#مناجات_با_خدا
جاریست چو باران عرق شرم به رویم
از عفو تو یا از گنه خویش بگویم؟
ترسم نگذارند به فردای قیامت
یک برگ گل از باغ وصال تو ببویم
کوری بِه از آن کز کرمت چشم بپوشم
لالی بِه از آنم که ثنای تو نگویم
تو زود رضا میشوی از بنده؛ ولی من
دیر آمدهام تا که رضای تو بجویم
من رو به در غیر تو بردم، تو ز رحمت
آغوش گشودی که بیا باز به سویم
خواهم که حضور تو کنم سفرۀ دل، باز
ترسم که گناهان بفشارند گلویم
صد سالم اگر در شرر نار بسوزی
از دوستیات کم نشود یک سرِ مویم
بر خاک درت ریختهام اشک خجالت
این اشک نکوتر بُوَد از آب وضویم
پروندۀ تاریک مرا اشک نشویَد
بگذار که در چشمۀ عفو تو بشویم
صد بار خطا دیدهای از «میثم» و یک بار
نگذاشتی از لطف بیارند به رویَم
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حدیث_نفس
#اخلاقی_و_اندرز
هرلحظه با تمام توان در کمین ماست
ماری به نام نفْس که در آستین ماست
بیهوده نیست این عرق شرم بیامان
بار گناه عمر به دوش جبین ماست
باید چگونه رد شد از این عرصهی مجاز؟
حالا که شکّوشبهه عصای یقین ماست
آن را به نرخ سوزش دل حفظ کردهایم
این آتشی که در کف دست است، دین ماست
اسرار با گذشت زمان فاش میشوند
وقتی که جز خدا، کَسِ دیگر امین ماست
دنیا همیشه جمع نقیضین بوده است
زندان مؤمن است و بهشت برین ماست
با این وجود، در گذر از پیچوتاب حشر
حبلالمتین فاطمه حِصن حَصین ماست
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
شکایت از من، عنایت از او
قنوت از من، اجابت از او
گناه و عصیان همیشه از من
همیشه عفو و حمایت از او
مرا فراخواند و من نرفتم
بغل گشود و محل ندادم
که بوده دائم فرار از من
که بوده همواره دعوت از او
عجب خدایی! چه باوفایی!
چه مهربانی! چه آشنایی!
که من گنه کردم و به جایم
مدام بوده خجالت از او
گناهکاریست عادت من
گناه پوشیست عادت او
ندیده جز ناسپاسی از من
ندیدهام جز محبت از او
مگر چه میخواست غیر طاعت
چه خواست از من به جز اطاعت
نکردم از او اطاعت اما
همیشه دیدم اطاعت از او
رسیدهام با دو بال بسته
رسیدهام خسته و شکسته
حسین را صدا زدم تا
مگر بگیرم شفاعت از او
::
حسین از سنگ دُر بسازد
ز من هم ایکاش حُر بسازد
امید دارم بغل بگیرد
مرا که بوده رفاقت از او
عجب رئوفی! عجب رحیمی!
عجب بزرگی! عجب کریمی!
که ساربان نیز سائلش شد
گرفت او نیز حاجت از او
به تیغ، اذن حضور داد و
به دشنه اذن عبور داد و
درون گودال بود و خنجر
گرفت اذن زیارت از او
حسین در خاک و خون پُر از تب
به خیمه در آه و ناله زینب
برادری ماند و خواهری رفت
اسارت از این، شهادت از او
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
بگیر ای دوست! دست بی نوا را
زمین افتادهی سر به هوا را
همانم که فراموشیست کارم
به معصیّت گذشته روزگارم
همانم که سر راهت نشستم
همیشه توبههایم را شکستم
همانم که ز تو توشه نبردم
به جایش باز نان شبهه خوردم
دوباره خوب کن بدحالیام را
خودت پُر کن دو دست خالیام را
اگرچه مضطرم، زارم، غمی نیست
حسین ابن علی دارم، غمی نیست
تمام عشق من، این بار عام است
بدون روضهاش کارم تمام است
::
تنش را بر روی نیزه کشیدند
عزیز الله ما را سر بریدند
بمیرم بچههایش زخم خوردند
سرش را تا به کوفه زود بردند
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
4_321432367430369610.mp3
9.14M
#مناجات_با_خدا
#زمزمه
من آمدم ای خدا! درد خود دوا کنم
رُخصت بده در زنم، هی خدا خدا کنم
