eitaa logo
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
537 دنبال‌کننده
232 عکس
57 ویدیو
133 فایل
مباحث و یادداشت‌هایی هم‌سو با حسینیه اندیشه در موضوع جبهه مقاومت ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✔️آدرس کانال رسمی حسینیه اندیشه: https://eitaa.com/HossiniehAndisheh ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩دعوت به تمرین دسته‌جمعیِ ؛ در چالش با مخالف 💢حسینیه اندیشه 🔹نه فقط چهره‌ی مردمی که در تشییع پیکر شرکت کردند که حتی حالتِ عابرانی که اخبار سیما با آنها مصاحبه کرد، یک تصویر واضح و واحد را نشان می‌داد: ترکیبی از حزن همگانی و خشم دسته‌جمعی در یک ملت. چنین ترکیبی معمولاً وقتی ساخته می‌شود که شخصیت و یک جامعه ضربه خورده باشد. جامعه‌ای که با انقلاب اسلامی، تغییر داده و نفرت از اجنبی/ظالم/مستکبر/کافر و مبارزه با آن، به بخشی اساسی در وجدان عمومی‌ش تبدیل شده. 🔹اگر خمینی کبیر با ساقط‌کردن شاه، نوکر امریکا را از ایران بیرون کرد و عملاً «دو گانه شرق و غرب مادی» را به «» (ر.ک بیانیه گام دوم) تغییر داد، این بدان معناست که نظام اسلامی، مهمترین ملاک مشروعیت و خود و جامعه را به ایجاد امنیتِ «سیاسی، فرهنگی، اقتصادی» برای کلمه توحید در مقابل حملاتِ «بت‌پرستی و جاهلیت مدرن» (دینِ دنیاپرستی) تعریف کرده؛ پس به حکم فطرت، وجدان مستضعفین عالم به سوی انقلاب معطوف شده و مرزهای جمهوری اسلامی عملاً تا قلوب ستم‌کشیده‌ی آنها تسری یافته. لذا رهبری برای حفظ و تداوم میراث امام، بخش بزرگی از قدرت امریکا در منطقه را نیز از خاورمیانه بیرون کرد و به تعبیر مکرر امریکایی‌ها، ایران یک «نظام انقلابی» باقی ماند و به یک «بازیگر مسئولیت‌پذیر در دهکده جهانی» تبدیل نشد. 🔹روشن است که مهندس تداومِ این دوگانه اسلام_استکبار در مقیاس منطقه و در عرصه سیاسی و نظامی و امنیتی و بزرگترین چهره‌ی کف میدانِ این درگیری، کسی نبود جز که امریکا در خاورمیانه را عملاً لگدکوب کرد و لذا بعد از شهادتش، ترامپ پرچم امریکا و نماد ایالات متحده را توییت کرد. پس ریخته‌شدن خون حاج‌قاسم قوی‌ترین برهان عملی بر انقلابی‌ماندنِ نظام جمهوری اسلامی و خلوص رهبری و همکارانش در تداوم چهل‌ساله‌ی است که بر مبنای درگیری اسلام با کفر و استکبار تعریف شده و البته به همین دلایل، مقیاس ضربه دشمن، در سطح ضربه به انقلاب است. 🔹از این منظر، تصمیم امریکا از مکر پیچیده ای ناشی میشود: بعد از شکست‌های مکرر (تسلیم‌نشدن ایران در برابر شدیدترین تحریم‌ها، تحقیر شدن امریکا پس از رد میانجی‌گری ژاپن، افتضاحِ بی‌پاسخ‌گذاشتن اسقاط پهپاد، شکستِ موج‌سواری بر اعتراضات آبان و...) که در برآیند خود معنایی جز دست برتر ایران در ندارد، بهترین گزینه می‌شود هدف‌گرفتنِ همان ملی که سالها آن را نمایندگی می‌کرده. اینجاست که به زعم دشمن، نظام تصمیم‌گیری در ایران، میان دو محذور «پاسخ متناسب با ضربه هویتی و در نتیجه احتمال بالای آغاز جنگ» و «پاسخ نامتناسب با ضربه هویتی و در نتیجه پذیرش برتری امریکا در » گرفتار می‌شود. 