#اسوه_های_اخلاق
شماره 6
آیت ا... بروجردی / قسمت اول
آیت ا... حاج آقا حسین طباطبایی ( 1380 –1292 ه..ق.) از علمای مشهور و مراجع شیعه در قرن 14 در یکی از خانوادههای اصیل شیعه در شهر بروجرد متولد شد. پدرش حاج سید علی از علمای بروجرد بودهاند. ازهفت سالگی به مکتب فرستاده شد و قرائت قرآن وادبیات و منطق را به سرعت فرا گرفت، سپس در سن 17 سالگی به سال 1310 ه..ق. به اصفهان عزیمت کرد و از محضر میرزا ابوالمعالی کلباسی و سید محمد باقر درچهای و میرزا محمد تقی مدرس و در فن علوم عقلی از محضر آخوند ملا محمد کاشانی و جهانگیرخان قشقایی استفاده کرد.
همزمان با تحصیل در اصفهان به تدریس فقه و اصول پرداخت. حدود سال 1320 ه..ق. به نجف اشرف رهسپار شد و در درس استوانههای علم همچون آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی و سید محمد کاظم یزدی حضور یافت.
در اواخر سال 1328 بنا به اصرار پدر به دیار خود رفت و در آن جا با تشکیل کلاسهای درس و جمعآوری طلاب فاضل، سنگ بنای حوزهای را گذارد که طی سالیان متمادی ثمرات و نتایج ارزندهای به بار آورد.
از کارهای دیگراو در بروجرد تنظیم حاشیهای بر کتاب العروة الوثقی اثر مرحوم سید محمد کاظم یزدی و مبارزه منطقی و جدی علیه فرقه ضاله بهائی و ریشه کن کردن آنها از آن خطه بود.
در سال 1364 ه..ق. بر اثر کسالت برای معالجه به بیمارستان فیروزآبادی تهران منتقل گشت و پس از بهبود بر اثر اصرار فراوان علما و بزرگان حوزه علمیه قم، برای اقامت در این شهر و سرپرستی حوزه علمیة قم به این دیار رهسپار گردید.
#اسوه_اخلاق
#آیت_الله_بروجردی
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
💐 معاونت تهذیب مدرسه
🇮🇷 حوزهعلمیهامیرالمؤمنینع تبریز
➡️🆔 @howzeh_amir
#اسوه_های_اخلاق
شماره 7
آیت ا... بروجردی / قسمت دوم / ویژگیهای اخلاقی
#توجه_به_ستم_دیدگان
آیت الله بروجردی به سبب داشتن روحی بلند و دردآشنا، پیوسته در اندیشه محرومیت زدایی از جامعه بود و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد.
آیت الله سید جلال الدین علوی بروجردی می گوید: «در یکی از روزهای سخت قحطی بروجرد که آقا از مسجد سلطانی پس از اقامه نماز جماعت برمی گشت، با منظره ای روبه رو می شوند که بسیار ایشان را متأثر و ناراحت می کند. زنی در حالی که بچه شیرخواری در بغل و دست چند بچه قد و نیم قد را هم به دست گرفته و یک شی سیاه رنگ را که به نام نان به مردم می دادند، در دست داشت، جلوی آقا را گرفته و در حالی که اشک از دیده او و اطفال بی جان و بی رمقش بر روی گونه هایشان سرازیر بود، با زبان ساده، ولی مؤثر گفت: آقا شما جانشین امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف هستی. این نان را این بچه ها چه طور بخورند؟ اگر شما به داد ما نرسی، پس ما کجا برویم؟ من بعد از چند ساعت معطلی این نان را با قیمت گران به دست آورده ام، ولی بچه هایم نمی توانند آن را بخورند. آقای بروجردی در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، بعد از دادن مقداری پول به آن زن فرمود: «امیدوارم بتوانم برای عموم فقرا کاری بکنم.» بعد مستقیما به خانه آمدند و در حالی که بسیار متأثر بودند، جمعی از بزرگان شهر و تجار و متمکنین را به خانه خود دعوت کردند و با بیانات دل نشین خود حس رأفت و عطوفت آنها را تحریک و مردم را تشویق به کمک کردن به بیچارگان نمود. در نتیجه، سرمایه ای فراهم و گندمی خریداری می کند و نان ارزان قیمت در اختیار فقرا قرار می گیرد و با کمک های مردمی یک کارگاه بافندگی دستی خوبی هم تأسیس و بی کاران را هم در آنجا به کار گماردند و با این تدبیر و توجه، جمع کثیری که در معرض تلف بودند، نجات پیدا کرده و زندگانی بعضی از آنها هم اداره شد (الگوی زعامت، ص 35)»
در یکی از سال های گرانی که مردم بروجرد از نظر زندگی، سخت در تنگنا بودند، آقای بروجردی خانه خودشان را فروخت و به مصرف فقرا رساند. به علاوه، املاک زیادی که از پدرشان به ارث برده بود، به مرور ایام فروخت و صرف فقیران کرد. یکی از نزدیکان ایشان می گفت: «املاک ایشان در اطراف شهر بروجرد بود و معروف به قصبه. یک روز از آنجا گذشتیم و دیدیم از آن همه املاک، دیگر حتی یک وجب هم برایشان باقی نمانده است (زندگانی آیت الله بروجردی، ص 176)»
ادامه دارد...
#اسوه_اخلاق
#آیت_الله_بروجردی
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
💐 معاونت تهذیب مدرسه
🇮🇷 حوزهعلمیهامیرالمؤمنینع تبریز
➡️🆔 @howzeh_amir