نیاز به یه دوس دختر فاخر و کتابخون دارم که بشینه کتابای زیبا بخونه و بیاد پیشم من سرمو بذارم رو پاش خلاصشونو برام تعریف کنه حین نوازش کردن سرم که هم لذت ببرم هم فرهیخته شم.
راستی خوشگل هم باشه.
واقعا یکی از باگ های اخلاقیم اینه که با اونی که ازش بدم میاد اونقد سرد رفتار میکنم که ازم خوشش میاد. ولی با اونی که ازش خوشم میاد اونقد مهربونم که دلشو میزنم.
بعدا که بزرگ شدم و خودمم یاد گرفتم، یه کتاب مینویسم با عنوان: «هنر [به موقع] رها کردن».