🔹پس که واقعا سخت نباشد،نه تنها انقلابی ملی را دچار سرشکستگی خواهد کرد بلکه دست برتر در تعیین میدان و قواعد درگیری را در اختیار امریکا قرار خواهد داد. در واقع این یک موقعیت درجه یک درجهت «‌» برای حفظ و ارتقاء انقلاب است؛ چیزی که توانمندی یک جامعه دینی در انجام آن، حرکتش را در جهت «ظهور منتقم» با سرعتی تصاعدی بالاخواهد برد. 🔹اما نباید در این میان را به فراموشی سپرد: که هنگام تصمیم‌گیری به نرخ دلار، میزان صادرات و واردات تکنولوژی و سرمایه، خطراتِ متوجه به زیرساخت‌های توسعه، بمباران و از بین‌رفتنِ میلیاردها دلار و دهه‌ها تلاش برای سازندگی و وابستگی مردم به سبک زندگی و رفاه غربی اشاره می‌کنند. یعنی همان چالشی که نقش اصلی را در پذیرش و نوشیدن توسط امام راحل داشت و بدلیل عدم تمرکز نخبگان بر یافتن پادزهر، همواره جمهوری اسلامی را در ایجاد امنیتِ «فرهنگی و اقتصادی» برای کلمه توحید، دچار چالش کرده و مانع تسرّی از عرصه سیاسی، به عرصه فرهنگی و اقتصادی شده. اما سرپیچی از این محاسبات و قبول ریسک برای گسترش دایره و نیفتادن در دام ترامپ برای واکنش محدود و تصنعی، همان چیزی است که می‌تواند ما را از این مدار بسته نجات دهد و با شکستن ابهّت توصیه‌های ، فضا را برای نقد و تغییر و جایگزینی آنها فراهم کند. 🔷 خلاصه این‌که: تاریخ، معطل ماست تا موانع پیچیده‌ی خون‌خواهی را بشناسیم و شویم و آداب‌دانِ خون‌خواهیِ همه‌جانبه؛ که اباجعفر علیه‌السلام فرمود: «به خدا قسم [گرچه] قاتلان اباعبدالله کشته شدند [اما] هنوز خون‌خواهی حسین انجام نشده است» (کامل‌الزیارات/ص63) @hoseiniyehandisheh
✅ انسان مؤمن، بالاترین اسلحه 🔅 سید منیرالدین حسینیِ هاشمی: 🔹 در انقلاب ما چه در جنگ، چه در مقابل شاه، خون بر شمشیر پیروز بود، نه اسلحه در برابر اسلحه. نظام پرورشی اسلام انسان را تبدیل به اسلحه می‌کند، آن هم بالاترین اسلحه‌ها. هیچ سلاحی در اسلام بالاتر از بنده مؤمن نیست. قدرت روحی مؤمن و به استقبال خطر رفتن و «ریسک خطر» را به حداکثر رساندن به صورت اجتماعی، از کلیه آیاتی که درباره قتال با کفار هست، در قرآن ظاهر است. مسئله، مسئله معامله با خدا است؛ خدا طرف خرید است. 🔸 مسئله برتری یک اعتقاد و یک قاطعیت است که به‌صورت برتری تحرک سازمان درآمده. مسئله برتری یقین مؤمنین بر کفار است. یقین مؤمنین که در آن یک ذره اضطراب نیست، نسبت به یقین کفار به دنیا که در جنگ، احساس به خطر افتادن آن (دنیا) را می‌کنند و سراسر از خوف و اضطراب می‌شوند و تن به اضطراب کوچک‌تر می‌دهند؛ و وقتی به مرگ می‌رسند که اضطراب بزرگتر است، قدرت تصمیم‌گیری آن‌ها شدیداً تضعیف می‌شود. 🔹 به حداکثر رساندن ریسک خطر، اگر خلق و خوی همه یک ملت و مجموعه شد، تکنولوژی متناسب با خودش را برای توسعه قدرت می‌طلبد. سنخ تکنولوژی نظامی آن با سنخ تکنولوژی کسی که می‌ترسد از جان خود و ریسک را به حداقل می‌رساند متفاوت است. 🔸 این دو ماشین جنگی، لوازم‌شان یکی نیست. این‌جا تشریفاتی برای رئیس نمی‌خواهند. رئیس با همه مؤمنین داخل یک صف می‌ایستد، نماز می‌خواند، یک گونه وضو می‌گیرد. بر خلاف دستگاه کفار که الگوی خوراک، خواب، نشست و برخاست، و امنیت رئیس را متفاوت می‌گذارند، تا وجودش را طوری بکنند که دیگران بپذیرند که باید فدای او بشوند. [در سازمان ایمانی] چنین چیزی نیست. مدیر جنگ، راسخ‌تر از همه، جلوی دشمن است. 🗄 بانک اطلاعات فرهنگستان علوم اسلامی - پژوهش 186 - جلسه 3 (1372) ✔️ https://eitaa.com/Moniroddin
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
🎙صوت ☑️ سخنرانی #شب_سوم روضه فاطمیه؛ توسط: حجت الاسلام و المسلمین محمد صادق حیدری تهرانی ▪️با موضو
🔰 📝چکیده سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حیدری تهرانی ▪️ 🔹در روایتی منقول از امیرالمومنین(ع) وقتی سائل از علت کنار گذاشته شدن ایشان و حاکم شدن خلیفه سوم پرسش می‌کند و از حضرت می‌خواهد تا تلاش نماید که حکومت را به دست بگیرد؛ حضرت پاسخ می‌دهند: «آیا فکر می‌کنی که اگر مردم را به خود دعوت کنم 10 درصد آنان با من بیعت می‌کنند؟! من امید ندارم حتی 2 درصد آنان بیعت بکنند. چنین اتفاقی به این دلیل است که مردم به قریش می‌نگرند و قریش می‌گوید: اهل بیت(ع) خودشان را افضل از دیگران و اولیای امر می‌دانند و برای ما هیچ سهمی از قدرت قائل نیستند لذا اگر آنان به قدرت برسند به هیچ کس سهمی از قدرت داده نمی‌شود ولی اگر در غیر آنان باشد قدرت بین آنان می‌چرخد.» 🔸اصحاب سقیفه همانند همه منافقین در ابتدای امر روابط کفرآمیز را به صورت علنی و صریح مطرح نکردند بلکه آن روابط را در پوششی دینی یعنی «شورای مسلمین» مطرح نمودند و همین شورا وسیله تبدیلی برای آشکار شدن گردید. و آن گاه که مبنا و اساس قرار گیرد طبیعی است که بعد از مدتی، بنی امیه- به عنوان قوی ترین عشیره و قبیله- و امثال معاویه و یزید حاکم شوند. 🔹پس از رنسانس تقریبا دیگر اثری از جز در بخشی از مناطق جهان وبه صورت اندک، دیده نمی‌شود. بلکه بر خلاف آن دوره گفته می‌شود:«انسان‌ها صاحبان حق هستند و دولتها منتخب مردم و خدمت‌گزار آنان هستند». اما به تعبیر «شرق و غرب مادی، جهان را به خود تقسیم کرده بود» و قدرت،آیات الهی و حقانیت دین را به انزوا برده و آن را خرده فرهنگ قرار داده بود. چرا که تأمین حتی ساده‌ترین نیازهای زندگی مردم مثل نان و آب محتاج « ، و » فراوان شده بود و تنها ابرقدرتهای شرق و غرب از آن بهره مند بودند. در تأمین این نیازمندی‌ها نیز تجربه بشری محور قرار گرفته و وحی صرفا توجیه گر وحاشیه‌ی آن به شمار می‌رفت. 🔸اما حضرت امام(ره) با تکیه به قدرت الهی و مردم ایران و با طرح شعار «نه شرقی و نه غربی»، این الزام عینی و ادبیات علمی‌اش را شکستند. شعار «نه شرقی و نه غربی» حضرت امام رحمه الله علیه بدین معنا بود که ما حاضر نیستیم برای تأمین زندگی مادی، به «شرق و غرب مادی» متکی گردیم. بله؛ حکومت اسلامی نیز موظف است نیاز مادی مردم را تأمین کند ولی آیا زندگی مادی «محور» است یا «تابعی» است از پرستش خدای متعال و قدرت مؤمنین در مقابل قدرت کفر؟ 🔹قدرتهای استکباری جهان پیش بینی می‌کردند انقلاب اسلامی بیشتر از 6 ماه دوام نمی‌آورد چون می‌دیدند که برای تأمین نیازمندی‌های مردم، بهره‌مندی از و و ضروری است و نظام اسلامی نیز با صاحبان این ضروریات درافتاده، بنابراین تاب مقاومت نخواهد داشت. ولی همان طور که در آمده است: نظام اسلامی «در برابر همه وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به نظر می‌رسیدند از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرد» و اساسا کارآمدی نظام هم با همین امر معنا می‌یابد. 