#درس_خارج
#علوم_تربیتی
📚 قاعده احسان به دیگران۵/ بررسی قصد ایصال نفع در صدق احسان
📌 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت»، تصریح کرد؛
📝 یک نکته در مفهوم احسان این است که آیا در صدق احسان قصد احسان به دیگری لازم است یا خیر؟
📝 به عنوان مثال اگر صرف وجود شخص و یا انجام فعلی بدون التفات و قصد فرد، سبب شود که خیری و نفعی به دیگری برسد آیا به او محسن صدق میکند؟ به نظر میرسد که احسان فعلی است که انسان برای رساندن نفع و سود به دیگران انجام میدهد و لذا در این موارد احسان صادق نیست.
📝 بله اگر کسی قصد ایصال نفع به دیگران را داشته باشد و لکن داعی او برای رساندن نفع این است که آرامش و لذت باطنی پیدا کند، احسان صادق خواهد بود.
📝 طبق این معنا از احسان در برنامههای تربیتی که مربی نفعی به متربی میرساند با دواعی مختلف، از مصادیق احسان خواهد بود.
📝 بنابراین همانطور که مرحوم سید مرتضی فرمودهاند در صدق احسان قصد رساندن نفع به دیگران شرط است و لکن لازم نیست که حتما داعی او بر رساندن خیر هم، خصوص ایصال نفع برای رضای خدا باشد بلکه ممکن است برای تشفی خاطر خودش باشد.
🆔 @iictchannel
#درس_خارج
#علوم_تربیتی
📚 قاعده احسان به دیگران۶/ مدرک قاعده احسان(قرآن)
📌 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت»، تصریح کرد؛
🔰 درآیات قرآن در رابطه با احسان و نیکی کردن به دیگری چهار دسته آیات وجود دارد:
1️⃣ دسته اول: آیاتی که در آنها امر به احسان شده است، مانند قوله تعالى «إِنَّ اللّٰهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسٰانِ»(نحل، آیه 90) و «وَ أَحْسِنْ كَمٰا أَحْسَنَ اللّٰهُ إِلَيْكَ»(قصص، آیه 27) و «أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»(بقره ، 195).
✅ آیه اول امر به احسان با ماده امر و در آیات دیگری امر با هیئت میباشد و ظاهر امر دال بر وجوب و الزام است.
2️⃣ دسته دوم: آیاتی که محبوبیت احسان فهمیده میشود: «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»(آل عمران، 134).
3️⃣ دسته سوم: آیاتی که از باب جزا دادن دلالت بر مطلوبیت احسان میکند: «وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»(هود،115) و «وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى»(نجم، 31).
4️⃣ دسته چهارم: آیات امر به احسان خاص است که تنها در مورد خودش(احسان به والدین) مفید است: «وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً»(الاسراء،23).
✅ از مجموع آیات حداقل مشروعیت و مطلوبیت احسان بدست میآید و در واقع آیات بیانگر مطلوبیت مؤکد آن است.
🆔 @iictchannel
#درس_خارج
#علوم_تربیتی
📚 قاعده احسان به دیگران۷/ مدرک قاعده احسان(آیات آمره)
📌 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت»، تصریح کرد؛
🔹 در رابطه با احسان، از آیات مطلوبیت و استحباب فهمیده میشود و در این مقدار اختلاف و اشکالی وجود ندارد. پس رفتارهای متعدد میتواند تحت قلمرو احسان بوده و حکم افعال متعدد تربیتی و شیوهها و روش آن را تبیین میکند.
🔰 اما سه آیه امر کننده به احسان وجود دارد که دلالت آنها باید بررسی شود.
📝 «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» امر ظهور در وجوب دارد. در کنار امر به عدل، امر به احسان هم شده است و باید سؤال کنیم چرا با توجه به اینکه امر به احسان در سیاق امر به عدل آمده و امر هم یک ماده است، امر به عدل حمل بر وجوب و امر به احسان حمل بر استحباب شده است؟
📝 اگر در معنای احسان همانطور که برخی از فقها و مفسرین گفتهاند احسان را «لاعلی وجه الاستحقاق» و نیکی کردن غیر الزامی دانستیم، روشن است که امر به چیزی که در ذات معنای خودش غیر الزامی است، حمل بر وجوب نشده و همین امر قرینه بر حمل آن بر استحباب میشود.
