دوستم غروب با یکی رفت دیت طرف براش یه دسته گل خریده بود، همون رو شب برد داد به دوست پسرش. ‏نمیدونم اینکه ۷۰۰ تومن گل بخری و طرف ببره بده دوست پسرش ناراحت کننده‌تره، یا اینکه از پارتنرت گل بگیری و یه پسر دیگه بهش داده باشه.

تنها چیزی که عمیقا بهش اعتقاد دارم اینه که هیچ‌‌وقت هیچ‌کس رو نمیشه واقعا شناخت، ما فقط اون قسمتی از یک شخص رو می‌شناسیم که خودش اجازه به شناختن داده.

از لحاظ روحی واقعا نیازمند اینم که کل لباس های سیو اینستامو داشته باشم.

فاصله خیلی دردناک و ترسناکه،نمیدونی اونم دلش برای تو تنگ میشه یا میخواد فراموشت کنه.

اومدم خونه‌ی شاگردم خصوصی بهش فلسفه درس بدم، دیدم پلی‌استیشن داره، بیخیال شدیم نشستیم فیفا زدیم.

صبح همگی بخیر حتی اونایی که تو بچگی میگفتن می‌خوایم خلبان شیم ،چون ما با کسی دعوا نداریم.

قبلا پول نداشتم مهاجرت کنم،الان پول ندارم همینجا زندگی کنم.

باشه دیگه سال تحصیلی و امتحانا بسه ، توروخدا تابستون بیاد.

ببخشید. ‹ @ifentanyl ›

ایده دیت؟ دیگه کافه گردی کنسله از خونه کیک شکلاتی درست میکنم با فلاسک چای، بریم پارک رو چمنا.

‌بوی نفت نمیذاره کشورهای دیگه بوی خون رو از مملکت ما حس کنند.

حتی فکرشم آزار دهنده‌ست النصر با نساجی همگروه شه رونالدو پاشه بیاد قائمشهر ورزشگاه وطنی بازی کنه.