انتخابات، ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ .mp3
7.48M
🎙صوت سخنرانی با موضوع:
🔅پیچیدگی های اداره کشور و چالشهای پیش روی نامزدهای ریاست جمهوری🔅
🎙حجت الاسلام احمد زیبایی نژاد
🕌 قم، مسجد حضرت معصومه علیها السلام
🕰 چهارشنبه شب، ۱۲ خرداد 1400
✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
◾️حضرت امام خمینی:
به ملت شریف ایران وصیت میکنم که در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جاننثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علّو رتبه آن است، آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپاخاستید و دنبال میکنید و برای آن جان و مال نثار کرده و میکنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و آن در مکتب محمدی صلی الله علیه وآله وسلم به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده؛ و کوشش تمام انبیای عظام علیهم سلام الله و اولیای معظم سلام الله علیهم برای تحقق آن بوده...
وصیتنامه الهی سیاسی حضرت امام خمینی (قدس سره)
✅ @hosseiniehandisheh
✳️ #تعادل_قوا ✳️
☑️ این روزها،
ذهنم مدام میدوَد طرف تو
و هی دارم به این فکر میکنم که الان در چه حالی هستی
و تخیّلات میکنم که جایی در آن بالاها
به حالتی شبیه همین عکس
بر ارائک بهشتی ِ برزخ تکیه زدهای
و از پشت آن ابروهای پرپشتات
با لبخندی ملیح داری به نتیجهی دسترنج هایت نگاه میکنی
حالا دیگر آن غیرتی که در رگهایت جوشید
خیلی از جوانهای منطقه را هم به خروش درآورده وحتی اگر هنوز خیلی از حقائق را بلد نباشند
بر وحشت از مرگ غلبه کردهاند و یاد گرفتهاند که آزادگی و کرامت، از زنده ماندن مهمتر است و دیگر یقین کردهاند که بقول خودت، دوران بن بست و ناامیدی و تنفس در منطقه کفر بسر آمده است
خیالت راحت که آن نظم لعنتی که دائما نگرانش بودی، بدجور بهم ریخته و
نفَست، از دالانهای زمان گذشته و تاریخ را درنوردیده و بعد از سالها، تعادل قوا را در جهان به هم ریخته؛ #خمینی!
☑️ کاش بلد بودم بگویم و لفظها قدرتش را داشتند برسانند که چقدر دلم را ربودهای...
همیشه پیش خودم میگویم اگر پیرغلام ِاربابم، عظمت غیرتش و پولادین بودن ِ یقینش اینطور معجزه میکند،
▪️پسای دل! دریاب ارباب را
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
✅ @hosseiniehandisheh
🔹تقدیم به اباعبدالله جعفر بن محمد الصادق🔹
•••─━━⊱✦🔹﷽🔹✦⊰━━─•••
🔅راز «مُعَلّی»🔅
🔹همان موقع باید به فکرش میرسید؛ همان موقع که «مُعلّی» جلوی چشم همه به دولت طاغوت یورش میبرد و ظلم آنها را در گوش ِ کر مردم مدینه فریاد میزد و خونش برای حق حکومت ِ اهل ایمان به جوش میآمد. همان روزهایی که #معلّی بر خلاف همه، غبارآلود و محزون و به هیأت ِ مصیبتدیدهها به محلّ نماز عید میآمد و حق هم داشت. خودشان گفته بودند که هیچ «فطر» و «قربان»ی نیست مگر اینکه مصیبت آل محمد تجدید میشود؛ چون حق حکومتشان را در دست غاصب دیگران میبینند. همین که خطیب دربار با پاهای نجساش از منبر پیامبر بالا میرفت تا خطبهی عید بخواند، معلّی هم عید ِ طاغوت را عزا میکرد؛ دستهایش را به سوی آسمان میگرفت و میگفت: «خدایا! این مقام ِ برگزیدگان توست که آن را به زور گرفتهاند و دزدیدهاند. اولیائت مقهور شدهاند و میبینند که کتابت به گوشهای انداخته شده و احکامت تحریف گشته و سنتهای پیامبرت متروک است. پس دشمنانِ اولیائت را لعن کن و جبارانِ زمان ما را هم به همان ملعونین ملحق نما!»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔸اما دوست نداشت به عاقبت معلّی فکر کند. مگر شیعه چند تا مثل او داشت تا بخواهد فقدان آنها را تحمّل کند و به روزهای بدون آنها عادت کند؟ شنیده بود که #جعفر_بن_محمد چقدر به معلّی توجه دارد و حتی اصحاب میگفتند: «یکبار که #اباعبدالله ، معلّی را در اوج غم دیده بود و حس کرده بود که دل صحابیش برای زن و بچههایش تنگ شده، دستی بر صورت معلّی کشیده بود تا به قدرت الهی، فرسنگها را در مقیاس ثانیهها طی کند و کمی در نزد اهل و عیالش مأوی بگیرد.»
با فکر و خیال او که چیزی عوض نمیشد. بالاخره حکومت جور، سوء هاضمه داشت و فقط با خوردن خونِ مبارزین آرام میشد. بخاطر همین وقتی «داود بن علی» از طرف خلیفهی عباسی به امارت مدینه گماشته شد، در به در به دنبال معلّی افتاد و هر جور که بود صید بزرگش را شکار کرد. حاکم مدینه شخصاً به سراغ معلّی آمد و از او خواست تا شیعیان ِ جعفر بن محمد را افشاء کند.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹 _کتمان میکنی؟ اگر نگویی خودم می کشمت!
+ مرا به مرگ تهدید میکنی؟!! به خدا قسم که اگر اصحاب او زیرپای من بودند، ذرّهای پایم را از جایش تکان نمیدادم تا تو به آنها دست نیابی.
وقتی برای معلّی معلوم شد که عزم حاکم مدینه برای کشتن او جزم است، گفت: «مردم، مال زیادی از من طلب دارند. من را در میان مردم ببر تا به بدهکاریهایم گواهی دهم.» وقتی او را به وسط بازار مدینه بردند و تمام شهر دورش حلقه زدند، فریاد زد که: «آی مردم! من مُعلّی بن خُنَیس هستم. شاهد باشید! هر مالی که دارم از برده و کنیز و خانه و ...، همگی از آن ِ جعفر بن محمد است!» همان جا بود که غیظ، رییس شرطهها را به رعشه درآورد؛ غیظ از اینکه این مرد تا دم مرگ هم از حمایت مولایش و عَلم کردن ِ نام او دست برنمیدارد و در تمام وجوه، فدایی ِ جعفر بن محمد است. دیگر تاب نیاورد و همانجا گردن معلّی را زد و بعد جسدش را از دار الاماره آویزان کرد.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔸 ... همان موقع باید به فکرش میرسید اما دیگر دیر شده بود و آنچه نباید میشد، شده بود. در آن حال زار، جایی نداشت جز خانهی اباعبدالله. وارد شد و «مفضل بن عمر» را دید که به جعفر بن محمد میگوید: «نمیبینی که امروز چه فاجعهی سنگینی بر شیعه نازل شد؟» وقتی جواب امام را شنید که: «منتظر این روز بودم»، ذهنش دوید به یکسال قبل و علم غیبی که امام با اصحابش در میان گذاشت؛ همان وقتی که در محضر حضرت صادق نشسته بودند و حرف از معلّی به میان آمد و امام فرمود: «آنچه را میگویم، پنهان بدارید معلّی به درجهی ما نمیرسد مگر آنکه دچار آن چیزی شود که داود بن علی در حق او انجام خواهد داد» گفتند: داوود بن علی با او چه میکند؟ فرمود: دستور میدهد گردنش را بزنند و جسدش را از بلندی بیاویزند...
_ یعنی میشود یک روزی من هم ...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖤 این نوشته _ که ترکیبی از چند روایت منقول در «رجال الکشّی» بود _ پر کاهی است تقدیم به اباعبدالله جعفر بن محمد الصادق علیه السلام که اصحابی مثل «معلی بن خنیس» را پرورش داد؛ مردی که با وفاداریاش، به دینداریهای راحتطلبانهی ما طعنهی مردانهای زد، ما را یاد نهیب ِ «أم حسبتم ان تدخلوا الجنه و لمّا یعلم الله الذین جاهدوا منکم» انداخت و کاری کرد که حضرت صادق، همان جملهی بالایی را دربارهاش گفت؛ جملهای که هزار و چند صد سال بعد، دوستداران #خمینی و #خامنهای به فارسی ترجمهاش کردند:
و در این عالم «راز» ی هست که جز به بهای خون فاش نمیشود.
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
✅ @hosseiniehandisheh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام
مراسم عزاداری دهه محرم با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
(ادامه مباحث محرم ۱۳۹۹)
☑️ سخنران: حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 از دوشنبه ۱۴۰۰/۵/۱۸ (اول محرم الحرام ۱۴۴۳)
🔘به مدت ۱۰ شب
🔳 مشهد مقدس 🔳
☑️ @hosseiniehandisheh
record۲۰۲۱۰۸۰۹۲۱۰۷۵۸.amr
4.35M
🎙#صوت سخنرانی #شب_اول_محرم ۱۴۰۰
با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 دوشنبه؛ ۱۸ مرداد ۱۴۰۰
🔹مشهد مقدس🔹
#منبر_انقلابی
#فتنه_اعتقادی
#مشروطه_اقتصادی
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴 سوره قیام 🏴🏴
🏴چند سال پیش بود که ایدهی «سورهی قیام» به سرم زد؛ وقتی پای درس مرحوم استاد نشسته بودم و میگفت:
🏴اگر کسی به فرهنگ قرآن دقت کند، برایش معلوم میشود که هدایت از طریق «آیه» اتفاق میافتد؛ یعنی همان چیزی که ما امروز به آن میگوییم «معجزه». معجزه، قویترین قدرتهای مادّی را جلوی چشم همه به عجز در میآورد و قدرت جدیدی را به رخ همه میکشد که همان خداست. خدایی که با پیامبرانش به وسط میدان آمده و «اهالی باشگاه قدرت» را به چالش کشیده تا مردم را از دور آنها پراکنده کند و با جمع شدن مردم به دور انبیاء و اوصیاء و نوّاب عامّ آنها، زندگی و جامعهی دیگری بسازد. البته شکل و نحوه «آیات» یا «معجزات» در طول تاریخ، تغییر میکند اما در هر صورت، همه امتحانها و عذابها و نجاتها بر محور آیات است. حالا اگر همه وجدان میکنیم که بزرگترین هدایتهای خدا از طریق اباعبدالله انجام میگیرد، این به معنای آن است که حضرت سیدالشهدا در طول قیامش و با رفتارها و موضعگیریهایش، بزرگترین آیهها و معجزات را رقم زده است. شاید بخاطر همین عظمت ِ آیات اوست که در زیارت عاشورا صد سلام میفرستیم و بخاطر شدت ِ انکار این آیات است که صد لعن به دشمنانش نثار میکنیم: این همه آیه دیدهاید و به این شدّت انکار کردهاید؟! موج معجزه از یک طرف و اوج عناد از طرف دیگر و تراکم همه اینها در یک صبح تا عصر! لذا میشود گفت همانطور که سطرسطر قرآن، مشحون از آیه و معجزه است، خطبهخطِ مقاتل معتبر هم دارند آیات و معجزات اباعبدالله را نقل میکنند؛ معجزاتی برای هدایت همه تاریخ به صریحترین و موثرترین شکل ممکن...
