کس این جلال غیر از امیر ملک نجف، مرحبا علی از کعبه این ندا همه دم می‌رسد به گوش مولودِ مَحرم حرم کبریا، علی چون راضی از قضا بُد و معنای ارتضا زین منزلت گرفت لقب، مرتضیٰ علی عبد مطیع حیّ مبین، پشتبان دین تنها وصیّ ختم رسل، مصطفی، علی اول امام بر حق و مولای متقین دوم مقام شامخ آل عبا، علی بت‌های کعبه دست یداللهی‌اش فکند زآن پس که پا به دوش نبی زد زها، علی آن دوش را که دست خدا مُهر کرده بود جاه و مقام بین! که نهاده‌‌است پا، علی در غزوه‌‌‌ها امیر و سپهدار و رهنمون در عرصه‌‌ها به نصرت دین رهنما، علی بر دفع مشرکین، به رهِ اعتلای دین بر کف نِهاد جان و سر خویش را علی غیر از علی به خصم محبّت نکرده اَست یار عدوی خویش بُوَد چون خدا، علی دشمن به صدق و پاکی و عدلش بوَد گواه زیرا که هست پادشهِ اتقیا، علی اِبنِ اَبی‌‌‌الحدید که از اهل سنت است حق داده بر علی که بُوَد حق‌نما، علی از آن صفات پاک و عباداتِ تابناک بوده‌‌‌‌ست و هست بر دوجهان مقتدا، علی هم اسوه‌‌ی عدالت و بذل و عطا و جود هم لوحه‌‌ی کرامت و لطف و صفا، علی جز ختم انبیا به همه انبیا بوَد هم پیشتاز و پیشرو و پیشوا، علی هرچند کس به ذات علی پی نبرده اَست باشد علی، مع الحق و حق آشنا، علی مدح علی به مصحف و مادح بوَد خدا ممدوح سوره‌‌ی "نبأ" و "هل أتی" علی مشکل بوَد مقام علی را شناختن با آنکه هست بر همه مشکل‌‌گشا، علی از ماجرای خلق، ندارد کسی خبر دارد خبر، ز‌ زیر و بم ماجرا، علی هرجا که رفت در شب معراج، مصطفی شد همکلام و همدم و هم بزم، با علی شاید که گفته وقت خداحافظی رسول: رفتم کنون ز درگهت ای دوست! یاعلی (شمس قمی) که نور ولایت فروغ اوست پرتو گرفته از رخ ِ شمس الضحیٰ علی ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمد آن چشمه‌ی رحمت که جهان خرّم از اوست آفتابی که درخشنده همه عالم از اوست در گلستان وِلا لاله رخی چهره نمود که صبا غالیه افشان و مبارک دم از اوست در حریمِ حرمِ کعبه به دنیا آمد آن که رُکنِ حرم و پایه‌ی دین، محکم از اوست فاطمه بنت اسد را پسری بو العجب است مرحبا دختر شیری که چنین ضِیْغَم از اوست آمد آن مظهر قدرت که به تأیید خدا قامت بازوی پیغامبر اکرم از اوست آمد آن میر ولایت که پس از ختم رسل مسجد و منبر و  تیغ و زره و خاتم از اوست اوست باب حسن و همسر زهرای بتول پسری هم چو حسین نابغه‌ی اعظم از اوست او نه از زادنِ در کعبه معزّز شده است بلکه خود بیت خدا محترم و مُعظَم از اوست تا بر افراشت چنان رأیت مردانه چنین عَلم کفر نگون، پشت دلیران خم از اوست گر جهان در کنف پرچم اسلام آید عجبی نیست که افراشته این پرچم از اوست کاخ ایمان نپذیرد خِلَل از فتنه‌ی کفر این بنایی‌ست که پاینده و مستحکم از اوست مخزن علم خداوند علی باشد و بس جز نبی هر که علیم است، علی اَعلم از اوست آنچه گفتند بزرگان سخنِ مدح، بر اوست و آنچه دارند ادیبان همه بیش و کم از اوست دوش دیدم که "مؤید" به صراحت می‌گفت نه همین طبع روان، هر چه که من دارم از اوست ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زبان شعر هرقدری که شیوا و وزین باشد فقط باید بگوید از علی تا دلنشین باشد به زیر فرش او هرکس‌ که سَر سایید چون‌ قنبر به بام عرش رفته، تا ابد بالانشین باشد هُوَ الاوَّل، هُوَ الآخر، به لشگر می‌زند حیدر به میدان‌ رفته‌ اول، وقت‌ برگشت‌ آخرین‌ باشد کسی که به‌ مصافش رفت، زنده‌ برنمی‌گردد