✍نوجوانی پرسید چرا شیعیان اینقدر دشمن دارند؟
این مجسمه در اسپانیا از سه نفر مسلمان، مسیحی و یهودی ساخته شد.
از مجسمه ساز پرسیدن، هدفت چی بوده ؟؟
گفت: ﻳﻬﻮﺩیا ﺧﻮﺩشونو ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ مسیحیا ﻭ ﻣﺴﻠﻤونا ﻣﻴدونن ﻭ ﻣﺴﻴﺤﻴﺎ هم خودشونو ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻣﺴﻠﻤونا ﻣﻴدونن. منم ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺭو ﺳﺎﺧﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﮕم اونها سخت در اشتباه هستن!
گفتن:این ﻣﺠﺴﻤﻪکه ﮔﻔﺘﻪﻫﺎی اونها رو تایید میکنه!
ﮔﻔﺖ:
اشتباه نکنید!ﻛﺎفیست آن ﻣﺴﻠﻤاﻥ ﺍﺯ ﺳﺠﺪﻩ برخیزد!
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻣﺘﻮﺟﻪ خواهید شد ﻛﻪ ﭼﻪ ﺑﻼﻳﻲ ﺳﺮ آن دونفر خواهد آمد.
🔹 اسلام عبادی و اسلام سیاسی!
این فردی که در سجده هست، نماد انسان صالح و اسلام عبادیه!
آزارش به کسی نمیرسه خیری هم برای کسی نداره!
بنابراین مخالف و دشمن هم نداره، چون ظلم پذیره!
اونایی هم که رفتن روش ایستادن چون جاشون خوبه،کاری باهاش ندارن!
حالا تصور کنید این انسان صالح قصد بلند شدن داشته باشه و به اون دوتا به خاطر ظلمشون اعتراض کنه! چی میشه؟!
قطعا جای اون دوتا متزلزل خواهد شد و حتما باهاش مخالفت میکنن و حتی ممکنه باهاش بجنگن و به قتل برسونن!
حالا دیگه دشمن هم داره!
اون فرد دیگه صرفا انسان صالح نیست! چون اون الان دیگه به یک انسان مصلح تبدیل شده و میخواد به بُعد سیاسی اسلام هم عمل کنه .
مصلح یعنی عدالت خواه و همه مصلحین برخلاف صالحین دشمنان زیادی دارن! مثل امام عصر(عج) که مصلح آخرالزمان هستن و دشمن هم زیاد دارن
تشیع به ما یاد داد مصلح باشیم و در کنار اسلام عبادی اسلام سیاسی رو هم در نظر بگیریم.
تشیع مصلح پَرورِه برای همین هم دشمن زیاد داره...
🎋🎋🦋🎋🦋
@hussainiyah135
🌸 همه خوابن تویی و خلوت شب تو و خدای خودت و یه #سجاده که رنگ و بوی #بهشت داره...
وقتى كه نمازشب مى خوانيد فرشتگان در ٩ صف به نماز مى ايستند، شرقاً و غرباً و فرد مى شود امام جماعت آنان!
🎋🎋🦋🎋🦋
@hussainiyah135
1_53955784.mp3
1.9M
#سحر
🌸صوت به جا مانده از عارف بالله آیت الله حق شناس رضوان الله علیه
🔹همه چشم ها در روز قیامت گریان هستند، مگر سه چشم...
پ ن: آیت الله حق شناس ره از بندگان خاص و ویژه زمانه بودند. در این صوت به جا مانده از ایشان، با وجود سن زیادی که دارند، ولی مثل کودک سه ساله اشک می ریزند. این سوز درون، خبر از عشق سرشار او به حضرت باری تعالی می دهد.
🎋🎋🦋🎋🦋
@hussainiyah135
4_5801117253311136033.mp3
4.4M
#نمازشب
🎙سخنان عالم ربانی
آیت الله ناصری ره
🔸️همه شما شفاعت خواهید شد، اما...
🎋🎋🦋🎋🦋
@hussainiyah135
🍀 امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام :
🌼مردم! شما چونان مسافران در راهید، که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید. که دنیا خانه اصلی شما نیست و به جمع آوری زاد و توشه فرمان داده شدید.
🌸آگاه باشید این پوست نازک تن،طاقت آتش دوزخ را ندارد، پس به خود رحم کنید. شما مصیبت های دنیا را آزموده اید آیا ناراحتی یکی از افراد خود را بر اثر خاری که در بدنش فرو رفته یا در زمین خوردن، پایش مجروح شده، یا ریگ های داغ بیابان اورا رنج داده دیده اید که تحمل آن مشکل است؟
پس چگونه می شود تحمل کرد که در میان دو طبقه آتش 🔥 در کنار سنگ های گداخته همنشین شیطان باشید.