🏴فکرهای نورانی ِحاجآقا، هیجانزدهام میکرد و مفاهیم جدید میساخت و رژهی ایدههای مختلف را طوری توی مغزم به راه میانداخت که شبها خواب از سرم میپرید. تصمیم گرفتم برای هر شبی از دهه اول _ و تقریباً متناسب با روضههای هر شب _ یک متن بنویسم که معجزات رفتار امام و اطرافیانش را توضیح دهد؛ آن هم در تناسب با یکی از آیات معجزگون قرآن. بعد این ده متن را به اعتبار اینکه هر یک حاوی ِ آیهای از قرآن و متناسب با یکی از آیات حسین است، تحت عنوان «سوره قیام» نامگذاری کردم؛ قیامی که همه این آیات و معجزات را در بطن خود پرورید. یک متن هم به عنوان «بسمالله ِ سوره» به آن اضافه کردم.
🏴 البته برای اینکه این صفحه در این ایام، خالی از عرض ارادت به آیات الهی نباشد:
افحسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا...
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#سورهی_قیام
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
مراسم عزاداری هیئت گفتمان انقلاب با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ سخنران: حجةالاسلام روح الله صدوق
🗓 از سه شنبه ۱۴۰۰/۵/۱۹ (اول محرم الحرام ۱۴۴۳)
🔘به مدت ۱۰ روز
🕰 رأس ساعت ۱۷:۴۵
🏠 قم، بلوار الغدیر، کوچه ششم، پلاک ۲۱
🔳 حسینیه اندیشه 🔳
☑️ @hosseiniehandisheh
record۲۰۲۱۰۸۱۰۲۱۱۲۲۵.amr
3.59M
🎙#صوت سخنرانی #شب_دوم_محرم ۱۴۰۰
با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 سه شنبه؛ ۱۹ مرداد ۱۴۰۰
🔹مشهد مقدس🔹
#منبر_انقلابی
#فتنه_اعتقادی
#مشروطه_اقتصادی
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴سورهی قیام🏴🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴حتی اگر به ما خبر نداده بودند که «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» سمت راست ِعرش خدا را زینت بخشیده، ما زمینیها باز هم میتوانستیم دل خوش کنیم به تصوّرات کودکانهای از این حقیقت بزرگ که حسین، چراغ هدایت است. چون خودمان هر سال میبینیم که عاشورا چهطور چشمها را تر و قلبها را ذوب میکند و زنگارهایی را که کفر و نفاق بر دل مومنین حکّ کردهاند، میشوید و بر پیشانی ِ کید ابلیس، مُهر «هباء منثورا» میزند.
«چراغ هدایت» همان چیزی است که خدا برای روشنماندن آن، انبیائش را فرستاده و اوصیائش را جایگزین آنها کرده و کتابهایش را در میان آنها به یادگار گذاشته. بعد هی نهیب زده که هدایت من از همین مسیر میگذرد: «آیه فرستادهام و نشانه نشانتان دادهام.» انگار که به انسانها و امّتها گفته: همهی شما محکوم قدرت قدرتمندان هستید و چارهای جز تبعیت از روابطی که آنان رقم زدهاند ندارید. اما من آیههایی میفرستم که همین قدرتمندان به خاک مذلّت بیفتند و به عجز برسند و مجبور شوند ناتوانیشان را فریاد بزنند؛ آنهم در مقابل همهی مردم نگونبختی که توانایی حاکمان خود را با تمام وجود حس کردهاند. آنوقت است که حتی برای ضعیفترین عقلانیتها هم حجّت تمام میشود؛ چون غافلترینها هم تازیانهی زور حکّام را بر گردههای خودشان حس میکنند اما بعد از نزول آیات، قدرتی غیرمادّی را میبینند که روی دست همهی قدرتمندان بلند شده و خودش یک قطب جدید از قدرت را ایجاد کرده. هر چند راه انکار و عناد باز است و اشقیاء بعد از دیدن عجز و ناتوانی خود، باز هم به سراغ یک فریب جدید و یک طرّاحی نو خواهند رفت؛ اما حجّت بر همه تمام شده و هیچ عذری برای کسی باقی نمانده است.