خصوصاً که علی سربند زردش بر جبین باشد نیازی نيست‌ به‌ جوشن‌ که‌ حرز حضرت زهرا علی‌ بر‌ بازویش‌ بسته‌ که‌ در حصن‌ِ حصین‌ باشد پیمبر دست او را بُرد بالا تا بفهماند فقط حیدر، فقط‌ حیدر، امیرالمؤمنین باشد (علی را این و آن نون لنا خواندند و فهمیدند) نباشد گر علی، دیگر نه آن باشد نه این باشد عجیب این نیست که با مرده‌ سلمان گفت‌وگو می‌کرد مرادی‌ چون‌ علی باید مریدش این‌چنین باشد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمری‌ست گفته‌ایم به عشق تو یا علی: «یا مُظهِرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی».. من کیستم که بر سر خوانت بخوانی‌ام؟ شاهان عالم‌اند به خوانت گدا، علی.. در راه عشق، غیر علی در میانه نیست از ابتدا علی‌ست و تا انتها علی.. با مهرش از عدم به وجود آمدیم ما یعنی که هست رمز فنا و بقا علی چون خیر و شر رقم به یداللّه می‌خورد حُسن‌القضاست از پس سوءالقضا علی در حیرتم که خلق چرا رو به هم زنند! وقتی که هست بر همه مشکل‌گشا علی عالم تمام خصم و فقط دوست حیدر است خلقی غریبه‌اند و فقط آشنا علی.. خیبرگشا علی‌ست فقط، ای خوشا علی! مرحب‌فِکَن علی‌ست فقط، مرحبا علی! دل می‌برد به غمزه، ز خیل دلاوران وقتی زند به خوان دلیری صلا علی لب بسته بلبلان سخنور، ز شرم او آنجا که کرده باغ بلاغت بنا علی در گویش ملائکه تغییر می‌کند حَیَّ عَلَی الصَّلاة، به حَیَّ عَلَی علی می‌ایستند خیل ملائک به حرمتش هرچند می‌نشست روی بوریا علی مهر و مه و فلک به نماز ایستاده‌اند کردند اقتدا همه و مقتدا علی ارض و سما به دور علی چرخ می‌زنند فرمانبر است عالم و فرمان‌روا علی.. از یُمن طلعتش همه را عفو می‌کنند آید اگر به جلوه، به روز جزا علی هرگز نبوده است جدا از علی، خدا هرگز نبوده است جدا از خدا، علی مشعر علی و کعبه علی و منا علی زمزم علی و مروه علی و صفا علی حیدر، اباالحسن، اسداللّه، مرتضی صفدر، ابوتراب، ولی، ایلیا، علی نوح و خلیل و موسی و عیسی و مصطفی سرّ ظهور یک به یک انبیا علی.. او را شناخت شام عروجش نبی، که دید صاحب سخن خداست و صاحب صدا علی آن شب که فاصله، دو کمان بود تا خدا خود را رسول، گرم سخن یافت با علی چون روز روشن است پس از لیلة‌المبیت تنها یکی‌ست با نبی اهل وفا؛ علی در بیش و کم اگرچه نگنجد علی، ولی کم از خَس است خصمش و بیش از طلا علی در کوچه شد ز جور قدش گَر، دو تا علی در خانه بود مِهر بتولش عصا علی.. چشم خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز گَرد چادرش بکشد توتیا علی شیر خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز غم به حِرز او ببرد التجا علی وجه خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز عالمی کند به رخش اکتفا علی.. من اَلکَنم ز مدحت خاتون عالمین وقتی که گفته حضرت او را ثنا علی گوید مگر مدیح علی، شخص فاطمه گوید مگر مدیحۀ خیرالنسا، علی شادم که جز ولای تو و مهر فاطمه چیزی نمانده از همه دنیا مرا، علی! عمری‌ست گفته‌ایم فقط «یا علی مدد» آری مدد ز غیر تو ننگ است یا علی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روحِ والای تو از جنس خدا می‌باشد نفَسِ سينه‌ی تو عقده‌گشا می‌باشد نخ سجاده‌ی تو شهپر جبرائيل است چين پيشانی تو قبله‌نما می‌باشد از تو می‌خواست خدا تا كه بمانی چندی كه حساب تو در اين خانه جدا می‌باشد فارقيم از هوس سِيرِ خيابانِ بهشت خاكِ زير قدمت جنت