هدایت شده از پاورقی
📝محمد صدرا مازنی
💠عاشقانه یک طلبه
🔹️۱. همهی ما نامهی سرشار از عشق و احساس امام خمینی(ره) را به همسرش خواندهایم. به عاشقانهترین نامه یک عالم دینی مشهور است؛ «قربانت شوم»، «تصدقت شوم»، «صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است.» از این بهتر نمی شود. زیباترین واژه های تغزل را به همسرش تقدیم میکند.
🔹️۲. چند روز قبل با یک اتفاق غیرمنتظره مواجه شدم. رفیقی نازنین دارم. از مدرسان جوان حوزه است. از اون جنس آدمهایی که معاشرت با آنها را دوست می دارم. پیامی از ایشان در چند گروه مشترکمان در پیام رسان ایتا منتشر شد. «بسم الله الرحمن الرحیم، برای همسرم دعا بفرمایید. امروز دوبار تشنج کردند و الان بیمارستان هستیم. فعلا بیهوششون کردند و قراره برن icu.ان شاءالله با دعای خیر شما این یادگار شهید و همه مریضها زودتر شفا پیدا کنند.»
نگران شدم. با ایشان تماس گرفتم. در کلامش اضطراب دیدم.
برای عافیت و سلامتی همسرش دعا خواندم و قران تلاوت کردم.
تا اینجا چندان غیرمنتظره نبود. همسرش بیمار بود و از دوستان طلب دعا برای شفا کرده بود. پس اینکه کسی برای عزیزش طلب دعا کند، معمول است. سیل دعا و صلوات از نفسهای پاک معجزه میکند. به یاد مومنی افتادم؛ به دلیل شرایط کاری بسیاری از مردم از والدین و اقوام دورند. کیلومترها با زادگاهشان فاصله دارند. ما نیز. گاهی بچه ها بیمار می شدند، از والدین و اقوام نزدیک پنهان میکردیم. می گفتیم نگران نشوند. آن مومن اما این رویه را توصیه نمیکرد. می گفت بگذار نگران بشوند. قلبشان متوجه فرزند بیمار شما بشود، شاید در پیشگاه الهی مقربتر باشند و به برکت دعایشان خدا فرزندتان را شفا دهد. نگاهش جور دیگر بود!
🔹️۳. برای همسرش همه دست به دعا شدیم. یکی از اعضای گروه نوشته بود: اللهم صل علی محمد و آل محمد ، یا من اسمه دواء و ذکره شفا اشف کل مریض بحق محمد و آله الطاهرین، رب صل علی محمد و آل محمد.
و آن دیگری: اللَّهُمَّ اشْفِها بِشِفَائِکَ وَ دَاوِها بِدَوَائِکَ وَ عَافِها مِنْ بَلَائِکَ وَ تَسْأَلُها بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ.
و فاضلی دیگر نوشت: در روایات فرموده اند که اگر قرار بر تاثیر باشد، پنج چیز بسیار موثر است: صلوات کثیر، صلاة جعفر، قربانی و اطعام، تلاوت قرآن، دعای چهل مومن»
و بعد نوشت: «بنده صلاة جعفر را میخوانم و دعا و تلاوت قران را به نیت شفای ایشان انجام میدهم.»
و من با خواندن این عبارات اشک میریختم.
🔹️۴. روز دیگر با او تماس گرفتم. در صدایش عشق و امید دیدم. آن را به صفحه گروه نیز منعکس کرده بود: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله حال همسرم بهتر است. از دیروز تا امروز تشنج نداشتند. امشب بعداز نماز به هوش آوردنشون و الآن حالشون بهتره... انشاءالله تا فردا اگر مشکلی نباشه کاملا به هوش میارنشون. دکترشون فرمودند مرحله خطرناک عبور کرده...
🔹️۵. روزی دیگر اتفاقی دیگر افتاد. عجیب بود! عجیب در دنیای خشک و بی روح و بی عاطفهای که من نمیشناسمش؛ اما از تلقی برخی از عوام از دین برداشت میشود. او گروهی در فضای مجازی راهاندازی کرده بود. لینکش را هم در اختیار گذاشته بود. نام گروه این بود: «یادگار شهید قربانی نژاد.» همه کسانی که به این عزیز علاقهمند بودند، را میشد دید.
شما را نمیدانم؛ اما این کار برای من تازه و غیر منتظره بود و البته زیبا!
🔹️۶. اینک چند روز از آن اتفاق گذشته است. لحظههای رفع بیماری را در اخبارش میبینم و ریتم خوش آهنگ شکفتن لبخند در سیمای نورانی دوست خوبم. آخرین نوشته اش تا الان این است: بسم الله الرحمن الرحیم
یا شافی،...عوارض بیهوشی عمیق چند روزه وجود دارد. ان شاء الله اگر تا فردا تشنج نداشته باشند فردا برای نوار مغز و MRI و ... اعزام میشوند برای تشخیص قطعی و نهایی. همچنان دعای خیر بزرگواران بزرگترین کمک به ایشان است.
و امروز:
الحمدلله حالشون رو به بهبودی است. شاید چندروز آینده هم به بخش منتقل شوند. MRI و MRV هم ظاهراً مشکلی را نشان نمی داده.....
به امید سلامتی و عافیت کامل.
#مسائل_پژوهشی
@masaelepazuheshi