eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
406 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفاً حق روضه ادا شود با لخته‌خون چسبیده مُشتی پَر به مسمار یعنی کبوتر خورده پشت در به مسمار آیات قرآن چِکّه می‌کرد از لبِ در قطره به قطره ریخت از کوثر به مسمار بو بُرد که پُشتِ دری، محکم لگد زد با پا تو را کوبید آن کافر به مسمار* این میخ با جسم نحیفِ تو چه‌ها کرد افتاده کار بانویی لاغر به مسمار! یک ضربه خوردی، هر دو پهلویت کبود است! این‌ور به آتش خورده‌ای؛ آن‌وَر به مسمار تو بین شعله گیر کردی، مرتضی سوخت تو رو به حیدر زُل زدی، حیدر به مسمار تو شیشه‌ی‌ عُمر علی بودی، شکستی برخورد کرد آئینه سرتاسر به مسمار خیلی تقلّا کردی امّا ول‌کُنَت نیست... زورت نچربیده است آخر سَر به مسمار تو زیرِ در بودی که دشمن رد شد از آن بی اعتنایی کرد یک لشکر به مسمار یک‌‌سوم سادات را از دست دادیم لعن تمام شیعه تا محشر به مسمار در کربلا تیرِ سه‌شعبه شد همین میخ... شد دوخته نایِ علی‌اصغر به مسمار ✍ *فَرَكَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُه؛ وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَى الْمَدِينَةِ أَسْفَلَهَا ترجمه: پس درحالیکه او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود، با تمام توان لگدی به در زدم؛ ناگهان فریادی کشید که گمان کردم مدینه زیرورو شد 📚 بحارالأنوار، ج ٣٠، ص ٢٩۴ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱ آذر ۱۴۰۲
در چشم خلق حضرت عالی‌جناب شد هرکس برای نوکری‌اش انتخاب شد وقت شنیدن از غم زهرای مرضیه عمری ثواب کرد دلی که کباب شد هر کس که شأن بیت علی را نگه نداشت، نزد خدای فاطمه، خانه‌خراب شد تا باد بُرد شعله سوی بیت بوتراب آتش هم از خجالت بسیار آب شد دنیا تمام روشنی‌اش را ز دست داد سیلی زدن به صورت خورشید باب شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱ آذر ۱۴۰۲
هزار درد به دل ماند و نیست درمانی خبر به شهر رسیده دگر نمی‌مانی... نفس بگیر دوباره مرا صدا بزنی... بگو علی و نجاتم بده ز حیرانی... من از تو دست‌شکسته که نان نخواسته‌ام قرار بود که دستاس را نچرخانی... ببخش فاطمه من بودم و زدند تورا چه ضربه‌ها که نخورد آیه‌های قرآنی! ببخش لات محل بر سر تو داد کشید کشیده زد به تو نامردِ نامسلمانی خدا نکرده مگر قهر کرده‌ای با من مُیسّر است به این سمت سر بگردانی؟! بلند شو ز لباسم غبار را بتکان... سحر درست کن‌ از شامِ تارِ ظلمانی بخند همسر خوبم... شبیه قبل بخند... بخند و حال مرا خوب کن به آسانی * * به فکر یک کفن و قبر باش بهر علی اگر به زندگی‌ات نیست میل چندانی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱ آذر ۱۴۰۲
ای معجرت نجابت! و ای چادرت حجاب! در پرده مانده از رخ ماه تو آفتاب ای محور "لِیُذهِبَ عَنکُم"! وضو بگیر دستی ببر به آب و ببخش آبرو به آب بی پرده رو به آینه کن قبله را ببین هرچند نیست آینه را تابِ بازتاب لبریزِ مهربانی تو می‌شود پدر وقتی تو را به "ام ابیها" کند خطاب از صبر توست عزت اسلام و اهل بیت از اشک توست آبروی عترت و کتاب گرچه شکست بازوی انسیه با غلاف با آنکه بسته بود یدالله با طناب کی فاطمه سکوت کند در خروش ظلم؟ کی موج خسته می‌شود از قهر پیچ و تاب؟ وقتی ز آه فاطمه لرزید عرش و فرش در حیرتم چه شد، که نشد آسمان خراب؟ مولا سؤال کرد که ای مَحرم علی! آخر چرا برابر من می‌زنی نقاب؟ مولا سؤال کرد و در آن غسلِ نیمه‌شب معلوم شد سؤال علی نیست بی جواب! ✍حجت‌الاسلام 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱ آذر ۱۴۰۲
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🛑 واعظین و مادحین گرامی🛑 همانند سال‌های گذشته، به مدد الهی و با تلاش گروه محققینِ پایگاه حسینیه مقتل، کتاب pdf (١۴٠٢) با محوریت منتشر شد. ♦️موضوعات کتاب👇 🔰ولایت‌مداری مادر 🔰 هجوم به خانه وحی 🔰 کوچه بنی‌هاشم 🔰بستر شهادت مادر 🔰روز شهادت مادر 🔰شام غریبان بی‌مادری 🔰بعد از شهادت ✔️ شایان ذکر است در همه روضه‌ها از اسناد صحیح + عبارات عربی کلیدی مقتل+ اِعراب صحیح + ترجمه صحیح+ گریز روضه + داستان مرتبط (سیره علما یا شهدا) + اشعار مطابق با روضه استفاده شده تا به‌راحتی واعظین و مادحین گرامی عبارات کلیدی و اشعار مربوط به آن‌ها را نمایند. 👈 آیدی جهت تهیه کتاب 👇👇👇👇 @addmin_roze با ما را تجربه کنید © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱ آذر ۱۴۰۲
یارب غریب و مضطرم؛ عجّل وفاتي آمد بلایا بر سرم؛ عجّل وفاتي خانه نشینیِ علی بی طاقتم کرد از بغض، پُر شد حنجرم؛ عجّل وفاتي دنیاپرستان یک به یک بیعت شکستند می‌سوزم و شعله ورم؛ عجّل وفاتي در پشتِ "در" خوردم زمین و چادرم سوخت، در آتشِ دور و برم؛ عجّل وفاتي محکم زد و ضربِ غلافِ قنفذ انداخت، بر دست و بازویم ورم؛ عجّل وفاتي ماندم میانِ هجمه‌ی دیوار و مسمار آزرده شد بال و پرم؛ عجّل وفاتي بی مادری سخت است، گرچه فوراً آمد فضه به جایِ مادرم؛ عجّل وفاتي خیلی برای داغِ محسن گریه کردم، هر شب میانِ بسترم؛ عجّل وفاتي طاقت ندارم اشکِ حیدر را ببینم جانِ همین چشمِ ترم؛ عجّل وفاتي آغوش می‌خواهد حسین اما توان نیست، در جای‌جایِ پیکرم؛ عجّل وفاتي باید به زینب بسپرم چندین کفن را در روزهای آخرم؛ عجّل وفاتي...! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲ آذر ۱۴۰۲
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است در شأن او غزل ننویسیم بهتر است او فاطمه‌ست معنی این نام را هنوز از هر زبان که می‌شنوم نامکرّر است در کوچه بوی آتش و در خانه عطر گل مرز بهشت و دوزخ از آن روز این "در" است با پهلوی شکسته هم از کوه، کوه‌تر با قامت خمیده هم از آسمان سر است لبخند می‌زند که بخندند بچه‌ها مادر اگر که جان بدهد باز مادر است مولا هنوز اوّل بی‌هم‌نفس شدن بانو در انتظار نفس‌های آخر است! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲ آذر ۱۴۰۲
تویی مادرانه هوادار ما طبیب نَفَس‌های بیمار ما فقیر و یتیم و اسیر آمدیم ببین حالت سخت غمبار ما به جایی به جز آستان شما الهی نیافتد سر و کار ما نباشد در این تنگنای درد به غیر از توسل در افکار ما در این روزگار پُر از بی کسی کسی غیر یادت نشد یار ما کسی جز دل مهربانت نخورد غم زندگانی دشوار ما الا فاطمه فاطمه فاطمه شده نام تو حُسنِ تکرار ما فقط دست پُر مهر تو وا کند گره‌های پیچیده در کار ما بیا مادری کن ببخشای اگر که در شأن تو نیست رفتار ما چه‌ها می‌کند نام دیوار و در در این روضه‌ها با دل زار ما فدای غم روضه‌ی کوچه‌ات تپش‌های قلب عزادار ما * * غم کوچه تا خون به رگ‌های ماست صدای بلند تبرّای ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲ آذر ۱۴۰۲
تبدارِ خانه‌ام! نشده کم حرارتت پایان نداشته غم و داغ و مصیبتت اینجا محارمت همه جمعند فاطمه آخر چرا نقاب زدی روی صورتت هجده بهار دیدی و رنگ خزان شدی حوریه‌ی علی! چه شده قد و قامتت این بچه‌ها به شوق نگاه تو زنده‌اند هستند باز تشنه‌ی جام محبتت یادم نرفته ضربه‌ی دیوار و میخِ داغ یادم نرفته لحظه‌ی سخت اصابتت ای کاش مرده بود علی و نمی‌شنید تا آرزوی مرگ کنی وقت خلوتت با هر تکان، دوباره تنت تیر می‌کشد بهتر نشد گمان کنم اصلاً جراحتت تا سُرفه می‌کنی و رُخت زرد می‌شود من آب می‌شوم به خدا از خجالتت خورشید خانه‌ام! نرو، وقت غروب نیست از ما نگیر فاطمه جان نور رحمتت با تو بهشت بود فقط، خانه‌ی علی ویرانه است خانه‌ی بعد از شهادتت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲ آذر ۱۴۰۲
آفتاب جلوه‌ات از کهکشان‌ها هم سر است وسعت تابندگیِ تو تعجب‌آور است طبقِ نَصّ ِ «ما عَرَفنا قَدرَکِ» اثبات شد: درک شأنَت از شعورِ هر بشر بالاتر است شرطِ «ختم‌المُرسلینی» دست‌بوسیِ تو بود قدردانی از تو تنها کار یک پیغمبر است کِسوَتِ اُمِّ اَبیهایی فقط مخصوص توست کیست مانند تو که هم مادر و هم دختر است حول دستاس تو می‌چرخد زمین و آسمان گردش ایّامِ ما بر پایه‌ی این محور است روح اَسما را تنور خانه‌ی تو شکل داد نانِ گرمِ سفره‌ی سبزِ تو خادم‌پرور است مات و مبهوت وقار فاطمی‌ات مریم است هاج و واجِ اقتدارِ هاشمی‌ات هاجر است کمترین لطف تو بیش از ظرفیت‌های گداست بخششِ حدِّ‌اَقلیِّ تو حدِّ‌اکثر است بی‌نیازی! از فدک‌های زمینی، فاطمه! در خورِ مهریه‌ی تو چشمه‌چشمه کوثر است تک‌سواریِ تو در صبح قیامت دیدنی‌ست... بهترین تصویر در قاب عظیم محشر است سایه‌‌ی روی سرِ ما چادر خاکی توست می‌توان پس گفت: ایران، زیر چتر مادر است! مادر هر کس که بابایش علی باشد، تویی بچّه‌شیعه نسل پشت نسل بر این باور است عالمی پابند تو بود و تو پابندِ علی کُلِّ فکر و ذکر تو در هر زمانی، حیدر است این شبِ جمعه مرا با خود ببر پیشِ حسین کربلایِ شاه رفتن، آرزوی نوکر است یک دقیقه گریه کردن بر مصیبت‌های تو فیض آن بالاتر از صدها هزاران منبر است * * ای که روی صورتت گلبرگ هم رد می‌گذاشت زیر پلکت جای ضربِ سیلی آن کافر است تیزیِ مسمارِ کج‌رفتار، با پهلو چه کرد؟!... قاتل هر ساله‌ی ما روضه‌ی میخ در است 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲ آذر ۱۴۰۲
از تو پنهان نیست بدجوری به دنیا باختم کاخ خود را روی کاهِ آرزوها ساختم من به سمت معصیت آهسته و آرام نه! من به سمت معصیت با اسب غفلت تاختم خنده‌های من دلیل اشک‌هایت شد، ببخش تو به من مشغول بودی، من به خود پرداختم آه روزی چند بار از پیش من رد می‌شوی من ولی یک‌بار هم حتی تو را نشناختم معذرت می‌خواهم آقا جان حلالم کن ببخش با گناهانم ظهورت را عقب انداختم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۳ آذر ۱۴۰۲
هر کس که با گناه و خطا ناسپاس شد از نور حق جدا شد و سهمش هراس شد وای از دلی که با همه مأنوس شد، ولی نزدش فقط امام زمان، ناشناس شد دل را چه شد که با همه‌ی لطف‌های او نسبت به ذکر و یاد «ولی» کم حواس شد «بنده» چنین خراب و بدون بها نبود دور از امام شد که چنین آس و پاس شد گریه، کفایت از غم هجران نمی‌کند کارم برای آمدنش التماس شد تببین راه حق شده تکلیفِ این زمان رحمت به هر کسی که وظیفه‌شناس شد تابید نور عُلقه‌ی زهرا به سینه‌ها صحن علی وسیله‌ی این انعکاس شد * * گفتند با علی که کتاب خدا بس است برهان مجرمان، سخنی بی اساس شد وای از مصیبت تن زخمی فاطمه با هر تکان، دومرتبه خونین لباس شد آن‌قدْر گُل به هر طرفِ آشیانه کاشت تا هر کجای خانه پُر از بوی یاس شد گفتم که گریه کم کنم اما مگر که او از درد استخوان شکسته خلاص شد؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۳ آذر ۱۴۰۲