🏴 از همین جاست که آیه و نشانه و اعجاز دست به دست هم میدهند: معجزه یعنی به عجز درآورندهی اهالی باشگاه ِ قدرت و به خفّت کشانندهی ملأ و مترفین و اکابر مجرمین و نابود کنندهی ابهّت مادّی ِ ائمّهی کفر و پیشوایان نفاق؛ که اگر اینها بشکنند و زنجیر اقتدارشان پاره شود، مستضعفین و محرومین و مغلوبین جرأت رهایی خواهند یافت و از میانهی ظلمات ِ «واللیل اذا عسعس»، روزنههایی از نور ِ «والصبح اذا تنفّس» بر آنها خواهد تابید.
🏴پس اگر حسین چراغ هدایت است و هدایت نیز از مسیر معجزه و آیه عبور میکند و معجزه نیز اثری جز خُردشدن استخوانهای قدرتمندان ندارد، عاشورا و مقدمات و موخراتش باید در چارچوبی از «اعجاز» معنا شود و تکتک افعال حسین همانند "آیه" های غیرقابل تحدّی ِ قرآن تفسیر گردد و هر حلقه از زنجیرهی مصبیتهای راتبهی او از «نشانه» های الهی به حساب بیاید.
🏴و من شهادت میدهم که عقل جمعی ِ و حتی همکاری سازمانی ِ هزاران فقیه نیز نمیتواند ادعایی در این وادی داشته باشد و سلمانها و مقدادها و اباذرها حتی در بهشت هم به حقیقتِ این حقائق دست پیدا نمیکنند. پس این چند آیه از سورهی قیام را بگذارید به پای جسارتهای بچهگانه و اطوارهای کودکانه؛ آن هم با فاصلهای به اندازهی صدها سالها نوری از گستردهترین کهکشان هدایت و بزرگترین معجزهی تاریخ...
سیریکم آیاته فتعرفونها .... فأیّ آیات الله تنکرون
پ ن:
از خطوط پایانی متن واضح است که این نوشتهها هیچ ادعایی ندارند. پس استفاده از عباراتی مثل «سورهی قیام» و «آیهی اول» و «آیهی دوم» و ... صرفاً یک قالب ادبی است برای تأکید بر مضمون این پست؛ یعنی رفتار اباعبدالله و یارانش در عاشورا و قبل و بعد آن، باید به عنوان آیات و معجزات الهی تحلیل شود.
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#سورهی_قیام
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
☑️ @hosseiniehandisheh
record۲۰۲۱۰۸۱۱۲۱۰۹۴۳.amr
3.97M
🎙 #صوت سخنرانی #شب_سوم_محرم ۱۴۰۰
با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 چهارشنبه؛ ۲۰ مرداد ۱۴۰۰
🔹مشهد مقدس🔹
#منبر_انقلابی
#فتنه_اعتقادی
#مشروطه_اقتصادی
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴سورهی قیام🏴🏴
فأشارت الیه قالوا کیف نکلّم من کان فی المهد صبیاً
🏴دیدید واکنش یک بچهی کوچک را وقتی کسی ـ حتی اگر از نزدیکان و آشنایان باشد ـ با آن طفل معصوم تندی کند؟ بغض میکند و میترسد و سمت پدر و مادرش میدود و پشت آنها پناه میگیرد و تا مدّتها بعد هم اگر دوباره طرف را ببیند، غریبی میکند و لب میگزد و احتیاط به خرج میدهد و دور و بر آن مرد یا زن نمیپلکد. انگار که ترس، غل و زنجیری شده که دست و پایش را بسته و به هیولایی تبدیل شده که زبانش را بند آورده ...
🏴بچههای اهلبیت اما حساب جداگانهای دارند. حتی اگر قواعد وراثت را در نظر بگیریم، امامزادهها اولین ورثهی شجاعت و حمیّت و هیبت و عقلانیت و ذکاوت ِ پدرانشان هستند. معنا ندارد که پدرشان در یک جنگ نمایان کشته شود و چهل منزل با سرش همسفر شوند و بعد بگوییم بچه خیال میکرده که بابایش به مسافرت رفته ...