ماه من، شاه من، مهربان اله من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
::
شرمندهٔ رحمت و نعمت الهیام
عصیان شده موجبِ آه و روسیاهیام
گشته اشکم روان، بر رُخ سیاه من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
::
گرچه از این بندهات، جز خطا ندیدهای
روی گناهان من، پردهها کشیدهای
آبرویم نبر، چون توئی پناه من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
::
ذکر زبانم بُوَد، یا علیّ و یا عظیم
بنما هدایت مرا، بر صراط مستقیم
عاصیم، نادمم، اشک من گواه من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
شاعر: #ولی_الله_کلامی_زنجانی
باصدای مرحوم: #محمدعلی_کریمخانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حدیث_نفس
#اخلاقی_و_اندرز
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم
در عرش، صدای ارجعی پیچیدهست
یا ایتهاالنفس! بیا برگردیم
✍ #میلاد_عرفان_پور
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#عید_سعید_فطر
#امیرالمومنین_ع_مدح
حیف که ماه رمضان شد تمام
ماه دعا، ماه صلات و صیام
ماه خدایی شده، خود ساختن
دل ز همه شسته، به او باختن
ماه پر از نور الهی شدن
خانۀ دل طور الهی شدن
شب همه شب تاب و تبی داشتیم
اشک و مناجات شبی داشتیم
ماه خدا داشت چه عمر کمی
عمر کمش بود به سان دمی
ذکر خفی، ورد جلی داشتیم
زمزمۀ علی علی داشتیم
روز در آغوش خدا جای ما
شب همه شب لیلۀ احیای ما
روز نفسها همه بودی نماز
شب همه در ناله و راز و نیاز
روز ز سوز عطش افروختن
شب همهدم شمعشدن سوختن
نیمۀ مه هر چه سخن داشتیم
بر لب خود مدح حسن داشتیم
جلوه ز حُسن ازلی داشتیم
روشنی از ماه علی داشتیم
::
ماه خداوند! علیک السلام
رفتی و باز آمده عید صیام
عید خدا عید دعا عید نور
چشم بد از صبح دلآراش دور
عید قبولی صیام همه
سجده و تکبیر و قیام همه
عید وصال است، وصال خدا
محو شدن محو جمال خدا
خندۀ شادی به لب روزهدار
آتش حسرت به دل روزهخوار
آن که در این مه زده خود را به خواب
وای بر او در صف یوم الحساب
طایفهای را همه با جام نور
داده خداوند شراباً طهور
وصل خدا شامل حال همه
قرب خداوند حلال همه
طایفهای تلخ شده کامشان
روز شده تیرهتر از شامشان
کور ز دیدار تجلاّی نور
دور ز رحمتِ خدای غفور
خار چه سهمی بَرَد از بوستان؟
وصل خداوند و علی دوستان
::
کیست علی؟ تمامِ هست خدا
گوش خدا، دیده و دست خدا
کیست علی؟ وصیِّ ختم رُسل
کیست علی؟ عصارۀ عقل کل
کیست علی؟ تجلی کبریا
لحم و دم و نفْس رسول خدا
کیست علی؟ روح صلات و صیام
کیست علی؟ رکن قعود و قیام
سکوت ما، صحبت ما یا علیست
قبولی طاعت ما یا علیست
مغز، علی و دگرانند پوست
فشردۀ هزار و یک اسمِ هوست
یک شبش از عمر جهان برتر است
یک دمش از طاعت عالم سر است
مهر علی نور کند نار را
مهر علی لاله کند خار را
مهر علی کار مسیحا کند
مردۀ دل را علی احیا کند
مهر علی، رحمت بیانتهاست
مهر علی، تمام لطف خداست
مهر علی، ولایت انبیاست
مهر علی، هدایت انبیاست
مهر علی، تمام ایمان بوَد
مهر علی، حیات قرآن بوَد
مهر علی، چراغ آئین ماست
مهر علی، تمامیِ دین ماست
مهر علی، کلاس عمّارهاست
نتیجهاش میثم تمّارهاست
ما به تولّای علی زادهایم
روز ازل دل به علی دادهایم
این سخن خلق همه عالم است
گر چه روان از قلم «میثم» است
سرودِ آب و گل ما یا علی است
حرفِ زبان و دل ما یا علی است
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت
لحظههایی مملو از الطاف رحمانی گذشت..
رفت از کوی و خیابان، سفرهاش را جمع کرد
ای دل غافل! کجا بودی فراوانی گذشت
تشنگی گاهی برایم روضه میخواند از حسین
ظهر با لبهای تشنه، چشم بارانی گذشت
بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس
چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت
شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است
چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت
✍ #محمد_خادم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
بی سرپناهم، سرپناه از دست دادم
بی تکیهگاهم، تکیهگاه از دست دادم
من روسپیدی بهار مغفرت را
پاییز با روی سیاه از دست دادم
من هرچه را با دل به دست آورده بودم
با یک نظر، با یک نگاه از دست دادم
من اشکهایم، این قدیمی همسفر را
همچون رفیقی نیمهراه از دست دادم
هی رزق، هی روزی مقدر کردی اما
هی با خطا، هی با گناه از دست دادم
سهم من از مهمانیات شد نان حسرت
این ماه را هم غرق آه از دست دادم
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#برای_مسلمانان_فلسطین
تاریک و روشن بود و کمکم صبح میشد
شب، این شبِ تیره، شبِ غم، صبح میشد
«دیشب» فراری میشد و «فردا» میآمد
ناخواندهای...، ناخوانده سمت ما میآمد
میآمد و کمکم بههم میریخت ما را
در اوج شادی، جام غم میریخت ما را
در سر صدای سوت ممتد بود و تکرار
چیزی نمیدیدیم اما غیر از آوار...
ما مردم افتادهای مظلوم بودیم
از هر حقوق سادهای محروم بودیم
حق بود با ما و کسی حق را نمیدید
تاریخ، اخبار موثق را نمیدید
اخبار از ما بود، اما بیخبر؛ ما...
میسوختیم و آب را بستند بر ما
هرلحظه از ما میرسید اخبار تازه
«مهمانِ ناخوانده» میآمد بیاجازه
میآمد و در حقّ دنیا ظلم میکرد
با ادعای صلح، امّا ظلم میکرد...
میآمد و حقی طبیعی نقض میشد
هرگوشهای، خون شهیدی سبز میشد
صحبت سر جنگ وسیعی بود، امّا...
«حق ّحیات» ما طبیعی بود امّا،
با این که زیر چلچراغ نور بودند،
ما را نمیدیدند، آیا کور بودند؟
ما را نمیدیدند و میکشتند ما را
این کار اما خوش نمیآمد خدا را
شهر از «وداع آخر» افراد پُر بود
از «آنکه روی خاک میافتاد» پُر بود
از مادران پاک، از طفلان معصوم
از بیگناهانِ بدونِ جرم محکوم
بر شانه مانده کولهبار داغ تنها
تنها نشسته باغبان در باغ، تنها
باغ است و در فصلِ خزان گلهایپرپر
نعش برادر مانده بر دست برادر
دستان دختربچهها جای عروسک
رنگِ حنایِ خون گرفت از زخم موشک
میآید از راهی که تاریکست و تاریک
صبحی که نزدیکست و نزدیکست و نزدیک
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#برای_مسلمانان_فلسطین
سلام بر دل پُرخون مسجدالاقصی
به مسجدی که خداوند گفت بارکنا
سلام ما به تو و دستهای بسته شده
سلام ما به تو ای حُرمتِ شکسته شده
اگرچه شعله بهپا کرده فتنه هر طرفی
اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی
اگرچه گفت به نیرنگ و جنگ بسته کمر
اگرچه تکفیر از پشت می زند خنجر
دمی که تیغ قیام از نیام برخیزد
به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد
زمان فتنهی شام است و ما سحرزادیم
زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم
به رغم توطئهی نابرادران هستیم
و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم
مباد آن که رفیقان نیمه راه شویم
شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم
نبردهایم ز خاطر دمی تو را ای قدس!
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس!
ببین که در غم تو لحظهای نیاسودیم هنوز
همیشه چشم به راهان صبح موعودیم
بگو به دشمنمان انتقام سنگین است
و فتح آخر ما قبلهی نخستین است
بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است
بگو که دورهی کودککشی سرآمده است
دگر به محکمههای جهان امیدی نیست
بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقیست
✍ #محمدمهدی_سیار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷به مناسبت سالگرد عروج #شهید_سیدمرتضی_آوینی
جا مانده روی خاکِ صحرا رد پايت
پيچيده در گوش شقايقها صدايت
آنقدر از هجران ياران سوختی تا
اين داغ سنگين کرد از دنيا جدايت
دنبال عاشورا دويدی روزها را
آخر رسيدی به زمين کربلايت
فکه برايت: نردبان آسمانها
يک جفت پوتين قديمی: بالهايت
از سالهای جنگ مینی منتظر بود
تا خويش را روزی بيندازد به پايت
چشمت منوّر شد به ديدار شهيدان
ديدی خودت را گرم آغوشِ خدايت
رفتی ولی فتحالمبينها هست در پیش
مانده پس از تو بر زمين صدها روايت...
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e