اگر از شهادت حسن نصرالله خوشحالید،
راه یهود و ابن ملجم را میروید!
آخر امیرالمومنینﷺ را هم
یهودی ها کُشتند.
رسول خدا فرمود: علی جان؛
قاتل تو فردی است
که اصالتی یهودی دارد...!
سقیفه هم زیر سر یهود بود؛
اصالت دشمنان اسلام یهودیت است.
دیگر بس است، جبهه هایتان را
انتخاب کنید؛
محبت بدون جبهه، طلحه و زبیر میسازد...
سوگیری تاییدی
عبارت است از
تمایل شما به پذیرش تنها
آن دسته از اطلاعاتی که
یکی از دیدگاه های موجود را
تایید میکند.
افراد
اغلب دیدگاه های متناقض
با باورهای تثبیت شدهشان را
نادیده میگیرند،
این امر به نوعی
از صافی گذراندن است
یعنی توجه انتخابی به موضوع.
شما خیلی راحت
به رویداد هایی که با دید شما
نسبت به خودتان و دنیای اطرافتان
هماهنگی ندارد
توجه نمیکنید
یا آن را به خاطر نمیآورید.
برای این روزها….
بحث بکنیم حتما،
همدیگر را با دلیل و منطق
مجاب کنیم
ولی توهین نه!
فحش و تهمت،
متن را خشمگین و کثیف میکند
آنقدری که دلت چرک میشود
از پاسخ!
دوست داشته باشیم همدگر را،
رنگارنگ بودنمان قشنگ است.
مثل خمیربازی ۸رنگ
هر کدام با رنگ مستقل خودمان
در کنار هم قشنگیم
قاطی که بشویم،
به هم که بپیچیم،
به جان هم که بیفتیم؛
رنگ کثافتی میگیریم!
کنار هم باشیم
روز های مهمی پیش روست…
آدما هر شب زندگی فکر میکنن
دیگه بهاندازهی کافی رنج کشیدهن
که شخصیتشون کامل شکل بگیره.
بعد فرداش دوباره پا میشن و رنجهای
جدیدی میکشن. و تهش خوب یا بد،
شخصیتشون، با همهی ذوقها و زخمهای
جدید، مدام بیشتر شکل میگیره..!
این روزها،
ترافیک کارگاهها و گفتوگوها
درباره نوجوان بالا رفته.
اما خلاصه همه حرفها
همین است:
پیش و بیش از آنکه لازم باشد
به نوجوان چیزی بگوییم؛
لازم است او را بشنویم.
من آدم بد زیاد دیدم تو زندگیم
ولی از بدترین آدمهایی که دیدم،
کسایی هستن که خودشون متوهمن
و فکر میکنن کسی هستند و قدرتی دارند،
و اصرار دارند تو هم تو توهمشون شریک بشی!
آدمهایی که چشم باز میکنی میبینی انقدر
برات سراب ساختن که داری توشون غرق میشی.
فرار کنید ازین آدمها، وگرنه یهو یه روز به خودتون میاید میبینید دارید به خوشباوریهاتون میخندید.
آرام که میشوی،
همه چیز درست میشود.
باید تجربه کردهباشی
تا بفهمی از چه حرف میزنم،
باید از همه طرف
مورد هجوم مشکلات قرار گرفتهباشی
و ذهنت میان اینکه
اول کدامشان را حل کنی،
گیر افتادهباشد.
باید گیر افتادهباشی
میان هزار راهِ نرفته
و هزاران کار نیمهتمام...
باید حسابِ همه چیز
از دستت در رفتهباشد
و بیتاب و درمانده،
کنج رینگ زندگی افتادهباشی
تا بفهمی
فقط در صورتی نجات پیدا میکنی
که تمام نگرانیهای بیفایدهات
را بریزی دور،
اطرافت را مرتب
و ذهنت را خلوت کنی
و در نهایت آرامش ببینی
میخواهی اولین حریفی
که به رینگ فرا میخوانی
کدام راه نرفته و کارِ نکرده
و آرزوهای وقوع نیافتهات باشد؟
باید منظم و به ترتیب
با همه چیز مواجه شوی
و مطابق قاعدهی اولویتها
پیش بروی.
معلوم است
که یک ذهن از هم گسیخته
و انسجام نیافته،
حتی در نهایت توانمندیاش
هم ناتوان است!
باید خودت را آرام کنی،
باید قبل از هر چیزی،
خودت را آرام کنی...
- پس غمهایمان چه؟
+ «کلَّ هَـمٍ وَغَمًّ سَیَنجَلی؛ بوَلایَتِکَ
یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا عَلِیُ»
[همهی غم ها و غصه ها برطرف میشوند،
بواسطهی ولایت علی علیهالسلام]