🔵 کودک فرمانبر!!!
🔷 چکار کنم فرزندم حرفمو گوش کنه؟
🔸 فراتر از تواناییهای کودک دستور ندهید تا هم روحیه عدم اعتماد به نفس و هم روحیه نافرمانی در او تقویت نشود
🔸 دستور مبهم ندهید مثلاً: «خودت را جمع و جور کن»
🔸 درخواست گونه،دستور ندهید، مثلاً : «آیا لطف میکنید اسباب بازیهایت را جمع کنی»
🔸 استدلالی دستور ندهیم، مثلاً: «لباست را بپوش وگرنه قرارمان دیر میشود»، در این صورت ممکن است کودک با استدلالتان مخالفت کند.
🔸 یک دستور را چند بار تکرار نکنید.
🔸 یک دستور روشن کوتاه و یک مرحله بدهید. مثلاً: «تمام اسباب بازیهایت را در قفسه بگذار»
🔸 فرمانبری کودک را با تحسین کلامی و یا یک جایزه مادی تشویق کنید.
🔸 برای فرمانبردار کردن کودک وارد جنگ قدرت با او نشوید. اگر صرفاً به خاطر ترس از شما فرمانبری کند، هم روانش هم و هم آینده رابطهاش با شما در معرض آسیب قرار خواهد گرفت.
#روانشناسي #خانواده #صمیمیت #کودک
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
@SofreFarhangiReyhane
#خانواده
#تأمل
🔹به شدت عجله داشتم ولی ناچار بودم بهخاطر انجام کاری در صف عابربانک بایستم.
اما از بد روزگار «عزیز دلی»! جلوی ما ایستاده بود و مرتب کارتشو میزد تو، «برداشت دویست تومان» رو انتخاب میکرد و هی پیغام میاومد موجودیتون کافی نیست! اما بهخاطر پشتکار خوبی که داشت باز هم اصرار می کرد که هر جوری شده دویست تومن از این دستگاه بدبخت بیرون بکشه! بهش میگم آخه گلم! چرا فکر میکنی با داخل کردن کارت، موجودیت زیاد میشه؟! یه موجودی بگیر هرچقدر بود همونو بکش!
هیچی دیگه. بعد از اینکه موجودی گرفتیمو دیدم کلاً موجودی نداره! تصمیم گرفتم با همون خودپرداز تنهاشون بذارمو برم به کارام برسم.
☘️ خیلی از ماها تو روابط خانوادگیمون دچار همین مشکلیم. حسابمون رو برا محبت به اطرافیانمون پر نمیکنیم ولی انتظار داریم ازش برداشت کنیم. یعنی بدون اینکه به دیگران محبت کنیم انتظار داریم اونا بهمون محبت کنن. اگه از محبت نکردن اطرافیانت ناراحتی، خودت باید پیشقدم بشی. انتظار بیفایدست...
☘️ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) میفرمایند: انسان به حقیقت و درجه کامل ایمان نمیرسد مگر آنکه آنچه از خوبیها که برای خود دوست دارد، برای مردم هم دوست بدارد.
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
@SofreFarhangiReyhane
#خانواده
#محبت
🌸 کسی را دوست داشتن یعنی؛
از آرامش او مراقبت کردن
از یاد نبردن شوق ابتدای وصل
تبدیل کردن هیجان اولیه به اشتیاق دایمی
یعنی از یاد نبردن نوازش کلامی
یعنی آغوش را به امنترین
نقطهی دنیا بدل کردن
یعنی ترکیبی همگون از مراقبت
حمایت و مستقل دانستن یار
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
@SofreFarhangiReyhane
روان شناسی #خانواده
#خانوم_خونه
#خانمهابخوانند
✅مردها در طول زندگی از همسرشون مهربانی میخواهند و به شدت به این مهربانی وابسته اند.
✅پس اگر بلد نیستین مهربانی کنین حتما برین پیش یه مشاور و این نقطه ضعفتون رو به نقطه قوت تبدیل کنین.
✳️ولی یادتون باشه که مهربان بودن به معنی پاستوریزه بودن و حال خوش کن بودن دیگران نیست بلکه ترکیبی است از علم و محبت و مدیریت رفتار که در زمان مناسب خودش بروز میکنه
پس یه خانم مهربونِ شجاع باشین.
