هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
✧❁﷽❁✧
📣 #اعلام_برنامه_هیئت
💠قرائت مناجات شعبانیه
زمان: بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشاء
مکان: بلوار غدیر، غدیر ده، پلاک ۴۱، (بلوک ۱۰)
برادران و خواهران
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
200961_-210934.mp3
26.28M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب اول
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
332035_-210936.mp3
28.24M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب دوم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
856067_-210937.mp3
36.17M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب سوم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
463105_-210951.mp3
44.05M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب چهارم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
13980207-M_Sh-Heydari.mp3
38.76M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب ششم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
13980208-M_Sh-Heydari.mp3
28.08M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب هفتم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
13980209-M_Sh-Heydari.mp3
26.26M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب هشتم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
13980211-M_Sh-Heydari.mp3
31.2M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب دهم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
13980212-M_Sh-Heydari_0.mp3
21.77M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب یازدهم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
13980213-M_Sh-Heydari_0.mp3
11.66M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب دوازدهم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
هدایت شده از هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
13980214-M_Sh-Heydari_0.mp3
11.3M
🎙صوت
✅ سخنرانی حجت الاسلام استاد حیدری پیرامون مناجات شعبانیه
◀️شب سیزدهم
هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
✅ استاد صدوق:
اگر تمدن را دوگانه تعریف کنیم آنگاه الحادی یا اسلامی بودن آن موضوعیت پیدا می کند
هر کدام از مقاله نویس های با سواد (ملا) شما مقاله برای شما نوشتند به این قسمت تکیه کردند و تعریف را به گونه ای قرار دادند که شما اجازه نقد به مقاله را پیدا نکنید. لذا اگر دقتی در تعریف تمدن کنید می گوید: «رفع همه نیازمندی ها حول محور تعلق و جهتی که جامعه می خواهد برود» به عبارت دیگر هماهنگی همه نیازمندی ها و بر طرف کردن آن وابسته به تعلق (هدف) جامعه است. اصلا کسی وارد تعریف تمدن نشده است که بعد در صدد تعریف اسلامی و یا غیر اسلامی آن باشد. اگر در اصل تعریف تمدن توانستید دو گانه تعریف کنید آنگاه اسلامی یا الحادی بودن موضوعیت پیدا می کند.
حجت الاسلام و المسلمین روح الله صدوق، جلسه ششم نقد، نقض، طرح سند ابلاغی الگو اسلامی ایرانی پیشرفت
✅ استاد حیدری: همان اشکالی که در تعریف «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» بیان شد درباره «تمدن نوین اسلامی ایرانی» نیز مطرح است.
این عناوین را رهبری مطرح کرده اند و معنای آن در فرهنگ عمومی واضح است و شما به عنوان یک نهاد تخصصی باید ابعاد تخصصی آن را باز کنید و صرف تکرار و بدون قیود اضافه توضیحی و تحلیلی، عملا تکرار بیان رهبری است و لذا وقتی می خواهید تمدن نوین اسلامی را به صورت تخصصی باز کنید؛ حداقل باید دو چیز را بگویید: یک اینکه اگر شما تمدن می خواهید درست کنید، تفاوت شما با حکومت جهانی امام زمان (ع) در چیست؟ دوم اینکه تفاوت تمدنی که می خواهید بسازید با تمدن موجود در دنیا چیست؟ اسلامی که می گویید به چه معناست؟ یعنی باید تکنولوژی و صنعت را در کنار ارزش های اخلاقی بگذاریم؟ این سوال از اول بود و به فکر حل آن بودیم.
این دو را چگونه می خواهید جمع کنید. لذا (الگو) یک لوازمی دارد که رهبری اصل آنرا مطرح کرده اند و لوازم آنرا باید شما حل کنید. مقام معظم رهبری فرمودند: (الگو) یک بعد سخت افزاری (اقتصاد و تکنولوژی) دارد و یک بعد نرم افزاری (سبک زندگی و ...) است. بعد در دیدار نخبگان می فرمایند: تکنولوژی را باید استفاده کنیم و تکنولوژی فرهنگ متناسب با خود را می آورد و خطاب به بنیاد نخبگان می فرمایند که برای این موضوع فکر و اندیشه کنید که چگونه با این مسئله مقابله کنیم. یعنی با توجه به بیان رهبری اگر می خواهید صنعت و تکنولوژی را در کنار اخلاق و ... بگذارید؛ لوازم آن را چگونه حل می کنید و با چه قیودی نسبت بین تمدن موجود و تمدن آینده را معلوم می کردید؟ که متاسفانه اثری از آن نیست و معنا و انصراف بد آن این است که برای اینکه وارد چالش علمی پر سابقه و چند دهه ای نشوید اسم گذاری بدون تعریف تخصصی کرده اید.
حجت الاسلام و المسلمین حیدری، جلسه ششم نقد، نقض، طرح سند ابلاغی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
✅ رهبر معظم انقلاب ـ دیدار با طلاب سراسر کشور ـ ۹۸/۲/۱۸
حوزههای علمیه مرکز آموزش اسلام و تعمیق آن در جامعه هستند و شناساندن معارف دینی به مردم بخشی از وظایف حوزههای علمیه است و بخش دیگر این وظیفه، محقق کردن معارف دینی در متن زندگی مردم است.
رهبر انقلاب اسلامی با استناد به آیات متعدد قرآن مجید دربارهی مجاهده و مقاتلهی انبیای الهی تأکید کردند: وظیفهی پیامبر فقط بیان معارف اسلام نیست، به همین علت نبیّ مکرم اسلام برای عملی شدن توحید و اقامهی قسط، مجاهدت و مبارزه میکند تا اسلام در معنای جامع و کامل آن محقق شود.
ایشان خاطرنشان کردند: علما نیز به عنوان ورثهی انبیا موظفند برای تحقق اسلام در محیط زندگی مردم تلاش کنند که اوج این تلاش را امام رضواناللهتعالیعلیه در مقام یک حکیم واقعی انجام داد.
حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از برخی که میگویند همراهی حوزه با امام برای تشکیل نظام اسلامی، خارج از وظایف حوزه بوده است، گفتند: کاری که حوزه و بزرگان حوزه در زمان مبارزات منتهی به تشکیل جمهوری اسلامی انجام دادند، دقیقاً جزو وظایف ذاتی و هویتی حوزه بود.
تبیین بیان مقام معظم رهبری در جمع طلاب
با عنوان:
تبیین سیر «تکامل فقاهت» از ابتدای غیبت کبری تا پیروزی انقلاب اسلامی، مبیّن امتحانات کنونی حوزههای علمیه برای تحقق دین در سطح ساختارهای نظام
کتاب قیام حسینی در برابر جاهلیت اولی
قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن
فصل یازدهم ـ صفحه ۱۲۱
659713_-211035.pdf
177.6K
فایل مبحث یازدهم کتاب «قیام حسینی در برابر جاهلیت اولی؛ قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن» خدمت علاقمندان
🔅 تحلیلی نوین از رشد فقاهت در سیر تاریخی
🔻 برش اول
با شکل گیری علم اصول در میان شیعه، فهم عرفی و غیرتخصصی از منابع دینی پایان پذیرفت و تخصصیکردن و قاعدهمند نمودنِ «فهم از دین» به انجام رسید که نتیجهی آن «تعیین احکام افراد و وظیفه مکلفین» بود. اما «تحقق دین» وابسته به میزان خداترسی و تقوای اشخاص بود تا در صورت تمایل به انجام وظایف دینی، خود به این امر مبادرت کنند؛ زیرا فقهاء قدرتی برای تحقق دین در اختیار نداشتند.
این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه رنسانس در غرب شکل گرفت و طبق مباحث گذشته، «کفر مدرن» در قالب سبک زندگی جدید در عالم محقق شد که آثار این شیوه جدید از ابعاد مختلف زندگی، به حیات جامعه مسلمین حملهور گردید. لذا نواب عام در مقابل یکسری امور عینی و ملموس قرار گرفتند: در یک زمان، «نهضت مشروطه» که در صدد مشروطکردنِ نظام سلطنتی به انتخابات و مجلس و قانون و رأی مردم بود، به وجود آمد. در زمان دیگر، مسأله تسلط کفار بر توتون و تنباکو به وجود آمد و در دورهای دیگر، مسأله قراردادهای خارجی برای غارت نفت ایران مطرح شد. لذا فقهاء به جای شبهات نظری و علمی، در مقابل یک سری امور و خطرات عینی قرار گرفتند و با آن مبارزه کردند که اوج این مبارزات، در نهایت به قیام حضرت امام (ره) و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی منجر شد.
بنابراین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این «تحقق دین» و چگونگی انجام آن است که در مقابل نواب عام قرار گرفته است. البته تحقق دین فقط در عرصه عمل افراد مطرح نیست بلکه به دلیل حاکمیتیافتن دین و مکتب، «نظام و حکومت» است که باید دین را محقق کند. لذا مرحله بعدی از تکامل عقلانیتِ نواب عام حضرت ولیعصر (عج) این است که بتوانند احکام نظام و ساختارهای آن را از قرآن و روایات استنباط کنند و دین را در این سطح تحقق ببخشند. یعنی در ادامه امتحانات عقلانی، فقاهت به جای اکتفاء به «فهم دین» برای «تعیین وظیفه عملی افراد»، در مقابل فضای جدیدی قرار گرفته است به نام «تحقق دین» در سطح «رفتار یک نظام».