📝 اما اگر احسان مطلق نیکی کردن به دیگران باشد، باید برای حمل بر استحباب قرائن دیگری وجود داشته باشد.
🆔 @iictchannel
#درس_خارج
#علوم_تربیتی
📚 قاعده احسان به دیگران(۸)/ مدرک قاعده احسان(آیات آمره)
📌 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت»، تصریح کرد؛
🔹 در اثبات قاعده احسان به دیگری که میتواند به عنوان دلیل عام در موارد فقه تربیت مورد استناد قرار گیرد، در آیه «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» فقها ظهور امر به عدل را پذیرفتند اما نسبت به احسان خیر!
🔹 حال اگر فعلی به دو شیء تعلق گرفت یکی لزومی و دیگری استحبابی، آیا در اینصورت دلالت امر بر وجوب باقی میماند؟ با توجه به مبانی مختلف در باب امر، نتایج نیز متفاوت میباشد؛
🔹 بنابر قول به ظهور وضعی(امر) در وجوب: اگر در احسان حمل بر وجوب را نپذیرفتیم، ظهور امری که به عدل هم خورده، دچار اجمال میشود، زیرا امر واحدی که به دو چیز تعلق گرفته و در یکی قائل به مجازیت شدیم، بنابر عدم امکان استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد، اینجا مجمل میشود، ولی بنابر امکان آن، ظهور امر در وجوب برای(عدل) باقی میماند.
🔹 اما گر دلالت امر بر وجوب عقلی باشد، در مواردی که قرینه بر ترخیص بیاید مثل احسان، امر حمل بر استحباب میشود و در آیه نسبت به عدل قرینهای بر ترخیص نیست، عقل حکم به لزوم اطاعت امر مولا میکند.
🔹 اما گر دلالت امر بر وجوب از انصراف به آن باشد، اگر موارد متعددی از دائره وجوب خارج شد مثل موارد احسان، ظهور انصرافی تمام نمیشود، اما در عدل تخصیص زیاد وجود ندارد.
🆔 @iictchannel
#درس_خارج
#علوم_تربیتی
📚 قاعده احسان به دیگران(۹)/ مدرک قاعده احسان(آیات آمره۲)
📌 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت»، تصریح کرد؛
✅ در اثبات قاعده احسان به دیگری که میتواند به عنوان دلیل عام در موارد فقه تربیت مورد استناد قرار گیرد، گفته شد در صدق احسان تفضل نیست، لكن فقها با توجه به استعمالات آن در لسان شرع، حمل بر ندب و تفضل کردهاند.
✅ اگر ما ظهور بدوی امر در وجوب را نسبت به احسان تمام بدانیم، باز استعمالات احسان در روایات و... قرینه میشود که این ظهور قابل تمسک نیست و کثرت تخصیص احسان موجب از بین رفتن ظهور آن در وجوب میشود و فقها در موارد متعددی در فقه به ظهور وجوب امر به احسان تمسک نکردهاند و مطلقا آن را واجب ندانستند.
✅ لذا در متون فقهی احسان را حمل بر تفضل و استحباب میکنند. علاوه بر اینکه روایاتی داریم که عدل را واجب و احسان را مستحب دانستند.
✅ مرحوم کاشف الغطاء و مرحوم اصفهانی قائل شدند که حکم احسان به حسب متعلقش مختلف میشود و احسان بر واجبات و مستحبات صدق میکند. همه اینها کلام ما را تأیید میکند که احسان از نظر لغوی به معنای تفضل نیست زیرا اگر به معنای تفضل بود مقسَم برای احسان واجب و مستحب قرار نمیگرفت.
✅ نتیجه شد حمل استحباب و مطلوبیت احسان الی الغیر نسبت به آیات آمره . البته احسان با انطباق عناوین دیگر میتواند واجب شود.
