چرخش تخریب از رئیسی به دولت رئیسی.
✍ علیرضا احمدی قره زاغ برخی از جریانهای مریض جامعه، بعد از شهادت رئیسی هم ساکت نشده اند و موج تخریب خود را به علت محبوبیت آقای رئیسی و ترس از دفع شدید مردم، این بار به جای شهیدرئیسی، به سوی دولت رئیسی هدایت کرده و اعلام می کنند؛ «رئیسی خودش آدم خوبی بود اما بدترین دولت بود». منم با بخش اول حرفشان موافقم؛ اما بخش دوم حرفشان، نه از روی حق و انصاف ؛ بلکه از روی ظلم و بی انصافی می دانم. هر چند دولت آقای رئیسی هم مانند همه دولتها خالی از اشکال نبوده، اما نقاط قوت و خدمات ایشان، به اندازه ای هست که روی این مدعیان تو خالی را سیاه کند، شهادت رئیسی بستری برای معرفی خدمات ایشان از سوی خدای متعال بود؛ خدماتی مانند: رکورد دومین کشور جهان در رشد تولید ناخالص داخلی به 4/5 بعد از هند، تسویه 553000میلیار تومن از بدهی دولت روحانی، آزادسازی میلیاردها دلار از پولهای بلوکه شده ایران، شکستن کاهش نرخ بیکاری در دهه اخیر، افزایش چشمگیر صادرات نفتی ایران؛ ساماندهی یارانههای آرد و نان و جلوگیری از قاچاق آرد ؛احیای حدود ۱۰ هزار بنگاه و واحدهای تولیدی؛ عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای و ایجاد زمینه برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور، حل مساله کرونا و به صفر رساندن آمار مرگ و میربا اقدامات و تهیه واکسن، پوشش ۹۰ درصدی بیمه ناباروری، رایگان شدن هزینههای درمانی کودکان زیر ۷ سال در بیمارستانهای دولتی و سه دهک اول جامعه و بیمه سلامت برای پنج دهک اول جامعه، بیمه رایگان زنان خانهدار روستایی، رایگان شدن هزینه ۲۰۰ میلیونی کاشت حلزون شنوایی، حمایت از مظلومین و فلسطین، و... فقط قطره ای از هزارن خدمت صادقانه شخص آقای رئیسی و دولت ایشان بود. خداوند تیر فتنه گران سیاس را که برای تخریب دولت و نظام اسلامی ، نقشه کشیده بودند، را به سنگ زد و دستشان را از نقشه ها و فتنه ها خالی نمود. وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ (آل عمران،۵۴)
#شهید_جمهور
#نویسندگان_حوزوی_آذربایجان_غربی
@howzavian_westazarbaijan
به نام خدایی که وقتی خواست کسی را برگزیند، آدم را برگزید...
✍️محمد باقر حسن زاده، مدیر حوزه علمیه امام خامنهای(مدظله العالی) در گفتهها و نکتهها نوشت:
اخیرا یک از کسانی که از اول انقلاب دستی در نهادها و سازمان ها و ارگان های نظام داشته است و گاه سخنان او خالی از نیش و کنایه نیست_به طوری یک زمانی به خاطر همین زیاده روی در سخن از رهبری هم تذکر دریافت کرد_برای چندمین بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده است و در همان ابتدا با توئیت هایش، به فضاسازی پرداخته است.(با نیّت نیک می گویم: خواسته و ناخواسته).
در مقابل برخی با نیّت ادای وظیفه در ذیل صفحات مجازیش به نقد و بررسی نگاه او پرداخته و حتی در برخی موارد او را به عقب راندند! او با 79 درصد دریافت پیام منفی ذیل یک توئیت، دیشب رکوردار شد!
فارغ از نیّت خوانی توئیت زننده و نقد کننده و حتی بررسی نوشته ها، چند نکته را سیاهه می کنم:
یک. امروزه فضای رسانه یکی از بهترین و دم دست ترین راه ها برای مبارزه و حتی جهاد می باشد و عدم التفات به این نکته، تلفات به دنبال خواهد داشت.
دو.فرد ثبت نام کننده به دفعات با نوشته های چند پهلو و حتی گفته های جهت دار، سمت و سوی توده مردم را به خود متوجه ساخته است.
