eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
342 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی آشنا مانده غریبی بین خلقت دیگر نمی آید صدای پای غربت چندیست مانده سفره ها بی نان و خرما دیگر ندارد کوفه شبگرد محبت @hosenih بعد از تو باید سرکند با خاک غم ها آن سر که بر دامان مهرت داشت عادت رفتی و هرگز چشم این دنیا نبیند شاهی بریزد با گدا طرح رفاقت هر وقت می آمد حسن هجده گل یاس میریخت روی قبر تو با اشک حسرت @hosenih دست خدا افتاد از پا بین کوچه؟ باید شنید از ریسمان ها این حکایت رفتی و خار از چشمهای تو در آمد در پای طفلی رفت هنگام اسارت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ بعد از رکوع رکعت دوم شهید شد در پیش چشم این همه مردم شهید شد جرمش همین که نان جو می خورد سفره اش این مرد هم به خاطر گندم شهید شد @hosenih عمری از آشتی خدا گفت وعاقبت در راه رفع سوء تفاهم شهید شد او چشم بست از کلمه بیست و پنج سال تا خواست پا دهد به تکلّم شهید شد @hosenih این شصت و سومین سحر بیست و پنجم است پیدا کنید در شب چندم شهید شد تنها نگین درّ نجف رفت زیر خاک این دُرّ آبدار نشد گم، شهید شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چيزي شبيه رايحه اي مي وزيد و رفت شب ها به شانه، نان و رطب مي كشيد ورفت افسوس قدر و منزلتش را نداشتند تا درجوار كوثر خود آرميد و رفت @hosenih زهرا همان علي و علي نيز فاطمه است شكر خدا فراق به پايان رسيد و رفت ... مردي كه شاهد صدمات مدينه بود يك روز مرد ... و در سحري شد شهيد رفت @hosenih گرچه كنار بسترش از مردها پُر است اما دريغ، محسن خود را نديد و ... رفت غير از علي به عالم امكان مدار نيست خلقت بدون اسم علي استوار نيست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز دهه آخر ماه اول راه سحر است بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز @hosenih عیب چشم است اگر اشک ندارد،ور نه سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز هر قدر این فتنه گری رنگ عوض کرد ولی دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز @hosenih تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از آسمان کوفه علی پر کشید رفت از دستهای عالم و آدم برید رفت آن کس که چشمهای نخفته ز غصه داشت آرام و خسته زیر لحد آرمید و رفت @hosenih برروی خاک کوچه یتیمی به گریه گفت دنیا یتیم شد که پدر هم پرید رفت دلتنگ بود و جای گریبان صبر خویش با دست تیغ فرق سرش را درید رفت @hosenih گاهی عدو شود سبب خیر، ضربه ای آن استخوان بین گلو را کشید رفت ** ای کاش بر خرابه سری می زد آن غیور آن کس که ناز چشم یتیمان خرید رفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یا علی چشم تو نازم که بهشت دگر است گرد و خاک ره تو اختر و شمس و قمر است تو که جای خودت ای شیر خدا در مردی قنبرت از همه دهر به والله سر است @hosenih بیشتر شک به خدایی تو مولا بکند هرکه از شان حقیقی شما با خبر است لشگری دید تو را و سپر انداخت زمین صف مژگان تو لشگر شکنی بس قَدَر است تیغ ابرو که چنین آخته ای یعنی که جان عشاق علی در همه جا در خطر است روسپید است اگر دُر نجف در حرمت هر عقیقی ز غم دوری تو خونجگر است «پله پله به ملاقات خدا می آید» قدمی که طرف شهر نجف در سفر است بس که ازعشق به تو دل شده سرریز ببین صدف دیده چطور از غم تو پر گوهر است هر زمین خورده علی گفت و علی بالش داد دستگیری که خودش خسته و بی بال و پر است داغ سنگین چه کس آه شکسته است تو را سالها دست تو از بار غمت بر کمر است ** رفتی و از لحدت می رسد آه تو هنوز یاد آن آتش و هیزم کفنت شعله ور است @hosenih این ملجم زد و اما همه می دانستند قاتل اصلی تو ضربه ی دیوار در است گیرافتاد عزیز تو میان آتش پر پروانه و آتش به خدا دردسر است گرچه می سوخت ولی باز مقاوم استاد گفت جانم به خدا بهر امام سپر است تا در خانه شکست و نفسش بند آمد همه گفتند دگر فاطمه عمرش به سر است ناگهان ناله ای از پشت در آمد ای وای شام عمر پسرم فضه بیا بی سحر است هر که در آل علی آینه فاطمه شد بیشتر از همه کس چشم ترش خون جگر است مثل آن دختر ویرانه که بر پیکر او یادگاراز سر هر بام و سر هر گذر است بس که در راه زمینش زده شلاق ستم بند بند تن او زخمی از این همسفر است @hosenih سر بابا که در آغوش گرفت او، گفتند این سه ساله چقدر از پدرش پیرتر است خواست تا خستگی اش همره جان در بشود همه دیدند لبش روی لبان پدر است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شده سهم يتيمان بی‌قراری تمام شهر غرق سوگواری @hosenih نفهميدند غم‌های على را پس از او کوفه ماند و شرمساری 💠 (عليه‌السلام): لَقَد فارَقَكُم أمسِ رَجُلٌ ما سَبَقَهُ الأَوَّلونَ، و لا يُدرِكُهُ الآخِرونَ ديروز مردى شما را ترک كرد كه پيشينيان بر او پيشى نگرفتند و کسانی که در آینده می‌آیند به او نمى‌رسند. 