گفتم #حسین دارم از استرس میمیرم، گفت:
« یه ذکر بهت میگم هر بار گیر کردی بگو، من خیلی قبولش دارم: گرهی کار منم همین باز کرد
(آخه خودشم به سختی اجازهی خروج گرفت) »
گفتم: باشه داداش بگو
گفت: «تسبیح داری؟»
گفتم: آره
گفت: «بگو "الهی بالرقیه سلام الله علیها"
حتما سه سـاله ی ارباب نظر میکنه، منتظرتم و قطع کردم
چشممو بستم شروع کردم:
الهی بالرقیه سلاماللهعلیها
الهی بالرقیه سلاماللهعلیها
۱۰تا نگفتم که یهو گفتن: این پنج نفر آخرین لیسته؛ بقیهاش فردا، توجه نکردم همینجور ذکر میگفتم که یهو اسمم رو خوندن، بغضم ترکید با گریه رفتم سمت خونه حاضرشم، وقتی حسین رو دیدم گفتم: درست شد، اشک تو چشمش حلقه زد و گفت: "الهی بالرقیه سلام الله علیها"
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#شهیدحسینمعزغلامی
|مِــــــــعــــــــراج|
یه خانمی بود البته سن و سالش از حاج حسین بیشتر بود ولی ما به شوخی چند باری سر به سرش گذاشتیم که این چشمش تورو گرفته و ازین حرفا...
حاجی خیلی نسبت به مسئله نامحرم و ارتباطات باهاشون حساس بود و بارها امتحانش کرده بودم اصلا ازین ناحیه آسیب پذیر نبود
خانمه به اسم فعال فرهنگی و مدیر یکی از بخش های دولتی به حساب مسئولیت های اجتماعی سازمانش با حاجی مرتبط شده بود و چندتام اقلام رسوند برای هیات
پرچم و ازینجور چیزا
چند بار که سرش شوخی کردیم که دلیل داره توجهاتش به شما و مثلا خانمه پولداره و ماشینش فلانه و...
دفعات بعدش کلا طوری مدیریت کرد که دیگه اون خانمو نبینه.
یه مدت بعد درباره اش حرف زدیم.
گفت :
بعضی چیزا شوخی شوخی جدی میشه و بهتره از شوخیای اینطوری پرهیز کنیم!
به نقل از دوست شهید
#شهیدحسینمعزغلامی
هر وقت کسی جایی گیر می کرد یا مشکلش حل نمی شد حسین آقا بهش میگفت :
اگه جایی گیر کردی یه تسبیح بردار و ذکر " الهی به رقیه " بگو
بی بی حل میکنه.✨🌱
#بهشتزهرا
#شهیدحسینمعزغلامی
@ir_meraj
#شهیدحسینمعزغلامی:
هر وقت کسی جایی گیر میکرد
یا مشکلش حل نمی شدحسین بهش میگفت:
اگه جایی گیر کردی یه تسبیح بردار و
ذکر #الهیبهرقیه بگو
بی بی خودش حل میکنه🖤🕊