روان شناسی خانواده
✅آقایان و خانم ها:
⛔️ دلیلی نداره شما بعد از دعوا زنگ بزنید یا برید پیش خانوادتون کل ماجرا رو تعریف کنید:
👈 اولاً که اونا خیلی یک طرفه قضاوت میکنن.
👈 دوماً همسرتونو پیش خانوادتون خراب می کنید.
🤦🏻♀ شما بعد یه مدت کوتاه آشتی می کنید و همه چی رو فراموش می کنید.
اما خانوادتون یادشون نمیره و دیدشون نسبت به زندگی شما عوض میشه و از این به بعد منتظر باشید تو زندگی دونفرتون دخالت کنند
چون شما خوتون این اجازه رو بهشون دادید.
https://eitaa.com/moshavere_jz
#خانواده
#رنگها
🔹امروزه در زندگی و خانواده، زن و شوهر خیلی به رنگها توجه نمیکنند، در حالی که رنگها آثار روحی و روانی فراوانی به ویژه برای بچهها دارند.🥀
معمولاً میگوییم که بچههای کوچک باید لباسهای آرام بخش بپوشند. یعنی رنگهای هیجانی استفاده نشود. دلیلش این است که این بچهها به خودی جنب و جوش دارند و این رنگها جنب و جوش آنها را زیادتر میکند🍂
هر گروه از رنگها تاثیرات و ویژگیهای خاص خود را دارند. رنگهای گرم تقریبا یک خاصیت مشترک دارند. خاصیت مشترک آنها تحریک کردن و بالا بردن هیجانات است. رنگهای سرد معمول یک ویژگی مشترک دارند و آن آرامش است. پس نوع رنگها در آرامشبخشی محیط خانه و خانواده تاثیرگذار است🌱
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
@SofreFarhangiReyhane
#خانواده
#تأمل
🔹خانمی یک طوطی گرانقیمت خرید، اما روز بعد دید صحبت نمیکند و آن را به مغازه برگرداند.
صاحب مغازه گفت: آیا در قفسش آینه هست؟ طوطیها عاشق آینه هستند، آن خانم یک آینه خرید و رفت.
روز بعد باز آن خانم برگشت و گفت طوطی هنوز صحبت نمیکند.
صاحب مغازه پرسید: نردبان چه؟ آیا در قفسش نردبانی هست؟ طوطیها عاشق نردبان هستند.
آن خانم یک نردبان خرید و رفت. اما روز بعد باز هم آن خانم آمد.
صاحب مغازه گفت: آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد؟ گفت: نه. صاحب مغازه گفت خب مشکل همین است.
آن خانم با بیمیلی یک تاب خرید و رفت. روز بعد، خانم با ناراحتی آمد و گفت: طوطی مُرد.
صاحب مغازه شوکه شد و پرسید: آیا او حتی یک کلمه هم حرف نزد؟
آن خانم گفت: چرا، درست قبل از مردنش رو به من کرد و با صدای ضعیفی گفت آیا در آن مغازه غذایی برای طوطیها نمیفروختند؟!
💠 داستان زندگی برخی از ما همینطور است،
نیازهای اصلی یکدیگر را فراموش کردهایم و فقط نظر به حاشیهها دوختهایم! از نیاز اصلی همسر و فرزندانمان غافل نشویم. نیاز به #محبّت، درک طرف مقابل، همدردی، #احترام، کمککار یکدیگر بودن و دهها نیاز اصلی دیگر را از یاد نبریم.
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
@SofreFarhangiReyhane
🔸#مباهله_عید_حقانیت_اسلام
💬#کلام_وحی
"وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ"
🔖 حق ندارید #سستی کنید و حق ندارید غمگین باشید شما #برترید اگر به ایمانتان #باور_و_عمل کنید.
🔶#توسل_به_مادر برای #بهترین_تقدیر
در انتخابات؛ به مناسبت ایام #مباهله
👈🏻 #قرار_ما امروز #دوشنبه
⏳ ساعت ۱۷ حرم مطهر فاطمه اُخری (سلام الله علیها)
💌 خواندن #حدیث_کسا در خانهها، مساجد و هرجمعی که مؤمنان هستند.
