ولی رابطه با فردی که منطقیه و پخته واقعا لذتبخشه؛
بدون خیانت، دروغ، بدون اینکه احساس اضافه بودن داشته باشی؛ کنارش آرامش داری، روانت آرومه و فارغ از دغدغه های کم اهمیت، میتونی بدون هیچ ترس و واهمهای از ترک شدن و طرد شدن بهش اعتماد کنی، با آدم اصیل و بالغ حال دلت همیشه خوبه.
من زود عذاب وجدان میگیرم،
خیلی زود!
مثلا کودک درونم عجولانه و مغرورانه
حرفی میزند و قضاوتی میکند
یا منتی میگذارد
و کسی را ناخواسته میرنجاند
و این منم که تا مدتها فراموش نمیکنم
و شبها خواب را بر خودم حرام میکنم
و مینشینم و به دفعات,
همان لحظه و همان اشتباه را
در ذهن خودم تکرار میکنم
و روی همان ثانیهی وقوع اشتباه دقیق میشوم
و به خودم تذکر میدهم
و خودم را جای فرد مقابلم میگذارم
و جای او هم رنج میکشم
و خودم را بارها در دادگاه وجدان خودم
محاکمه میکنم
و به خودم قول میدهم تکرار نکنم و ...
اگر از من رنجیدید،
لطفا همان روز اول مرا ببخشید
و مطمئن باشید من بهجای شما
در حال محاکمهی خودم هستم
و باور کنید که واقعا قصد ناراحت کردن
شما را نداشتهام
و هرچه بوده بدون فکر اتفاق افتاده!
اصلا من آدمِ ناراحت کردنِ آدمها نیستم
یعنی بلد نیستم،
نمیتوانم،
دلش را ندارم!
مرا همان کودک ۷ سالهی نابلدی بدانید
که حتی وقتی مقصر نیست،
دنبال دوستش که قهر کرده میدود
و عذرخواهی میکند
و با گریه از او میخواهد که او را ببخشد
و هرکجا کسی غمگین بود،
به خودش میگیرد و خیال میکند
خودش کاری کرده که نباید میکرده.
من هنوز همانم!
همینقدر ساده و بدون حاشیه!
من یکی را زود ببخشید
و از من چیزی به دل نگیرید لطفا!!!!
واقعیت اینه که:
سواد یک فرد
به حجم دادهاى كه دريافت كرده نیست،
به کیفیت پردازش اون داده هاست.
گمونم یک تجربهی یکسان در اونهایی که تاریخ میخونن وجود داره. اونم اینه که ایرانیتر میشن. بذارید یکجورِ دیگه بگم. درواقع بیشتر از همیشه احساس تعلق میکنن به این خاک. حتی به خاکهایی که در گذشته مالِ این وطن بوده. غیرتمندتر میشن.
تا جایی که با دورهی مغولها در تاریخ اشک میریزن و هرگز نمیفهمن این حبّ، این حس تعلق، این تقدسگرایی و این وطنپرستی چهجوری توی سینهشون نشسته.
یکی از چیز هایی که همیشه
برای ارتباطاتم روش تاکید داشتم
ذات طرف مقابل بوده!
چون عقیده دارم که ذات
همه چیز آدمه!
از آدم بدذات دوری کنید
ولی از آدم بیذات بیشتر دوری کنید!
اگه بین دو راهی موندین
و ناچارا باید بین
بدذات و بیذات یکی رو انتخاب میکردین
حتما بدذات رو انتخاب کنید!
چون حداقل تکلیفتون باهاش مشخصه:
این آدم ذاتش بده
پس خیری ازش به من نمیرسه!
دونستن همین مطلب
کلی شما رو جلو میندازه!
ولی تکلیفتون با آدم بیذات معلوم نیست
و اینه که دردآوره؛
یهو از جایی که فکرشو نمیکنین
ضربه میخورید…
به قول شاعر:
تعلیم نده کم ذات را
کم ذات اگر بالا رود
گردن زند استاد را…
دوری نجفت؟
«حافظ صبور باش که در راهِ عاشقی،
آن کس که جان نداد، به جانان نمیرسد!»
خلاصه اگر مُردم، در جریان باش مولا.
فوريت تقويت
وقتي كسي حرفي رو ميزنه و يا رفتاري رو انجام ميده اگر تقويت بشه احتمالا نرخ تكرار اون رفتار در فرد بيشتر ميشه.
(تقويت به اين شكل كه بهش توجه بشه،تشويق بشه،جايزه بگيره،ازش تعريف بشه،ازش تشكر بشه و …)
حالا عبارت فوريت تقويت يعني وقتي كسي كاري رو ميكنه كه مورد تاييد هست اگر همون لحظه تقويتش كنيم اثر خيلي بيشتري داره تا اينكه چندساعت بعد يا چندروز بعد اونرو تقويت كنيم.
در روابط عاطفي وقتي يكي از طرفين كاري رو ميكنه كه باعث حس خوب در شريك عاطفيش ميشه خيلي بهتره همون لحظه از سمت شريك عاطفيش بهش فيدبك مثبت داده بشه(به طرق مختلف با توجه به نوع رفتار و موقعيت)تا رفتار دوباره تكرار بشه.
و يا در فرزند پروري اگر كودكمون كاري كه ازش خواستيم رو انجام داد سعي كنيم همون لحظه بهش پاداش بديم تا باز هم اون عمل رو انجام بده.
#روانی_شناسی