🔸به نظر می‌رسد شهادت ، حجت الهی بر حقانیت نظام اسلامی بود چرا که با وجود همه‌ی این وسوسه‌ها و الزام‌های عینی برای زندگی در قرن حاضر، به گونه‌ای در پی‌گیری آرمان‌هایش مصر بوده و با نظام استکباری درگیر شده است که آنان مجبور شدند علنا یک مقام رسمی کشور را ترور کنند. این بیانگر اوج و رهبری از یک طرف و اوج و ملت ایران از طرف دیگر است. 🔹 و ایمان مقام معظم رهبری یک و ایمان ساده فردی نیست بلکه عظمتش به میزان عظمت کثرات موضوعاتِ است که در همه این موضوعات به ایشان فشار می‌آورند تا از این آرمانها دست بردارد، ولی ایشان با صداقت و بدون پشتیبانیِ دستگاه های علمی کشور، بر آنها ایستادگی کرده و نتیجه‌اش تولید قدرتی شده است که دشمنان مجبور شدند برای مهار این قدرت، آن جنایت بزرگ را مرتکب گردند و «فضاحت آمریکایی» را در جهان به بار آورند و البته دیگری برای امت محمد و آل محمد(ص) رقم بخورد. ✅ @hoseiniyehandisheh
تحلیلی نوین از مکتب سلیمانی2 ـ حسینیه اندیشه.pdf
316.1K
🔆 بمناسبت و شهادت سردار سپاه اسلام، حسینیه اندیشه منتشر کرد: 📄 تحلیلی نوین از « » ☑️در صورت لزوم به فایل word آن به مدیر کانال پیام ارسال نمایید ✅ @hoseiniyehandisheh
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
🔆 بمناسبت #ایام_الله_دهه_فجر و #چهلم شهادت سردار سپاه اسلام، #حاج_قاسم_سلیمانی حسینیه اندیشه منتشر ک
🔆 بخش‌هایی از «تحلیلی نوین از » 🔹در زمانی که روابط سیاسی حاکم بر جهان به دست شرق و غرب مادی و دنیاپرست افتاده بود، 22 بهمن رقم خورد و این روابط مادی را شکست و لذا «فرعون‌های آرمیده در تخت قدرت » احساس خطر کردند و به عادت کفار (لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ) و در اولین گام، بر حذف فیزیکی انقلاب متمرکز شدند. 🔸اولین مواجهه نظام اسلامی با ابرقدرت‌ها، در موضوع درگیری با روابط و تخصص و علمِ حاکم بر «جنگ» بود که سخت‌افزارهای نظامی پیچیده و گران‌قیمت در آن محوریت داشت. اما با وجودِ عدم بهره‌مندی ایران از سخت افزارهای نظامی پیچیده، توانستیم انگیزه‌های را به منشأی برای تغییر در روابط نظامی موجود تبدیل کنیم و آن را عامل پیروزی خود قرار دهیم. 🔹علی‌رغم تحقق در جنگ تحمیلی با تغییر در معادلات جنگیِ حاکم بر جهان و دکترین نظامی مدرن، نظام اسلامی در نهایت ناچار به قبول شد و حضرت امام را نوشید. علت «محوری» پذیرش قطعنامه این بود که ما نتوانستیم سازمان جنگ متناسب با انگیزه‌های شهادت‌طلبانه را ــ که در ابتدای دفاع مقدس ایجاد شد ــ‌ تئوریزه نماییم و بالاتر از آن، نتوانستیم سایر عرصه‌های اداره نظام در اقتصاد و فرهنگ را نیز با این نحوه جنگ هماهنگ کنیم. 🔸با توضیحات فوق، تفسیری منطقی از تاکید رهبری بر « » شکل می‌گیرد. کسی بود که توانست در برابر هجمه‌های دکترین نظامی متداول که زمینه وابستگی به شرق و غرب را فراهم می‌آورد، تجربه‌های موفق دفاع مقدس را روزآمد کند و ارتقا دهد و ابهت امریکا و هزینه‌های چند تریلیون دلاری آن در نقاط مختلف منطقه را به صورت همزمان ناکارآمد کند و دیگری را رقم بزند. 