⭕️ حوزه سکولار؟!
🔸بیان عبارت #حوزه_سکولار و تشریح آن، خط قرمز موهوم گروهی است که #حوزه_انقلابی را برنمیتابند. اما این مهم بارها توسط بزرگان و امامان ما تاکید شده، برای مثال بخشی از خطبهمناء امام حسین(ع) و منشور روحانیت حضرت امام(ره) و کلیپی از حضرت آقا درباب سکولاریسم در حوزه ها آورده میشود:
🔹خطبه مناء: شما گروهی که به آدمهای خوب مشهوريد و #عالمان_دين خوانده ميشويد، به خاطر خداست که در نزد مردم هيبت داريد و هم بزرگان و هم ضعفا از شما حساب می برند. به نام دين از شما حساب مي برند و احترام ميگذارند و شما را بر خودشان ترجيح ميدهند در حاليکه هيچ فضيلتی بر آنها نداريد. و هيچ خدمتی به اين مردم نکردهايد. و مردم مجانی برای شما احترام قائلاند و شفاعت شما را می پذيرند. شما #به_نام_دين است که اعتبار و نفوذ کلمه داريد. در خيابان ها مثل شاهان نام ميبريد. و با هيبت و کبکبه رفتار ميکنيد. به راستی چگونه به اين احترام و اعتبار اجتماعی رسيدهايد. فقط به اين علت که مردم از شما توقع دارند که به حق خدا #قيام کنيد. اما شما در اغلب موارد از انجام وظيفه و احقاق حق الهی کوتاهی کردهايد و حق رهبران الهی را کوچک شمرده ايد. حق #مستضعفان و طبقات محروم جامعه را تضييع کردهايد. شما نسبت به حق ضعفا و محرومين کوتاه آمدهايد. اين حقوق را ناديده گرفتهايد و #سکوت کردهايد اما هر چيز که فکر ميکرديد حق خودتان است #مطالبه کرديد. شما هرجا حق ضعفا و مستضعفين بود کوتاه آمديد و گفتيد ان شاءالله خدا در آخرت جبران ميکند اما هر جا منافع خودتان بود آن را به شدت مطالبه کرديد و محکم ايستاديد. شما نه مالی در راه خدا بذل کرديد و نه جانتان را در راه ارزشها و #عدالت به خطر انداختيد و نه حاضر شديد با قوم و خويشها و دوستانتان به خاطر خدا و اجرای عدالت و اسلام درگير بشويد. با همه اين کوتاهیها از خدا بهشت را هم ميخواهيد؟ پس از همه اين عافيت طلبیها و دنيا پرستیها منتظريد که در بهشت همسايه پيامبران او باشيد! در حالي که من ميترسم خداوند در همين روزها از شما #انتقام بگيرد. خداوند از شما انتقام خواهد گرفت. مقام شما از کرامات خداست. دستاورد خودتان نيست. شما مردان الهی و مجاهدان و عدالتخواهان را اکرام و احترام نميکنيد و تکليف شناسان را قدر نميدهيد. حال آنکه به نام خدا در ميان مردم محترميد. ميبينيد که پيمانهای خدا در اين جامعه نقض ميشود و آرام نشستهايد و فرياد نميزنيد.
🔸منشور روحانیت: استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزه ها مأیوس شد، دو راه برای ضربه زدن انتخاب نمود؛ یکی راه ارعاب و زور و دیگری راه #خدعه و #نفوذ در قرن معاصر. وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راه های نفوذ تقویت گردید. اولین و مهمترین حرکت، القای شعار جدایی دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه ای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دون شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه می آورد؛ یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشته اند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بی دینی را تنها اغیار به روحانیت زده است، هر گز؛ ضربات #روحانیت_ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب کاری تر از اغیار بوده و هست. در شروع مبارزات اسلامی اگر می خواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب می شنیدی که شاه شیعه است! عده ای #مقدسنمای_واپسگرا همه چیز را #حرام می دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته #متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است. وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت نماید، #حماقت_روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد و الّا عالم سیّاس و روحانی کاردان و زیرک، کاسهای زیر نیم کاسه داشت.