🆔 @iictchannel
#فقه_تربیت
#علوم_تربیتی
📚 قاعده احسان به دیگران(۱۳)/ قلمرو قاعده احسان در تربیت
📌 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت»، تصریح کرد؛
🔻 بنابر ادله مذکور دال بر مطلوبیت و استحباب احسان به غیر، قلمرو مطلوبیت احسان در سه حوزه باید تبیین شود:
🔹 مربی: این تکلیف متوجه چه کسانی است؟ از آنجاکه در ادله قاعده خصوصیتی برای مکلف به این تکلیف(احسان بهغیر) ذکر نشده بود، این تکلیف شامل همه مؤمنین میشود و همه انواع مربیان در احسانِ بهغیر تکلیف استحبابی دارند.
🔹 متربی: بنابر ادله مذکور کسی که مورد احسان قرار میگیرد، عموم مردم بوده و قیدی برای آن ذکر نشده است. البته در بعضی موارد مانند والدین یا برادران دینی توصیه به احسان، بیشتر است ولی همانگونه که گذشت؛ ادله احسان مطلقاند و شامل بالغ و غیربالغین حتی شامل کفار هم میشوند، که فقها مانند آقای حکیم به این امر تصریح دارند.
🔹 متعلق احسان: با توجه به عمومیت معنای احسان و اطلاق ادله، احسان معنای عامی داشته که شامل همه افعال خیر اعم از امور مادی و معنوی شده و همه ساحات تربیتی از قبیل؛ تربیت جسمی، اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و ... را شامل میشود.
✅ همچنین احسان به غیر، منحصر در امور ایجابی نیست، بلکه شامل امور سلبی هم میشود، مثلاً منع از محرمات الهی که در روایت مذکور اشاره شده و از بالاترین برّ و احسان شمرده شده است.
🆔 @iictchannel
#فقه_تربیت
#علوم_تربیتی
🔸 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت»، تصریح کرد؛
📚 عوامل تربیت، اشخاص یا مقولههایی هستند که در تحقق اهداف تعلیم و تربیت اگر چه با وسطه، مؤثراند. نقطه مقابل، موانع تربیتی که از تحقق اهداف تعلیم و تربیتی جلوگیری میکنند.
📚 عوامل تربیت اعم از اشخاص، محیط و فضای آموزشی و ابزارهای آموزشی دانسته شده است.
📚 در #علوم_تربیتی، عوامل اعم از انسانی و غیر انسانی؛ درونی و بیرونی؛ مادی و غیر مادی از محیط و غیر آن ... وجود دارد. بر این اساس وراثت و فطرت را از عوامل دورنی دانستهاند.
📚 برخی محققان، عوامل تربیتی را تحت عنوان جامع(محیط) قرار دادهاند. این وحدت عنوان در فقه ثمرهای ندارد، زیرا ملاک معنون کردن به عنوان در هر تکلیفی، باید بر اساس اثر واحد و حکمی باشد که بر آن عنوان مترتب میشود و با وجود موارد مختلف و آثار و حکم متفاوت آن عناوینی که تحت عنوان محیط قرار گرفتهاند، باید در بحث فقهی این موارد به صورت جداگانه بررسی شوند و احکام و وظایف مترتب بر هر یک ذکر شود.
📚 دربحث تأثیر فطرت و دیگر موارد مانند آن در ایجاد تغییر و تحول در نفس انسان، از مسائل #فقه_اخلاق است نه فقه تربیت. ولی اگر مراد ایجاد تغییر و تحول بر دیگری از طریق زنده کردن فطرت باشد میتوان آن را در فقه تربیت و روشهای آن بحث کرد.
🆔 @iictchannel
#فقه_تربیت
#علوم_تربیتی
🔸 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت»، تصریح کرد؛
🔹 نکته ضروری دیگر در آغاز مبحث عوامل تربیتی این است که آیا وظیفه تربیتی از سنخ حق است یا حکم؟ و در حکم، تکالیف تربیتی و غیر آن چیست؟ کدام یک از عوامل، از ولایت بر تربیت برخوردارند؟
🔹 در فقه تربیت، وظایف تربیتی اعم از احکام وضعی و تکلیفی است و در هر مسأله تربیتی همه احکام وضعی و تکلیفی مرتبط با آن باید بررسی گردد، به این معنا که کدام وظیفه تربیتی از باب ولایت است، کدام وظیفه تربیتی از باب حکم تکلیفی و کدام وظیفه تربیتی از باب حق است.
🔹 در نتیجه وظایف تربیتی بر اقسامی است: 1- تکلیفی؛ 2- وضعی؛ که خود بر دو قسم است: ولایت که غیر قابل اسقاط و انتقال است. و دوم حق که نوعا قابل اسقاط و انتقال است.
🔹 ثمره مهم بحث در آنجاست که اگر وظیفه تربیتی از سنخ حکم یا ولایت باشد، قابل اسقاط نیست ولی اگر از سنخ حق باشد، قابل اسقاط است.
🔹 همچنین این امر باید توجه شود که همه وظایف تربیتی از یک سنخ نیستند و همه عوامل و مربیان نیز از ولایت بر تربیت برخوردار نیستند، بلکه تنها تکلیف الزامی و یا غیر الزامی بر تربیت دارند.
🆔 @iictchannel
#فقه_تربیت
#علوم_تربیتی
💢 فقه تربیت از عوامل انسانی تأثیرگذار در تربیت سخن به میان میآورد
📝 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت» عنوان کرد؛
📚 از جمله مباحث مهم و آغازین در فقه تربیت بحث از مکلفِ به فعل تربیت و عوامل تربیت است.
📚 نکتهای که باید مورد توجه باشد این است که در فقه بحث از تکلیف و مکلَّف است و تنها آن بخش از عوامل تربیتی که قابلیت اِعمال تکلیف و پذیرش تکلیف دارند و به نوعی با فعل مکلف در ارتباط قرار می گیرند، مورد بحث قرار میگیرند.
📚 در نتیجه در عوامل تربیتی محور مباحث پیرامون انسان مکلف و افعال و روشهای به کار گرفته شده از سوی او است. از این فرد به عنوان مربی یاد میشود.
📚 مربی عبارت است از عامل انسانی که در تحقق فعالیت تربیتی تأثیرگذار است و تنها اختصاص به مربی پرورشی و یا معلم آموزشگاه در نظام آموزش و پرورش رسمی ندارد، بلکه شامل هر نیروی انسانی تأثیرگذار در فرایند تربیت، اعم از مربیان پرورشی، معلمان، والدین، حاکم و مانند اینها میگردد.
📚 در فقه از عوامل انسانی متعددی که به نحوی در فرآیند تربیت تأثیرگذار است سخن به میان آمده است. این افراد به صورت مستقل و بالاصالة و یا به صورت تفویض از دیگری عهدار فعل تربیتی میباشند.
🆔 @iictchannel
#فقه_تربیت
#علوم_تربیتی
✅ در بررسی نهاد خانواده باید وظایف تربیتی همه اعضا نسبت به یکدیگر بحث شود
🔻 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت» مطرح کرد؛
🔹 از جمله مباحث مهم و آغازین در فقه تربیت بحث از مکلفِ به فعل تربیت و عوامل تربیت است.
🔹 در بررسی بحث شیوه با محوریت نهاد و نهاد تربیتی خانواده و طرح وظایف عام والدین از قبیل ارشاد، احسان، و وظایف خاص والدین در ساحتهای مختلف تربیتی، نکات ذیل لازم به توجه است؛
🔹 عدم انطباق با عناوین موجود در ادله و عدم تفکیک وظایف هر یک از والدین با دیگری و وظایف الزامی و غیر الزامی. خانواده یک عنوان انتزاعی است و آنچه در ادله، موضوع احکام قرار گرفته، افراد یعنی پدر، مادر، جد و... است. از این رو در بررسی مجددا مجبور به طرح مسایل ذیل عنوان پدر و مادر(والدین) شدهاند.
🔹 وظیفهمندی والدین از پدر و مادر، در ماهیت از حق و یا حکم بودن، ولایت و عدم آن و قلمرو تکالیف، با هم تفاوت دارد.
