🔹استقلال حوزه🔹
📣 آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی
آیتالله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی {ره} در مورد حوزه عملیه قم، دغدغه زیادی داشتند و لحظهای از آن فارغ نبودند و همچون فرزندی عزیز، بدان عشق میورزیدند. یادم هست که یک هفته قبل از رحلتشان، خدمتشان رفتم. ایشان فرمودند: دیگر از من گذشته، ولی شما کارهای حوزه را انجام بدهید.
عرض کردم: طلاب در امر تحصیل جدی شدهاند و ما هم، مقررات خاصی را برای آنان وضع کردهایم.
فرمودند: برای مسائل اخلاقیشان چه تدبیری اندیشیدهاید؟ طلاب باید از نظر اخلاقی، روز به روز قویتر بشوند.
عرض کردم: برای این مطلب برنامههایی داریم و انشاءالله به آنها عمل خواهیم کرد.
سپس از محضرشان خارج شدم که آقا زادهشان آمدند و گفتند: برگردید، آقا با شما کار دارند!
ظاهرا حرف ناگفتهای باقی مانده بود. برگشتم و ایشان فرمودند: روی استقلال حوزه، بسیار حساس و متمرکز باشید. مراقب باشید که حوزه، همیشه آباد و مستقل باقی بماند. مهمترین خطر این است که حوزه، استقلال خود را از دست بدهد و بخواهد به عنوان زیر مجموعه فعالیت کند.
سپس سخت گریستند، طوری که محاسن و گونههایشان خیس شد! من بسیار منقلب شدم و عرض کردم: به شما قول میدهم تا جان در بدن دارم، در راستای اعتلای حوزه و استقلال آن تلاش کنم.
📚 مصاحبه با موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
#آیت_الله_العظمی_مکارم_شیرازی
#آیت_الله_العظمی_سید_محمدرضا_گلپایگانی
#استقلال_حوزه
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
🔹با او بیعت می کنم🔹
📣 آیت الله شیخ محمد جواد مغنیه
بر اثر جوسازی هایی که در سطح کشور و حتی در محیط منزلمان بر علیه موسی صدر صورت گرفته بود، در نشستی با حضور ریاست جمهور، نخست وزیر، رئیس مجلس لبنان، و رؤسا و رهبران فرقه ها، مذاهب و ادیان آن کشور که امام موسی صدر نیز به عنوان رهبر مجلس اعلای شیعیان لبنان حضور داشت، تریبون را در دست گرفتم و با صراحت تمام، از حضور موسی صدر در لبنان اظهار تأسف نمودم و در یک سخن گفتم: «اگر می خواهید لبنان، آرامش، آسایش و امنیت و صلح را به روی خود ببیند، ناگزیر از اخراج موسی صدر از خاک لبنان هستید.»
هیچ تعبیر نادرستی نبود که یاد داشته باشم و در آن مجلس در حقّ امام موسی صدر نگویم. به هر تقدیر، سخنان من پایان یافت و نوبت به امام موسی صدر رسید. او سخنانش را با تجلیل کم نظیر از من آغاز کرد و ادامه داد: «اگر می خواهید عزّت، کرامت را در این کشور احیا کنید و دانش دوستی و تکریم بزرگان و فرهیختگان را به ملّت بیاموزید، باید تصویر علامه شیخ محمد جواد مغنیه را در قاب طلا بگیرید و در هر کوی و برزن، نصب نمایید. ما همگی مرهون شیخ جواد مغنیه هستیم.»
بزرگی، سعه صدر، گذشت و تواضع امام، مرا در آن مجلس آب کرد و تمام وجودم را شرمندگی و خجالت فرا گرفت، بدون هیچ تأخیر و بی اختیار، تریبون را در دست گرفته و گفتم: من در برابر این کوه عظمت و صبر و اسوه تواضع و فروتنی، سر کُرنش فرود می آورم و در حضور شما بزرگان و شخصیت های سیاسی، علمی و مذهبی، با او بیعت می کنم.
