واقعا یکی از باگ های اخلاقیم اینه که با اونی که ازش بدم میاد اونقد سرد رفتار میکنم که ازم خوشش میاد. ولی با اونی که ازش خوشم میاد اونقد مهربونم که دلشو میزنم.
بعدا که بزرگ شدم و خودمم یاد گرفتم، یه کتاب مینویسم با عنوان: «هنر [به موقع] رها کردن».
نسبت به همه دخترای خونواده،دخترخاله دخترعمه دخترعمو دختردایی، احساس برادرانه دارم؛ درک نمیکنم چجوری بعضیا میرن با اینکارهی خودشون ازدواج میکنن!
از بچگی با طرف بزرگ شدی، اصن چجوری میتونی؟