سه.خط مقدم مواجهه با آن فرد، بچه های انقلابی و ولایی بوده است.
چهار. طبق اخبار مو لای درزش نمیره این فرد با تیم قوی رسانه ای و هالیود مآبی به صحنه آمده است.
پنچ. اتاق فکر عملیات این است: با توئیت های جنجالی، جبهه انقلابی و ولایی به صحنه جدال (و نه جهاد) کشانده شود تا به دست ایشان، نوشته های او مدام پخش شده و البته نقد شود تا چندین حاصل جمع به دست آید:
الف. این فرد متروک، مشهور شود.
ب. این فرد نچسب از حیث سیاسی، به سمت گزینه شدن برای قشری که رأی آنها خاکستری است تبدیل شود.
(قشر خاکستری: یا به جهت ضدّیت یا انتقاد از صحنه کوچ کرده است)
ج.دو قطبی کاذب ولایی و عدم ولایی؛ انقلابی و غیر انقلابی؛ تندرو و مصلحت گرا؛ علمی و غیر علمی و... شکل بگیرید. آن فرد ابدا بَدَش نمی آید که گزینه منفور انقلابی ها شود.
د.به جامعه القاء شود: آی کسانی که به دنبال مصلحت ها برای مدیریت اصول (شما بخوانید: بریدن سر اصول) در بزنگاه ها هستید، گزینه ی شما این فرد است!
#یادداشت_های_انتخاباتی
#نویسندگان_حوزوی_آذربایجان_غربی
@howzavian_westazarbaijan
شاخص های کاندیداهای رفوزه
علیرضا احمدی قره زاغ
بر حسب حافظه تاریخی خوب مردم ایران، و تجربه های گران سنگ ملت در انتخابات متعدد، بعد از شهادت شهید جمهور محبوب ، سطح انتظارات مردم ایران عزیز از ریاست جمهوری بالا رفته وبه عقب باز نخواهند گشت . مردم ایران ،برای سعادت و رفاه و امنیت و آبادانی ایران اسلامی، سرنوشت خود را به دست افراد رفوزه ای با اوصاف زیر نخواهند داد
1- کسانی که کارنامه روشنی ازعملکرد مسولیتی خویش ندارند .
2- کسانی که در فتنه 88 و بعد از آن ، مواضعشان علیه نظام یا سکوت بوده است.
3- کسانی که از رد صلاحیت شده ها به صورت نا بجا و ناحق دفاع کرده اند.
4- کسانی که درد محرومیت را نچشیده و از پشت میزهای شیشه ای ، نظاره گر درد و رنج مردم و بلکه مسبب درد و رنج آنها بوده اند.
5- کسانی که فرزندانشان را در خارج از ایران و مخصوصا کشورهی متخاصم انقلاب اسلامی مانند آمریکای جنایتکار و انگلیس خبیث ، سکونت داده اند.
6- کسانی که دارای پرونده کیفری و حقوقی محتوم و مختوم هستند.
7- کسانی که سفرهای متعدد غیر ضرور به کشورهای متخاصم دارند.
8- کسانی که بعد از شهادت شهید جمهور، دست به تخریب دست آوردهای او زده اند.
9- کسانی که حزبی عمل می کنند و ملاک حزبیت آنها ، اسلام و قرآن و نظام و رهبری و ملت نیست.
10- کسانی که نیامده، مجددا معشیت ملت را به معاهده ننگین برجام گره می زنند و به آمریکای رو به افول؛ تنفس مصنوعی و فرصت احیا می دهند.
11- کسانی که اعتقاد و التزام عملی به اسلام و قرآن و ولایت فقیه و قانون اساسی ندارند.
12- کسانی که قانون اساسی را به عنوان میثاق ملی، در گذشته زیر پا گذاشته اند.
13- کسانی که به جای روحیه خدمت گزاری و جهادی و انقلابی ، روحیه کاخ نشینی و قلدری و دیکتاتوری دروجودشان موج می زنند.
14- کسانی که بر خلاف تاکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر منع شرکت نمایندگان مجلس فعلی، ، بخواهند از مجلس استعفا داده و به گردانه انتخابات روی بیاورند.
