eitaa logo
حوزه علمیه امام جعفر صادق( علیه السلام)
311 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
7.8هزار ویدیو
70 فایل
حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام مفتخراست تا کانال ارتباطی خودرا به علاقمندان به دین مبین اسلام معرفی نماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 خدمت به مادر شیخ اعظم شیخ مرتضی انصاری(ره) ، فقیه بزرگ، مادرش را تا نزدیك حمّام به دوش مى گرفت و او را به زن حمامى می سپرد و مى ایستاد، تا بعد از پایان كار او را به خانه برگرداند. هر شب به دست بوسى مادر مى آمد، و صبح با اجازه او از خانه بیرون مى رفت. پس از مرگ مادر به شدت مى گریست فرمود گریه ام براى این است كه از نعمت بسیار مهمى چون خدمت به مادر محروم شدم، شیخ پس از مرگ مادر با كثرت كار و تدریس و مراجعات فراوان ، تمام نمازهاى واجب عمر مادرش را خواند، با آنكه مادر از متدیّنه هاى روزگار بود. 📚منبع : کتاب آداب الطلاب، شاکر برخوردار فرید 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 ✨✨✨✨✨ 🤝با ما بمانید👈بورس آموز👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2162032677Cb45ad2d335
علیه سلام ازحضرت اجازه خواستندبرای _فراش ، حضرت باناراحتی  فرمودند:👇 《مگرتو نداری که به  فکر   افتادی ؟ کاری نکنید که مارا به بدی یاد کنند؟؟ 》 🔻چیه میخوای راه رسول الله روبری؟ جنابعالی تمام دستورات حضرت و اجرا کردی، حالا مونده این یک کار؟؟ اصلا رفتی  کنی ببینی فلسفه ی ازدواج های پیامبرت چی بوده؟ خبرداشتی یکی اززنان حضرت انقدر وچاق بوده که بخاطر چاقیش باحجاب هم بیرون میرفته شناخته میشده؟ میدونستی یکی دیگه اززنانشون انقدرپیربود که خودش اعتراض کرد که آقا من زنی باچند !  من جز برای شما چیزی ندارم ؟ باقی عباداتت تموم شد که رفتی سراغ صیغه یابی  ؟؟ ومشتری کانالهای پلیدی شدی که یک عکس میزارن پروفایل و بنام ، ناموس شیعه رو بباد میدن ؟ اصلا فکر کردی که شاید یکی از این که شما _فسادشون شدید ، خودشما باشند؟ ازمریخ که نیومدن ؟؟ ناموس من وشما هستند!! اصلا به این فکر کردی که یکی ازدلایل مهم که بین ، جاافتاده ودائما درحال پیشرفت هست ، خیانتکار بودن ِهمسرانشونه؟؟؟؟؟ اصلا فکرکردی درخانواده هایی که درپی و درپی 🔻 ازاین هوسرانی به میره، چه ای درانتظار ؟؟ میتونی برای ساعتی پاسخگوی این همه تباهی باشی ؟؟ اصلا فکر کردی که  بخاطرآمار بالای هرروز هراس بیشتری از  دردلها قرارمیگیره و نسل و داره روبه نابودی میره وشمادر تمام این ظلم ها سهیم هستی ؟ آیا قادرهستی دردادگاه الهی پاسخ بدی؟. ♦️وشما ای که سر ، گرمی محافل شدی !  میدونی اگر در اشاعه ی ، نقش داشته باشی بویژه درجایگاه یا ،خودت هم بکُشی ، حضرت زهرا حتی یک هم به تو نخواهند کرد؟؟نه دردنیا نه درآخرت ؟؟؟؟؟؟ هیچ به این فکرکردی که آتش فتنه ای که دریک خانواده کردی بزودی خودت روخواهد گرفت ؟؟ آهای خانم یا آقایی که ترک نمیشه و قدرت ِ حل بین دوجوان و داشتی و درمقابل ِ _سکوت کردی  و اجازه دادی زندگی ای تباه بشه و جامعه به این وضع آشفته برسه !! هیچ شنیدی خدا و دربنی اسراییل، ازخودش بدلیل اینکه وقتی  به نماز ایستاده بود و بچه ها پرهای و زنده زنده  کندند ، او سکوت کردو به اش ادامه داد!! میتونی جواب روبدی که سبب ادامه ی ظلم ونابودی ِ یک زندگی که  نه! بلکه نابودی صدها زندگی شده ؟؟ حواسمون هست  که رسول اکرم همه ی مارو دونستند؟ اصلا دقت کردیم  که بالای هشتاد درصد از  ، داره برسر رشید و رعنا میاد؟؟؟؟؟؟ آیا این عذاب نیست ؟؟آیا نشنیدیم  که حضرت رسول صلوات اله علیه " ۱۴ قرن پیش فرمودند: ♦️یکی از بلاهای آخرزمان  بخاطر زیادی گناه  جوانانشونه ؟؟ آیا طاقت این بلاهاروداریم  که انقدر بیرحمانه ظلم میکنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا مشکل ما فقط مسئولین بی عرضه وبیشرافت و طماعه  یانه !  هریک ازما بگونه ای در نابسامان کردن اوضاع ، نقش داریم ؟؟ 🔰 لطفا نشربدید شاید چشمی ازاین خواب گران بیدارشد.. [1/19, 7:29 AM] Mohsen: 🚩بسم رب الشهدا و الصدیقین *خیلی جالب و قشنگ است بخوانید* من قاسم هستم، قاسم سلیمانی( ادا کردن قرض پدر) پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود. تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم. با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم. درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم:« کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند. به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:« قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.» حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 نور لبخند مادر 🔸️ وقتی بهشتیان با لبخند حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) از هوش می‌روند... 🔺️بیانات علامه مصباح یزدی در مقام و منزلت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، ۱۳۹۰/۰۸/۲۱ 📱 @mesbahyazdi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مدح حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در محضر رهبر انقلاب 🎙 با صدای صابر خراسانی 🇮🇷کانال بسيج اساتيد و نخبگان جامعه الزهراء(سلام الله علیها) https://eitaa.com/joinchat/300875895Cca33e6af03