🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸قسمت دوازدهم: فيلسوف فروتن
🖊حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر احمدحسين شريفي عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره)
🔸يکي از ويژگيهاي کمنظير آيتالله مصباح، تواضع مثالزدنيشان در برابر بزرگان علم و دين حتي دربرابر شاگردان خود و بلکه دربرابر عامه مردم بود. او استادي بود که تمام قد حتي تا ماههاي آخر عمر مبارکشان، در مقابل شاگردانش ميايستاد. در نماز جماعت به آنها اقتدا ميکرد.
🔸او با اينکه در عرصه علمي و اجتماعي از جايگاهي بسيار بالا و بعضاً بينظير، برخوردار بود؛ اما در تواضع و فروتني نسبت به اطرافيان نيز حقيقتاً بينظير بود.
🔸او همواره از استادان خود با احترامي وصفناپذير ياد ميکرد؛ احترامي فوقالعاده براي حضرت امام، علامه طباطبائي و آيتالله بهجت قائل بود. خودم از او شنيدم که ميفرمود حاضر بودم با افتخار تا آخر عمر خدمتکار علامه طباطبائي باشم. و اين بدان دليل بود که او را توحيد مجسم و اسلام عينيتيافته ميدانست. همواره با شعفي وصفناشدني از او ياد ميکرد؛ در همين اواخر وقتي وارد منزل علامه طباطبائي شدند، فرمودند اينجا بوي بهشت ميدهد.
🔸عليرغم آنکه خودش از سوي حضرت ولايت، سيدعلي خامنهاي(حفظه الله) به لقب «طباطبائي زمان» و «مطهري زمان» و پرکننده خلأ علامه طباطبائي و شهيد مطهري متصف شده بود، اما دائماً در تلاش بود نسل جوان و انديشمندان حوزوي و دانشگاهي را بر سر سفره #علامه_طباطبائی و #شهيد_مطهری بنشاند و خود را نيز خوشهچين خرمن علم و معرفت آن بزرگان ميدانست. کتاب «تماشاي فرزانگي و فروزندگي» ايشان درباره علامه طباطبائي گوياي گوشهاي از ارادت علمي و عملي ايشان به آن استاد علامه است؛ و همچنين کتاب «آفتاب مطهر» که در وصف شهيد مطهري و بيان ويژگيهاي علمي و عملي آن شهيد بزرگوار نوشتهاند، گوياي فروتني و تواضع وصفناپذير ايشان دربرابر چنان بزرگاني است.
🔸او دست بزرگان علم و دين از مطهري تا شبيري زنجاني از محمديگيلاني تا جوادي آملي را ميبوسيد؛ او عليرغم همه نوآوريها و ابتکارات بينظيرش در فلسفه اسلامي، آيتالله جوادي را، که از معاصران و همسن و سالان خودش بود، رئيس فلسفه اسلامي در عصر حاضر ميدانست. اين در حالي بود که بدون هيچ شک و ترديدي خدمات علمي و فلسفي و آموزشي و پژوهشي او به اسلام و انقلاب از اغلب اين آقايان بيشتر و عميقتر و گستردهتر بود. دقت نظر فلسفي ايشان به اعتقاد بسياري از آگاهان از همه آن بزرگان بيشتر بود.
🔸به باور اين بنده، همين تواضع و فروتنيها از مهمترين عوامل موفقيت آيتالله مصباح بود. فراموش نکنيم که «إِنَّ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّه».
بر نوشته هيچ بنويسد کسي؟
يا نهالي کارد اندر مغرسي؟
کاغذي بايد که آن بنوشته نيست
تخم کارد موضعي که کشته نيست
تو برادر موضع ناکشته باش
کاغذ اسپيد نابنوشته باش
تا مشرَّف گردي از نون والقلم
تا بکارد در تو تخم آن ذو الکرم
#علامه_مصباح
🔰 @iki_ac_ir
🔰 https://iki.ac.ir
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس هفدهم: هدفداري
🖊حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر احمدحسين شريفي عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره)
🔸متأسفانه بسياري از اهل علم (دانشگاهيان و حوزويان) داراي پروژه فکري مشخص و منسجمي نيستند؛ تابع جو مراکز علمي و يا شرايط اتفاقي و تصادفياند. در اين ميان برخي از بزرگان علم را ميتوان نام آورد که واقعاً داراي يک پروژه فکري مشخص و مدوني بوده و همه فعاليتهاي آموزشي و تعليمي و پژوهشي خود را در راستاي همان پروژه سامان دادهاند: #علامه_طباطبائی و #شهيد_مطهری و آيتالله مصباح را ميتوان از اين سنخ به شمار آورد.
🔸آيتالله مصباح يزدي از معدود انديشمندان و عالماني است که پروژهاي مشخص و هدفمند براي خود تعريف کرده بود و ميتوان گفت از نخستين سالهاي طلبگي آن را با طرح و برنامهاي منسجم دنبال ميکرد. ايشان به ندرت از سر تصادف کاري را انجام ميدادند. چنين نبود که مثلاً کسي به ايشان پيشنهاد دهند که درس تفسير قرآن بگوييد، و ايشان هم بدون برنامه از پيشطراحي شده، آن را بپذيرد و در مسير تفسير قرآن بيفتد؛ خير. ايشان واقعاً براي زندگي علمي و تعليمي خود برنامه داشت؛ دقيقاً ميدانست چه بايد بکند و چه کاري را نبايد بکند. کاري را که وظيفه خود تشخيص داده بود، با تمام توان دنبال ميکرد و آن را به هر گونهاي که بود انجام ميداد و کاري که وظيفه خود نميدانست، حتي اگر دهها نفر به او اصرار ميکردند، نميپذيرفت.
🔸اگر به مقدمه بسياري از کتابهاي مهم اخلاقي و حديثي و تفسيري مراجعه کنيم ميبينيم نويسندگان آنها متذکر شدهاند که مثلاً اين کتاب را به سفارش فلان فرد يا به درخواست فلان گروه نوشتم؛ اما آيتالله مصباح چنين نبود. بنده سراغ ندارم که به سفارش فرد يا گروهي کاري را که در راستاي اهداف علمي و عملي از پيش طراحيشده و فکرشده ايشان نباشد، انجام داده باشد؛ يا برنامه زندگي خود را تغيير داده باشد؛ او راه خود را انتخاب کرده بود و لحظهاي از حرکت در آن مسير باز نايستاد يا در درستي و ضرورت آن دچار شک و ترديد نشد و بلکه با جديت تمام و بياعتنا به همه موانعي که سر راه او قرار ميگرفت، تا واپسين روزهاي عمر پربرکتش در آن گام برداشت.
🔸او از همان ابتداي طلبگي راه و رسالت خود را فهميده بود؛ همه درسها و مطالعات و تحقيقات خود را هدفمند انتخاب ميکرد. از همان ابتداي طلبگي وقت زيادي را صرف يادگيري علوم جديد کرد. خود ايشان ميگفت: «در طول مدتي که مشغول تحصيل علوم طلبگي بودم ... وقت زيادي صرف فراگيري زبان انگليسي، رياضيات، فيزيک، شيمي، فيزيولوژي، بيولوژي، جامعهشناسي، روانشناسي و ساير علومي که در دانشگاهها مطرح بود، ميکردم. در انگليسي، رياضيات، فيزيک، شيمي و حتي اقتصاد، استاداني داشتم که بعضي از آنان، بعد از انقلاب به مقام وزارت رسيدند. ... به اين دروس هم علاقه داشتم و هم احساس ميکردم يک روحاني که بخواهد مؤثر باشد، لازم است با اين علوم آشنا گردد. گاه در گرماي ماههاي تير و مرداد از قم به تهران ميرفتم تا در يک جلسة رياضي شرکت کنم» (مصباح دوستان، ص33)
🔸در جايي ميفرمود حتي وقتي در مدرسه حقاني مشغول فعاليت شدم، هدف اصلي من محدود ماندن در يک مدرسه نبود؛ بلکه به دنبال آن بودم که اهداف و برنامههاي آموزشي و تعليمياي که در نظر دارم، در فضايي گستردهتر به گونهاي که طلاب مستعد ساير مدارس را هم شامل شود، دنبال کنم و به همين دليل در نخستين فرصتي که پيش آمد، از هيئت مديره مدرسه حقاني استعفا داد و به بخش آموزش مؤسسه در راه حق آمد و فعاليت خود را آنگونه که معتقد بود بهتر و درستتر است، دنبال کرد.
#علامه_مصباح
🔰 @iki_ac_ir
🔰 https://iki.ac.ir
❇️ جناب آقای دکتر اصغر نوروزي، مسئول واحد #اصطلاحنامه #عرفان_نظري و #عرفان_عملي مركز پژوهشي دائرةالمعارف علوم عقلي اسلامي وابسته به مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
✍🏽 اينک و پس از حدود دو قرن پژوهش تاريخي، ديگر ترديدي در خاستگاه اسلامي عرفان و تصوف نيست. اما اثبات خاستگاه شيعي عرفان هنوز ژرفکاوي بيشتري در جهت دستيابي به شواهد تاريخي و ماهوي روشنتر را ميطلبد. بررسي دقيق و همه جانبه پيوندهاي ماهوي و تاريخي تشيع و تصوف ميتواند وجوه مختلف اين ارتباط را آشکارتر سازد.
🔷 علامه طباطبائى(ره) با زباني ساده و با استدلالهاي بسيار روشن، به بيان جنبه معنوي و عرفاني شيعه و وجوهي از ارتباط تاريخي تشيع و تصوف ميپردازند.
🔶 مفهوم و معناي باطني امامت، تعليم اسرار و معارف باطني در محيط شيعه، مقاومت اهلبيت عليهمالسلام و شيعيان در برابر اکثريت به منظور حفظ معنويت اسلام، جلوگيري از سقوط معنوي جامعه در پي انحراف از تعاليم پيامبر اکرم (ص) تأثير عميق تصوف از تعاليم اهلبيت و پيروان ايشان، انحطاط تصوف و سرايت انحطاط به برخي از عرفاي شيعه مباحث مهمي است که #علامه_طباطبائي در تبيين ارتباط تشيع و #تصوف به آن پرداختهاند.
📚📚📚
📚 منبع: دوفصلنامه علمي ـ تخصصي #حکمت_عرفاني، شماره ۶، پاييز و زمستان ۱۳۹۲، مقاله نسبت تصوف و عرفان با تشيع و خاستگاه شيعي عرفان از منظر علامه طباطبائي، ص ۲۵
#مرکز_پژوهشي_دائرةالمعارف
🔰 @daeratolmaaref
🌐 کانال و سايت مؤسسه امام خمینی(ره)
🔰 @iki_ac_ir
🔰 https://iki.ac.ir
نقد علامه طباطبائی به برنامه درسی حوزههای علمیه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▫️چند دهه است که بسیاری از عالمان و بزرگان حوزههای علمیه هر کدام از منظری، نقدهایی را نسبت به نظام درسی حوزههای علمیه مطرح کردهاند. شهید مطهری، علامه طباطبائی، امام خمینی(ره) و بیشتر و مفصلتر و دقیقتر از همه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، علامه مصباح، آیتالله جوادی آملی و ....
▫️به عنوان نمونه، سخنی از علامه طباطبائی را به مناسبت ایام رحلتشان نقل میکنم:
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به مناسبتی، نقدی جدی بر نظام آموزشی حوزههای علمیه شیعه و سنی وارد میکند، ضعفی که هر چند در چهار دهه پس از رحلت #علامه_طباطبائی به برکت انقلاب اسلامی و به برکت روشنگریهای خود علامه و شاگردان او، تا قدری کمتر شده است، اما هنوز هم از مهمترین ضعفهای نظام آموزشی حوزههای علمیه است:
«أنك إن تبصرت في أمر هذه العلوم وجدت أنها نظمت تنظيما لا حاجة لها إلى القرآن أصلا حتى أنه يمكن لمتعلم أن يتعلمها جميعا: الصرف و النحو و البيان و اللغة و الحديث و الرجال و الدراية و الفقه و الأصول فيأتي آخرها، ثم يتضلع بها ثم يجتهد و يتمهر فيها و هو لم يقرأ القرآن، و لم يمس مصحفا قط. (المیزان، ج 5، ص 276)
اگر دربارۀ این علوم (علوم حوزوی) دقت کنی، میبینی طورى تنظیم شدهاند که گویا هیچ نیازی به قرآن ندارند؛ تا جایی که یک طلبه میتواند همه علومی مثل صرف و نحو و بیان و لغت و حدیث و رجال و درایه و فقه و اصول را فراگیرد، و متخصص و متضلع و مجهد و ماهر در آنها شود، در حالی که حتی قرآن را نخوانده باشد! و بلکه قرآنی را به دست نگرفته باشد.»
▫️البته انصاف آن است که این نقدها نیز موجب تغییراتی بنیادین و جدی در برنامه درسی حوزههای علمیه (به ویژه در یک دهه اخیر) شده است. اما به نظر میرسد هنوز هم جا برای ایجاد تغییرات کلیدی در برنامه درسی حوزههای علمیه وجود دارد و اساساً نظام آموزشی حوزههای علمیه باید به گونهای باشد که نه منفعلانه بلکه فعالانه به استقبال تحول و تغییر برود و ساختار آن به گونهای طراحی شود که خود پیشرو و پیشگام تغییر و تحول باشد.
▫️استاد احمدحسین شریفی
عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم
#حوزه_علمیه
#قرآن
@Ahmadhoseinsharifi
═════════
🖥 @iki_ac_ir