نامه یک زن به شوهرش در آستانه جدایی!
دیروز که با لاله رفته بودم مغازه یکی از دوستاش، یه #زن_دیگه هم اونجا بود.اومده بود چند تا لباس بخره! نه مثل من که اومدم یه لباس بخرم و اونم قسطی! با خودم فکر کردم اگه این زنه، پس من چی هستم؟ 😢داشت حساب میکرد که گوشیش زنگ خورد، گفت؛ لطفا زودتر! آقامون اومده دنبالم. کارت کشید و رفت.
و نگاه ما را به دنبال خودش کشید! #شوهر_عزیزم، من تو رو دیدم که با ماشین قشنگت اومدی....😱
روایت های واقعی از زندگی امروزی، همراه با #مشاوره رایگان😍👇👇
https://eitaa.com/joinchat/4050977056Caa9599dd8f