15- کسانی که در سنوات گذشته، رای مردم را کنار گذاشته و به سمتهای غیر ضروری دیگر رو آوردند و احساسات مردم را خدشه دار نمودند.
16- کسانی که ظاهر الصلاح دینی نداشته وظاهر الفاسقند.
17- کسانی که بد اخلاقی و بد عهدی شان برای رسیدن به قدرت، در سنوات گذشته به اثبات رسیده است.
18- کسانی که اعتقاد به جبهه مقاومت و خط مبارزه اسلام و کفر ندارند.
19- کسانی که برنامه و ایده برای اداره و مدیریت کشور ندارند .
20- کسانی که دارای خوی اشرافی گری بوده و با روحیه ساده زیستی و مردمی بودن مشگل دارند.
ما به انقلابیون مطیع ولایت و متخصص و کارآزموده، رای خواهیم داد و روحانیجانی نژادهای بی همت، صلاحیت کسب مجدد قدرت را ندارند.
#یادداشت_های_انتخاباتی
#نویسندگان_حوزوی_آذربایجان_غربی
@howzavian_westazarbaijan
🔸بسماللهالرحمنالرحیم🔸
▪️سلام و عرض ادب
🔷🔸پویش تبیینی «ششم»
🔸عنوان عملیات: مردم قوی؛ انتخاب قوی
🔺معنی مردم نزد جریان اصلاحات (جریانات افراط و تفریط چگونه مردم را مصرف و تضعیف میکند؟)
🔺معنابخشی به انتخابات به مثابه عنصر مقوم مردم
🔺معنابخشی به انتخابات به مثابه عنصر مقوم ایران
🔺 معنابخشی به مشارکت بالا با انتخاب قوی
🔺 مردم قوی در نگاه رهبر معظم انقلاب
🔺 منطق انتخاب قوی در اندیشه رهبری
🟣 ملاحظه یک: از اعضای محترم تبیینگر تقاضا میشود، آثار ارزشمند خود را در بازه زمانی 13 الی 19 خردادماه، در قالب یادداشتهای کوتاه 600 الی 800 کلمهای، رشتهتوییت و یا توییت، به این آدرس @Saeedtotonkar ارسال فرمایند.
دو عامل نرم افزاری امام (ره) در ایجاد تحولات
✍️مهدی میرزاجانی، نماینده محترم طلاب ارومیه و استاد حوزه علمیه قم نوشت:
امام (ره) به عنوان کسی یکی از سرآمدان تاریخ موجب تحولاتی شدند که مسیر تاریخ را تغییر دادند؛ و همین مورد راز ماندگاری او است.
ایشان سه تحول بزرگ به وجود آورد:
1-کشور ایران؛ پایه های سیاسی، سلطنتی و دیکتاتوری را منهدم و مردم سالاری را جایگزین آن کرد.
2- میان امت اسلامی؛ موجب جریان بیداری اسلامی شد و امت اسلامی را که دچار انفعال و بی تحرکی شده بود؛ بیدار کرد.
3_ سطح جهان؛ امام (ره) فضای معنوی را در دنیا زنده کردو مردم دنیا متوجه اسلام ناب و معنویت اصیل قرار گرفتند.
سوال این است که امام با چه نیرویی توانست این تحولات عظیم را به وجود آورد؟
قطعاً عوامل سخت افزاری نبود، چون امام (ره) نه پول داشت و نه رسانه ای و نه حامی سیاسی، عوامل سخت افزاری امام (ره) یک صفحه کاغذ و نواری بود که پیام خود را به دیگران می رساند، پس این میان عوامل نرم افزاری بود که به نیروی آنها توانست تحولاتی بنیادی به وجود آورد که مهمترین شان عبارتند از:
اول: ایمان
در وجود امام (ره) چهار ایمان دیده می شود:
الف) : ایمان به هدف
هدف امام (ره) پیاده کردن احکام اسلامی بود چرا که احکام اسلامی در حال فراموشی بود. با اینکه به اعمال ظاهری کم و بیش عمل می شد ولی روح اسلام که همان تسلیم نشدن در برابر غیر خدا و گردن ننهادن در مقابل طاغوت،بود از بین رفته بود.