ما می‌باشد سائلي آمده و از تو كرم می‌خواهد ا‌ی كه انگشتر تو فكر گدا می‌باشد دل ما را بشِكن گوهر اگر می‌خواهی سيّدي امر نما قنبر اگر می‌خواهی هم‌نشينت شرف و عزت موسا دارد هم ركابت نفس حضرت عيسا دارد هر كه گرديد گرفتار خم گيسويت در گره باز نمودن يدِ طولا دارد عرقي كه سر پيشاني تو حلقه زده پايِ هر نخل رطب قدرت دريا دارد چاهِ آبي كه خودت وقفِ يتيمان كردی هرچه دارد ز سرْ انگشت تو مولا دارد بی سبب نيست كه با تيغ دو سر می‌جنگی چون به يك قبضه تولا و تبرا دارد نام تو زينت دنياست خدا می‌داند نقش انگشتر زهراست خدا می‌داند مِنّتِ زلف تو دارم كه گرفتارم كرد گوهر مهر تو اينگونه خريدارم كرد كافري بيش نبودم عَلَوی‌ام كردی نفس عشق شما بود كه بيدارم كرد كار و بار ِدلم از مِهر شما سكه شده عاقبت عشق، مرا شُهره‌ی بازارم كرد سايه‌ی لطف خودت را ز سرم كم نكنی بركت سايه‌ی تو لايق دربارم كرد كيميايی بنما تا زرّ نابم سازی اربعينی بطلب تا كه شرابم سازی اي علمدار خدا صاحب شمشير دو سر اسدالله‌ترين اي زرهِ پيغمبر هر كسی در پی آن است به جايی برسد سر نهادن به كف پای تو مارا خوشتر يكی از پا به ركابان حريمت حمزه گوشه‌ای از سَكَنات و وَجَناتت جعفر ضربه‌ای را كه تو در غزوه‌ی احزاب زدی از عبادات ملك، جن و بشر سنگين‌تر كس جلودار تو ای حيدر كرار نبود شاهد قدرت بازوی تو باب الخيبر بي سبب نيست كه عباس زره می‌پوشد در دلِ علقمه می‌گفت اناابن الحيدر يل شمشير زن قطب جهان می‌باشی اسدالله زمين، شير زمان می‌باشی قامتي نيست كه در پيش قدت تا نشود ملكی نيست كه تا پيش قدت پا نشود به خداوند قسم دور حريمت مريم گر نيفتد ز نفس، مادر عيسا نشود زدی از كعبه برون تا كه بدانند همه كعبه‌ی دل وسطِ كعبه‌ی گِل جا نشود هر كسی قنبرتان را به تمسخر گيرد به زمينی تو بكوبيش دگر پا نشود تا كه تو آب بر اين نخل رطب می‌ريزی خار اين نخل محال است كه خرما نشود من دخيل حرم شاهِ نجف می‌باشم هو مدد گر گره‌ی نوكريم وا نشود هر كسی خادم دربار تو در عالم نيست می‌توان گفت كه از سلسله‌ی آدم نيست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چنان ز کعبه آمده برون کسی خدای‌گون که گوییا ز خانه‌ی خودش نهاده پا برون هنوز بعد سال‌ها، نمانده جای چند و چون عزیزکرده مثل او کسی ندیده تا کنون عزیزکرده‌ی خدا فقط علی‌ست تا ابد به کوری تمام منکران بگو: "علی مدد" خدا نخوانمش که نیست هیچ باب میل او اگرچه در زمین و آسمان همه طُفیل او علی نشسته صدر مجلس و جهان به ذیل او چقدر رشک می‌برم به مالک و کمیل او که مست می‌شدند باده باده از میِ علی جهان به سوی هیچ رفت و آن دو در پی علی نگویمش که بنده بود؛ کفر نعمت است این به "مستجار" خیره شو! خود قیامت است این دلیل واضحی برای اهل حیرت است این به کعبه نسبتش اگر دهم جسارت است این دهان کعبه باز شد که "من کجا و او کجا؟ شکست‌خورده جام‌ می کجا و آن سبو کجا؟" چگونه می‌توان به عرش رفت آن‌چنان که او؟ خطابه داشت با خدای خود به آن زبان که او؟ مگر جز او کسی نهاده پا به آسمان؟ که او- رفیق بوده با خدا! نشان به آن نشان که او- همیشه جمله‌های تازه داشته است از خدا نگفت تا کجا اجازه داشته است از خدا به ناگهانِ تیغ مرتضا میانِ معرکه به آن چکاچک عظیم و حیرت ملائکه که می‌روند دشمنان یکی یکی به مهلکه قسم به بازوان او، کسی ندیده‌ است که جدا شود دمی ز ذوالفقار دست مرتضا ندا رسید از آسمان که "ناز شست مرتضا" چون آفتاب می‌کِشد عبای خویش بر زمین که پرتوی عنایتش رسد به آن رسد به این به وقت رزم، خشم او چقدر وحشت‌آفرین میان کوچه‌ها چُنان، میان معرکه چُنین نگو تناقض است این! ابوالعجایب است او امیر مشرق است او، امام مغرب است او صحاح ستِّه مُعترِف به منصبِ الوهی‌اش محیرالعقولی‌اش، و فاتح‌الفتوحی‌اش نمی‌رسد خلیفه‌‌ای به اوج باشکوهی‌اش خوشا نماز صبح در نجف خوشا صَبوحی‌اش خوشا به آن اذان که اشهدش به نام مرتضاست کبوتر حریم او چقدر "کاشف‌الغطاست" خوش‌ست این قبیله را مَوالیِ علی شدن که اهلی علی و از اهالیِ علی شدن غلام آن صفات لایزالی علی شدن فقط به مجتبی رواست تالیِ علی شدن مباد آن که هر دهان نشُسته را امیر گفت فقط سزاست بر علی مرتضا امیر گفت مرا ببر به کوچه‌های "انما ولیّکم‌" ببر به آن دیار که کسی در آن نگشت گم بزرگ راهی است راهِ خاکیِ غدیر خم که از حِجاز و از عِراق می‌رسد به شام و قم مرا ببر به خلوتی که چاه بود و مرتضا به کوفه‌ای که اشک بود و آه بود و مرتضا چقدر خالی است تا همیشه جای فاطمه چقدر غصه می‌خورد علی برای فاطمه نمی‌رود ز خاطرش ولی صدای فاطمه صدا صدای گریه‌های های های فاطمه دلش چه تنگ می‌شود برای همسری که داشت برای عطر خانه‌ی ز عرش بهتری که داشت جهان حلالیت طلب نکرد آخر از علی ولی شد آخرالزمان چقدر محشر از علی قیام می‌کند کسی محمدی‌تر از علی که ارث برده راه و رسم فتح خیبر از علی کسی که می‌برد به سوی تیغ ذوالفقار دست از آن سلاله‌ی علی همین هم انتظار هست! 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمدم باز کنم چشم پر از باران را و به عطر نجف آغشته نمایم جان را آمدم در طلب سورۀ والشمس و ضحی یک دل سیر تماشا کنم این ایوان را آدم و نوح و محمد به حرم آمده‌اند تا به الگوی علی شرح دهند انسان را آیه آیه همه جا مدح علی می‌خواندند ای دل غافل من باز بخوان قرآن را أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ؟ جز علی کیست که روشن کند این برهان را خواستم شمّه‌ای از رزم علی بنویسم نتوانم که به تصویر کشم طوفان را او که از بدر و احد، خیبر و خندق آمد تا به شمشیر دودم مسخ کند شیطان را... شاخص عدل الهی بُوَد و می‌سنجند به ترازوی مساوات علی، میزان را... آنچه گفتیم فقط قطره‌ای از دریا بود من که نشناختم آن وسعت بی‌پایان را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خواندن از محبوب خود منبر ندارد احتیاج عشق‌بازی شعرهای تر ندارد احتیاج می نخورده عاشقانش امشب ازخود بی‌خود‌ اند مست مستان ساقی و ساغر ندارد احتیاج یک نسیم از سوی گیسوی نگارم کافی است بزم امشب نافه و عنبر ندارد احتیاج در سر مرغان بامش حسرت پرواز نیست یاکریم جلد اینجا پر ندارد احتیاج فقر را از صاحبش هرشب گدایی می‌کند عبد مولا کیسه‌های زر ندارد احتیاج هرکه دارد سایه‌ی لطف علی را بر سرش مطمئنم به کسی دیگر ندارد احتیاج مثل پیغمبر که وقتی مرد میدانش علی‌ست در میان معرکه لشگر ندارد احتیاج نیمه‌ی ماه رجب شد اعتکافش واجب است زادگاه مرتضی قطعاً طوافش واجب است عید میلاد علی عید سعید کعبه است آن که به پابوسی‌اش اول رسیده کعبه است کعبه را از لات و عزی و هبل خالی کند مرتضای بت شکن تنها امید کعبه است خشت خشت‌اش از علی گوید سخن بیت الحرام کودک بنت أسد تنها نوید کعبه است از جلالش، از شکوه‌اش مکه می‌لرزد به خود شاهد حرفم