📚 خاطراتی از امام موسی صدر
#شیخ_محمد_جواد_مغنیه
#امام_موسی_صدر
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝
🔹مسجد بهلول🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
می گویند مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟
گفتند: مسجد می سازیم.
گفت: برای چه؟
پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند مسجد بهلول؛ شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است مسجد بهلول، ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کرده به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟!
بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند.
چه بسا کارهای بزرگی که از نظر ما بزرگ است و در نزد خدا پشیزی نمی ارزد.
📚 عدل اسلامی، ص ۲۷۹
#شهید_مطهری
#اخلاص
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝
🔹استقلال حوزه🔹
📣 آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی
آیتالله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی {ره} در مورد حوزه عملیه قم، دغدغه زیادی داشتند و لحظهای از آن فارغ نبودند و همچون فرزندی عزیز، بدان عشق میورزیدند. یادم هست که یک هفته قبل از رحلتشان، خدمتشان رفتم. ایشان فرمودند: دیگر از من گذشته، ولی شما کارهای حوزه را انجام بدهید.
عرض کردم: طلاب در امر تحصیل جدی شدهاند و ما هم، مقررات خاصی را برای آنان وضع کردهایم.
فرمودند: برای مسائل اخلاقیشان چه تدبیری اندیشیدهاید؟ طلاب باید از نظر اخلاقی، روز به روز قویتر بشوند.
عرض کردم: برای این مطلب برنامههایی داریم و انشاءالله به آنها عمل خواهیم کرد.
سپس از محضرشان خارج شدم که آقا زادهشان آمدند و گفتند: برگردید، آقا با شما کار دارند!
ظاهرا حرف ناگفتهای باقی مانده بود. برگشتم و ایشان فرمودند: روی استقلال حوزه، بسیار حساس و متمرکز باشید. مراقب باشید که حوزه، همیشه آباد و مستقل باقی بماند. مهمترین خطر این است که حوزه، استقلال خود را از دست بدهد و بخواهد به عنوان زیر مجموعه فعالیت کند.
سپس سخت گریستند، طوری که محاسن و گونههایشان خیس شد! من بسیار منقلب شدم و عرض کردم: به شما قول میدهم تا جان در بدن دارم، در راستای اعتلای حوزه و استقلال آن تلاش کنم.
📚 مصاحبه با موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
#آیت_الله_العظمی_مکارم_شیرازی
#آیت_الله_العظمی_سید_محمدرضا_گلپایگانی
#استقلال_حوزه
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
🔹ادب و احترام🔹
📣 آيتالله العظمی شبیری زنجانی
مرحوم حاج آقای والد می فرمود: من از آقای بروجردی هرچه خواهش کردم که برای من بلند نشود، قبول نمی کرد. آقای بروجردی مقید بود در هنگام آمدن یا برای بدرقه لااقل یک بار برایم بلند شود. ایشان خیلی مودب بود. فقط یک بار قبول کرد که هیچ بلند نشود و آن در سال آخر عمرشان بود که خیلی ناتوان شده بود. من ایشان را قسم دادم که بلند نشود و ایشان هم پذیرفت، چون واقعا نمی توانست بلند شود.
📚 جرعهای از دریا، ج ۳، ص ۴۹۴
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#آیت_الله_العظمی_بروجردی
#ادب
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝
🔹نمی شناسم🔹
📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی
ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمی خواهم اسم بیاورم؛ یکی از چهرههای معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه می شناسند - امام یک تأملی کردند، گفتند: نمی شناسم.
بعد هم یک جملهی مذمتآمیزی راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فردای آن روز یا پسفردا - درست یادم نیست - صبح با امام کاری داشتم، رفتم خدمت ایشان. به مجردی که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کاری را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسی که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمی شناسم». یعنی آن جملهی مذمتآمیزی را که بعد از «نمی شناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلی مهم است. آن جملهی مذمتآمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم به کلی از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنی یا تصرف معنوی ایشان بود، یا کم حافظگی من بود؛ نمی دانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جملهی مذمتآمیزی بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمی شناسم. ببینید، اینها اسوه است؛
《لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة》
در بارهی زیدی که شما او را قبول ندارید، دو جور می شود حرف زد: یک جور آنچنانی که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانی که در آن آمیزهای از ظلم وجود دارد. این دومی بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی می توانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم.
📚 خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی، ۱۳۸۹/۳/۱۴
#رهبر_انقلاب
#امام_خمینی
#تقوا
#احتیاط
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝
🔹تازه مسلمان🔹
📣 علامه سيّد شرف الدّين جبل عاملى
یکى از مسیحیان ثروتمند لبنان نزدم آمد و گفت: مى خواهم مسلمان شوم، وظیفه ام چیست؟
گفتم: دو رکعت نماز صبح بخوان و سه رکعت نماز مغرب.
گفت: مسلمانان هفده رکعت نماز مى خوانند!
گفتم: مسلمانى آنها یک مقدار قوى شده است، از این رو پیامبر اسلام براى تازه مسلمانان، بنابر نقل تواریخ، دو رکعت نماز صبح و سه رکعت نماز مغرب مى خواندند، اکنون که شما مسلمان شده اید، همین اعمال را انجام بدهید کافى است.
کم کم این شخص تازه مسلمان، قوى شد، و به مساجد مى رفت و مانند سایر مسلمانان، نمازهاى پنجگانه را به جا مى آورد. تا اینکه ماه رمضان فرا رسید، ایشان سراسیمه نزد من آمد و گفت: آیا من هم باید روزه بگیرم؟
گفتم: خیر، روزه مربوط به کهنه مسلمان ها است، مسلمانان صدر اسلام، پس از مدّت طولانى که از بعثت پیامبر گذشت، به روزه گرفتن مأمور شدند.
گفت: مى خواهم روزه بگیرم.
گفتم: هر اندازه که آمادگى دارى روزه بگیر.
همین روش باعث گردید که در سال دوّم، تمام ماه رمضان را روزه گرفت، و اکنون او از مسلمانان نیرومند لبنان است، نماز شبش ترک نمى شود، و مهمترین بودجه ها و کمبودهاى مالى جنوب لبنان - مرکز شیعه نشین - را او تأمین مى کند.
آرى هنگامى که پیامبر {ص} معاذ بن جبل را براى ارشاد مردم، به یمن فرستاد به او فرمود:
《یا معاذ بشر و لاتنفر، یسر و لاتعسر》
اى معاذ! با بشارت و چهره شاد و گشاد با مردم روبرو شو - و کارى را که موجب فرار مردم از اسلام گردد انجام نده - آسان بگیر و سخت نگیر.
📚 مجله حوزه، شماره ۳۹، ص ۴۸ و ۴۹٫
#علامه_شرف_الدین_عاملی
#دین_آسان
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝
🔹من آماده ام برای مسلمان شدن🔹
📣 آیت الله العظمی شبیری زنجانی
در زمان شاه مىخواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب مىشد. به اطلاع صاحبان خانهها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار مىخريم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود.
هيچ كس به جز واعظ مشهور مرحوم حسینعلی راشد اعتراض نكرد. اين جريان خيلى بر مسؤولان گران آمد، و گفتند: فقط اينكه آخوند است، اعتراض كرده!
بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند براى اينكه به او حمله كنند و خفيفش {خوار} نمايند! راشد آمد و بعد از سلام و احوالپرسى از او پرسيدند كه اعتراض شما چيست؟
گفت: حقيقتش اين است كه اين خانه را من سالها قبل و به قيمت خيلى كم خريدهام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد كردهايد زياد است و من راضى نيستم از بيتالمال مردم، قيمت بيشترى براى خانهام بگيرم.
بهت و تعجّب همه را فرا گرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقليتهاى دينى بود، از جا برخاست و راشد را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است من آمادهام براى مسلمان شدن.
📚 جرعهای از دریا، ج ۲، ص ۶۵۸
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#حسینعلی_راشد
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝┛
🔹عینک سیاه🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
نکته ای را فیلسوفان توجه کرده اند و آن اینکه انسان بیرون خودش را از آئینه و عینک وجود خودش می بیند. ما یکدیگر یا جهان را با عینک وجود خودمان می بینیم. اگر این عینک، سفید و بی غبار باشد اشیاء و جهان را همان طور که هست سفید و روشن می بینیم، و اگر تیره و سیاه باشد جهان را تیره و سیاه می بینیم، و این نکته بسیار جالب است. ملّای رومی میگوید:
◽️چون تو برگردی و برگردت سرت
◾️خانه را گردنده بیند منظرت
امتحان کن، دور خود بچرخ، بعد بایست، می بینی تمام اطرافت می چرخد، در حالی که اینطور نیست بلکه سر تو می چرخد. اگر انسان با تقوا و روشن و پاک و صاف باشد، کوچک را کوچک، سفید را سفید، و سیاه را سیاه خواهد دید.
اگرچه این مطلب یک مقدار شوخی است ولی یادم هست خطیب بسیار فاضل و مبرّز مرحوم اشراقی قمی - که شاید خیلی از آقایان اسم ایشان را شنیده باشند یا سخنرانیشان را دیده باشند، و از خطبای تقریباً درجه اول ایران، و هم فاضل بود و هم سخنور - یک وقتی در قم، بالای منبر، افتاده بود تو دنده انتقاد از قمی ها. {خیلی انسان معتقد خوبی هم بود} می خواست بگوید این مردم عوام قم ما خیلی خرافاتی هستند؛ و از جمله می گفت قمی ها به گربه سیاه خیلی احترام می گذارند و فکر می کنند که گربه سیاه از ما بهتران است، و لهذا وقتی گربه سیاه می آید فوراً از بهترین غذاهاشان و گوشت خالص برایش می اندازند. برعکس برای گربه های دیگر اهمیتی قائل نیستند، آن مقداری هم که شرعاً باید به او داد نمی دهند، و لهذا همه گربه های دیگر در قم منقرض شده اند و فقط گربه سیاه ها مانده اند. هرچه نگاه می کنی در این شهر گربه سیاه می بینی، آن هم چاق و چله. از منبر آمد پایین. طلبه خیلی خوشمزه ای بود خرم آبادی. اتفاقاً مرحوم اشراقی عینک سیاه به چشمش زده بود. وقتی آمد نشست، آن طلبه به همان زبان خرم آبادی و خیلی ساده و لطیف گفت: قربانت! ما که تو این شهر گربه سیاه نمی بینیم، تو عینک سیاه به چشمت زده ای همه گربه ها را سیاه می بینی. خیلی مرحوم اشراقی خندید. حالا حساب این است: آدم عینک سیاه که به چشمش بزند - اگر چه آن داستان شوخی بود - همه گربه ها را سیاه می بیند.
📚 آشنایی با قرآن، ج ۳، ص ۲۲ - ۲۳
#شهید_مطهری
#تقوا
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝
🔹فرزندان ما🔹
📣 آیت الله سید رضی شیرازی
🔺از مرحوم میر سید حسین فشارکی برادر زاده سید محمد فشارکی در ایام جوانی در مشهد شنیدم که فرمود: در سامراء بین طلبه ای و بقالی که از اهل سنت بود نزاعی در گرفت. این نزاع کم کم گسترش پیدا کرد به طوری که عده ای از اهل سنت تحریک شدند و خانه میرزای شیرازی - صاحب فتوای تحریم تنکابو - را سنگسار کردند.
🔺 عشایر اطراف که شیعه بودند از قضیه با خبر می شوند. خدمت میرزا می آیند و از محضر میرزا اجازه می خواهند تا اهل سنت را که نسبت به شیعیان و ایشان بی ادبی کرده اند سرکوب کنند.
🔺مرحوم میرزا درخواست را نمی پذیرد. مساله رنگ سیاسی می گیرد. روس و انگلیس می خواهند از جو به وجود آمده استفاده کنند. سفیر روس و انگلیس از بغداد به سامرا می آیند و از مرحوم میرزا درخواست ملاقات می کنند. مرحوم میرزا آنان را نمی پذیرد. والی عثمانی و نماینده سلطان عبدالحمید در بغداد وقتی از این قضیه مطلع می شود خوشحال شده و به سامراء می آید. اجازه ملاقات می گیرد. مرحوم میرزا به او اجازه ملاقات می دهد. به آقا عرض می کند: اجازه بدهید این متجاثرین را تنبیه کنیم.
🔺آقا می فرماید: اینان فرزندان ما هستند که با هم نزاع کرده اند. خودمان آن را حل خواهیم کرد.
والی عثمانی از مرحوم میرزا تشکر می کند و پس از آن ملاقات ماوقع را به سلطان عبدالحمید گزارش می دهد. سلطان عبدالحمید به میرزا تلگراف می زند و پس از تشکر می نویسد: به خاطر این اسائه ادبی که به حضرت عالی شده است، هر دستوری بدهید در حق متجاثرین اجرا می کنیم.
🔺میرزا در پاسخ می نویسد: ما آنان را عفو کردیم.
مرحوم میرزا بااین برخورد کریمانه خود چنان ایجاد الفت و محبت می کند که عمویم مرحوم آقا میرزا حسن می گفت: تا این اواخر پیر مردهای اهل سنت سامراء که آن واقعه را به یاد داشتند می گفتند: نحن الطلقاء. زیرا میرزا هر کاری که می خواست می توانست در حق ما انجام بدهد ولی ما را عفو کرد.
📚 مجله حوزه، شماره ۵۰ و ۵۱، سال ۱۳۷۱
#آیت_الله_سید_رضی_شیرازی
#میرزای_شیرازی
#وحدت_اسلامی
#اهل_سنت
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝┛
🔹غلو می کنند🔹
📣 آیت الله محمدرضا توسلی
امام از مداحی خشنود نبودند. اصلا از بحث ستایش و مدح گویی و امثال آن خیلی ناراحت می شدند. یک روز، وقتی که من می خواستم در را باز کنم، شنیدم حاج احمد آقا با یکی از دوستان دفتر که روز قبل منبر رفته بود و از رادیو پخش شده بود و در آن نسبت به امام خیلی غلو کرده بود، صحبت می کند. احمد آقا به او می گفت: فلانی امروز جلوی امام پیدایت نشود.
گفت: چرا؟
حاج احمد آقا گفت: کجا سخنرانی کردی؟
گفت: فلان جا.
حاج احمد آقا گفت: راجع امام بود؟
گفت: بله، من از امام تعریف کردم.
حاج احمد آقا گفت: دیروز امام مرا خواستند و گفتند این چیست که به من نسبت می دهند؟ کی من این جوری هستم که نسبت به من غلو می کنند.
اگر امام می فهمیدند که کسی راجع به ایشان غلو می کند، ناراحت می شدند. شما یادتان هست که آقای مشکینی این جا در همین حسینیه یک جمله ای گفت که امام فرمودند: من از آقای مشکینی انتظار نداشتم حرف هایی بزند که کم کم خودم باورم بشود. یا در همین جا به آقای حجازی فرمودند که تعبیر تندی داشت. امام اصلا از این تعریف های بی جا و مدح مداحان خوشش نمی آمد.
📚 همیشه با امام، زیر نظر محمد علی خسروی، ص ۲۳۷
#آیت_الله_توسلی
#امام_خمینی
#غلو
#خاطرات
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات
💠 حجت الاسلام محسن ابراهیمی رحمت الله علیه
🔺استاد جوان ، مبلغ مبتکر و از استعدادهای برتر حوزه علمیه خراسان
🌑 تسلیت به خانواده محترم،اساتید،همدرسان، خصوصا طلاب و اساتید مدرسه امام علی ابن ابیطالب علیهماالسلام
🌑امشب با خواندن نماز لیله الدفن حق دوستی را ادا کنید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان:
http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
╔═📚📒════╗
@howzehamozesh
╚════📖🔖═╝┛