54.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷روایت همچنان جاریست..
🔰 بارها گفته ام و بار دگر می گویم ، زندگی بی تو حرام است ، حرام است ، حرام..
🎬 برشی از حماسه خوانی حسین سنگری در چهارمین هفته از رویداد شناسنامه
#شناسنامه
#روایتخانه_پایتخت_مقاومت
@ravayatkhane
طلسم / حسین سنگری
🎬 پلهای مدیسون کانتی
"پلهای مدیسون کانتی"، فیلمی که داستان عشقی ممنوعه و گذرا را روایت میکند، از آن دست آثاری است که با وجود گذشت سالها، همچنان تازگی و جذابیت خود را حفظ کرده است.
در "پلهای مدیسون کانتی"، عشق نه تنها به عنوان یک احساس، بلکه به عنوان یک سفر طولانی و پرماجرا به تصویر کشیده میشود. فرانچسکا، زن خانهداری که در یک زندگی تکراری گرفتار شده است، با ورود عکاس دورهگرد، به سفری درونی و کشف ناشناختههای وجود خود میرود. این سفر، او را از محدودیتهای زندگی روزمره رها کرده و به او اجازه میدهد تا به رویاهایش دست پیدا کند.
پلها در این فیلم، نمادهای قدرتمندی هستند که گذر از یک حالت به حالت دیگر را نشان میدهند. فرانچسکا با عبور از هر پل، گامی به سوی تغییر و تحول برمیدارد. این پلها میتوانند نماد گذر از زندگی روزمره به دنیای خیال، از اطمینان به شک، و از گذشته به آینده باشند.
یکی از جنبههای قابل تامل در این فیلم، انتخابهای فرانچسکا است. او بین امنیت و آرامش زندگی فعلی و ریسک کردن برای تجربه یک عشق آتشین قرار میگیرد. انتخاب او، نشاندهنده قدرت اراده و جسارت انسان در برابر رویاهایش است.
عشق فرانچسکا و رابرت، فراتر از محدودیتهای زمان و مکان است. این عشق، آنها را به هم پیوند میدهد و به آنها احساس آزادی و رهایی میبخشد. این عشق، حتی پس از پایان یافتن، همچنان در دل آنها زنده میماند و به آنها قدرت میدهد تا با خاطرات شیرین آن زندگی کنند.
بازی درخشان «کلاینت ایستوود» و «مریل استریپ» جذابیت این فیلم را چند برابر کرده است.
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
به چشمت، خون این دیوانهی عاشق که چیزی نیست
غم من گرچه بسیار است، پیش تو پشیزی نیست
برای من که بی تو از عدم آنسوترم حتی -
عزیز جان من! عاشق شدن فعلی غریزی نیست
سر تسلیم دارم، اینک این من، این نگاه تو
کمانابروی من! از تیر تو راه گریزی نیست
طنین گامهایت مردگان را زنده خواهد کرد
که در این عالم و آن عالم اینسان رستخیزی نیست
گران سنگی و با ریگ بیابانت چه کاری هست؟
میان اینهمه غوره، برای تو مویزی نیست
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
📚 قاف
🖊️ یاسین حجازی
کتاب قاف، اثر ارزشمند یاسین حجازی، با رویکردی نوآورانه به زندگی پیامبر اسلام (ص)، تلاش کرده است تا خواننده را به سفری جذاب در تاریخ و ادبیات ببرد. این اثر که بر اساس سه متن کهن فارسی (سیرت رسول الله - شرفالنبی - تفسیر سورابادی) نگاشته شده، با زبانی ساده و شیوا، روایتی جذاب از زندگی پیامبر را ارائه میدهد.
حجازی در این اثر، با تلفیق سه متن کهن، ساختاری منحصر به فرد خلق کرده است. این رویکرد، هم به عمق تاریخی اثر افزوده و هم به آن جنبهای داستانی بخشیده است. نویسنده با مهارت تمام، این سه روایت را در هم تنیده و روایتی واحد و منسجم را به مخاطب ارائه کرده است.
یکی از ویژگیهای بارز قاف، زبان ساده و روان آن است. حجازی با دوری از پیچیدگیهای ادبی و تاریخی، روایتی را ارائه میدهد که برای مخاطب عام نیز قابل فهم است.
این کتاب، هم برای علاقهمندان به تاریخ اسلام و هم برای افرادی که به دنبال شناخت بهتر شخصیت پیامبر هستند، میتواند بسیار مفید باشد. همچنین، استفاده از عناصر دراماتیک در روایت، به خواننده کمک میکند تا با وقایع تاریخی بهتر ارتباط برقرار کند.
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
22.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 شعرخوانی من در" همایش بزرگ خانواده موفق"
🔸 با سخنرانی دکتر سعید عزیزی
🎙شعرخوانی
⏱ سهشنبه ۲۲ آبان ماه
🕌 حسینیه ثارالله دزفول
#حسین_سنگری
تکیه کردم به هیچ بودن خود
تکیه کردم به اینکه تو همهای
همهام رفت و باز هیچ شدم
در سرم از تو ماند همهمهای
من همانم که در تراکم درد
زخم بر زخم ساختم خود را
یک شب سرد، یک شب برفی
من به چشم تو باختم خود را
درد از این طرف مرا بلعید
زخم از آن طرف مرا سوزاند
چه کنم؟ سرنوشت من این بود
که مرا عشق، بی صدا سوزاند
کوچهها را به یاد بچگیام
میدویدم مگر به تو برسم -
به تویی که مرا نمیدیدی -
خواستم بیشتر به تو برسم
گفته بودی که جان پناه تو چیست؟
شعر، بعد از تو جان پناه منست
آتشی مانده زیر خاکستر
نگرانش نباش، آه منست
نگرانش نباش، سرد شده
نگرانش نباش، بی خطرست
نگرانش نباش، بعد از تو
آن دعایی شده که بی اثرست
درد، غصه، سکوت، ماتم، مرگ
در دل تنگ من چه بازاریست
با من از عافیت مگو حرفی
کار من بعد تو خودآزاریست...
#حسین_سنگری
#و_دیگر_هیچ
طلسم / حسین سنگری
📚 سمفونی مردگان
🖊️ عباس معروفی
سمفونی مردگان، شاهکاری از عباس معروفی، رقصی است تراژیک از سایههای مرگ که بر بوم زندگی یک خانوادهی ایرانی نقش بسته است. این رمان، فراتر از یک روایت خانوادگی، به اعماق روح یک جامعه و نسل میرود و پرسشهای بنیادینی را دربارهی هویت، تعلق، و معنای زندگی مطرح میکند.
در قلب این رمان، تقابل نسلها، سنت و مدرنیته، و جستجوی هویت فردی در دل یک جامعهی در حال تحول نهفته است. اما آنچه سمفونی مردگان را از دیگر آثار متمایز میکند، رویکرد شاعرانه و نمادین نویسنده به این موضوعات است. معروفی با زبانی موجز و دقیق، دنیایی را خلق میکند که در آن هر شیء، هر مکان و هر رویداد، نمادی از یک معنا و مفهوم عمیقتر است.
عنوان رمان، "سمفونی مردگان"، به زیبایی این ایده را منتقل میکند که زندگی و مرگ در این داستان، دو سوی یک سکه هستند. مرگ، نه تنها پایان، بلکه آغاز یک موسیقی غمانگیز است که در پسزمینهی زندگی شخصیتها نواخته میشود.
شخصیتهای رمان، همچون سایههایی بر دیوار زندگی یکدیگر میرقصند. آنها در پی هم تکرار میشوند، از هم میگریزند، و در نهایت، به هم میرسند. این رقص سایهها، نمادی از روابط پیچیده و گرهخوردهی انسانها با یکدیگر است.
زندگی هر یک از شخصیتها، بومی است که بر آن رویدادهای تلخ و شیرین نقاشی میشوند. این بومها، در نهایت، به هم پیوسته و یک تابلو بزرگ از تراژدی انسان را تشکیل میدهند.
سمفونی مردگان، صرفاً یک کتاب نیست؛ بلکه یک تجربه است. تجربهای که خواننده را به سفری در اعماق روان شخصیتها میبرد و او را با پرسشهای بنیادینی دربارهی زندگی، مرگ، و معنای وجود روبهرو میکند.
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70
31.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°❁﷽❁°•
#کلیپ
#فاطمیه
🔺 چکامه
▪️ویژه برنامه اشعار آئینی اهل بیت (ع)
🏴شب سوم
🎥 اجرا: #حسین_سنگری
✔️تهیه شده در موسسه فرهنگی ثارالله دزفول و موسسه فرهنگی هنری فرهنگ عاشورا (حلقهی ادبی - آیینی روز دهم)
غم را گرفته بین دو انگشت
پک میزنم به جان و جهانم
ترسیدهاند از شب رفتن
آغوشهای در چمدانم
سنگین و سرد و ساکت و بیروح
کز کردهام درون خود امشب
من دیدهام تو را به ندیدن
دلشوره دارم و نگرانم
از زندگی که خیر ندیدم
شاید به مرگ خو کنم این بار
در سینهام نفس به تکاپوست
یک قلب سرد بیضربانم
جز غم چه چیز مرهم من بود -
در سالهای ابری عمرم؟
میسوزد آه! مثل جهنم
از داغ تو کران به کرانم
من یک غرور سرکش پیرم
از زندگی بدون تو سیرم
بشکن مرا اگرچه بمیرم -
اما مخواه بی تو بمانم...
#حسین_سنگری
🔸اینستاگرام:
https://ig.me/hossein.sangari
🔸ایتا:
https://eitaa.com/hosseinsangari
🔸تلگرام:
https://t.me/hossein_sangari70