هدایت شده از آرشیو تولید محتوای حوض خون
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از آرشیو تولید محتوای حوض خون
این فیلم هم مربوط بود به دیروز پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ در بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک که باز قراربود این نوجوانان برای پذیرایی راهیان نور وارد بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک بشوند نگهبانان درب بیمارستان از ورودشان جلو گیری میشود
هدایت شده از آرشیو تولید محتوای حوض خون
صدا ۰۰۵.mp3
زمان:
حجم:
2.9M
حجت الاسلام والمسلمین موسوی امام جمعه اندیمشک در خطبه های نماز جمعه ی این هفته :
تصمیم عجولانه اخیر و ممانعت از ورود اعضای موسسه ی شهید زیوداری، راویان و نویسندگان حوض خون به یادمان بیمارستان شهید کلانتری در اوج حضور راهیان نور و مسافرین نوروزی یک بی خردی بود
عاملان اصلی و آقایان تهران پاسخگو نبودند
کسانی که قلم زدند و در این مسیر تلاش کردند خیلی راحتتر می توانند روایتگری کنند
#حوض_خون
هدایت شده از آرشیو تولید محتوای حوض خون
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از آرشیو تولید محتوای حوض خون
. سلام
رفتم به بچه ها سر بزنم
چند نوجوان پیاده آمده بودند برای بازدید یادمان حوض خون
می گفتند بنر تبلیغ یادمان را دیده ایم
ولی نگهبان ورودی راهشان نداد😢
می گفتند ما یک کاروان چهار نفره هستیم چرا جلوگیری می کنید
هدایت شده از منتظران ظهور
4_5787329897189870106.mp3
زمان:
حجم:
861.2K
🌴⛺️🌴زیارت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روز جمعه
#زیارت_امام_زمان_عج
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/3172335659C7dc453acb8
هدایت شده از یاد شهدا
هدایت شده از آرشیو تولید محتوای حوض خون
💠 عجب صبری داری مادر!
🔻اسفند ۶۲ عملیات خیبر بود. علیرضا هم جبهه بود. صبح تا شب لباس و ملافه شستم. شب از شدت خستگی بیهوش افتادم. خواب دیدم عده ای لباس نیروی دریایی پوشیده اند.
علیرضا هم بینشان بود. آمد پیشم و دست راستش را نشان داد سه تا درجه قرمز روی دستش بود.
🔻گفتم: «کی می آی؟» گفت: «اینها درجه هام بودن من شهید شدم مادر شما هم صبور باش و هرکس چیز دیگه ای درباره من بهت گفت قبول نکن.» دستش را برایم تکان داد و رفت.
🔸از خواب پریدم نماز خواندم ، صبحانه خوردم و آماده شدم حال عجیبی داشتم یکی در زد باز کردم پاسدار بود. گفت: «خانم زارع؟»
گفتم: «بله.»
گفت: «میشه با شما حرف بزنم؟»
گفتم: «علیرضا شهید شده...»
سرم را بالا گرفتم و ادامه دادم: «... خدایا شکرت.»
🔻گفت: «عجب صبری داری مادر
شنیدم پیکرش را نتوانسته اند بیاورند عقب گفتم فدای امام حسین» چادرم را کشیدم روی سرم و رفتم داخل خانه سجاده را پهن کردم و دو رکعت نماز شکر خواندم به بچه ها چیزی نگفتم سوار سرویس شدم و رفتم
رخت شویی به روی خودم نیاوردم.
📚 برشی از کتاب "حوض خون" به قلم فاطمه سادات میرعالی
خاطراتِ ۶۴ بانوی اندیمشکی که در رخت شوی خانه بیمارستان کلانتری اندیمشک، داوطلبانه پتوها و البسه رزمندگان را میشستند و ترمیم میکردند.
@Yadshohada
هدایت شده از آرشیو تولید محتوای حوض خون
▫️کتابهایی که احیاگر یادمان «حوض خون» بودند، اجازه عرضه در این یادمان(بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک) را ندارند و نویسندگان و راویان کتاب بیرون از یادمان در تلاشند برای معرفی یادمان حوض خون به زائران راهیان نور... (20اسفند 1401)
🔸طی چند روز گذشته، مسئولان راهآهن بدون هیچ دلیلی از ورود نویسندگان و روایتگران کتاب «حوض خون» به بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک جلوگیری کردند.
🔸آیین رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «حوض خون» اسفندماه سال گذشته با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب و مردم در محل بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک برگزار شد. محلی که بعد از این اتفاق، به یکی از یادمانهای راهیان نور تبدیل شد اما امروز مجموعه راهآهن اجازه ورود نویسنده، راویان و ناشر کتاب که کاری جز روایتگری برای کاروانهای راهیان نور ندارند، نمیدهند.
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
⬜️ raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub