فارِس
•موضوع و خلاصه داستان کتاب ستاره ها چیدنی نیستند♥️🙂•
کتاب ستارهها چیدنی نیستند که تلفیقی از داستان و واقعیت است، از زندگی دختری آمریکایی الهام گرفته شده است. دختر آمریکایی داستان که سارا نام دارد برای دفاع از حقوق زنان در موسسهای در آمریکا مشغول به کار است. در یکی از فعالیتهای این موسسه که زیر نظر وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا است فعالان این موسسه به بهانهی نجات زنان مسلمان به تخریب چهرهی حجاب میپردازند و این جریان باعث ایجاد سوالات و تضادهایی در ذهن سارا میشود. سارا در پی یافتن پاسخ سوالات ذهنی خود، به همراه دوستش ماشا به مرکز مطالعات اسلامی نیویورک مراجعه میکنند و در این بین با سلسلهی جلسات «برای همهی خانمهای دنیا» آشنا میشوند. در این جلسات سخنران به بررسی مقولهی حجاب از زوایای مختلف میپردازد و مسالهی حجاب را در ادیان و جوامع مختلف بررسی میکند.
رمان ستاره ها چیدنی نیستند در سیزده فصل نگارش شده است که این فصول عبارتند از: رویای آزادی، نگاه سیاه، نگاه سفید، تقابل سیاه و سفید، از خاتون تا بانو، گل و گلاب، من برهنه نیستم، الههی خانه، مدرن و عفیف، واجبتر از نان شب، توطئهی بزرگ، زنها فرشتهاند و ستارهها چیدنی نیستند. در هر کدام از این فصول حجتالاسلام محمدعلی حبیباللهیان در بستر داستانی پر از وقایع مختلف و فراز و نشیب و چاشنی عاشقانه به بررسی و بیان حقوق زن در اسلام، نحوهی برخورد جوامع غربی با حقوق زن و موضوعاتی از این دست پرداخته است.
از جمله نقاط قوت کتاب بررسی دقیق و با استدلال منطقی و به دور از تعصب و با ارجاع به بیش از صد منبع مورد تایید موضوع حجاب و حقوق زن در اسلام است. حجتالاسلام محمدعلی حبیباللهیان در این کتاب کوشیده است تا در قالب رمان به بررسی این پرسش که آیا حجاب مانع آزادی زن است و یا به او عزت میدهد و یافتن پاسخ این پرسش بپردازد.
دختر آمریکایی داستان ستارهها چیدنی نیستند پس از چندین بار شرکت در جلسات نشست «برای همهی خانمهای دنیا» در مرکز مطالعات اسلامی و پس از مباحثه با سخنران و مدعوین جلسات، اسلام را میپذیرد و پوشش اسلامی را برای خود انتخاب میکند. پس از این تصمیم سارا با تمسخر و کنایههای خانواده و اطرافیانش مواجه میشود و مشکلات مختلفی در این زمینه برای او ایجاد میشود. در این بین و در خلال این جلسات سارا با فرهاد که دانشجوی جامعهشناسی است آشنا میشود و کمکم علاقهای بین این دو نفر شکل میگیرد و مسیر زندگی سارا به طور کل تغییر میکند. تغییر مسیر زندگی سارا بر روی دوستش ماشا نیز اثر میگذارد و او نیز به اسلام روی میآورد. هرچند داستان گرهها و پیچیدگیهای مختلفی دارد ولی در نهایت اتفاقات خوشایندی برای دختر آمریکایی داستان رخ میدهد و تغییرات خوشایندی را در مسیر زندگیاش تجربه میکند.
به گفتهی حجتالاسلام محمدعلی حبیباللهیان نویسندهی این اثر، از آنجا که همهی ماجرای این کتاب در فضای جامعهی آمریکا اتفاق میافتد، مطالب ارائهشده در کتاب ستارهها چیدنی نیستند فراملیتی و فرادینی هستند و رنگ و بوی دینی ندارند. وی برای ارجاع دقیق و مستند مطالب بیانشده در کتاب، به مطالعهی بیش از ۶۰۰ کتاب و نکتهبرداری از آنها پرداخته است.
محمدعلی حبیباللهیان با پذیرفتن برخی نقاط ضعف کتاب و با اشاره به اینکه خود را داستاننویس نمیداند دربارهی هدف اصلی خود از نگارش این کتاب میگوید: «هدف اولیه، اقناع ذهن مخاطب است و با جنبه داستان، ذهن مخاطب اقناع نمیشود. از سوی دیگر به سمت قالب داستانی رفتیم که به جای استدلالهای خشک و متطقی یک تلطیف ایجاد شود و رنگ و بویی از داستان داشته باشد.». به گفتهی نویسنده «در این کتاب، این مهم مورد تاکید قرار گرفته است که پوشش، مساله زنانه نیست و مربوط به انسانیت انسانها است.»
#کتاب_خوب
➥‹ @YARALII_128 ›
فارِس
اوایل ازدواجمان بود. یک شب از صدای دلنشین قرآن بیدار شدم . نور کم سویی به چشمم خورد. از خودم پرسیدم : این نور از کجاست ؟ بعد از مدتی متوجه شدم از چراغ قوه ای است که علی روشن کرده بود تا نماز شب بخواند، چراغ بزرگتری را روشن نکرده بود که مبادا من از خواب بیدار شوم . علی خیلی به من احترام می گذاشت.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_علی_شفیعی
➥‹ @YARALII_128 ›
همه جمع شده بودند برای جلسه.
آقای باهنر رو فرستاده بودند که شهید بهشتی رو بیاره. اومده بود و گفته بود: که آماده شید بریم؛ همه منتظر شمایند. شهید بهشتی عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش.
اخم آقای باهنر رو که دید گفت: بچهها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا در خدمتم...
#شهید_سید_محمد_بهشتی
➥‹ @YARALII_128 ›
🔴#اعلام_خطر🔴
لطفا با خاطرات ازدواج شهدا فانتزی نسازید !!
گاها خاطرات ازدواج و زندگی شهدا در کانال قرار میگیره
الگو برداری کنید اما فانتزی نسازید🙏🏻
باتچکر🌿
➥‹ @YARALII_128 ›
فارِس
اصرار میکرد به جبهه برود. ولی چون برادرش در جبهه بود، موافقت نمیکردیم.
یک روز گفت خواب دیدهام در خواب کسی به من گفت به زودی از دنیا خواهم رفت و ادامه داد: «اگر نگذارید به جبهه بروم و همینجا از دنیا رفتم چه جوابی خواهید داد؟!»
و با این صحبت او، پدرش اجازه داد به جبهه برود.
#شهید_صادق_صادقزاده
➥‹ @YARALII_128 ›
فارِس
🧡
محل کار محمد با خونمون فاصله ی زیادی نداشت اونقدر نزدیک بود که اگه اراده می کرد می تونست روزی چند بار به خونه سر بزنه اما هیچوقت اینکار رو نکرد
گاهی بعد از سه الی چهار هفته، یکبار به خونه میومد طوری شده بود که بچه ها باهاش غریبی می کردند.
بهش گفتم: یه کم بیشتر بیا خونه
گفت: شما هیچ وقت از ذهن من بیرون نمی روید اما چه کنم که مسئولیت انقلاب سنگین تر هستش ...
#شهید_محمد_بروجردی
➥‹ @YARALII_128 ›
.
بدپوششی یه رفتاره بی ادبانس
واقعا اینکه یه نفرو تحریک کنی و باعث بشی بخاطرت دچاره یه گناهه زشت بشه یکاره بی ادبانه نیست؟؟
حجاب باید به عنوان یک رفتاره مودبانه بین مردم دیده بشه نه یک کاری که صرفا افراده مذهبی انجامش میدن
👤استاد پناهیان•.
➥‹ @YARALII_128 ›
ترس های تکراری.mp3
7.99M
❌ همون ترسی که در روز عاشورا درون کسانی که امام را رها کردند بود؛
امروز برای ما هم وجود داره!
#پادکست
#استاد_شجاعی #استاد_عالی
➥‹ @YARALII_128 ›
فارِس
. . .
نیازینیستحتیگفتناوضاعدلتنگی
بخوانازچشـمهایمآرزوی
یکزیارترا💔
➥‹ @YARALII_128 ›