🔴در باتلاق جفنگیسم
✍مصطفی جلالیفخر
🔻اوضاع سینمای ایران به بدترین شکل خود در چهار دههی گذشته رسیده است. باورکردنی نیست که سینمای ما قابلیت سقوطی در این حد داشته باشد. #جفنگیسم به #اپیدمی تبدیل شده است و همه بیخیالِ سینما به مثابه هنر و حتی به عنوان یک سرگرمی شدهاند و کاز از بساز-بفروشی هم گذشته و به شرمآوریِ بساز-بندازی رسیده است.
🔻بر اساس سابقهی ساخت «کوچهی بینام» توسط هاتف علیمردانی که فیلم آبرومند و قابل تحسینی بود، آخرین ساختهاش #کلمبوس را هم دیدم. بیشتر بابت کمک به دوستان مجازیام، این هشدار را مینویسم که با هر میزان کمانتظاری از فیلم و سینما، وقت و پول خود را هدر ندهید. سرهم بندیِ داستانی که نیست و موقعیتهای آشفته و بیربط و بازیهای ملالآور و بدتر از ضعیفترین کارهای تلویزیونی. کار در حدی سخیف است که کارگردان فکر میکند با تکرار جمله «داستان می شه!» و ربط بوس و کلمبوس، خیلی بامزه خواهد شد. ظاهرا به فیلمهای ضد مهاجرت، پول مفت میدهند که ایدهی دم دستی این سالها شده است.
🔻اوضاع وخیمی شده است و دیگر هیچ کس به فکر آبروی خودش نیست و همه فقط میخواهند در این ناامنی اقتصادی و شرایط خودزنی اجتماعی، پولی به جیب بزند. و این گونه می شود که کارگردان«کوچهی بینام» به چنین حضیضی میافتد و بازیگران محترمی که کلی بازی ستودنی در کارنامه دارند، و فیلمبردار بزرگنامی در حد محمود کلاری، به چنین فیلمی تن میدهند. بیش از آن که باید برای عوامل «کلمبوس» متاسف بود، باید به حال سینمای ایران گریست که به چنین حال و روزی افتاده است.
🆔 @hvasl_ir