🏴سید بن طاووس در لهوف حکایتی را نقل میکند که ثابت میکند به عجز درآوردن ِ ائمّهی کفر و پیشوایان نفاق، نه فقط کار بزرگان بنیهاشم است؛ که بخشی جدانشدنی از زندگی کودکان این قوم بوده؛ نشان میدهد که به کار بردن واژهای مانند «کودک» برای خردسالان ِ این خاندان هم، یکی از کارهای کودکانهی ماست.
🏴یزیدی که در پایتخت امپراطوریش مفتضح شده و در جنگ خطبهها و گریهها و روضهها دستهای نجسش را بالا برده، به حضرت سجاد پیشنهاد میدهد که پسرش با یکی از پسران حسین کشتی بگیرد. حتماً خیال میکرده با این مکر، میتواند در مقابل مردم جنایتش را به یک دعوای خانوادگی بین پسرعموها تقلیل دهد که بعد از جنگی اتفاقی، تصمیم گرفتهاند آشتی کنند و کینهها را کنار بگذارند و به بازی و تفریح و شادی بگذرانند.
🏴حالا در نظر بگیرید طفل معصومی را که بزرگترین فجایع را به چشم خود دیده و عمق جنایت وحشیترین سلّاخها را با تمام وجود درک کرده و حالا هم در اسارت همان آدمکشهاست؛ بغض میکند و میترسد و پناه میگیرد و زبانش بند میآید و به خود میلرزد؟! ابداً! با عقلانیت و ذکاوتش به خوبی فهمیده که یزید چه معرکهای به راه انداخته و چه نیرنگی را تدبیر کرده و شجاعت و حمیّتش را طوری در کلمات سرازیر میکند که ...
🏴 من حدس میزنم زینالعابدین بعد از شنیدن پیشنهاد یزید، به جای آنکه حرفی بزند، مثل مریم مقدس، دشمنان را به کودکی حواله داد که در کنارش بود: «فاشارت الیه».
یزید هم مثل علمای یهود پر از تعجب شده و با خودش گفته: «کیف نکلّم من کان فی المهد صبیا» اما عمرو بن الحسین ـ که به روایت سید بن طاووس «صغیر» بوده ـ چیزی نگفته جز این:
«هرگز! به جای این کار، یک خنجر به من و یک خنجر به فرزندت بده تا با او بجنگم».
لابدّ لحنش همان لحن محکمی بوده که عیسی در گهواره داشته: «انی عبدالله ... جعلنی مبارکا این ما کنت ...»
🏴 اعجازی که روح این پسر در برابر امپراطور به نمایش میگذارد، طوری زادهی معاویه را به عجز میرساند و به زمین گرم میکوبد که راهی جز یک فحّاشیِ بچهگانه برایش باقی نمیماند؛ کاری که یک مرد عادی در برابر یک بچهی کوچک هیچوقت انجام نمیدهد و آن را خفّت و خواری برای خودش حساب میکند. چه برسد به اینکه یک امپراطور به پسری فحّاشی کند که پدر و برادرانش را از دست داده و به اسارت قاتلان آنها در آمده. این ناسزاها به عمرو و پدرش طبعاً قابل نقل و ترجمه نیستند ... اما این حجم از استیصال و درماندگی و انفعال برای یک حاکم فاتح در برابر یک خردسالِ دربند کشیده شده، همان معجزهای است که کار هر روز ِ آلالله است. آلالله هم که میدانید یعنی چه؟ یعنی خانوادهی خدا ...
🏴جامعهی کبیره است که روی لبهایم میلغزد:
خضع کل جبّار لفضلکم و ذلّ کلّ شیء لکم
تمامی جباران در برابر فضل شما خاضع شدهاند و همه چیز در مقابل شما به خاک ذلّت افتاده ...
▪️خیلی مانده تا شیعه بفهمد حقیقت روضههای سه سالهی حسین را ...
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#سورهی_قیام
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
☑️ @hosseiniehandisheh