eitaa logo
فارِس
874 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
80 فایل
امام صـــادق علیه‌السلام : اگر من در دوران قائم بودم تمام عمرم را به او خدمت می‌کردم ... ایشان کـــه امام بودند و حجت بشر، آرزوی خدمت به امام زمان ما را داشتند ، پاشو رفیق فرصت ارزشمندی پیش روی توست... 📱رسانه مهـــدوی فارِس💚 پُل ارتباطی: @fares_gap
مشاهده در ایتا
دانلود
دل‌کندن‌از‌این‌دنیا🖤! (: 🫀
عکس‌ها را زیر چادرش گرفته بود. عکس اول را آورد بیرون، گذاشت جلوی امام و گفت: «آقا جان! این پسر بزرگم بود». عکس دوم را بیرون آورد، معرفی کرد و گفت که پسر دومش بوده. نوبت به عکس سوم رسیده بود، پسر سوم، جوانِ رشیدی که او هم مثل برادرانش شهید شده بود. تا خواست شهید سومش را معرفی کند، دید شانه‌های امام خمینی رحمه‌الله‌علیه دارد می‌لرزد ... چادرش را جمع‌وجور کرد، سریع عکس پسر کوچک‌ترش را، شهید چهارمش را گذاشت مقابل چشمان امام و گفت: «آقا! من این چهار پسرم را در راه انقلاب دادم تا اشک شما را نبینم». 💔
بسم الله الرحمن الرحیم🇮🇷  میروم تا انتقام سیلی مادرم زهرا را بگیرم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک خدا را هزاران بار شاکرم که به این بنده حقیر نعمت بندگی خود را عطا کرد و زبان قاصر از وصف و قدردانی نعمات ایشان است. یکی از بزرگترین این نعمتها حب علی علیه السلام و اولاد مطهرش است و این را هم مدیون پاکدامنی مادر و رزق حلال پدر هستم و خدا را شاکرم در خانواده ای پرورش یافتم که محیط آن دائم از ذکر خدا و محبت اهل بیت سرشار بود. من چطور قدردان خداوند باشم که رهبری فرزانه و دلسوز، عارف و مظلوم چون آقا سید علی خامنه ای حفظه الله را مقتدای ما فرمود و متاسفانه آنطور که باید نتوانستم سربازی ایشان را درک کنم.  پروردگارا به حق محمد و آل محمد از گناهان و سستیهای من بگذر که همه از نادانی و کاهلی بوده و سرم از شرمساری پایین است. خدای من!  به ارحم الراحمین بودن شما اعتقاد داشته و یقین قلبی دارم که مورد رافت شما قرار میگیرم ان شاءالله.  برای خانواده ام از پدر و مادر مهربانم و برادر با معرفتم و خواهران محجبه و عزیزم حلالیت میطلبم و بابت عطوفت و بزرگواری آنها و اینکه حقشان را ادا نکردم شرمنده هستم و میخواهم همیشه دعاگوی من باشند.  برای همسرم از همسر فداکار و قانع و فاضله ام و از همه مهمتر ذریه حضرت رسول و مادر مهربان فرزندانم طلب حلالیت میکنم چون آنطور که باید برای ایشان انجام وظیفه نکردم و قدردان زحمات خالصانه این عزیز نبودم.  برای فرزندانم فرزندانم! محبین حضرات معصومین! علی آقا، خانم فاطمه و آقا محمد! خوشحالم که به دِین خود عمل کردم. شاید نواقصی هم داشته ام اما سعی کردم که فقط رزق حلال کریمه اهل بیت سلام الله علیها را بر سفره مهیا کنم و از حضرات معصومین خواستارم که نسل و ذریه ام ولایتمدار و ادامه دهنده راه این حقیر باشند. توصیه من به فرزندانم طبق فرموده صلحا ترک معصیت و انجام فرایض دینی و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام است. مطمئنم پسرانم متدین، ولایتی و مفید برای نشر احکام دین میشوند و دخترم با عفت و حجاب چادر خود دل حضرت زهرا سلام الله علیها را شاد میکند. دخترم بدان که برای این چادر که هدیه حضرت زهرا سلام الله علیهاست، خون دلها خورده شده و برای حفظ آن خونهای بسیاری بر زمین ریخته شده است.  برای همکارانم، خادمین حریم حضرت معصومه سلام الله علیها به تمامی همکاران، خادمین بارگاه ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها ضمن درخواست حلالیت سفارش میکنم که قدر لحظات حضور در این حرم قدسی را بدانید هرچند که این حقیر نتوانستم استفاده احسن و اکمل از این بهشت زمینی داشته باشم. حرف آخر از شهدا شرمندهام که خیلی دیر به درک حقیقت وجودشان پی بردم. از خداوند متعال و حضرات معصومین و شهدا ممنونم که به گریه های شبانه این حقیر جواب دادند و مرا به عنوان مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها و حرم دختر سه ساله امام حسین علیه السلام برگزیدند. حال که صهیونیست خونخوار، انگلیس مکار، آمریکای جنایتکار و سعودی خیانتکار قصد براندازی حرم های اهل بیت را دارند و با حمله ناجوانمردانه و وحشیانه به زنان و فرزندان و طفل های شیرخواری که هیچ پناهی ندارند، قصد کشورگشایی دارند؛ این وظیفه را بر خود دیدم که به کمک این مردم بیگناه و دفاع از حرم اهل بیت بروم و از حضرت زینب و خانم رقیه علیها سلام که به من حقیر لیاقت حضور دادند و به مدد ایشان ما با عزت پیروز و سربلند میشویم. و در آخر اگر رزق شهادت به این حقیر رسید و جسدم برگشت در صورت امکان در حرم مطهر بانو دفن کنید و برایم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها،امام حسین و حضرت علی اکبر و امام رضا علیهم السلام را بخوانید. از دوستان میخواهم که همیشه برایم زیارت عاشورا بخوانند. امیرالمومنین علی علیه السلام همیشه در دعاهایشان میفرمودند: پروردگارا! به ما شهادت در راه خودت را عطا فرما و ما را از فتنه ها حفظ کن. شادی ارواح ائمه اطهار، شهدا و امام امت، سربلندی مقام معظم رهبری و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تعجیل در فرج آقا صاحب الامر صلوات.   غلام معصومه مهدی ایمانی فردوئی❤️ ♥️
خاطره ای از شهیده بنت الهدی صدر بسیار فداکار بود و با تمام توان برای برافراشتن پرچم حق واسلام می کوشید‌. همواره در جمع زنان می گفت:« اسلام غریب است و دلسوز کم دارد.» با همه وجود در راه این هدف پیش رفت تا به مقام والای شهادت رسید. پس از آنکه صدام ایشون رو به شهادت رساند، بعضی به او گفته بودند: چرا خواهر صدر را به قتل رساندی؟ صدام در پاسخ گفته بود: من قضیه حسین(ع) را تکرار نمی کنم. زینب(س) بعد از برادرش زنده ماند، و یزید و آل امیه را رسوا کرد... منبع : نشریه شاهد یاران، شماره ۱۸ شهیده💌
خاطره ای از شهید گمنام یه پسر بچه شانزده ساله رو آوردند اورژانس. هنوز از بدن مطهرش دود بلند می شد. سوخته بود و چهره اش قابل تشخیص نبود اما لب هاش آیات قرآن می خواند و برای سلامتی امام دعا می کرد... یه مجروح دیگه آوردند که از هم دریده شده بود.ازش پرسیدم: دردت شدیده؟!!! گفت: خوشحالم که به امام درد نمیرسه‌‌‌... منبع : کتاب روایت مقدس، صفحه ۱۳۱ 💌 🌾
خاطره ای از شهید سید مرتضی آوینی بخاطر مسأله ای یه نامهٔ تند به سید نوشتم که یعنی من از گروه رفتم. حالم خیلی بد و حسابی شاکی بودم .وقتی اومدم خونه چشم روی هم گذاشتم حضرت زهرا(سلام الله علیها) رو به خواب دیدم و شروع کردم گلایه از مجله، بی بی(سلام الله علیها) فرمود: به بچه من چیکار داری؟ من دوباره از حوزه و سید نالیدم، اما باز بی بی(سلام الله علیها) فرمودند: با بچه من چیکار داری؟ سومین بار که حضرت زهرا(سلام الله علیها) این جمله رو فرمودند: از خواب پریدم... یه نامه از سید بدستم رسید. که نوشته بود: یوسف جان! دوستت دارم.هر جا می خوای بری ،برو! ولی بدان برا من پارتی بازی شده واجدادم هوام رو دارن. منبع : کتاب همسفر خورشید 💌
خاطره ای از شهید محمدابراهیم همت یه مدت بود که ظرف تفلون خریده بودیم.از اون موقع چند بار بهم گفته بود: یادت نره! فقط قاشق چوبی بهش بزنیا، لایه تفلونش خراب نشه ها؟ دیگه داشت بهم بر میخورد. با دلخوری گفتم: ابراهیم! تو که اینقدر خسیس نبودی؟ برای اینکه سوء تفاهم نشه، زود گفت: نه! خسیس نیستم. آدم تا جایی که می تونه باید همه چیز رو حفظ کنه. باید از اسراف جلوگیری کرد باید طوری زندگی کنیم که کوچکترین گناه هم نکنیم... منبع : یادگاران کتاب شهید همت، صفحه ۳۵ 💌
خاطره ای از شهید رضا کارگر برزی سال اول دبیرستان بیماری عجیبی گرفت، دکترها بعد از یک ماه بستری شدن، گفتند: رضا فلج شده، کم کم فلج شدنش از پاها به بالا و (قلب رسیده) و جانش را می گیرد.‌ بعد از قطع امید ‌پزشکان، گفتم هیچ کس مصیبت زده تر از حضرت زینب نیست، نذر عمه ی سااات کردم، تا رضا خوب شود برای خودشان. یک روز در کمال ناباروری دیدم رضا دست به دیوار گرفت و راه رفت. آن روز زینب کبری پسرم را شفا داد، و امروز فدائی زینب(س) شد. منبع : کتاب مدافعان حرم،صفحه ۱۱۵ 💌
خاطره ای از شهید مصطفی احمدی روشن روبه روی خوابگاه یه سری خونه های قدیمی بود که خانواده های فقیر با اوضاع بدی توش زندگی می کردند. مصطفی من رو برد و اونا رو بهم نشون داد و گفت: ببین اینا چطوری زندگی میکنن و ما ازشون غافلیم‌‌‌... مصطفی چند وقتی بود که بهشون سر میزد و برنج و روغن براشون می‌خرید.وقتی هم که خودش نمی توانست بهشون کمک کنه،چند تا از بچه ها رو می برد تا به اونا کمک کنند... منبع : یادگاران۲۲«کتاب احمدی روشن» 💌 @YARALII_128
1.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنهافیلم‌بجا‌مانده‌از‌شهیدهادی🖤. @YARALII_128
رفیقش مۍگفت'' درخواب‌محسن‌رادیدم‌که‌مۍگفت: هرآیه‌قرآنۍ‌که‌شمابراۍشهدامۍخوانید دراینجاثواب‌یك‌ختم‌قرآن‌رابه‌اومۍ‌دهند📖'' ونورۍهم‌برای‌خواننده‌آیات‌ قرآن فرستاده‌مۍشود.. 🌿
23.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منم باید برم‌ .. آره برم سرم بره ‌.. ♥️ ‹ @YARALII_128