بسم الله الرحمن الرحیم #عنایت خاصّ امام عصرحضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به جناب "أبوراجح حمّامی"در جریان لعن دشمنان اهلبیت علیهم السلام توسط وی ابوراجح حمامی یکی از شیعیان که در حلّه و در زمان حکومت حاکم جور ناصبی به نام «مرجان صغیر» زندگی می کرده است وی بر حسب وظیفه غاصبین حق ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را لعن می نمود(تولی و تبری) و تحت هیچ شرایطی از این عمل منصرف نمی شدبا اینکه حکومت، حکومت اهل خلاف بود ولی از کسی هراسی نداشت و بر عمل خود پافشاری می نمود و به طور علنی و در ملأ عام لعن برخلفاییکه غاصب ؛حق ولایت امیر المومنین علی علیه السلام؛‌ بودند می نمودهرچه رفقایش به او میگفتند که تقیه کند و بیشتر مواظبت کند اعتنا نمیکرد و لعن دشمنان اهل بیت علیهم السلام‌را ادامه می دادتا جایی که خبر به حاکم رسید حاکم دستور داد ابوراجح را دستگیر کنند. پس او را حاضر کرد و امر کرد آنرا به شدت کتک زدند تا جایی که دندانهای ثنایای او را شکستندو زبان آنرا خارج کردند و حلقه آهنین به آن زدند ، بینی او را سوراخ نموده واز آن ریسمان گذراندند و در شهر می تاباندند و مردم به آن سنگ می زدند و آب دهان می انداختنداین کار ادامه داشت تا جائی که بیهوش شد.در این حالت حاکم دستور قتل او را دادعده ای از بزرگان گفتند نیازی به این کار نیست او از این همه جراحات سخت، جان سالم به در نمی برد و بهتر است او را به حال خود رها کنیم تا با زجر و درد بمیرد ابو راجح را به منزلش انتقال دادند و منتظر مرگ او شدندصبح که شد شیعیان به منزل او آمدند تا از او عیادت کننداما با صحنه عجیبی روبرو شدند. دیدند ابو راجح مشغول خواندن نماز است در حالی که اثری از جراحات و شکستگی دندان در او دیده نمیشودبا تعجب از او سؤال کردند که جریان از چه قرار است تو دیروز با آن همه جراحات و امروز در سلامتی کامل به سر می بری گفت در آن حالت درد و رنج نمی توانستم با زبان سخن بگویم لذا با قلبم متوسل به امام زمانم صلوات الله علیه شدم شب که شد دیدم خانه ام نورانی شد و آقا و مولایم امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وارد شدند. بر سر بالینم آمدند و دستی به صورتم کشیدند و فرمودند بلند شو ابو راجح و به فکر رزق عیالت باش.آن جا بود که دیگر احساس درد نکردم و زخمهایم التیام بخشیدشیخ شمس الدین محمد بن قارون می گوید به خدا قسم ابوراجح شخص ضعیفی بودشخصی لاغر اندام ، زرد گونه، با محاسن به هم ریخته. اما بعد از عنایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دیدم بدنی قوی وقامتی بلند و محاسنی بلند وزیبا و چهره ای سرخ گون همچون جوان بیست ساله پیدا کرده است وهمین گونه ماند تا دار فانی را وداع گفت بعد از شفا یافتن ابوراجح، خبر به حاکم رسید. او هم ابوراجح را احضار کرد و وقتی وضعیتش را نسبت به قبل مشاهده کرد، رعب و وحشتی به او دست داد . از طرفی قبل از این جریان، حاکم همیشه وقتی که در مجلس خود می نشست، پشت خود را به طرف قبله و مقام حضرت مهدی علیه السلام که در حله است می کرد؛ ولی بعد از این قضیه، روی خود را به سمت آن مقام نمود و با اهل حله، نیکی و مدارا می نمود و بعد از چند وقتی به درک واصل شد، در حالی که چنین معجزه روشنی در آن خبیث تأثیری نداشت. منابع السّلطان المفرّج عن أهل الإیمان السّیّد بهاءالدّین النّجفيّ صفحه۳۷ بحارالانوارجلد۵۲صفحه۷۰ ✨انتشار بازمزمه لعن بردشمنان اهل بیت علیهم السلام بلامانع است