🔹شهید «عبدالحمید انشایی» را چه کسی می شناسد؟
🔸لیسانس ریاضی داشت که در عملیات، دیدهبان «شیاکوه» غرب کشور بود؛ او باید طی مأموریت خود به توپخانه گرا میداد، عبدالحمید این غیور مرد ارتشی اهل فسا طی حملات دشمن به شدت مجروح شد، تیر و ترکش بر تمام بدنش نشسته بود، اما باید میایستاد و مقاومت میکرد، همرزم او میگوید: «فهمیدم که گرایی که میدهد همانجایی است که خودش ایستاده. پرسیدم، این محل دیدبانی خودت است، پاسخ داد دیگر نیست دشمن به آن رسیده، بزنید».
🔸در لحظات آخر ناگهان بیسیم به صدا در میآمد، بله صدای عبدالحمید بود؛ بیسیمچی صدا زد حمید جان به گوشم. صدای غرش توپ و سوت خمپارهها با صدای عبدالحمید در آمیخته بود: «از قول من به امام و مادرم بگوئید شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید».
🔸فرمانده پشت بیسیم صدا زد: انشایی، انشایی، جواب بده!
🔸اما دیگر صدایی نیامد...😔
🔹گفته بود به امام برسانند که شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید.
امام امت پس از دریافت پیام شهید که گفته بود به امام برسانند که شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید در توصیف این شهید بزرگوار چنین فرمودند: «در صدر اسلام هم از این افسرها بوده است. مثل انشاییها».
🔸بله در احوال مؤمنان آخرالزمان آمده است که کوهها میلرزند اما دل آنان نمیلرزد، آنان از پولاد نیز سختترند چرا که پولاد را با آتش میتوان شکل داد ولی دل مؤمنان آخرالزمان تاثیر پذیر نیست. آنان بر عهد و پیمان خود تا آخر وفا دارند و در ایمانشان خللی ایجاد نمیشود.
🌷دیروز سالروز شهادتش بود صلواتی هدیه کنید به این افتخار ارتش و قهرمان ایران زمین🌷
#ارتش_مردمی
#ارتش_فدای_ملت
🇮🇷 🇮🇷