🔹 در بررسی نهاد خانواده باید وظایف تربیتی همه اعضای خانواده نسبت به هم بحث شود: از وظایف تربیتی زن و شوهر نسبت به یکدیگر؛ وظایف تربیتی آنها نسبت به فرزندان از وظایف مشترک و ویژه هر یک؛ وظایف تربیتی فرزندان نسبت به یکدیگر مانند برادر در برابر خواهر! و وظایف تربیتی فرزندان نسبت به پدر و مادر؛
🔹 از این رو بحث بر اساس عناوین مطرح در ادله از پدر، جد، مادر، وصی تا حاکم و... ترجیح داده میشود.
🆔 @iictchannel
#فقه_تربیت
#علوم_تربیتی
✅ تربیت حق است یا حکم؟/ مبنای حق در کتب حقوقی عرف و در اسلام اعتبار شارع است
🔻 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت» تصریح کرد؛
📚 برای مشخص شدن تربیت که آیا حق است یا حکم، باید حقیقت و ماهیت حق و حکم روشن شود.
📝 تعاریف متعددی برای حق مطرح شده که در سه دسته ذیل قابل تقسیم هستند؛
1️⃣ تعریف به لوازم: حق آن چیزی است که قابل اسقاط و انتقال به غیر است به خلاف حکم.
2️⃣ تعریف اول ماهوی: طبق نظر مشهور فقها، حق نوعی سلطنت یا مرتبه ضعیفی از سلطنت است.
3️⃣ تعریف دوم ماهوی: حق نوعی از ملکیت و رابطه بین صاحب حق و متعلق آن است.
📚 البته برخی مانند مرحوم نایینی(ره) هر دو تعبیر سلطنت و ملکیت را در کنار هم به کار برده است.
📚 تعاریف حکم هم متفاوت است. برخی مانند امام خمینی(ره) و مرحوم خوئی رحمهما الله قائل هستند که حکم امری اعتباری است و برخی مانند آخوند خراسانی و شهید صدر رحمهما الله حکم را امری واقعی و اراده و یا مانند محقق عراقی(ره) آن را اراده مبرزه میدانند.
📚 نکته مشترک در تعاریف مختلف این است که حکم امری غیر قابل اسقاط و انتقال است.
📚 مبنای حق در کتب حقوقی، عرف و بنای عقلاء است، ولی در اسلام مبنای جعل و مشروعیت حق، اراده و اعتبار شارع است.
🆔 @iictchannel
#فقه_تربیت
#علوم_تربیتی
❇️ تربیت از سنخ حق است یا حکم؟/ حق نوعی سلطنت و ملکیت است
🔻 حجتالاسلام والمسلمین #ابوالقاسم_مقیمی_حاجی در درس خارج «فقه تربیت» تأکید کرد؛
📚 در بحث ماهیت شناسی وظایف تربیتی، باید دید این وظایف از سنخ حق است یا حکم؟ در بحث قبل، اشاره شد که حقیقت حق نوعی سلطنت و ملکیت است و این دو نیز از احکام وضعی هستند. در نتیجه باید گفت دو حکم وضعی حقی و غیر حقی وجود دارد که دارای شاخصههایی میباشد:
1️⃣ انتقالپذیری: حق قابلیت انتقال به دیگری دارد، یا انتقال اختیاری مثل معامله یا قهری مانند ارث، با عوض یا بدون عوض.
🔹 البته برخی از حقوق مانند حق شفعه، حق رهان، غیر قابل انتقال هستند. که گفته شده این موارد خلاف قاعده و استثناء بوده و در این موارد انتقالپذیری معنا ندارد.
2️⃣ اسقاطپذیری: نظر مشهور این است که اسقاطپذیری از لوازم ماهیت حق است. با اسقاط، موضوع از بین میرود و رابطه ذی الحق با حق قطع میشود.
🔹 اما میتواند ماهیت حق، نوعی سلطنت و ملکیت باشد که از لوازم تحقق آن، انتقالپذیری و اسقاط پذیری است، نه جز ذات حق و از لوازم ذات آن تا غیر قابل انفکاک باشد.
🆔 @iictchannel