📚 نهج البلاغه خطبه ۱۸۳
🎋🎋🦋🎋🦋
@hussainiyah135
⭕️ تا اخر بخون
✅داستانی واقعی و عبرت انگیز از یک قاضی مصری
یک قاضی با ایمان مصری به نام محمد عریف در کتابی که خودش نوشته بود یک رویداد واقعی از خودش را تعریف میکند:
15 سال پیش وقتی وکیل دادگستری بودم یک روز صبح میرفتم سر کار و تا شب به خانه برنمی گشتم. جلو درب محل کارم یادم افتاد که چند برگه مهم را خانه جا گذاشتم و فورا سوار ماشینم شدم و به خانه برگشتم تا برگه ها را بردارم.
وقتی وارد خانه شدم دیدم یک مرد غریبه با زنم .......
و نمیدانستم چکار کنم. خودم وکیل بودم و قوانین را خوب میدانستم و اگر آن مرد را میکشتم هیچ شاهدی نداشتم.
تصمیم گرفتم با مرد هیچ کاری نکنم و به او گفتم: از خانه من برو بیرون و من این کار را به خدا می سپارم.
آن مرد هم رفت بیرون و کمی به من خندید. یعنی به عقل من میخندید که باهاش هیچ کاری نکردم.
او رفت و به زنم گفتم: وسایلت را جمع کن تا تو را به خانه ی پدرت ببرم و از هم جدا می شویم. سوار ماشین شدیم و به راه افتادیم.
خانه پدر زنم تو یک شهر دیگر بود و تو راه فقط به آن موضوع فکر می کردم و بغض گلویم را گرفته بود تا به آنجا رسیدیم.
من کار خودم را به خدا سپرده بودم و نخواستم آبروی زنم را ببرم و به خانواده ی زنم گفتم: ما دیگر به درد هم نمیخوریم و میخواهیم از هم جدا شویم.
خانواده ی زنم میگفتن: شما تا حالا با هم مشکل نداشتید و از این حرفها. و من هم تاکید میکردم که به درد هم نمیخوریم و باید از هم جدا بشویم.
وقتی از خانه می آمدم بیرون زنم به من گفت: واقعا درود بر شرفت تو خیلی بزرگی که آبرویم را نبردی. من هم بهش گفتم: برو و توبه کن از کاری که کردی.
خلاصه از هم جدا شدیم و مدتها فکرم درگیر آن قضیه بود و همیشه وقتی توی تلویزیون یا خیابان یا محل کارم کسی را می دیدم که میخندید یاد آن مرد می افتادم که موقع رفتن به من میخندید.
بعد از مدتی دوباره ازدواج کردم و یک زن با تقوا، با ایمان نصیبم شد. سالها گذشت و بعد از 15 سال من قاضی دادگستری شدم.
یک روز یک پرونده ی قتل آمد جلو دستم و مرد قاتل را داخل آوردند.
به نظرم میرسید که آن مرد را جایی دیده ام و بعد از کلی فکر کردن یادم افتاد که همان مرد است که با زن قبلیم...
ولی او مرا نشناخت.
بهش گفتم: ماجرا را برایم تعریف کن که چرا مرتکب قتل شدی.
گفت: جناب قاضی رفتم خانه دیدم یک مرد غریبه با همسرم...
و نتوانستم جلو خودم را بگیرم و با چاقو کشتمش.
گفتم: شاهد داری؟
گفت: نه
گفتم: اگر راست میگویی پس چرا زنت را هم نکشتی؟
گفت: زنم زود از خانه فرار کرد.
گفتم: نباید می کشتیش چون قانون میگوید که باید 3 شاهد ماجرا را می دیدند.
گفت: جناب قاضی اگر این اتفاق برای شما می افتاد آن مرد را نمی کشتی؟
گفتم: نه، در زمان خودش قاضی هم بوده که این اتفاق برایش افتاده و با مرد هیچ کاری نداشته.
آن موقع بود که یادش افتاد من آن وکیل ۱۵ سال پیش هستم که با زنم...
و باهاش کاری نکردم.
گفتم: من آن روز کار خودم را به خدا سپردم و من الان با نوک خودکارم حکم اعدامت را صادر میکنم.
و طبق قانون باید آن مرد اعدام میشد و من حکم اعدامش را صادر کردم.
✅"به در هر خانه ای بزنی فردا در خانه ات را میزنند"
🎋🎋🦋🎋🦋
@hussainiyah135
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سربازی که درحادثه اتوبوس اندیمشک به رحمت خدا رفت💔
روحش شاد🦋
👌تربیت اسلامی به معنای واقعی
کلمه
درکجای دنیا چنین جوانانی را سراغ دارید؟
🎋🎋🦋🎋🦋
@hussainiyah135
Copy of رجبِ فوقالعاده.m4a
2.89M
رجب فوق العاده
√ نکات مهم در استفادهی حداکثری از ظرفیت ماه رجب !
پادکست روز
استاد شجاعی | استاد میرباقری
منبع: جلسه اول از مبحث پرواز در آسمان رجب
حجم تقریباً ۲ مگابایت
#استاد_شجاعی
🎋🎋🦋🎋🦋
@hussainiyah135