مهمان از شهرستان رسیده بود. باید شام تدارک می دیدم.
ایمان رو برای خرید صدا زدم .
هیچ وقت جواب درخواستم رو رد نمی کرد
نزدیک اذان مغرب بود، مکثی کرد و گفت:
«مامان اگه اجازه بدی، اول برم مسجد، نمازمو بخونم بعد میخرم»
با رضایت مادر، راهی مسجد شد.
نماز اول وقت دغدغه زندگیش شده بود.
مسجد به صدای قدمهاش آشنا بود.
اون شب غذای روی سفره ،
عطر نماز اول وقت ایمان رو داشت...
#نماز_اول_وقت
ویژگی #یاوران_آخرالزمان
#امام_زمان
💠کانال شهید مدافع حرم کربلایی ایمان خزاعی نژاد👇
https://eitaa.com/imanekhazaee ایتا
http://sapp.ir/imanekhazae سروش
9 دی یعنی مردم احساس وظیفۀدینی کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند.
عمل صالح این بود که توی خیابان بیایند، نشان بدهند،
بگویند مردم ایران اینند
#امام_خامنه_ای
#نهم_دیماه
#فتنه
💠کانال شهید مدافع حرم کربلایی ایمان خزاعی نژاد
@imanekhazaee
امروز دلم هوایی شد...
هوایی گلزار شهدای رضوان، حوالی همان قبر خاکی
که برای اولین بار که دیدمش با پرچم ایران پوشانده
شده بود...
همان جایی که ساعت ها منتظر میماندم تا خلوت
شود
و من بتوانم درد دلهایم را به شما بگویم...
همان جایی که هروقت دلتنگ،خوشحال و یا ناراحت
بودم،
در کنارش جای میگرفتم
و از ریزو بم کارهایم برایش
میگفتم...
همان جایی که بیعت های بسته شده با شما را یکی یکی مرور
میکردم
و از عمق وجودم از شما میخواستم تا در هر قدمی که میخواهم
بردارم در کنارم باشید...
همان جایی که هروقت گم میشدم در آنجا پیدایم میکردند...
همان جایی که وقتی با دوستانم میرفتیم آنقدر مینشستم تا دوستانم تمام گلزار را میگشتند
اما وقتی می آمدند من هنوز در کنار شما بودم با دنیایی از حرف های نگفته...
همان جایی که در لحظات پایانی بودنم در آن شهر، ناخواسته و بدون قرار قبلی تسبیحی از تسبیحاتتان را از مادرتان به یادگار گرفتم
و الان آن تسبیح تمام جان من است ..
همان جایی که چندین ماه حسرت دیدن دوباره اش بر دلم مانده است
و هر لحظه دلم برای دیداری دوباره پرمیزند .
شهادت گوارای وجودتان باشد برادر عزیزتراز جانم....
#ارسالی_اعضا
#دوست_شهید_من
#صلوات
💠کانال شهید مدافع حرم کربلایی ایمان خزاعی نژاد👇
https://eitaa.com/imanekhazaee ایتا
http://sapp.ir/imanekhazae سروش