✅ تحلیلی نوین از رشد فقاهت در سیر تاریخی
🔻 برش دوم
ممکن است کسی بگوید این مسأله، فرق چندانی با مرحله قبل ندارد؛ چرا که احکام دینی مشخص است و فقط کافی است نظام جمهوری اسلامی به آنها عمل کند. اما مسأله بسیار پیچیدهتر از این مطالب است؛ اوایل انقلاب، بحث داغی به نام احکام اولیه و احکام ثانویه مطرح شد، چرا که حضرت امام (ره) تصریح کرده بودند که حکومت اسلامی به معنای حکومت قوانین الهی و احکام اسلامی بر مردم است. البته روشن بود که برای اجرای احکام در عالم تحقق و خارج، موانعی وجود دارد که این امر، ضرورت «احکام ثانوی» را نمایان میکرد. اما بعد از گذشت چند سال مشاهده شد که همان احکام ثانویه که برای اضطرار و به صورت موقت مطرح شده بود، ادامه پیدا کرد، چرا که آن موانع و اضطرارها همچنان تداوم داشت. علاوه بر تداوم و طولانیشدن زمان اضطرار به دلیل تداوم موانع، تدریجاً اضطرارها در موضوعات اجتماعیِ مختلف و متنوعی گسترش پیدا کرد و به عرصههای مختلفی در رسانه، آموزش و پرورش، آموزش عالی، دیپلماسی، بهداشت، شهرنشینی، سبک زندگی و... تعمیم یافت و شدت گرفت. پس به تدریج و با تداوم و گسترش و تعمیق اضطرارها روشن شد که تحقق دین در قرن بیستم، دارای پیچیدگیهایی است و مساله به آن سادگی که ابتدائاً تصور میشد نیست.
ممکن است گفته شود این موانعی که در برابر تحقق دین و اجرای احکام وجود دارد، به دلیل وجود افرادی در ردههای مختلف مدیریتی است که حساسیت لازم به احکام اسلام را ندارند و بعضاً با بیتقوایی، دچار قدرتطلبی و مال حرام و... شدهاند و اگر بجای آن افراد نالایق، افراد مذهبی و باتقوا و بسیجی و اهل روضه و نماز و روزه و خمس و... بر سر کار بیایند، تمام مشکلات نظام حل خواهد شد. متأسفانه این طرز نگاه و تحلیل، بر بخش عظیمی از جماعات انقلابی و مذهبی و مسجدی و روحانیون حاکم است. برای نقد این نوع نگاه، پیش از هر چیز میتوان به کلام بسیار روشنگرانه و عمیق و بصیرتافزای حضرت امام (ره) در سال 61 توجه کرد. به نظر میرسد اگر به محتوای این سخنان توجه نکنیم، آرمانهای عاشورا و دستورات قرآن و روایات معصومین ـ که شدیداً علاقهمند به اجرایی شدن آن در جامعه هستیم ـ محقق نخواهد شد. خیلی خوب است که وعاظ و علما در منبرها به بیان نصیحت و اندرز و آیات و روایات و قصص قرآن بپردازند اما بعد از آن باید به این امر توجه نمایند که چرا این مطالبِ حقه در جامعه تحقق پیدا نمیکند؟ باید از تحلیلهای سادهانگارانه پیرامون این موانع دست برداشت.
✅ تحلیلی نوین از رشد فقاهت در سیر تاریخی
🔻 برش سوم
حضرت امام دراین باره می فرمایند: «درباره فرهنگ هرچه گفته شود کم است. میدانید و میدانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همه ارگانها و مقاماتِ آن رژیم در صراطِ مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند و بر استقلال و آزادی ملّت از قیود شیطانی عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملّت نیز به تبعیت از اسلام و خواستههای ارزنده آن پایبند باشد دیری نخواهد گذشت که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند و نسل آتیه را آنچنان کند که انحراف به صورت زیبا و مستقیم را راه نجات بداند و اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد و بر سر خود و کشور آن آورد که در طول ستمشاهی و خصوصاً پنجاه سال سیاه بر سر کشور آمده...»
حضرت امام (ره) که در رأس امور قرار دارد و بیشتر از هر فردی از نقاط ضعف و قوت نظام مطلع است، در این کلام، همهی عوامل و شرایط را در بهترین وضع آن تصور کرده و به بیان عواقبِ توجه نکردن به مقوله فرهنگ و انحراف فرهنگی اشاره میکنند. در حقیقت، این کلام تمام کسانی را که مشکلات نظام را صرفا ناشی از عدم تدین مسؤولین میدانند، نقد میکند. میفرمایند اگر همه مسئولین و همه مردم در بهترین سطحِ اعتقادی و عملی باشند ولی انحراف فرهنگی به وجود آید، فسادی که از آنها صادر خواهد شد که همچون فسادِ پنجاه سال سیاه پهلوی است! روحانیون و متدینین و انقلابیون و هیئتیها باید در این بیان حضرت امام (ره) دقت و تدبر کنند تا از تحلیلهای ساده پیرامون علت مشکلات جامعه دینی و موانع تحقق دین و چالشهای فرهنگی و اقتصادی اجتناب شود. البته کسی منکر این نیست که برخی از مشکلات نظام به لغزش برخی مسؤولین یا مردم بازمیگردد، اما حضرت امام (ره) فرضی را برای ما مطرح کردند که بسیار مهمتر و اساسیتر از لغزش افراد است: اگر همهی مسؤولین و مردم به بهترینِ درجه اعتقاد و عمل برسند اما انحرافِ فرهنگی رخ بدهد، همان بهترینها را از این رو به آن رو میکند و کل جامعه را به انحطاط میکشاند. البته برخی دائما فریاد میزنند که مردم بیدین و لاأبالی شدهاند ولی فارغ از توصیفاتِ رهبران انقلاب درباره وفاداری و تدین مردم ایران (که میفرمایند بهترین مردم از صدر اسلام تاکنون هستند) امام (ره) تصریح میکند که حتی اگر بهترین مسؤولین و مردم را داشته باشیم، دوباره مشکل حل نخواهد شد. این به چه دلیل است؟ به نظر میرسد به این دلیل است که «تحقق دین در سطحِ نظام» به عنوان موضوع امتحان عقلانیت غیرمعصوم در این عصر بسیار پیچیده است زیرا در این دوران، کفر با شیوههای جدید و مدرن به مسلمین و مومنین هجمه ور شده است و جاهلیت مدرن، برای دنیاپرستکردنِ مردم و کشیدن جامعه به سمت اخلاق رذیله و اعتقادات فاسد و رفتار نابهنجار، ابزار پیچیدهای دارد. سوال میکنید اسم آن ابزار چیست؟
✅ تحلیلی نوین از رشد فقاهت در سیر تاریخی
🔻 برش چهارم
باید گفت نام آن ابزار پیچیده که جاهلیت مدرن برای دنیاپرست کردن مردم از آن استفاده میکند، «مدلِ اداره کشور» است. یعنی به شما میگویند این موبایل و کامپیوتر و ماشین و... که به آسانی در دسترس شما قرار دارد و بسیاری از کارهای روزمرهتان را با آنها انجام میدهید، یکدفعه به وجود نیامده است بلکه برای اختراع و تولید این کالاها، جمعیت انبوهی از دانشمندان و متخصصان و کارگران و... متکی به علوم پیچیدهای در کارخانههای بزرگی کنار هم جمع شدند تا این کالاها ساخته شود. سپس میگویند اگر این کالاها با علم و تخصص پیچیده به وجود میآیند، آیا میتوان سادهانگارانه تصور کرد که ادارهی کشورها بدونِ تخصص و ابزار علمی ممکن است؟! در حالیکه پیچیدهترین ماشین و دستگاه در دنیا، ماشینی است که با آن کشورها اداره میشود و تولید و توزیع و مصرف همه این کالاها را مدیریت میکند و علمی است که ترکیبی از علوم مختلف مانند جامعهشناسی و اقتصاد و برنامهریزی و مدیریت حاصل شده است. ابتدای انقلاب اینطور فکر میکردیم برای تحقق اسلام فقط کافی است تا مسؤولان متدین باشند و علم به احکام داشته باشند و سپس به سراغ عملیکردن آن بروند. اما بعد از گذشت چند دهه کم کم فهمیدیم به موازات هر یک از احکام رساله که به دنبال تحقق آن بودیم، یک یا چند تخصص در دنیا وجود دارد. بالاتر از تخصصهای موضوعی، برای اداره کشور با همه ابعاد مختلف و متکثر آن هم ماشین و ابزاری علمی به نام «مدل اداره کشور» وجود دارد که خودش دارای احکام و مناسکِ پیچیدهای است و مبنای آن، دنیاپرستی است و معین میکند که ملت را چگونه باید پرورش داد و به کدام جهت سوق داد و آنان را به چه نظمها و قوانینی مقید کرد و در چه شرایطی قرار داد. علاوه بر این و برای اینکه این ماشین با سرعت و راحتی لازم شما را به مقصود برساند، باید آن احکام را به «وجدان عمومی و فرهنگ اجتماعی» تبدیل کنید. یعنی ملتها چه شیعه و چه سنی و چه کافر و... باید نسبت به احکام «مدل اداره کشور»، «مشارطه و مراقبه و محاسبه»ی مادی داشته باشند. یعنی مدل اداره، «دغدغه مادی» میسازد و «تقوا برای دنیا» ایجاد میکند. حال سادهانگاری نیست که من و شما صرفاً به فلان مسؤول اعتراض کنیم که چرا احکام اسلام را اجرا نمیکنی؟ در «مدلِ اداره»ای که دین و اخلاق و اعتقادات شما را به رسمیت نمیشناسد، دیگر شرایط برای امر به قناعت و آخرتگرایی و ایثار و سایر ارزشهای مکتبی تدریجا از بین میرود. نگاه ساده با مشاهده چنین وضعیتی میگوید عجب مردم بیدینی هستند! اما آنهایی که عمق شیطنت و کفر مدرن را متوجه شدهاند، میگویند: عجب «مدل اداره»ی بیدینی است! چطور با ایجاد ساختارهای اجتماعی در عرصههای مختلف، در روحیات و فرهنگِ مردم نفوذ پیدا کرده و همه را در کانالهایی که تعبیه کرده، به سمت هدف خود میکشاند و حتی موجب ریزش در انقلابیترین مسئولین نظام میشود! اگر گفته میشود که اباعبدالله الحسین (ع) برای اسلام قیام کرد و ما هم باید احکام اسلامی را در زندگی خودمان پیاده کنیم، باید به این واقعیت نیز توجه کرد که بسیاری از مردم علیرغم اعتقاد به مکتب شیعه، نمیتوانند در شرایط برآمده از این مدل اداره، به احکام عمل کنند و نظام علیرغم گرایش به اهداف اسلام، نمیتواند با وجود این مدل اداره مادّی، ساختارهای خود را به سمت اهداف الهی هدایت کند. پس معلوم میشود سخن حضرت امام (ره) در سال 61 چقدر دقیق بوده است: اگر همه مسؤولین و مردم خوب باشند، باز هم خطر انحراف فرهنگی باقی است. زیرا تحقق اسلام در عمل، با یک دستگاه علمی مواجه است که دین ما را به رسمیت نمیشناسد.
