✳️ تفرشی: نگاه افسانهای به رضاشاه خطرناک است/ قدیسسازی از او بیفایده است
دکتر #مجید_تفرشی ، پژوهشگر تاریخ در لندن، طی سخنانی عنوان کرد: در سالهای اخیر بهویژه دو دهه اخیر که رسانههای دیداری و شنیداری فارسیزبان خارج از کشور گسترش پیدا کردهاند، یک تصویر و تصوری از طریق تبلیغات پژوهشی رضاشاه رشد پیدا کرده که یک نگاه نوستالژیک افسانهای درباره رضاشاه است که به مردم عادی هم منتقل میشود و آن این است که اگر رضاشاه بر حکومت میماند، مشکلات حل میشد. این نگاه عوامانه و کوچهبازاری تا حد زیادی بوده، اما از آنجایی خطرناک میشود که در میان نخبگان و دانشگاهیان نیز به صورت ابزاری رخنه میکند.
وی در ادامه افزود: من البته از جمله افرادی نیستم که صفر تا صد دوره قبل را بد ببینم، اما این جوی که در سالهای اخیر در خارج از کشور و در داخل کشور به قدیسسازی از رضاشاه پرداخته خطرناک است. ضمن اینکه انگیزه سیاسی و تبلیغاتی ضد ایرانی دارد، برای آموزهها و رویههای علمی دانشگاهی خطر دارد و این مسئله باعث میشود که بحث و بررسی مسائل ایران در دوران #رضاشاه دشوار شود.
تفرشی همچنین توضیح داد: در صحبتهای دوستانم این را شنیدم و قبلا هم در مسائل مختلف تاریخ معاصر بهویژه دوره رضاشاه بود که برخی به منابع داخلی دسترسی ندارند و برخی هم به منابع خارجی. همین عدم دسترسی باعث میشود که محققان برجستهای که راجع به یک دوره صحبت میکنند و حتی نامدار هم هستند بهصراحت چیزهایی میگویند که شاید کامل نباشد. مهمترین دلیل بیاعتنایی به مسائل داخلی عدم دسترسی به منابع و دانش نسبت به آنهاست. برخی هم مسائل داخلی را کمارزش میدانند و بهنوعی نسبت به منابع داخلی بیاعتنایی میکنند.
وی بیان کرد: همه مسائل امروز را میتوان در سه بعد بررسی کرد: مسائل داخلی، منطقهای و بینالمللی که بدون توجه به هر سه اینها نمیتوان تصویر درست به مسائل داشت. صرف نظر از این مسائل مربوط به دوره رضاشاه به لحاظ موضوعی و زمانی هم مدنظر است.
تفرشی اظهار کرد: تقسیمبندی من از دوره رضاشاه سه وجه دارد: دوره اول که به نوعی نیازهای اجتماعی داخل ایران مردم را مجاب کرد که نسبت به ریشههای خارجی کودتا حساسیتشان کمتر شود و یک تعاملی با حکومت پیدا کنند، ولی دوره دوم دوره تضارب و تقابل و رویارویی جامعه سنتی و حکومت رضاشاه بهویژه براساس سه رکن احزاب، روزنامهها و مجلس است که هر سه اینها بعد یک دوره عملا به تصرف رضاشاه و حکومتش درمیآید و دوره سوم هم سرکوبی کامل توسط رضاشاه و تکصدایی محض است.
این پژوهشگر تاریخ اظهار کرد: برخی در دوره اول تصور میکردند که یک دیکتاتور مصلح و پاکدست میتواند مملکت را نجات دهد؛ درحالیکه این تفکر اشتباه بود؛ چرا که یک دیکتاتور عملا کشور را نابود میکند. برخی هم تصورشان این بود که اگر در خدمت خودکامگان دربیایند میتوان مملکت را نجات داد و به فضای باز سیاسی رسید.
وی با بیان اینکه از انقلاب #مشروطه به بعد حضور بریتانیا در ایران تقویت شد، افزود: نمیخواهم وارد این بحث بشوم، اما خلاصه در قرن بیستم چند حادثه باعث جدیتر شدن روابط ایران و بریتانیا شد: اولین مسئله امضای قرارداد دارسی است. مسئله دوم حضور تمامعیار خارجیها در خلیج فارس است که به اشغال جزایر جنوب ایران کشید و سوم مسئله هند و استعمارش است که این موارد حضور بریتانیا را در ایران تثبیت میکند.
#تفرشی با بیان اینکه تصویر اشغال ایران در دوره رضاشاه نشانه خودکامگی کامل او در دوران حکومتش است، گفت: او عملا راه را برای اشغال ایران در شهریور 1320 فراهم کرد. درظاهر این تصمیم قوای خارجی بود، اما در عمل مقدماتش از سالها قبل توسط خود حکومت ایران فراهم شد.
ارتباط ایران و #بریتانیا از 1933 به یک روند کاملا غریبانه کشید که اوج آن در شهریور 1320 نمود و ادامه پیدا کرد که هیچ وقت هم به حالت عادی بازنگشت. پس از آن این روند با جایگزینی آمریکا ادامه پیدا کرد که مناسبات اقتصادی آن تا دهه 1350 ادامه یافت.
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir