eitaa logo
کانال مداحی وصوتهای مذهبی چهارده معصوم علیه السلام ؛ زینب کبری سلام الله و عباس بن علی علیه السلام
2.6هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
12.7هزار ویدیو
80 فایل
『بسم‌اللھ‌ِ الذی‌خَلقَ‌الحُسَیۡن؏』 💚ڪانال‌ وقف چهارده معصوم علیه السلام مداحی وصوتهای مذهبی برای دوستداران عصمت وطهارت علیه السلام💚 نشر مطالب باذکر صلوات🌷 @yafatemehzahrea
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام من به امامی که صیدِ زندان شد میان اوج بلا کوه صبر و ایمان شد سلام من به نمازی که حلقه ی زنجیر به جای دانه‌ی تسبیح، مونس آن شد سلام من به نوایی که همچو آه علی میان قعرِ سیه چال خصم پنهان شد سلام من به مناجات و ذکر یا زهرا که مَحرم دل سوزان او به زندان شد (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰رسول خدا صلی الله علیه وآله به‌ علی‌ علیه السلام فرمود: 🔰ای‌ علی‌، اگر بنده‌ای‌ به‌ اندازه‌ نوح‌ (۹۵۰ سال‌) خدا را عبادت‌ کند؛ و به‌ اندازه‌ کوه‌ احد، طلا انفاق‌ کند؛ و هزار سال‌ پیاده‌ به‌ حج‌ رود؛ و آن‌گاه‌ بین‌ صفا و مروه‌ مظلومانه‌ کشته‌ شود، اما ولایت‌ تو را نپذیرفته‌ باشد، رایحه‌ بهشت‌ را استشمام‌ نکرده‌ و به‌ بهشت‌ نخواهد رفت‌. 📚المناقب‌ خوارزمی‌،ص ۶۷ و ۶۸ سالروز به دست قدرتمند و توانای حضرت علی السلام برهمه شیعیانش گرامی باد.🌱❤️
امشب رضا ز سوز جگر گریه مى‏‌کند مانند سیل ز ابر بصر گریه مى‌‏کند تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم از داغ جانگداز پدر گریه مى‏‌کند 🥀 (ع)🖤 🥀
تو را بردند نامردان.mp3
3.85M
🏴 تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان شدی با خون دل مهمان از این زندان به آن زندان شنیدم در غل و زنجیر با توهین پی در پی تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان 🎙 https://eitaa.com/hossienebnali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸 | علیه‌السلام 🩸 🥀 علی بن سُوَید، از یاران خاص امام کاظم صلوات‌الله‌ علیه می‌گوید: 🥀 پولی به نگهبانان زندان دادم و شب هنگام به حضور حضرت علیهماالسلام رسیدم و آن حضرت از من سوال نمودند که برای چه به اینجا آمده‌ای؟! 🥀 عرضه داشتم: دلتنگی مرا نزد شما آورده است! سپس گفتم: ای‌آقای من! سینه‌های‌مان به تنگ آمده است، زمان فرج و گشایش و رهایی شما از این زندان، چه وقت فرا می‌رسد؟! 🥀 آن حضرت نگاهی به من نموده و فرمودند: اَلْفَرَجُ قَريبٌ يَابنَ سُوَيد! يَومَ الْجُمُعةِ ضُحىً عَلَى الْجِسرِ بِبَغدادٍ... 🥀 فرج نزدیک است ای پسر سوید؛ روز جمعه به هنگام برآمدن آفتاب، بر روی پل بغداد... 🥀 علی ابن سُوَید گوید: از این کلام امام علیه‌السلام، نزدیک بود از خوشحالی پرواز کنم؛ پس از محضر آن حضرت خارج شده و به دوستانمان گفتم: مژده دهید که امام به زودی از زندان خارج می‌شوند. 🥀 روز جمعه فرا رسید و به وقت برآمدن آفتاب، بر روی پل بغداد جمع شدیم... 🥀 و إذًا بِجِنازةٍ يَحمِلُها أربَعةٌ مِنَ السَجّانين علىٰ دَرفةِ بابٍ لا نَعشٍ! ثلاثٌ مِنَ الْخَلفْ و واحدٌ مِنْ جَهَةِ الرأسِ 🥀 ناگاه دیدیم چهار زندان‌بان، جنازه‌ای را بر روی یک تخته در، گذاشته و می‌آوردند؛ سه نفر عقب، و یک نفر جلوی جنازه را گرفته‌اند. 🥀 از آنجا که غل و زنجیرهای زیادی بر دست و پای آن میّت بود، سه نفر عقب آن تختهٔ در را گرفته و تنها یک نفر جلوی آن را گرفته بود، به روی پُل که رسیدند، او را بر زمین نهادند و صورتش را باز کردند. علی بن سُوید گوید: من پیش رفتم تا آن میت را نگاه کنم... 🥀 و إذًا بِهِ سَيّدي و مَولاي مُوسَى بنِ جعفر عليه‌السلام ! فَلَطَمتُ وَجهي و صِحتُ: وا إماماه… وا سيّداه… 🥀 ناگهان مولا و سروَرم علیهماالسلام را دیدم! پس سیلی به صورتم زدم و فریاد می‌زدم: وا إماماه… وا سيّداه… 📕‌ المجالس المعصومیه، صفحه ۲۵۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا