eitaa logo
🌱اینجا حال دلمون خوبه❤
178 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
21 فایل
ـ﷽ـ -اللّٰھُم‌اعطنٰا‌فوقَ‌رحۡمَتِنا . . . 〖خداوندگار‌م؛ رحمتِ‌تو ،💚 بیشتر‌از‌آرزوهایِ‌کوچکِ‌منھ'〗 • • "✿ •••● مشاور: @Labbayk_ya_ali
مشاهده در ایتا
دانلود
13.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این کار را انجام بده خدا برات کم نمیزاره! 🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد
16.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️سرمایه ای که خرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه ) نشود، قطعا خرج شیطان و ولایت او می شود. 👤 حجت‌الاسلام ═══✼🍃🔳🍃✼══ ◾️کــانال درس اخلاق◾️ ✨✨✨✨ 🆔 @dars_akhlaq
2.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اثر دعا و نفرین والدین در زندگی انسان حجت‌الاسلام برای بچه هاتون دعای خیر بکنید حتی اگه نا اهل بودن دعا کنید به راه راست هدایت بشن
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬راه میانبر دوستے با از دو مسیر مے توان به صورت ویژه به امام زمان (عج) نزدیک شد... 🎤حجت الاسلام والمسلمین عالی https://eitaa.com/dars_akhlaq114
1.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ روایتی زیبا از سوال حضرت آدم و قدرت شیطان حجت‌الاسلام ∞ 🌱با ما همراه باشید
14.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍سخنرانی کوتاه داستانی زیبا از عنایت امام حسین علیه السلام به فاضل دربندی حجت الاسلام دکتر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍سخنرانی کوتاه ماجرای زیبای نجات فرد دوستدار امیرالمومنین (ع) از عذاب برهوت... حجت الاسلام دکتر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
5.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجت الاسلام والمسلمین عالی 💠گله یک مادر بعد از مرگ از فرزند (کرامات شیخ رجبعلی خیاط) حجت الاسلام والمسلمین استاد https://eitaa.com/dars_akhlaq114
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهار عمل بدتر از گناه حجت الاسلام دکتر ♡اللّهـــــم عجّـل لولیـــک الفـــرج ♡
🖌 کلاس اول یزد بودم. سال 1340. وسطای سال اومدیم تهران یه مدرسه اسممو نوشتند.  شهرستانی بودم، لهجه ی غلیظ یزدی و گیج از شهری غریب. 🖌 ما کتابمان دارا آذر بود ولی تهران آب بابا  معضلی بود برای من ، هیچی نمی فهمیدم.البته تو شهر خودمان هم همچین خبری از شاگرد اول بودنم نبود ، ولی با سختی و بدبختی درسکی می خواندم. توی تهران شدم شاگرد تنبل کلاس. 🖌 معلم پیر و بی حوصله ای داشتیم که شد دشمن قسم خورده ی من ، هر کسی درس نمی خواند می گفت : می خوای بشی فلانی و منظورش من بینوا بودم.با هزار زحمت رفتم کلاس دوم ، آنجا هم از بخت بد من ، این خانم شد معلممان. همیشه ته کلاس می نشستم و گاهی هم چوبی می خوردم که یادم نرود کی هستم! دیگر خودم هم باورم شده بود که شاگرد تنبلی هستم تا ابد.... 🖌 کلاس سوم یک معلم جوان و زیبا آمد مدرسه مان ، لباسهای قشنگ می پوشید و خلاصه خیلی کار درست بود. او را برای کلاس ما گذاشتند.من خودم از اول رفتم به ته کلاس نشستم. می دانستم جام اون جاست.درس داد ، مشق گفت که برا فردا بیاریم. آنقدر به دلم نشسته بود که تمیز مشقم را نوشتم.ولی می دانستم نتیجه ی تنبل کلاس چیست. 🖌 فردا که اومد ، یک خودنویس خوشگل گرفت دستش و شروع کرد به امضا کردن مشقها. همگی شاخ درآورده بودیم ، آخه مشقامون را یا خط می زدند یا پاره می کردند. وقتی به من رسید با ناامیدی مشقامو نشون دادم ، دستام می لرزید و قلبم به شدت می زد. زیر هر مشقی یه چیزی می نوشت.خدایا برای من چی می نویسه؟ ✍ با خطی زیبا نوشت : 🖌 باورم نمی شد بعد از سه سال این اولین کلمه ای بود که در تشویق من بیان شده بود .لبخندی زد و رد شد. سرم را روی دفترم گذاشتم و گریه کردم ، به خودم گفتم که هرگز نمی گذارم بفهمد که من تنبل کلاسم. به خودم قول دادم بهترین باشم...آن سال با معدل بیست شاگرد اول شدم و همینطور سال های بعد همیشه شاگرد اول بودم. 🖌 وقتی کنکور دادم نفر ششم کنکور در کشور شدم و به دانشگاه تهران رفتم. 🖌 یک کلمه به آن کوچکی سرنوشت مرا تغییر داد. ❓چرا کلمات مثبت و زیبا را از دیگران دریغ می کنیم به ویژه ما مادران، معلمان، استادان، مربیان، رئیسان و .... ✍ خاطره ای از پروفسور علیرضا شاه محمدی استاد روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه کنت انگلستان. ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470