تکان‌های شدید کعبه است سنگر شیر خدا بودن به امر ذات حق بی گمان از افتخارات جدید کعبه است می‌توان فهمید از "سَمَّتنی اُمّی حِیدَرَه" حیدر کرار سردار رشید کعبه است جز به روی او برای هیچ‌کس در وا نشد پس علی بن ابی‌طالب کلید کعبه است سال‌های سال مشتاق طواف کعبه‌ایم بیشتر از هر کجا محو شکاف کعبه‌ایم جبرئیل از مقدم پاکش بشارت می‌دهد عالمی را مژده‌ی جشن ولادت می‌دهد از "لِیُذهِب عَنکُمُ الرِّجس" اینچنین پیداست که با نگاه خود دل ما را طهارت می‌دهد نور قرآن در دلش؛ "قَد اَفلَحَ" روی لبش به رسول اللهی احمد شهادت می‌دهد هم امیرالمؤمنین با حق و هم حق با علی‌ست مرتضی سر تا به پا بوی عدالت می‌دهد گر علی روزی به کرسی قضاوت رو کند به خطاکاران به یک اندازه فرصت می‌دهد هادی شهر است و دنبال هدایت کردن است چادر زهرای خود را گر امانت می‌دهد من صد و ده تا گره وا می‌کنم با نام او بی گمان نادعلی همواره حاجت می‌دهد محشر آن وقتی تماشایی‌ست که آقای من دوستان خویش را اذن شفاعت می‌دهد آخرش یک روز خواهم رفت ایوان نجف ِآخرش یک روز توفیق زیارت می‌دهد هدیه‌ی روز پدر جان را کنم تقدیم او هر چه دارد شیعه در راه ولایت می‌دهد در میان قلب هر جنبنده‌ای یاد علی‌ست آفرینش در میان مشت مقداد علی‌ست دسته دسته راهبان هم بی قرار ایلیا با رسولان اولوالعزم‌اند یار ایلیا یوسف و الیاس و ابراهیم و اسماعیل و نوح هود و ادریس نبی میراث‌دار ایلیا ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در گردش‌اند از همان روز نخستین بر مدار ایلیا خط به خط هر خطبه‌ی نهج البلاغه خواندنی‌ست در عجب اندیشه‌ها از شاهکار ایلیا جمله جمله در میان هر کتابی رخنه کرد واژه در واژه کلام استوار ایلیا حضرت موسی کلیم الله ارادتمند او حضرت عیسی بن مریم دوستدار ایلیا صد هزار انجیل امشب رونمایی می‌کنیم از حواریون مجنون دچار ایلیا مثل فردای فرج فردای رجعت دیدنی‌ست انبیا و اولیا چشم انتظار ایلیا مسیا، طیطه و شبر و شبیر و سوشیانس عالمی ریزه خور ایل و تبار ایلیا مرد و زن؛ پیر و جوان هر شب گدایش می‌شوند انبیا در حشر محتاج عطایش می‌شوند در سلوک حیدریون، در مرام شیعیان غیر نان مرتضی باشد حرام شیعیان با طلوع آفتاب از شوق هر یکشنبه‌ای می‌رود سمت نجف ذکر سلام شیعیان یاعلی روی لب ما تا قیامت باقی است یا علی تسبیح صبح و ظهر و شام شیعیان جز علی بن ابیطالب به شخصی دل مبند تکیه بر شاه نجف رمز دوام شیعیان همتی کن شامل "کونوا لنا زینا" شوی نیست غیر خیرخواهی در پیام شیعیان یاری مظلوم اگر کردیم میراث علی‌ست یار مظلومین عصرش بود امام شیعیان بی گمان بر هیچ یک از دشمنان پوشیده نیست افتخار ذوالفقار در نیام شیعیان لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار می‌شود صبح فرج رمز قیام شیعیان تحت امر مهدی زهرا قیامت می‌کنیم دیدنی باشد یقیناً انتقام شیعیان روزگاری می‌رسد کفار زانو می‌زنند روزگاری می‌شود دنیا به کام شیعیان شک نکن سیلی سختی می‌خورد آل یهود از بزرگ و کوچک ما؛ از تمام شیعیان کار اسرائیل آن ساعت به ذلت می‌کشد می‌شود پامال دشمن؛ زیر گام شیعیان محفل آزادی بیت المقدس دیدنی‌ست با حضور رهبر والا مقام شیعیان شک نکن با خانواده دل به جاده می‌زنیم پر شود قدس شریف از ازدحام شیعیان مدحت آل پیمبر گرمی بازار ماست شیعیان حیدریم و فتح خیبر کار ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e