✅ تحلیلی نوین از رشد فقاهت در سیر تاریخی
🔻 برش پنجم
پس امروز عقلانیتِ غیر معصوم ـ که در تلاشهای مجاهدانه فقهای عظیم الشأن شیعه برای حفظ دین متبلور است ـ در برابر چه امتحانی قرار دارد؟ در مقابل «تحقق دین در سطحِ نظام» که مانع بزرگی به نام «مدل اداره غربی» در برابر آن وجود دارد. در واقع به جای آنکه مشکلات فرهنگی و اقتصادی صرفاً به عدم تدین و تقوا در میان برخی مسئولین یا مردم احاله شود، باید گفت این مدل اداره غربی است که بیدین است و با محاسبات مادی، زمینه را برای تغییر محاسبات مسئولین و فاصلهگرفتن آنها از مسیر الهیِ انقلاب اسلامی فراهم میکند. در واقع علت اصلی ریزشهای انقلاب خصوصا در میان مسؤولین آن است که «مدل ادارهی الهی» برای مدیریتِ نظام هنوز ارائه نشده و مسؤولین نیز ابتدائاً به دلیل اضطرار از نسخه مادی برای اداره کشور استفاده کردهاند و به تدریج با محاسبات برآمده از آن مأنوس شدهاند و لذا اموری را که با این مدل اداره تناسب نداشته باشد، غیرقابلتحقق و آرمانگرایانه و برخلاف واقعگرایی میپندارند. لذا اگر مقام معظم رهبری (ره) «نفوذ» را به «تغییر محاسبات مسؤولین» تعریف میکنند، باید دانست که اصلیترین ابزار برای این تغییر محاسبه، مدل اداره غربی است که از ترکیب علوم انسانیِ کاربردی در غرب (اقتصاد و مدیریت و برنامه ریزی و جامعه شناسی و ...) بدست آمده است. لذا اگر این علوم، آرمانهای دینی و انقلابی شما را در هدفگذاریها و برنامهریزیهای اجتماعی به رسمیت نشناسد، بهترین نیروهای انقلابی و مؤمن را به محاسباتِ مادی دچار میکند و تدریجا آنان را به این نتیجه میرساند که: «قدرتهای جهانی را نباید دشمن خود پنداشت و به جای شعارهای غیرواقعی و تند باید از تخاصم با آنها دست برداشت تا از کمتوسعهیافتگی نجات یافت و به توسعهیافتگی رسید. زیرا بر اساس اقتصاد متداول و تجربه موجود در دنیا، ایجاد رونق اقتصادی و تأمین معیشت مردم، بدون سرمایه و تکنولوژی خارجی ممکن نیست و بیشترین تکنولوژی و سرمایههای جهانی نیز در اختیار کشورهایی است که با تندروی به مخالفت با آنها برخاستهاید».
✅ تحلیلی نوین از رشد فقاهت در سیر تاریخی
🔻 برش ششم
در واقع دوستداران انقلاب باید به فرمایش مقام معظم رهبری حفظهالله که «علوم انسانی غربی، ذاتا مسموم است» دقت کنند و متوجه باشند که نظام هر روز در حال نوشیدن سموم علمی است؛ زیرا اخذ تصمیمات کلان کشور خواهناخواه متأثر از همین علوم انسانی و همین مدل اداره مادی است. البته حفظ و بقاء نظامی که هر روز مبتلا به این سم است، از معجزات و نصرتهای الهی و ناشی از عدم توجه به برخی توصیههای برآمده از این مدل اداره است اما اگر در تصمیمات کلان کشور، دین و حوزههای علمیه و فقاهت غایب باشند، تدریجاً سمِّ مادیگری و دنیاپرستیِ مدرن ضربهها و بیماریها و ناهنجاریهای خطرناکتری را برای انقلاب و جامعه شیعه ایجاد خواهد کرد و به نظر میرسد تحلیل هشدارهای متعددی که مقام معظم رهبری مطرح میکند، به همین نکته بازگشت دارد. یعنی بعد از گذشت سالهای سال از اینکه حضرت امام (ره) قطعنامه را پذیرفتند و به تعبیر خودشان جام زهر را نوشیدند، هنوز آن زهر در پیکره نظام جاری است و مقام معظم رهبری با سفارشهای علمی که به حوزه و دانشگاه میدهند، به دنبال پادزهرِ آن هستند. حتی فقیه مبرَّزی مانند حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: فقاهت موجود برای اداره کشور کافی نیست. اما چرا این سخنان به انزوا رفته است و حداقل چرا تکرار نمیشود؟! چرا سخن مقام معظم رهبری که علوم انسانی ذاتا مسموم است تکرار نمیشود؟! اگر حرکت حوزه و دانشگاه برای دستیابی به این پادزهرِ حیاتی کند است، باید نیروهای انقلابی و مذهبی و مومن در همین مجالس عزاداری و مساجد و حسینیهها اقدام و مطالبه کنند. وقتی این مطلب تکرار شود و تحلیل شود و استدلالهای آن بیان شود و حساسیتها نسبت به آن برانگیخته شود، دانشجویان و طلاب انقلابی به جوشش در خواهند آمد. در واقع ادبیاتِ تخصصی حوزه و ادبیات تخصصی دانشگاه در مقابل سفارشهای علمی حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری قرار گرفته است و در حال امتحان شدن به آن هست و اینها موضوع امتحان جامعه شیعه است.
✅ تحلیلی نوین از رشد فقاهت در سیر تاریخی
🔻 برش پایانی
عدهای متحجر هم در این میان، انقلاب را به ریشخند گرفتند که آن اسلامی که میگفتید کجاست؟! اینها مبتلا به مشکلی هستند که اخباریون در هنگام تولید علم اصول به آن دچار شدند و آن این است که بر ظرفیت قبلیِ دینداری تنسک میکنند و نمیخواهند ظرفیت جدیدی که در دینداری ایجاد شده بپذیرند و معتقدند که دینداری یعنی عمل افراد به احکام فقهی و هر چیزی بیش از این، موجب انحراف و التقاط در دین است. البته پاسخ اجمالی به این عده آن است که هم کیفیت و هم کمیتِ تحقق احکام پس از انقلاب، قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست! گسترش مساجد و نمازجمعهها و محرمها و رمضانها و فاطمیهها و گرامیداشت موالید و وفیات ائمه و اعتکافها و خیریهها و... گویای این مطلب است. طبق نقل برخی بزرگان، مجالس فاطمیه قبل از انقلاب در شهر قم که مرکزِ تبری نسبت به دشمنان اهل بیت است، به چند مجلس روضه زنانه در خانهها محدود بود. لذا کسانی که انقلاب و دستاوردهای آن را غافلانه به سخره میگیرند، آیا منصفانه به احکامی که پس از انقلاب محقق شده و گسترش یافته است، دقت کردهاند؟! یا فقط احکام اجرا نشده را در بوق و کرنا میکنند؟! گذشته از اینکه در مباحث قبلی توضیح داده شد که انقلاب و جمهوری اسلامی پیش از تحقق احکام، از «پرستش اجتماعی خدای متعال» دفاع کرده و در مقابل کفر و جاهلیت مدرن، برای اعتقاداتِ دینی و برای «کلمه توحید در سطحِ امت و حکومت»، امنیت ایجاد کرده است.
✅ گمانههایی پیرامون جوشن
اغلب فکر میکنیم که شب قدر، فقط یک رابطه خصوصی بین ما و خداست و همهی اعمال توصیه شدهاش رو هم به همین دید نگاه میکنیم اما:
دعای جوشن کبیر را جبرئیل برای پیغمبر آورد در یکی از جنگهای آن حضرت؛ در حالیکه بر بدن آن حضرت، جوشن گرانی بود که سنگینی آن، بدن مبارکش را بدرد آورده بود. پس جبرئیل عرض کرد: یا محمد پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید:
بکن این جوشن را و بخوان این دعا را که امان است برای تو و امت تو (مفاتیح الجنان)
درسته که این دعا در اون دنیا هم کاربرد داره و ما رو نجات میده و درسته که بخشی از اون «نار» که بخاطرش میگیم «خلصنا یارب» ناشی از آتشیه که با هوای نفس خودمون درست کردیم
اما شان نزول دعا نشون میده که کارآمدی مهم این دعا در مقابل «نار» و آتشیه که کفار و نظام کفر برای مومنین و نظام ایمان ایجاد کردن و این دعا قراره وسیلهای بشه برای قدرتمند شدن و امنیت پیدا کردن نظام الهی در مقابل نظام کفر و نفاق. یعنی این «نار» هم صاحب داره، امام داره و روسایی داره که : و جعلناهم ائمه یدعون الی النار... و اتبعناهم فی هذه الدنیا لعنه
بنظرم آتشی که کفار در این دنیا در مقابل خداپرستی به راه انداختن، انقدر حجیم و غلیظ و پیچیده اس که با هزار اسم خدا، صدبار خلاصی خواستن ازش لازم میشه
چون دل خود ما هم غش و ضعف میره برای زندگی پر زرق وبرقی که کفار برای کل جامعه جهانی تدارک دیدن و تا ما از این نحوه زندگی متنفرنشیم و از طرق مبارزه و جنگ، خلاصی از اون رو نخوایم، قلبمون برای زندگی با ولی الله نخواهد تپید و در نتیجه، حالا حالاها خبری از ظهور نخواهد بود....
شاید بخاطر همینه که شب قدر با شهادت گره خورده: و لیله القدر و حج بیتک الحرام و قتلا فی سبیلک فوفق لنا
#جمعناک_استاد_حیدری
@msnote
*مصائب مکتوم* یا
*روضههایی که خوانده نشده است*
مشکل اینجاست که همه چیز را با معیارها و مقیاسهای خودمان میسنجیم. مثلا وقتی خدا دارد عذاب جهنّمیان را توصیف میکند که *ثمّ فی سلسله ذرعها سبعون ذراعاً فاسلکوه* ، با خودمان میگوییم: «حالا یه زنجیری به طول هفتاد گز دورش بپیچن؛ یه کم طولانیتر از زنجیرهای دنیا هست ولی قاعدتاً نباید خیلی اذیت کنه» ولی نمیدانیم که اوصاف بهشت و جهنم در این خیالات کودکانه خلاصه نمیشوند و باید این حقائق را از کسانی پرسید که آن را دیدهاند و اصلاً اختیار جنّت و نار به آنها سپرده شده:
نقل شده که نبی اکرم فرمود: اگر یک ذراع از زنجیری که خدا در کتابش ذکر کرده بر تمامی ِ کوههای دنیا قرار داده شود، همگی ذوب خواهند شد! و امام صادق گفت: کسی که با این زنجیر به بند کشیده میشود، فرعون ِ این امّت است؛ یعنی همان معاویه!
حالا بیایید ادراکات ناقصمان را کنار بگذاریم و به این توجه کنیم که خدا نه به طاعت مطیعین نیازی دارد و نه به عذاب عصیانگران. عذابش هم از روی عدل است و انتقام، خنک شدن دل، رو کم کنی و تمامی وصفهای مادی و بشری به ساحت قدسش راه ندارد. خودش هم گفته که ذرّه ای ظلم در عذابش نیست *و إنما تجزون ما کنتم تعملون* : جزایتان فقط و فقط و فقط عین همان چیزی است که در دنیا انجام دادهاید.
پس معاویه چه کرده که خدای عادل در مجازات و بی نیاز از عذاب، به چنین عذابی وعدهاش داده. حجم عناد و غلظت کینهاش چقدر بوده که انعکاسش در آخرت، هفتاد گز از زنجیرهایی است که فقط یک گز از آنها دنیا را به آتش میکشد. البته تعجب نداردها! کسی که بتواند علی را با آن همه جاذبهی نورانی ـ که تاریخ را درنوردیده و هنوزم که هنوز است فدایی میسازد ـ در زمان حضور خودش و جلوی چشمان او به «مرد ِ منفور مردم» تبدیل کند، خیلی پرکار بوده و قدرت ِ روحی ِ وحشتناکی داشته برای محقق کردن ِ اعلی درجات شیطنت. چقدر محاسبه و تدبیر و مکر و حیله و ریاضت فکری و تلاش عملی و برنامهریزی و هماهنگی و انسانسازی و جامعهپردازی کرده تا کشش فطری بشر به درّ نایابی مثل علی را کور کند. و چه طور کرور کرور انسان و مقدورات و منابع را بسیج کرده که دنیاپرستی مردم را تحریک کند تا خودشان علی را در زنجیرهای انزوا و طرد و تردید به بند بکشند. بی خود نیست که میگویند دنیا «جهنّم ِ» مومن است. سنگینی ِ مصائبی که معاویه در این دنیا بر روح علی فرو ریخت، «آتش ِ» همان زنجیری است که فقط یک تکّه از آن، تمام کوهها را ذوب میکند و در آن دنیا به دورش پیچیده میشود. بعضی موقعها فکر میکنم همانطور که امثال ما نمیتوانیم از عظمت ائمّهی نور درکی داشته باشیم، عمق خباثت ائمّهی نار هم برایمان نفهمیدنی است و همین نفهمیهاست که مانع از درک «فلسفهی خلود» است ...
بگذریم. همهی اینها را گفتم تا پردههای ضخیمی که جلوی عقل و روحمان را گرفته، کمی تکان بخورد و از لابه لایش، نیمنگاهی بیندازیم به اوج فشار و دردی که بر علی وارد شده است. فقط وقتی میشود نگاهی به مصائب علی انداخت که میزان عذابهای دشمنانش را تصور کرد که آن هم تصور کردنی نیست. تازه این فقط توصیفی از زندگی معاویه در آن دنیا بود و وضعیت «اصحاب تابوت» و «اهل فلق» باشد برای بعدها. سربسته بگویم که این، فقط عذاب «رابع» بود اما این قصه سر ِ دراز دارد؛ «ثالث» و «ثانی» و «اوّل» هم دارد...
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک
#روضه_دین
#استاد_حیدری
⬛️ فلسفه شب قدر و نزول "کل امر" در این شب
✅ «شب قدر» اوجِ این ماه مبارک است که «کل امر» در آن نازل میشود؛ یعنی همانگونه که در مدیریت و برنامهریزی امروزین و متداول برنامهی سالانه در قالب لایحهی بودجه ارائه میشود، برنامهی خدای متعال برای سال پیش رو در شب قدر معین میشود. البته طبق روایات، شب قدر از زمان هبوط حضرت آدم و سایر انبیای سلف جریان داشته و این در حالی است که کفار پس از گذشت 6800 سال از دورهی اول تاریخ و طیّ 1400 سال از سرفصل دوم آن، به تازگی برنامهریزی سالانه برای نظم در کشورداری و مدیریت در دستور کار خود قرار دادهاند. از اینرو، سوره قدر در امر مدیریت دستگاه ایمان و تشریع «امت، حکومت و تمدن» ـ که در بین رسولان الهی و اُمم ماضیه، به نبیاکرم و امت ایشان اختصاص دارد ـ موضوعیت دارد.
✅ گرچه همهی امور در این شب مبارک معین میشود اما موضوع اصلی که در لیلةالقدر مقدّر میشود، مصائب و بلایایی است که بر اثر تنهایی و غربت ائمّهی هدی و بیوفاییِ امتها، نازل خواهد شد. زیرا دستگاه کفر و دستگاه نفاق پدیدههایی واقعی و عینی هستند که آثار عملکرد جنایتکارانه و وحشیانهی آنان، هر روز در مقابل دیدگان بشریت قرار میگیرد. یعنی در شب قدر، تمام مصائب و بلایایی که توسط کفار و منافقین در سال آینده محقق خواهد شد و بهدلیل جاهلی یا کاهلیِ امت دینی کسی در برابر آنها نمیایستد، به حضرت ولیعصر(عج) عرضه میشود و آن قلب محزون، تمامی این مقدّرات را میپذیرد تا در تناسب با ظرفیت موجود در دستگاه ایمان، تاریخ به سمت تکامل به پیش رود. در نتیجه، این عوامّ از مردم هستند که در شب قدر برای مغفرت سر به آستان الهی میسایند و الا کسانی که در درجات بالای ایمان قرار گرفتهاند و به تدریج موفق شدهاند تا مصائب خود را به مصائب ولیاللهالاعظم گره بزنند، در شب قدر مصیبت و بلا طلب میکند به این معنا که میخواهد در این معرکهی بین کفر و ایمان نقشی ایفا کند و مسؤولیتی بپذیرد و با تلاش و کوشش و مجاهدت خود، از واردشدن ضرباتِ تکوینی و تاریخی و تمدنی به وجود مقدس امام زمان جلوگیری نماید و توفیق فداکاری در این راه را به دست آورد و به جای توجه به چالشهای معمول زندگی، حول محور حوائج حضرت ولیعصر(عج) طواف کند.
✅ ممکن است تصور شود که تعبیر به «سلامٌ هی حتی مطلع الفجر» برخلاف تعریف شب قدر به شب تقدیر بلا و مصیبت است اما باید توجه داشت که این آیه باید در این چارچوب معنا شود که در شب قدر، عبور از حجم عظیم و متنوع مصائب، فشارها، جسارتها و هتکحرمتهایی که در مقیاس تمدنی و تاریخی بر وجود مبارک امام زمان وارد میشود، جز با باران سلام و صلوات و نصرت و رحمت الهی بر ولیّ خود امکانپذیر نیست.
#اندیشمند_انقلاب_فرهنگی_استاد_حجت_الاسلام_و_المسلمین_مسعود_صدوق(ره)
🔅 علامه آیت الله سید منیر الدین حسینی الهاشمی (ره)
در درگیری با باطل، که باطل فقط هوای نفس خودتان نیست بلکه هوای نفس #سازمان یافته به وحدت رسیده و تبدیل شده ی به #شرایط جنگ با شماست و شما نیز در یک نظام قرار دارید که می خواهید با نظام مقابل یعنی نظامِ ولایتِ کفر مبارزه کنید که داری #شرح صدر للکفر می باشد.
🔻🔻🔻🔻
در مقابل نیز نظام ولایت الهی را دارید که تسلیم بودن و تقرب را می خواهد توسعه بدهد، شما حتما در شرائط جنگی که قرار می گیرید در ضیق که قرار می گیرید، مجبورید تلاش کنید تا به برتری برسید و الا حذف می شوید. در تلاشی که می کنید، در جوانب بیشتری احساس فقر می کنید، اگر اهل تولی به ولایت الله و تسلیم بودن و تعبد و اهل درخواست از خدا با تلاش روحی و ذهنی باشید تلاش شدیدتری را می کنید یعنی تعبد شما توسعه پذیر است....
✅ کتاب مبادی اصول فقه احکام حکومتی جلد ۲ ص۳۰۵