ب): ایمان به راه
راه امام (ره) مبارزه بود؛ مبارزه با مستکبران و بزرگان کفر، و این همان راهی که قرآن آن را مطرح می کند:
«وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ... چرا در راه خدا جهاد نمیکنید و در راه (آزادی) جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک ...»( نساء 75)
امام (ره) به این رسیده بود که جز راه شهادت و جهاد و مبارزه راه دیگری برای رهایی از چنگال مستکبران وجود ندارد.
ج): ایمان به مردم
یعنی همان چیزی که خداوند متعال درباره پیغمبر صلوات الله علیه و آله می فرماید: «...يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ... به خدا ایمان آورده و به مؤمنان هم اطمینان دارد» توبه 61.
امام (ره) امت را خوب شناخته بود و به امت خوش بین بود و به جوهر رشد مردم پی برده بود؛ایشان می دانست که مردم اگر تشخیص بدهند که این راه، راه خداست همه مشکلات را تحمل می کنند؛ با این توجه بود که از بین مدلهای حکومت، جمهوریت را مطرح فرمود و این یعنی اعتماد به مردم و اعتماد به رای مردم و با این نگاه بود که استعدادها و قوّه های نهفته مردم را تشخیص داد و به فعلیّت رساند.
د): ایمان به ربّ
این ایمان از همه بالاتر است؛ ایمان به ربّ یعنی: نترسیدن از غیر خدا و دل نبستن به غیر خدا و باور داشتن به هدایت الهی و اعتماد کردن به وعده های خدای متعال، امام (ره) می دانست اگر به خاطر خدای متعال اقدام کند و دین خدای متعال را یاری کند خدای متعال هم او را یاری می کند.
و ثمره این باور و ایمان بود که توانست در مقابل مستکبران ایستادگی کند و ملّت را "موسی وار" از چنگال فرعونیان نجات داد.
دوم: امید
دومین مؤلفه ای که عامل نرم افزاری امام (ره) بود؛ نیروی امید بود.
امید یعنی آینده را روشن دیدن و باور داشتن به نتیجه مثبت اتفاق ها یا شرائط زندگی ؛ امید در دل امام (ره) یک عنصر دائمی بود. امید، موتور محرک حرکت امام بزرگوار بود. ایشان در جایی می گوید:«من در طول سالهای مبارزه تا پس از پیروزی هرگز دچار یأس نشدم و معتقد بودم که وقتی ملّت چیزی را بخواهد، آن چیز حتماً تحقّق پیدا میکند.» (صحیفهی امام، ج ۹، ص ۱۸۱)
#امام_خمینی(ره)
#امید #ایمان
#نویسندگان_حوزوی_آذربایجان_غربی
@howzavian_westazarbaijan
از_خمین_تا_خامنه(1)
من پاپ نیستم...
✍ محمدباقر حسنزاده مدیر محترم حوزه علمیه امام خامنه ای نوشت:
از همان عنفوان جوانی، طاقتِ ظلم و زور را نداشت! وقتی به فیضیه رسید و دید همه جمع شدند. چرایی را جویا شد؛ گفتند: یکی از اتباع وارد حجره ی طلبه شده و بیرون هم نمیاد؛ مام زومان نمی رسد! او تبعه را به لطایف الحیل به وسط فیضیه کشاند و یک کشیده ی محکم بر گوشش کشید و طَرَف از ترس فرار کرد! همان موقع، او به جرم فلسفه خوانی از طرف عده ای مطرود می شد! عصری که کتب فلسفی را با لیفتراک دستی به نام انبردست جا به جا می کردند و جامِ آبِ آقا روح الله را آب می کشیدند.
پسرش می گفت: امام، فقط رو سرش، یازده تا زخم داشت و فقط یکی از دستان او نشکسته بود و گرنه از بس بالای دیوار به دویدن و بازی کردن روزگار سپری می کرد، سابقه ی شکستگی در دو پا و یک دست و سرش اتفاق افتاده بود! اگر امروز بود که به هر کُنش و واکُنشی یک برچسب می زنند،می گفتند: ایشان به اختلال بیش فعالی مبتلا است!
آقا روح الله شیفته ی عمّه خانوم بوده؛ عمّه هم از آن کنشگران اجتماعی-سیاسی بوده است و مشق شب آقا روح الله هم نزد عمّه یادگیری شجاعت و دل به دریا زدن بود.
او در وقتی که هنوز مرجع هم نبود و از اشکال کنندگان مجلس درس پُرجماعت آیت الله العظمی بروجردی بود، خیلی کنشگری ها داشته است و سرِ قصّه ی غصّه فدائیان با دفتر و حتی خود آیت الله العظمی به محاجّه و استدلال و جهاد تبیین روی می آورد! حتی قبل اعدام فدائیان به دفتر آیت الله العظمی می رود و می گوید: أُستادُنا اگر مانع اعدام فدائیان نشوید دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود! ولی دفتر و خود آیت الله العظمی به هر دلیل که شاید پرهیز از تنش و تندروی! دلیل آن بوده است، مانع اعدام نمی شوند! برخی گفته اند: آقا روح الله حتی عمّامه بر زمین کوبید و گفت: به داد این سیّد و اولاد پیامبر برسید! ولی باز افاقه نکرد که نکرد!
آقا روح الله بعد اعدام فدائیان، آمد و شد خویش را به دفتر کم کرد!
اما اینها برای آقا روح الله، درد نبود! گذشت و آیت الله العظمی آقای بروجردی درگذشت و رحلت او عالم شیعه را سوزاند! آقا روح الله سر قصّه تحقیر آمیز کاپیتولاسیون بر فراز منبر رسول خدا در مسجد أعظم قم، داد واسلاما سر داد و همگان را از پرچمداران حوزه و غیر حوزه به مبارزه فراخواند و گفت در صورت نیامدن و عافیت طلبی و کنجِ حجره گُزینی، بایستی فاتحه ی اسلام را خواند! این نیز گذشت و روزگار بر آقا روح الله که اکنون دیگر آیت الله العظمی آقا روح الله خمینی است، تنگ شد!
نه این که او را به گوشه مبارزه کشانند، نه! ولی به جلای وطن و توطّن در بلاد غربت مبتلایش کردند! از مملکتی به ممالکی دیگر؛ به خیال این که دست پرورده ی عمّه خانم در دوران طفولیت و کودکی و معرفت یافته فقه و فقاهت و دیانت از مبارزه باز خواهد ایستاد! کسی که در عمر خود حتی یکبار هم نترسیده است، با او چه توان کرد! تهدید بالاتر از این که در کنار دریاچه نمک قم، به دریاچه انداختن تهدید شوی ولی خوفی نداشته باشی! خودش بعدها قسم به خدا خورده بود که والله نترسیدم! او فریاد می کشید که اگر مرا بر روی امواجی سهم گین و در کشتی های متلاطم به روی دریاها به خیال خود سرگردان کنید، باز ندای تظلّم و یاری طلبی برای مردم مظلوم ایران و دین محمد را فریاد خواهم زد!
#امام_خمینی
#نویسندگان_حوزوی_آذربایجان_غربی
@howzavian_westazarbaijan
از خمین تا خامنه (۲)
✍محمدباقر حسنزاده در گفتهها و نکتهها نوشت:
او در تبعید خود در عراق بیش از همه جا مورد اذیت واقع شد! خود به احمد گفت: احمد جان با این که در نجف در جوار حضرت حیدر علیه السلام، از معنویت و دانش، لبریز می شدم ولی خدا می داند که اینجا از دست هم لباس هایم چه ها کشیدم! کتاب پنج جلدی «برداشت های از سیره ی امام خمینی» لبریز از این گفته ها و نکته ها ست.
روزی احمد با گرفتگی نزد آیت الله العظمی آمد و گفت: اینجا پچ پچ می کنند که خمینی را چه به مرجعیت! او نه ریش بلندی دارد و نه عمّامه ای بزرگ! امام فرمود: برو بگو من هنوز مُشرک نشدم که برای مرجعیت ریش بگذارم و به متراژ عمّامه بیندیشم!
معروف است که وقتی حرم مشرّف می شده، عده ای در مسیرش، پشت به او می کردند و وقتی کنار ضریح حضرت مولا می ایستاد؛ شیطان به زبان آنها می گفت: تُف به ریا!
می گفتند: آقا؛ سخنان شما علیه شاهنشاه مملکت ایران، موجب فشار بر حوزه نجف می شود و خوف تعطیلی اش می رود! امام با نگاه به دور دست ها و دیدن آنچه خیلی ها از درکش زمین گیر بودند، می گفت: من حوزه را برای اسلام می خواهم، وقتی در ایران، اسلام به صلیب می کشند و با انحراف و تحریف و تخریب، حتی نام اسلام را هم خفّه می کنند، حوزه علمیه ی نجف را می خواهم چکار!؟... من پاپ نیستم که هفته ای یکبار سری به کلیسا زنم و به داد مظلوم خاموش باشم و فریاد بر سر ظالم نکشم!
آری! حضرت آیت الله العظمی امام خمینی با این خون دل ها و جام زهر بر سر کشیدن ها، انقلابی را رقم زد که مردم با دیدنش به خدا می رسیدند و با گفتارش، جان برای حقّ قربانی می کردند!
او زنده است! او نمرده است! بلکه آنها که خواستند یاد او را زیر خروارها خاک، خاک کنند، اکنون در محضر الهی، جیغ شان بابت سکوت شان مقابل ظلم، گوش فلک را کَرّ کرده است!
اکنون قبای او بر تن بزرگی از شاگردانش_بلکه بزرگترین شاگردش_ به خوبی جای گرفته است! همو که به قول خمینی کبیر، به مثابه ی خورشیدی بین دوستان می درخشد!همو که در لسان سدید خمینی بت شکن به خامنه ای عزیز مزیّن است!
#امام_خمینی
#نویسندگان_حوزوی_آذربایجان_غربی
@howzavian_westazarbaijan
بسمه تعالی و این کودک مجاهد
✍ محمد مختاری
امام جواد (علیهالسلام) در سن هشت سالگی به امامت رسیدند و پس از آن در طی هفده سال تلاش و مجاهدت کار را به جایی رساندند که نیمی از مردم سرتاسر قلمرو وسیع عباسیان حضرت جوادالائمه (علیهالسلام) را رهبر فکری خود و شایستهی جایگاه خلافت میدانستند.
پس از آنکه معتصم عباسی(لعنت الله علیه)، خلیفهی ظالم معاصر حضرت، متوجه شد که امام نهم شیعیان خط مبارزاتی ویژهای را با هدف بازگرداندن منصب نبوی به جانشینان حقیقی ایشان (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دنبال میکند، تصمیم بر قتل آن حضرت گرفت و ایشان را مسموم کرده و به شهادت رسانید.
ما از نقش امام جواد علیهالسلام در حفظ تشیع چه تعریفی به جامعه ارائه کردهایم؟
#امامت
#مجاهدت
#شهادت
#نویسندگان_حوزوی_آذربایجان_غربی
@hoezavian_westazarbaijan
ولنتاین عاشقان
✍️علیرضا احمدی قره زاغ
روز عشق ،روز ازدواج واقعی علی (ع) با حضرت زهرا(س) است،نه افسانه ازدواج کشیشی به نام ولنتاین با دختر نابینای زندانبان رومی.
ولنتاین شیعه روز عشق و ازدواج است.
ازدواج حضرت زهرا س با علی علیه السلام، در کتب اهل سنت هم ذکر شده است
ابوبکر و عمر از فاطمه خاستگاری کردند اما پیامبر در حواب ایشان فرمود: «فاطمه کوچک است»
ابوبکر فاطمه را از پیامبر خواستگاری کرد؛ اما پیامبر خدا فرمود«ای ابوبکر! منتظر تقدیر الهی هستم» ابوبکر این ماجرا برای عمر باز گفت. عمر بدو گفت: ای ابوبکر تو را رد کردهاست.
ابوبکر به عمر گفت تو فاطمه را از پیامبر خدا خواستگاری کن. او خواستگاری کرد و پیامبر به او همان جواب را داد.
اما علی از فاطمه خواستگاری کرد، پس پیامبر به فاطمه فرمود«علی تو را یاد میکند.»
فاطمه ساکت ماند...
پیامبر فرمود: «خداوند به من فرمان داد تا فاطمه را به ازدواج علی در آورم»« من هم مانند شما هستم از میان شما زن میگیرم و به شما زن میدهم مگر فاطمه را که ازدواجش از آسمان نازل شده است»
پیامبر به فاطمه خطاب کرد: «ای فاطمه آگاه باش که برای اینکه تو را به همسری بهترین خاندانم درآورم از هیچ کوششی فروگذار نکردم»
📃سنن نسائی ج۶ ص۶۲/ طبقات الکبری ج۸ ص ۱۹/ کافی ج۵ ص۵۶۸
#روزازدواج
#نویسندگان_آذربایجان_غربی
@howzavian_westazarbaijan✍️
🔸بسماللهالرحمنالرحیم🔸
▪️سلام و عرض ادب
🔷🔸پویش تبیینی «هفتم»
🔸عنوان عملیات: «خنثیسازی خطوط انحرافی در انتخابات پیشرو»
🔺رد انتظارات جریانات تندرو برای رقابت خارج از چارچوب نظام
🔺تبیین واقعیت کاهش تاثیر متغیرهای خارجی (رسانه های بیگانه و کشورهای سلطه گر) در انتخابات چهاردهم
🔺رد گمانه مهندسی انتخابات و معنابخشی به رقابت واقعی بین سلیقه های مختلف
🔺رد گمانه تشکیک در سلامت نتایج انتخابات با مشارکت حداکثری
🔺بیاعتبارسازی گفتارهای حول تحریم انتخابات (بیفایده بودن رایدهی، تغییر نکردن وضع کشور، واقعی نبودن رقابت و...)
🔺 تولید ادبیات با هدف جلوگیری از شکل گیری فضای دوقطبیهایی نظیر:
«سازش/ تسلیم»،
«مردم/مسئولین»،
«جنگ/مذاکره»،
«جبهه مقاومت/معیشت مردم»،
«آرمان/واقعیت»،
«مردمی بودن/حکومتی بودن»
و «اصلاحطلب/اصولگرا» و «تعهد/تخصص»
🔺تولید ادبیات با هدف جلوگیری از همسانسازی معنای چنین عباراتی در افکار عمومی؛
«هواداری نظام به معنای طرفدار وضع موجود بودن»
«اصلاحجوبودن به معنای ضدنظام بودن»،
«اعتدالی بودن به معنای ضد ارزشهای انقلاب بودن»،
«کارآمدبودن به معنای بدون اصول بودن (عملگرایی مفرط)»،
«ارزشمداری به معنای بیعملی»،
«اخلاقمداری به معنای منتقدنبودن»،
«سیاستمداری به معنای فریبکاری و مکارگی»،
«مردمیبودن به معنای پولیستی عمل کردن»، «ریاستجمهوری به معنای اختیارداری مطلق و توانایی معجزه»،
«شور و هیجان انتخاباتی به معنای بالابردن انتظارات کاذب»،
«ولایتمداری نامزدها به معنای مصونیت مطلق از خطاکاری و بی اشتباه بودن»،
«نقد دولت سیزدهم به معنای رد رویکرد انقلابی، نفی کارنامه مدیران کارآمد آن و نادیده گرفتن طرحهای کلان و زیرساختی آن»،
«امتدادبخشی به دولت سیزدهم به معنای نقدناپذیری مطلق آن»،
«انقلابی بودن به معنای تندرو بودن»،
«غیرانقلابی بودن به معنای عقلانی و منطقی بودن»،
«اصولگرا بودن به معنای متخصص نبودن و بی دانشی» و
«اصلاحطلب بودن به معنای متعهد نبودن و بی ایمانی»
🟣 ملاحظه: از اعضای محترم تبیینگر تقاضا میشود، آثار ارزشمند خود را در بازه زمانی 23 الی 29 خردادماه، در قالب یادداشتهای کوتاه 600 الی 800 کلمهای، رشتهتوییت و یا توییت، به آیدی @Saeedtotonkar ارسال فرمایند.
نمی شود ننوشت...!
✍️ محمدباقر عضو تحریریه نویسندگان حوزوی آذربایجان غربی در کانال گفته ها و نکته ها نوشت:
از جمله نانوشته ها که در انتخابات درشت گفته می شود؛ معیار انگاری حمایت شخصیت ها در کشف اصلح است!
معیاری که در سپهر سترگ سیاست، فی الجمله شأن و شئونی ندارد و از قضا گرفتار گیر و گورهاست! گستره و گشادی چنین گرفتاری تا جایی پیش رفته است که فردی تحصیل کرده و سواد آموخته و اطلاعات انباشته در سیاهه های خویش به جای ترتیب تبیین های اصلح بودن، به لیست نویسی کسانی روی آورده که کاندیدای او را تایید کرده اند یا قول شرف دادند که غیر او به کسی رای ندهند!
در غلط بودن چنین فرآیندی کلام امیر بیان علیه السلام کافی و وافی ست که فرمود: حق را بشناس تا اهلش را شناسی!
حال چه شده که شیپور از طرف گشاد آن نواخته می شود!
کسانی که برای تایید ایشان در آستان سیاست، محتاج مویدی دیگر هستیم، شده اند شاقول و میزان اصلح!
خصوصا این که در هر طرفی، لشکریانی از تایید کنندگان هستند که هر کدام، خویش را صاحبان لحیه در عرصه ی سیاسی ایران می دانند! بگذرم که برخی از ایشان، جاماندگان و ساکتانی هستند که باید در کشاک فتنه با لسان سدید از میراث خمینی کبیر دفاع می کردند و بسان شتری می شدند که توان سواری گیری و شیر دوشی را از طرف مقابل، می گرفتند!
روشن است که برخی افراد مانند عمار علیه السلام، شاخص هستند؛ همان ها که از جانب کسی که ولایت او ولایت رسول الله صلی الله علیه و آله است، به عنوان عمار و شاخص معرفی شدند، حساب شان از بقیه سواست! اینان تمام عمر خویش برای معرفت و تمام سال های جان خویش برای انقلاب، فدیه دادند و همان راهبان شب و شیران روز هستند؛ اینان می توانند به عنوان شاخص باشند نه کسانی که تنها در ساحتی مانند خطابه و تربیت نفوس، جهادی کار کردند!
از سوی دیگر؛ کسانی که برای تایید داشته ی خود به دنبال سیاهی لشکرند و از استدلال، طرفه می روند، اینان با عمل به این قرار داد نانوشته، بیشتر به خویش توهین می کنند چرا که زمانی که فردی آنچنان است که قدرت تشخیص اصلح را دارد به چه دلیل به لیست توصیه کنندگان پناه برد! آیا این کار نوعی عوام فریبی و صحنه سازی برای توده برای جمع آوری رأی نیست؟ آیا این رأی، حلال است؟
از همین رهگذر،طرح و طرد افراد، نمی تواند اصلح ساز باشد! حال شاید مجاهد بزرگی در اسلحه سازی و ایجاد امنیت نظامی و روانی از سرآمدان و حتی از شهیدان باشد لکن تایید او اصلح سازی نمی کند! او بسان اسطوره ای در ساحت تخصصی خویش، برای ما و نسل ما، ماندگار ماند و ما را تا أبد الآبدین، مدیون خویش ساخت! او را مصادره نکنید که او نه تنها برای اسلام که برای انسانیت آفریده شد! فراموش مان نشود که بارها برخی جهت ذبح غیر شرعی او تلاش ها کردند و خواستند او را به محملی حمل کنند که برای آن تربیت نشده بود و چه زیبا، سخاوتمندانه عطای آن امور را به لقایش بخشید و خندید و رفت!
آن بیت و دفتری که همواره مورد سوء استفاده احزابی است که خون به دل انقلابی ها کردند و خون مردم به شیشه کردند، چرا باید اصلح ساز باشد؟
این سخنان نه تکفیر است و نه توهین؛ بلکه قبول هر فرد در جایگاهی که است و تا شأنی که هست، می باشد.
به راستی چه کسی زاهدتر و انقلابی تر و ولایی تر از ابوذر غفاری که حضرت فرمود تو حتی توان مدیریت دو تن را نداری! راوی هم از قضا خود ابوذر است! حال این ابوذر زمان، مدیریت یک فرد را قبول ندارد! آیا بر این رویه، روا نیست که مادران جوان مرده، بخندند؟!
پس نمی توان با به صف کردن افراد پشت سر یک کاندیدا که هم برناهه او و هم نامه ی عمل او، پیش روست، داوری درست یا نادرست کرد!
آنچه امام عادل جامعه حکم کرد، همان است: توانایی کار در جهت ملاک های انقلاب، انتخاب خوب است؛ حال این انتخاب خوب را باید تحقیق کرد و استدلال یافت!
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian_westazarbaijan