#بافتنی_خواستنی
#قسمت_اول
تینوش: امتحان خیلی سخته. 😩وقت نکردم بخونم.
پارسا: من یه راه حل دارم. نیایم امتحان.
سهیل: فکر خوبیه. منم هستم. اما آخه چطوری؟!🤔
پارسا: شما نیاید. من بلدم با یه دروغ شیرین😁🤪، غیبت هرسه مونو موجه کنم.
تینوش:واقعا؟!😳 باشه. پس، فردا ماسه تا غایب.
پارسا: فقط سهیل، باید حتما تو رو در جریان بذارم؛ که چی میخوام بگم.🤨
سهیل: اوکی. حله. 😜
...............
دوروز بعد...
تینوش: الان معلم حاضر غایب می کنه. قراره تو غیبت دیروزو موجه کنی.🤭
معلم: سهیل....و پارسا....و تینوش....چرا دیروز غیبت داشتید؟؟
پارسا: اجازه آقا. پدر سهیل ما رو بردن یه تفریح بیرون شهر. اما از بخت بد، ماشین خراب شد.🤨 اون طرفا هیچ تعمیرگاهی نبود. تلفن آنتن نمی داد که امداد خود رو تماس بگیریم. غروب شده بود. هوا داشت تاریک میشد. ما گیر افتاده بودیم. خیلی نگران کننده بود. پدر سهیل گفت: " همینجا تو ماشین می مونیم تا فردا صب، که برم دنبال تعمیرکار." بخاطر همین هم به امتحان نرسیدیم....😁 اقا تورو خدا به بابای سهیل چیزی نگید.😭 آخه نمی دونسته امتحان داشتیم و اون وقت شرمنده میشه. آقا قبوله؟!😏
این داستان ادامه دارد...
➰💫💫💫💫➰
منتظر قسمت بعدی باشین و دوستاتونم با خودتون همراه کنید.👇👇
@hosinnabavinasab
#بافتنی_خواستنی
#قسمت_سوم
سهیل: بچه ها فردا امتحانه. این چن روز به اندازه ی کافی ریاضی خوندیم.😇 امروزو دیگه بی خیال
تینوش: آره، از معادلات تانژانت کتانژانت هم بیاره مث آب خوردن حل می کنیم.👨💻👨💻👨💻
پارسا: پس امروز استراحت مغزی تا فردا تو جلسه ی امتحان😌😌
.............
معلم: بچه ها واسه امتحان آماده اید؟
بچه ها: بله آقا
معلم: خب، چون من باید همکلاسو مدیریت کنم👨🏫👨🏫👨🏫 و هم از شما سه نفر آزمون بگیرم، یه فکری کردم.📄📃
بچه ها: چه فکری؟!
معلم: این که با دفتر هماهنگ کردم، سه تا کلاس خالی ته سالن هست. هر کدوم از شما داخل یه دونش امتحان 📄📃میدید.
پارسا: آقا واقعا توقع از شما نداشتیم.☹️
سهیل: ینی اینقد به ما بی اعتمادید که باید جدا امتحان بدیم که یه وقت تقلب نکنیم؟!😤
تینوش: آقا ما اونقد خوندیم که اگرم تنها باشیم بدون شک همه بیست میشیم. 😬
معلم: بچه ها نه نه اصلا فکر نکنید بحث بی اعتمادیه. فقط سوالاتی که دادم نیاز به تفکر و آرامش عمیق و سکوت فراوان داره. منم خواستم این فرصتو بدم.😐
بچه ها: باشه آقا. حله. پس ما هر کدوم میریم تو یه کلاس. ومنتظر برگه سوالات می مونیم.😐😐
معلم: باشه. منم تکالیف بچه ها رو بدم و بیام برگه امتحانو بیارم واستون.
اما قبلش یه سوال
بچه ها: بله؟!؟😳😳😳
معلم: شما مطمئنید که نمی خواید مطلبی رو به من بگید؟!☺️
بچه ها: نه آقا. چه مطلبی؟؟😏😜😏
معلم: باشه. مهم نیست. بفرمائید تا منم بیام. موفق باشید.🙂
......این داستان ادامه دارد.......