🔹اما چه شد امریکا جرأت یافت سردار سلیمانی را «رسماً و علناً» به شهادت برساند؟ به نظر می‌رسد همان ، سبب وقوع این مصیبت گردید: وقتی دشمن مشاهده کرد که بخشی از مردم با فاصله دو سال در سال 96 و 98، در اعتراض به ناکارآمدی‌های اقتصادی به خیابان آمدند، احساس کرد که پایگاه مردمی نظام آسیب دیده است. از طرف دیگر، نحوه‌ی موضع‌گیری نخبگان دینی_سیاسی عراق پس از هجوم امریکا به پایگاه و همچنین پس از ورود نیروهای مردمی به سفارت آمریکا، زمینه‌ی دومی برای چنین جنایتی فراهم کرد. 🔸پس ادامه مسیر حاج قاسم(ره) و تحقق ، وابسته به رفع موانع ذکر شده و تئوریزه کردن تجربیات بی‌نظیر او و همرزمانش است؛ یعنی باید این تجارب، به و فرمول و تبدیل شود تا این قواعد به سایر عرصه‌های اداره کشور تعمیم پیدا کند؛ به نحوی که شکستن () و طراحی محاسبات و در عرصه و را نتیجه دهد تا نظام اسلامی شده و یوم‌الله‌‌های بعدی را محقق کند. ✔️ فایل PDF متن کامل تحلیلی نوین از «مکتب سلیمانی» 👆 ✅ @hoseiniyehandisheh
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
🎙 فایل صوتی ❇️ سخنرانی تامل برانگیز حجت الاسلام والمسلمین روح الله صدوق در مراسم بزرگداشت دانشمند ش
🔰بخش‌های از سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله صدوق در مراسم بزرگداشت دانشمند هسته‌ای و دفاعی «شهید مجاهد محسن فخری‌زاده»؛ 12 آذر 1399: ✅ مطالبی که در این جلسه عرض می‌کنم براساس آشنایی و مشاهدات مستقیم خود یا با یک واسطه از است. ☑️ در جلسه حدود دو ماه پیش ما با این شهید بزرگوار، ایشان در حضور ریاست دانشگاه عالی دفاع ملی به صراحت فرمود: «فیزیک موجود به بن‌بست مطلق رسیده است». در حالی که این بیان شجاعانه، خلاف هویت و جایگاه علمی این دانشمند بود. ✅ این دانشمند شهید، ضرورت در علوم پایه (فیزیک، ریاضی و زیست) را به صورت قاطع مطرح کرد و این «ضرورت» را براساس پاسخ به سؤالات امروز انقلاب اسلامی می‌دید. ☑️ زیرا انقلاب اسلامی، معادلات مادی دنیا را به چالش کشیده است و برای اسلام، قایل است که ماهیت آن با تمدن موجود متفاوت است و کسی که مدعی تمدن است نیازمند معادلات و محاسباتِ تمدنی مخصوص خود می‌باشد. ✅ اساسا «علم» برای افراد هویت ایجاد می‌کند و خداوند متعال نیز امتحان هر کسی را در هویت او قرار می‌دهد؛ به‌طور نمونه اگر شخصی استعداد و ظرفیتی دارد که می‌تواند مجتهد جامع‌الشرایطی شود، موضوع امتحان او نیز همین هویت علمی خواهد بود که: «چگونه اجتهاد و هویت خود را در مسیر اسلام خرج کند». ☑️ این شهید مجاهد، علی‌رغم اینکه دارای هویت فیزیکدان و است به خاطر خود و دغدغه پاسخ به سوالات اساسی انقلاب اسلامی برای ساخت ، به حوزهای علمیه می‌آید تا با بررسی منطق و فلسفه موجود، پاسخ این سوال را دست یابد که: «آیا می‌توان تفسیر از مقوله «حرکت» را به توحید متصل نمود؟» ✅ ایشان قایل بود که فلسفه موجود در حوزه‌ها و اگر مدعی جریان تحقق آن در سطح جامعه است باید بتواند در عرصه علوم پایه (فیزیک و...) و جریان آن در عینیت وارد شود؛ که تا به امروز نتوانسته است. ☑️ وقتی یکی از دوستان حوزوی ما در جلسه‌ای با این شهید بزرگوار، این احتمال را مطرح ‌کرد که «می‌توان تغییراتی را در فیزیک انجام داد که نسبت آن با فلسفه الهی تمام باشد و امکان تولید متناسب با آن وجود دارد» ایشان با توجه به اینکه این احتمال می‌تواند جریان اسلام را در علوم پایه تضمین کند، در همان جلسه بدون بروکراسی‌های مرسوم اداری به معاونین خود می‌گوید: «تصویب شد و ابلاغ شد». و تا آخر عمر شریف خود (حدود 5 سال) حمایت مادی و معنوی از ایده نمود. ✅ در دوران دفاع مقدس نیز وقتی معادلات کلاسیک نظامی در برابر قوای سپاه دشمن به بن‌بست رسید، عده‌ای از جوانان انقلابی صفرالکف (بدون هویت نظامی و سابقه عملیاتی) توانستند معادلات تقابل نظامی را تغییر بدهند و موفق به مقابله با سپاه دشمن شدند. ☑️ تقریبا تنها کسی که توانست در بُعد نظامی، همان شیوه و معادلات الهی در دوران دفاع مقدس را در دوران بعد از جنگ تحمیلی نیز جریان دهد، شهید بود که در آخرین سخنرانی خود در نشست سالانه فرماندهان سپاه به تناقضات آن معادلات مدیریتی دفاع مقدس با منش و روش‌های حاکم بر مجموعه‌های نظامیِ بعد از دفاع مقدس به صورت مفصل می‌پردازد. ✅ شهید محسن فخری‌زاده نیز جزو معدود مدیرانی بود که در بُعد علم و دانش، از همان شیوه مدیریتی دوران دفاع مقدس استفاده می‌کرد. @hoseiniyehandisheh
🔰ترورها و تله‌ها🔰 🔹طبق بیانیه گام دوم، شاخصه اساسی در هویت انقلاب اسلامی، تبدیل «دوگانه‌ی شرق و غرب مادّی» به «دوگانه‌ی اسلام و استکبار» است و مهندس میدانی تداومِ این دوگانه در مقیاس منطقه و در عرصه نظامی و امنیتی، کسی نبود جز و لذا ترور او، پدیده‌ای در سطح ضربه به هویت انقلاب است. 🔸اما علی‌رغم بیان صریح رهبری نسبت به انتقام سخت و مطالبه‌ی قویِّ مردمی، محاسبات مادی و متداول در نظام کارشناسی باعث شد تا «کیف و کمّ پاسخ» به نحوی شکل بگیرد که «انتقام سخت» به «یک سیلی» تبدیل شود و عدم پاسخ متناسب به این جنایت بزرگ، به زخمی ترمیم‌نشده در افکار عمومی مبدّل گردد. یعنی پیش‌بینیِ نظامی مبنی بر «ضربه محدود توسط ایران (عین‌الاسد) و سپس پاسخ امریکا و آنگاه آغاز انتقام سخت» به دلیل عدم پاسخ امریکا به عملیات عین‌الاسد، محقق نشد و عملاً فرصت مناسب را برای پاسخ در خور به مطالبه رهبری و مردم، از بین برد. 🔹پس از عملیات بی‌نظیر طوفان‌الاقصی و ضربه‌‌ی هویتی به رژیم صهیونیستی و گرفتاری آن در باتلاق غزه، غاصبان قدس شریف تلاش کرده‌اند تا تصویری از دستاورد متقابل برای افکار عمومی خود بسازند و به بازدارندگی ایران به عنوان رأس محور مقاومت ضربه بزنند و لذا سلسله عملیات‌هایی از ترور شهیدان عطایی و تقی‌زاده تا اوج آن در ترور شهید سید رضی و حمله به زائران مزار حاج قاسم سلیمانی شکل گرفت. در نتیجه، دشمن دوباره به همان زخم کهنه نیشتر زده و مطالبه انتقام با استدلال‌های کارشناسی متداول از قبیل «نقشه و تله‌ی اسرائیل برای بازکردن پای ایران به جنگ غزه» مواجه شده و نوعی دوگانگی و جدل را در میان بدنه انقلابی رقم زده و اتهاماتی از قبیل «ترس تصمیم‌گیران و تعلل آنها» و در مقابل، «عدم اطلاع منتقدان و تندروی آنها» میان مومنین رد و بدل می‌شود. 🔸اما باید توجه داشت که هم تأکید منتقدان بر «از بین‌رفتن بازدارندگی نسبت به امنیت شخصیت‌های برجسته محور مقاومت و تداوم آن» یک واقعیت غیرقابل‌انکار است که نیازی به اطلاعات خاص ندارد (به طور نمونه: ترور شهید فخری‌زاده کمتر از یکسال از شهادت حاج قاسم و ترور شهید رضی کمتر از یکماه از ترور سرداران نیروی قدس در سوریه) و هم شجاعت مسئولان نظامی کشوری که «دائماً در حال درگیری با استکبار و تحمل هزینه‌های مختلف آن است و توانسته‌ با تشکیل محور مقاومت، اسرائیل را از چند جهت تحت فشار بگذارد»، غیرقابل نفی است. 🔹در واقع اگر ترس و خوفی هم وجود دارد، صرفاً «وصف اخلاقی برای چند شخص» نیست بلکه مولودِ محاسبات متداول و «وصفی برای یک نظام عقلانیت» است که می‌تواند شجاعت فردی را نیز از طریق استدلال‌های خود، به بی‌عملی منتهی کند. یعنی همان چالشی که نقش اصلی را در «پذیرش قطعنامه» و نوشیدن توسط امام راحل داشت و بدلیل عدم تمرکز نخبگان حوزه و دانشگاه بر یافتن پادزهر، آثار سوء آن همچنان ادامه دارد. 🔶 امروز نیز کارشناسی مرسوم نظامی، به «نیفتادن در دام و تله اسرائیل برای ورود ایران به جنگ» استناد می‌کند؛ اما: ✔️اولا اگر پاسخ سخت ایران به ترورها و جنایات اسرائیل، نقشه دشمن برای افتادن در تله او (جنگ با ایران) بود، به طریق اولی این اتفاق باید در نحوه پاسخ او به حمله‌های حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن و مقاومت عراق مشاهده می‌شد؛ خصوصاً با توجه به این‌که جنگ با این گروه‌ها در مقایسه با جنگ با ایران، برای آن رژیم بسیار آسان‌تر است. اما ضربه کاریِ طوفان‌الاقصی باعث شده تا اسرائیل توانایی باز کردن جبهه جدید جنگ با گروه‌های فوق را نداشته باشد؛ چه برسد به ایران. پس اساساً بهترین زمان برای پاسخ سخت، اکنون است که اسرائیل عملاً دچار چنین محذورات بزرگی شده و الا پاسخ سخت پس از پایان جنگ غزه، اتفاقا خطر آغاز جنگ جدید را افزایش می‌دهد. ✔️ثانیاً بازدارندگی در برابر ترورها بالاخره باید از نقطه‌ای آغاز شود و الا با استدلال مرسوم، هیچگاه به دوران این بازدارندگی نخواهیم رسید چون همواره در پاسخ، خطر ورود به جنگ وجود دارد. ✔️ثالثاً زخم کهنه در افکار عمومی نسبت به مساله انتقام را نمی‌توان با ارجاع به دستاوردهای بلندمدت یا عملیات‌های سرّی ِفاقد بازدارندگی، درمان کرد و الا اقناع و اتحاد بدنه انقلابی ضربه‌پذیر خواهد شد. 🔷 تله‌ی اصلی، است و نه نقشه اسرائیل برای وارد کردن ایران به جنگ! پس باید تمام توان تصمیم‌گیران بر «فاصله گرفتن از محاسبات کارشناسی متداول (مادی) در کمّ و کیف پاسخ» متمرکز شود؛ به نحوی که هم موجب ترمیم زخم کهنه در افکار عمومی شده و هم باعث بازدارندگی در مقابل ترورها شود. به عنوان نمونه، پایگاه‌های دخیل در هدایت و پشتیبانی ِ ترورهای اخیر (با پیوست جهاد تبیین از سوی دستگاه اطلاعاتی و افشای مستند این پایگاه‌ها) می‌توانند با تمرکز بر ، هدف حمله قرار گیرند. ✍️ حسینیه اندیشه @HossiniehAndisheh