#مباهله
#انتخابات
#بعلاوه_یک
#ایران_قوی
#عهد_جمعی
#خانواده
#جوانی_جمعیت
👈 #اینجا نقطه اتصال فعالان مردمی حوزه خانواده و جمعیت گیلان است👇
https://eitaa.com/guilanpopulation
🎙حجتالاسلاموالمسلمین عالی:
✨پیامبر مهربانیها؛ چهار راهکار برای تربیت فرزندان معرفی میکنند:
💠یکی اینکه #پدر و #مادر ابتدا خود عامل به خیر و خوبی باشند. در خانهای که #پدر و #مادر به واجبات، محرمات و حلال و حرام توجه نمیکنند یا به #نماز اول وقت اهمیت نمیدهند نباید انتظار داشته باشند که فرزندانشان دینی تربیت شوند.
💠راهکار دوم این است که فرزندانتان را متذکر خدا قرار دهید و این به معنی تسبیح دادن به دست فرزند نیست، بلکه باید بستر #خانواده بستر ذکر و یاد خدا باشد و یاد خدا به طوری در آن خانه قوی باشد که کسی جرأت گناه نداشته باشد.
💠راهکار سوم این است که فرزندانتان را #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر کنید و بدانید با که میرود، کجا میرود و چه میکند. اما فرزندی که #ازدواج کرد و رفت تلاش نکنید سلیقهها و نظراتتان را به او تحمیل کرده و #زندگی او را خراب کنید بلکه به آنها نظر مشورتی بدهید زیرا امر به معروف باید همراه با رفاقت باشد.
💠راهکار دیگر رفیق بودن پدر و مادر با فرزندانشان است؛ کلید تربیت یک کلمه است و آن اینکه با فرزندانتان رفیق شوید و نگذارید قبل از شما کسان دیگری با آنها رفیق شوند.
@moshavere_jz
⚠️خودتان را از مسابقه تجملگرایی خارج کنید
🔺یکی از مشکلات دیگر بین ما مردم تجمّلگرایی افراطی است. همین که ازدواجها مشکل شده. جوان در سنّ ازدواج ــ چه دختر، چه پسر ــ قادر به ازدواج نیست؛ چرا، چون پدر و مادرش دچار روبایستی قوم و خویشها هستند.
🔺مهریّهی فلانجور، جهیزیّهی فلانجور تجمّلات فلانجور، مهمانی فلانجور. از این مسابقهی تجمّلگرایی باید بیایید بیرون. یک عدّهای در تجمّلگرایی مسابقه راه انداختهاند؛ باید خودتان را از این مسابقه خارج کنید.
#ازدواج_آسان
#خانواده
مکالمه شوهر روستایی با تلفن ثابت بیمارستان
حکایتی واقعی و بسیار آموزنده :
از لحظه ای که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه بی پایانی را ادامه می دادند. زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش میخواست او همان جا بماند. از حرفهای پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم.
یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس میخواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است. در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانهشان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده میشد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمیکرد: «گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون میروید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درسها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر میشود. به زودی برمیگردیم...»
چند روز بعد، پزشکها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه میکرد گفت: «اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچهها باش.»
مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.»
اما من احساس کردم که چهره اش کمی درهم رفت. بعد از گذشت ده ساعت، پرستاران زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمیشناخت و وقتی همه چیز رو به راه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شبهای گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بیهوش بود.
صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمیتوانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن میخواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد میخواست او همان جا بماند.
همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ میزد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار میشد. روزی در راهرو قدم میزدم. وقتی از کنار مرد میگذشتم، داشت میگفت: «گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب میشود و ما برمیگردیم.»
نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. همچنان با تعجب به مرد روستایی نگاه می کردم که متوجه من شد، مرد درحالی که اشاره میکرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد.
بعد آهسته به من گفت: «خواهش میکنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلاً برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آیندهمان نشود، وانمود میکنم که دارم با تلفن حرف میزنم.»
در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن های با صدای بلند برای خانه نبود! بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود.
از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازیهای رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد نداشت" اما قلب دو نفر را گرم میکرد:
و این مودت و رحمتی خدایی بود که خالص و ناب جاری میشد بی ادعا و بدون دروغ ها ی اینستا و واتساپ...
#عشق
#خانواده《 https://eitaa.com/women92 》
📍#مطالعات_اسلامی_زنان 📍#تشکل_بینالمللی_بانوان_تمدن_ساز
#موسسه_فرهنگی_هنری_زنان_پیشرو