🎬☆☆☆☆☆☆☆☆☆🎬
دوستانتون رو هم بگید بیان.👇
@hosinnabavinasab
#بافتنی_خواستنی
#قسمت_چهارم
سهیل: بچه ها هر کدوم باید بریم توی یه کلاس
تینوش: آخ وقتی یادم میاد پارسا اونطوری با گریه😭 به معلم میگفت چرخ ماشین پنچر شد وموندیم تو راه... و دهن معلم وا مونده بود و باور کرد از خنده غش میکنم🤣🤣🤣🤣🤣
پارسا: اونجائیش که التماس می کردم توروخدا به باباهامون نگید...😂😂😂
تینوش: حواستون باشه امتحانو خوب بدید.🤓 وگرنه ممکنه همه چی لو بره. من رفتم تو کلاس یک.✋
سهیل: منم که معلم گفت برم تو کلاس ۵. تو کجا باید امتحان بدی پارسا؟ 🤝
پارسا: من تو کلاس ۲ ام. کلاس کناری تینوش. فعلا🤚
..........
معلم:👨🏫 صفحه اول امتحان خیلی ساده هست. 📑اما در صفحه ی دوم سوال آخرو دادم 📃که خیلی خیلی پاسخش مهمه و در نمره پایان سالتون تاثیر گذاره.
...............
حالا که دارین این داستانو پیگیری می کنید به نظر شما سوال آخر چی می تونست باشه؟!؟!🤔🤔🤔
.
.
.
.
.
.
.
.
اصلا چرا اونقد یه سوال مهم میشه؟!؟🤔🤔🤔
هر سه نفر تند تند و به راحتی صفحه ی اولو پاسخ دادن.
وقتی برگه رو برگردوندن و دیدن، فقط یک سوال بود و اونم این بود👇👇👇
کدوم یکی از چرخهای ماشین پنچرشده بود؟؟؟؟😁😁
حال سهیل:😰😨😰😨 چی بنویسم؟ جلویی یا عقبی؟!آبروم رفت
حال پارسا:😱😨😱😨 کدومو بگم؟ چرخ چپی یا راستی؟! بدبخت شدم
حال تینوش:😫😖😫😖😫چه غلطی کردم. حالا چی بگم؟! بیچاره شدم
اگه لذت بردید منتظر نتیجه داستان باشید و دوستانتون رو دعوت کنید به👇
💔@hosinnabavinasab
#بافتنی_خواستنی
#نتیجه_داستان
جالبه بدونید ما از خیلی ادما 👨👱🏽♀راجع به نتیجه ی داستان سوال کردیم
جوابهای جالبی دادن مثلا:
🔹خب ما نباید دروغ بگیم.
🔹اگه دروغ بگیم یه روز آبرومون میره
🔹 انسان دروغگو همیشه استرس داره که لو بره.
🔹ای کاش بتونیم هیچوقت واقعیتو پنهان نکنیم.
🔹خوب درس بخونیم که مجبور نشیم ازین کارا بکنیم.
اما یه جواب خیلی جالب بود: این بود که👇
اگه خواستیم دروغ بگیم، همه جوانبو بسنجیم و از قبل هماهنگ باشیم😳😳😬😬😬
بابا دمتون گرم.😁😁. ما این همه داستان سرائی کردیم که دروغ نگید اون وقت شما چه با حال، با کمال احترام،میگید هماهنگ شیم!!!!...🤣🤣🤣🤦♀🤦♀🤣🤣🤣
اما نتیجه ی اصلی که ما میگیریم اینه که:
👈👈 یکی هست که خیلی 💖باهوش تر💖 از اون معلمه... یکی هست که خیلی خیلی بیشتر به ما 💖فرصت💖 میده بیشتر از یک روز و یک هفته و یک ماه و یک سال🕓🕒🕑🕐... بلکه باندازه ی یکعمر به ما انسانها فرصت میده که اشتباهاتمونو جبران کنیم.... یه سمتش بریم .. بهش بگیم اشتباه کردیم.. ببخشید.. تکرار نمیشه...🤲🤲🤲
🌸 الم یعلم بانّ الله یری
اما همیشه اینو به یاد داشته باشیم درسته که 💖مهربونتر💖 از اون معلم و حتی همه ی ماست.. اما همون مهربون، عادل هم هست.. 💖خیلی عادل💖. وحق شاگرد زرنگاشم حواسش هست...
و اون کسی نیست جز 🌸خداوند عادل مهربان.🌸
یادمون باشه از فرصت عمر به بهترین نحو استفاده کنیم.. یادمون باشه هیچوقت❌ چرخ پنچر دروغو جای ✅چرخ سالم صداقت جا نزنیم ..
انشالله چرخ زندگیتون همیشه زیبا و توی راه درست، بچرخه..🚚🚗🛵
hosinnabavinasab🌷
🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧
https://eitaa.com/amoomehraban
لینک شخصی جهت تبادل اطلاعات
#بافتنی_خواستنی
#قسمت_اول
🧑🏻امروز خیلی خیلی خسته ام بابا.. آخه آهنگری هم شد کار؟!☹️
👨🏻پسرم من از وقتی بچه بودم این مهارتو از پدرم یاد گرفتم.😌 و بهش علاقه دارم. همین زندگی هم که می بینی بخاطر تلاش تو این شغله.🙂
🧑🏻اما بابا هم خیلی خسته کنندست هم پول زیادی توش نیست.😕
👨🏻خب می تونی یه سر تو همین بازار بزنی و کسب تجربه کنی. راجع به شغلهای مختلف سوال کنی.🙂
🧑🏻پیشنهاد خوبیه پدر. پس من فردا با اجازتون نمیام آهنگری.. میخوام یه دوری تو بازار بزنم.😇
👨🏻باشه پسرم. هرچند که دس تنهام. اما نظرت برام محترمه. فقط زود سعی کن بیای😅
🧑🏻چشم بابا
فردا عصر ....
🧑🏻سلام بابا🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
👨🏻سلااام آقا. چطوری؟ چه خبرا؟😀
🧑🏻هیچی 😖☹️
👨🏻چرا اونقد دمقی؟؟😳
🧑🏻میریم خونه شب بهتون میگم بابا. الان اصلا حوصله ندارم.😞
👨🏻باشه. پس امروز زودتر کارگاهو رو می بندم و می ریم.🚗
این داستان ادامه دارد.....🔨⚒🔨⚒🔨
دوستانتون رو دعوت کنید به👇
https://eitaa.com/hosseinnabavinasab
#بافتنی_خواستنی
#قسمت_دوم
بافتنی خواستنی یکوکه خوندی؟ چن تا پیام بالاتره.
اینم ادامش👇
👨🏻پسرم هر موقع دوس داشتی بیا باهم صحبت کنیم.🙂
🧑🏻بابا حقیقتش اینه که امروز که رفتمو اونقد از مغازه ها و آدمای مختلف پرس و جو کردم به این نتیجه رسیدم که هیچ کدوم شغلها به درد نمی خوره. همه به یه نوعی سختی داره. 😫😖😣😬
👨🏻خب معلومه. اول هر کاری برای به ثمر رسیدنش باید براش زحمت بکشی.😥💪
🧑🏻 نه، اونامکه چن سال بود یه شغلو داشتن بازم کنارش سختی و زحمت بود. من خیلی نا امید شدم بابا. حقیقتش از انسان بودن ناراحتم. اصن دلم نمیخواد آدم باشم.☹️☹️
👨🏻 متوجه نمیشم. تو چی میخوای بگی؟🤔
🧑🏻من دلم میخواد قوی باشم بابا. اصلا خورشیدو ببین. از همه ما قوی تره. به همه دنیا نور می پاشه. اگه نبود حتی گیاهان هم رشد نمی کردن. اصلا گلهای به این زیبایی همه مدیون وجود خورشیدن.🌺🌸🌼💐🌷
آه.......
ای کاش من قوی بودم. دلم می خواست خورشید باشم، که قوی تر از همه دنیاست.🌞🌞🌞🌞🌞
👨🏻 درسته. خورشید خیلی قویه. اما به نظرت قوی تر از خورشید چی؟! به جز خدا چیزی قویتر از خورشید هم هست؟
🧑🏻فکر نمی کنم. نه چیزی نیست.
این داستان ادامه دارد🌞💫🌞💫🌞💫🌞💫
#بافتنی_خواستنی
#قسمت_سوم
👨🏻اما پسرم به نظر من ابر از خورشید خیلی قوی تره.
🧑🏻چرا؟!؟
👨🏻چون ابر که خیلی کوچیکتر خورشیده، میادو جلوی خورشید به اون بزرگی رو میگیره. پس ابر قویتره
🧑🏻بله. درسته بابا. ای خدا....😭😭
کاااش من ابر بودم..☁️🌨⛈🌩
👨🏻 مطمئنی ابر قویترینه؟🙂
🧑🏻چطور مگه؟😥
👨🏻آخه ابر با اون همه عظمت، خودش حرکت نمی کنه. باده که اونو جابجا می کنه. پس باد قوی تره😅
🧑🏻عه بابا! خب از اول می گفتی...
ای خدااااا😭😭😭 چرا من باد آفریده نشدم... می خوام باد باشم... آخه باده که می تونه طوفان شه و همه جا رو بهم بریزه. حتی درختا رو هم می تونه بشکنه. 🌪🌪🌪🌪
👨🏻 اما باد اونقدام که فکر می کنی قوی نیستا
🧑🏻نییییست؟!😳 چرا؟!؟!
👨🏻خب معلومه. چون باد هر چقدم قوی باشه. کوههای محکم و استوارو نمی تونه تکون بده..😂
🧑🏻چرا خودم فکر نکرده بودم؟! کوه خیلی قویه.. استوار چون کوووه. ایستاده چون کوه... قوی و با استقامت چون کوه.... آخ خداااااجووونم😭😭😭
من آرزو دارم کوووه باشم😭😭
🌪🌦🌪🌦🌪🌦 🌪🌦ادامه دارد......
#بافتنی_خواستنی
#قسمت_چهارم
👨🏻مطمئنی که از کوه هیچ چییییز قووی تر نییییست؟🙂
🧑🏻تا اونجا که فکر من میرسه، بجز خدا، هیچی از کوه نه.قوی تر نیست. کوه خیلی بزرگ و با شکوهه پدر😊
👨🏻 اما هیچ فکر کردی با یک تبر محکم میشه کوه رو تکه تکه کرد؟!؟؟😃
🧑🏻 پدر جووووووون.... انگار هنوز مونده تا از شما یاد بگیرم قبل از گفتن یه حرف خیلی فکر کنم.🙈 بله درست میگید....🙃
👨🏻خب حالا اون تبر از چی ساخته شده؟🤨
🧑🏻 از آهن؟!🤔 وااااای جنس آهنه که قویه! 😃و من باید آرزو می کردم آهنین باشم...🔨🔨🔨🔨🔨🔨🔨🔨🔨🔨🔨
👨🏻خب پسرم. حالا به این سوالم جواب بده. به نظرت آهن کجا نرم و قابل تغییره؟🙂😌
🧑🏻خب معلومه. اینو دیگه درست میگم. در آهنگری🙃
🔧🔨⚒🔩🗡⚙⛓🔪
👨🏻 و کیه که اون آهن سخت و قوی رو به هر شکل بخواد در میاره؟😅
🧑🏻شما و من!!!!!😇😇
👨🏻 و ما هر دو؟؟ انسااااانییییم.......
پس قویترین خلقت خداوند؟؟😅
🧑🏻 انسانه!!!!!!!!!!!!!😄
👨🏻 انسان توانمندترین و سخت ترین موجود دنیاست پسرم.🏋♂🏆🏋♂
به کانال خودتون بپیوندید💪💪💪
🌺hosseinnabavinasab
#بافتنی_خواستنی
نجاری پیر بازنشستگی خود را اعلام کرد.
صاحب کار ناراحت شد و سعی کرد منصرفش کند🙁🙁
اما نجار تصمیم خود را گرفته بود...
سرانجام صاحب کار با تأسف درخواست را پذیرفت، و از او خواست تا به عنوان آخرین کار ساخت خانه ای 🏠را به عهده بگیرد.
نجار برای این که دلش چندان به این کار راضی نبود با سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد. و بی دقت ساخت خانه🏠 را تمام کرد.
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند.
و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سال های همکاری.
نجار یکه خورد😳😳 و بسیار شرمنده شد،😥😰
در واقع اگر او می دانست که خودش قرار است در این خانه 🏠ساکن شود، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام دقت خود را می کرد.
✅ داستان زندگی ما هم همین است گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که هر روز می سازیم نداریم ،
پس در اثر یک اتفاق می فهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم ، ولی☹️☹️☹️
🕐🕑فرصت ها🕓🕔
از دست می روند و گاهی شاید، بازسازی آن چه که ساخته ایم ممکن نباشد.
♦️🏡♦️ مراقب خانه ای که برای زندگی خود می سازیم باشیم.
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌹hosseinnabavinasab