تیشرت های آبی نفتی را از کشو بیرون می آورم و تن بچه ها می کنم.
دستی روی عکس روی تیشرت می کشم و همان دست را میکشم روی سرشان، که مثلا دعایی باشد که «دستتان روی سر بچه هایم»
حاضرشان میکنم و از خانه میرویم بیرون،
وقتـی مـنتظر تاکـسی هستم،
وقتی سوار مترو می شوم و وقتی ایستگاه به ایستگاه مسافرانی سوار می شوند، وقتی پله برقی های مترو را بالا می آیم.
نـگاه ره گذران لـحظه ای می ایـستد روی عکس روی لباسشان.
مـن مـادرم آرزویـم را روی لـباس کودکانم مرور می کنم.
آرزویم گره خوردن حیات و ممات مان بـا حی و مـمـات حــقیقی است، زنده بـودن شـهدا، و زنـده نــگــه داشـتـــــن یادشان تمرینی است برای تحقق این آرزو...
🖊آسیه نیک صفات
#برای_زینب
#رفیق_شهیدم
#شهید_آرمان
#اللهم_اجعل_محیای_محیا_محمد_و_آل_محمد_و_مماتی_ممات_محمد_و_آل_محمد_مثل_شهدا
#مدیریت_حوزه_علمیه_خواهران_استان_تهران
@howzehkhaharantehran