🎬 نگهبان شب 1400
نگهبان شب اولین فیلمی است که از رضا میرکریمی دیدهام. یک روایت درام جسورانه که مخاطب را آهستهآهسته به دنبال خود میکشد. جسورانه است زیرا توانسته از دل یک داستان کلیشهای، روایتی یکدست و منسجم بوجود بیاورد.
روایت فیلم ساده است، آنطور که مخاطب احساس میکند با یک داستان معمولی از جنس سینمای شعاری روبروست. اما هرچه به اواسط و انتهای فیلم نزدیکتر میشویم این پیشفرض در ذهن مخاطب شکستهتر میشود تا آنجا که جز غباری از آن باقی نمیماند.
بازی فوقالعادهی تورج الوند و لاله مرزبان در کنار محسن کیایی کاربلد را نیز باید از نقاط قوت این فیلم سینمایی ایرانی دانست.
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
34.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 شعر خوانی #حسین_سنگری
🟢 همایش بزرگ ازدواج موفق (خرداد ۱۴۰۳)
🟢 حسینیه ثارالله دزفول
@hosseinsangari
گذاشتم سر خود را به شانهای که تویی
دلم گرفته برای بهانهای که تویی
میان اینهمه دود و غبار، لبریزم
هنوز از نفس عاشقانهای که تویی
چگونه بی تو بمانم در این سرای غریب
پر است دور و برم از نشانهای که تویی
من بدون تو؟ حتی تصورش سخت است
پرندهای که منم، آب و دانهای که تویی
چگونه در دل خود جا کنم تو را در آن -
کرانهای که منم، بیکرانهای که تویی؟
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
طلسم / حسین سنگری
🎬 دنی بوی (Danny Boy)
انیمیشن کوتاه «Danny Boy» ساخته مارک اسکروبتسکی، با ظاهری ساده و داستانی کوتاه، لایههای عمیقی از مفاهیم فلسفی و اجتماعی را به تصویر میکشد. در این انیمیشن، شاهد دنیایی هستیم که در آن انسانها سر ندارند و در فقدان این عضو حیاتی، به دنبال راههایی برای ارتباط، عشق و یافتن معنا در زندگی خود هستند.
در نگاهی نو، میتوان دنیبوی را به مثابه تمثیلی از جامعهای بیهویت دید. فقدان سر در این انیمیشن، میتواند استعارهای از فقدان هویت، ارزشها و آرمانهای مشترک در جوامع مدرن باشد. انسانهای این دنیا، سرگردان و بیهدف به نظر میرسند، گویی در دریای بیمعنایی غرق شدهاند.
با ورود شخصیت زن به داستان، دنیبوی دگرگونی عمیقی را تجربه میکند. عشق، عنصری حیاتی که در این دنیای بیسر غایب بوده، ناگهان شکوفه میکند و دنیبوی را به سمت یافتن هویت و معنا سوق میدهد. او برای ابراز عشق خود، حاضر به فدا کردن بزرگترین تمایز خود، یعنی بیسری، میشود.
این فداکاری، نمادی از قدرت عشق در غلبه بر موانع و یافتن پیوند انسانی است. دنیبوی با از دست دادن سر خود، نه تنها عشق خود را به زن اثبات میکند، بلکه هویتی نو بر پایه عشق و تعلق بنا میکند.
اما این دگرگونی، بهایی نیز دارد. دنیبوی با پیوستن به جامعهای که سر ندارد، خود را با هنجارها و قواعدی ناآشنا مواجه میبیند. او دیگر آن فرد منحصر به فرد و آزاد قبل نیست، بلکه عضوی از جمعی شده که در آن سر به مثابه نمادی از اطاعت و انطباق تلقی میشود.
در سکانس پایانی، دنیبوی در میان انبوهی از سرهای بریده شده، سرگردان و گمشده به نظر میرسد. این صحنه، پرسشی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند: آیا یافتن هویت و عشق در دنیایی بیسر، به قیمت تسلیم شدن به هنجارها و از دست دادن فردیت تمام میشود؟
دنیبوی، انیمیشنی کوتاه اما عمیق است که به کاوش در مفاهیم پیچیدهای مانند هویت، عشق، معنا و جامعه میپردازد. این اثر با ظرافت و زیبایی، مخاطب را به چالش وادار میکند تا درباره جایگاه خود در دنیایی که در آن زندگی میکند بیاندیشد.
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
📚 شعر و اندیشه
🖊️ داریوش آشوری
"شعر و اندیشه" اثر داریوش آشوری، منتقد ادبی و مترجم برجستهی ایرانی، دعوتی است به سفری ذهنانگیز در قلمرو ادبیات منظوم. این کتاب که گنجینهای از مقالات آشوری در باب شعر و شاعری است، خواننده را به ورای تعاریف سنتی از شعر میبرد و افقهای نوینی را پیش روی او میگشاید.
آشوری در این کتاب، شعر را صرفاً به مجموعهای از کلمات محدود نمیکند، بلکه آن را "ترجمان ژرفترین لایههای وجود آدمی" و "انعکاس هستی در آینهی زبان" میداند. او با ظرافت و ژرفاندیشی، پیوند ناگسستنی شعر و اندیشه، فلسفه و عرفان را آشکار میکند و به خواننده کمک میکند تا درک عمیقتر و لطیفتری از شعر و کارکرد آن در زندگی انسان به دست آورد.
"شعر و اندیشه" سفری در میان آثار شاعران برجسته ایرانی و غربی است. آشوری در مقالات کوتاه با تحلیل موشکافانه و دقیق اشعار این شاعران، پرده از راز زیباییهای پنهان و لایههای عمیق معنا برمیدارد و خواننده را به درک ظریفتر شعر و نیات شاعر رهنمون میشود.
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
دلتنگ میشوی و زمان چرخ میزند
دور سرت تمام جهان چرخ میزند
بی تابی تو دست خودت نیست، عاشقی
حول تو بغض با هیجان چرخ میزند
دلبستهی نگاه کسی میشوی و بعد -
نامش مدام روی زبان چرخ میزند
یک گوشه مینشینی و حرفی نمیزنی
در سینهات فقط ضربان چرخ میزند
آنقدر خستهای که از این شهر میروی
غم از غم تو نالهزنان چرخ میزند
از شهر میروی که نبیند کسی تو را
در جستجوت نامهرسان چرخ میزند
پیدا که میشوی به تو یک نامه میدهد
یکباره در تو فصل خزان چرخ میزند
«من لایق تو نیستم!» این متن نامه است
دور سرت تمام جهان چرخ میزند
#حسین_سنگری
مجموعه شعر «#سر_به_مهر»
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
📚 شبهای روشن
🖊️ فیودور داستایفسکی
در میان انبوه آثار سترگ داستایفسکی، "شبهای روشن" گویی گوهر تابناکی است که درخششی خاص دارد. این داستان کوتاه، که در سال ۱۸۴۸ خلق شد، دریچهای به سوی دنیای درونی انسانی عمیقاً تنها و رنجور میگشاید و خواننده را به سفری اکتشافی در اعماق تاریکی و روشنایی روح رهنمون میشود.
اما "شبهای روشن" فقط داستانی عاشقانه ساده نیست. داستایفسکی در این اثر، به واکاوی مفاهیمی عمیق مانند عشق، تنهایی، ایمان و امید میپردازد. راوی داستان، مردی جوان و منزوی است که در خیابانهای سن پترزبورگ پرسه میزند و به دنبال عشقی واقعی میگردد. او در این مسیر، با دختری به نام ناستنکا آشنا میشود و دلباخته او میشود.
"شبهای روشن" اثری شاعرانه و لطیف است. داستایفسکی با استفاده از نثری آهنگین و تصاویری بدیع، زیبایی شهر سنپترزبورگ و شبهای سفید آن را به تصویر میکشد. این زیبایی ظاهری، در تضاد با تاریکی درون راوی قرار میگیرد و حس تناقض و تضاد را در داستان تشدید میکند.
"شبهای روشن" داستانی کوتاه، اما عمیق و تأثیرگذار است که خواننده را تا مدتها به تفکر وادار میکند. این اثر، گامی درخشان در مسیر پرفراز و نشیب ادبی داستایفسکی است و نشاندهنده نبوغ بینظیر او در خلق شخصیتهای پیچیده و کاوش در اعماق روان انسان است.
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
به آنکه دوستترش دارم از تمام جهان❤️:
دنیا به شکل تازهای در من خرامیده
شادی و غم را توأمان با یکدگر دارم
حالم شبیه صبح باران خوردهی شهرست
وقتی هوای بودنت را بیشتر دارم
گیسو مپوشان از من دیوانهی مجنون
من زندهام در انبساط این شب مستی
یک دور دیگر، دور دیگر، دور دیگر، دور -
ای آنکه من را از خودم بهتر بلد هستی
تنهاییام آغوش میخواهد مرا دریاب
من با همین خواهش تمام عمر سر کردم
انگار دنیا خالی از آدم شده، آخر -
جز تو ندیدم هیچکس هرجا نظر کردم
من دوستت دارم در این دنیای نفرتبار
من دوستت دارم، تو این را خوب میدانی
حالا جوابم را بده اِی خونِ در رگهام:
پای من شاعر، من دیوانه میمانی؟
در این خیابانهای سرگردان بیمقصد
در چشم خیس ِ آسمانٍ خوابآلوده
حتماً کسی مانند من عاشق شده روزی
حتماً کسی مانند تو معشوقهاش بوده...
بین من و تو حرفهای بیشماری هست
آغاز شیرینش تویی، پایان تلخش من
تقدیر ما در کافهای غمگین رقم خورده
فنجان شیرینش تویی، فنجان تلخش من...
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
حسین سنگری.mp3
16.17M
رها شد در زلال آبهای تشنه سیب تو...
◼️ شعر و صدا: #حسین_سنگری
◼️ تهیه شده در بنیاد مهدویت شهرستان دزفول
◼️ پخش شده از رادیو دزفول
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
حسین سنگری - محرم آمد.mp3
6.4M
محرم آمد از راه و بساط روضه برپا شد
شب گیسوی تو بر نیزهها صبح تماشا شد
◼️ شعر و صدا: #حسین_سنگری
◼️ تهیه شده در بنیاد مهدویت شهرستان دزفول
◼️ پخش شده از رادیو دزفول
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
نشسته سکر نگاهت به دامن کلماتم
چنان که مست نشسته میان آب حیاتم
مرا بگیر و در آغوش خود کمی بفشارم
مرا که شکرگزارم برای تازه براتم
چگونه از تو نگویم؟ چگونه از تو نخوانم؟
که عشق میچکد از لحظه لحظهی حرکاتم
مخواه بی تو بمانم، مخواه با تو نمانم
تویی که با تو گره خورده است راه نجاتم
غزل غزل به فدای تو میکنم همهی عمر
چه حافظی شدهام من برای شاخ نباتم...
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70