📗 الكافی، ج۱، ص۴۵۷، ح۸ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای نخل‌های کوفه! امام شما چه شد؟ آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟ محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟ سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟ @hosenih هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟ فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟ ای صحنه‌های بدر و احد کو امیرتان؟ ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟ ای کوچه‌های شهر مدینه خبر دهید صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟ ای کودک یتیم که خالی است سفره‌ات آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟ ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟ آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟ پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب می‌ریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟ @hosenih ای کوفه آن امیر غریبی که سال‌ها دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟ "میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ بخوان از چهره ی طفلانم اینک مشق غربت را بخوان در گوش خاموشان عالم این مصیبت را فلسطینم، صدای رنج انسانم،مرا بشنو که شعر داغ من تا آسمان برده بلاغت را @hosenih فلسطینم، که صبحاصبح با نعش عزیزانم به دوش خسته ی خود میکشانم بار حیرت را کماکان قصه ی من مانده در پستوی خاموشی مبادا از جهان یک شب بگیرد خواب راحت را بگو شیپورهای شایعه خاموش بنشینند و بشنو از دل آوار، آواز حقیقت را مرا با قامت خونین یارانم تماشا کن ببینی تا مگر حیرانی صبح قیامت را برای کودکان لالایی از جنس رجز خواندم که در گهواره فهمیدند معنای شهادت را @hosenih فلسطینم، سلاحی دارم از آه و نمیترسم نثار جان دشمن میکنم طوفان وحشت را فلسطینم، غم آخرزمانم، قبله ی اول که زیر تیغ میخوانم نماز استقامت را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم تقديم به و ▶️ با موشک بغض خود،چه درهم کشتند افطار و سحر به "غزّه"، از دم کشتند @hosenih در ماه خدا، محرّمی برپا شد این "کودک بی گناه" را هم کشتند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ؛ تقدیم به ▶️ همه شبها که مسلمین خوابند غزه بیدار هست و پا برجا پارکها مثل کودکستانها پر ز اطفال زیر موشکها @hosenih کودکان هلال احمر هم سهم فطریه را رها کردند زیر راکد درست وقت اذان مثل بمبی همه صدا کردند @hosenih کودکی با صدای بغض آلود نام الله را صدا میزد دختری با دو چشم بارانی مسلمین را به خود صلا میزد @hosenih ایهاالمسلمون اتحدوا که علیه رژیم کودک کش یا بمیریم یا به هم باشیم با فلسطین و نسل فردا خوش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خودش را وارث ارض مقدس خوانده این قابیل جهان وارونه شد؛ اینبار با سنگ آمده هابیل نگین دست شیاطین و سلیمان اشک می‌ریزد و با فرعون می‌خندند فرزندان اسرائیل @hosenih برای کودکان، این قومِ برتر هدیه‌ها دارند: هزاران خوشه آتش سامری آورده با زنبیل لب خاخام‌ها تورات را وارونه می‌خامد!! و ژان پل می‌زند، رد می‌شود از غیرت انجیل درون آتش نمرودها اینبار می‌سوزد گلوی «الخلیل» از ذبح فرزندان اسماعیل بیا ای تک سوار سبز! با چشمان زیتونی سحرگاهی نظر کن بر شب چشم انتظار ایل و «سبحان الذی اسرا» بخوان تا «مسجد الاقصی» بخوان! ای خواندنت شیرین تر از تنزیل جبرائیل @hosenih عصا بردار تا از شرق، یاران محمد را شبانه بگذرانی از فرات اینبار جای نیل فلسطین جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌ند و خواب آخر پاییز می‌بیند سپاه فیل ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih