عشق راهی ست
برای بازگشت به خانه
بعد از کار
بعد از جنگ
بعد از زندان
بعد از سفر
بعد از ... من فکر می کنم
فقط عشق می تواند پایان رنج ها باشد..!
#شهید_محمد_بلباسی
#عشق
#شهادت
#مدافعان_حرم
• @ir_naeboshahid •
🍂صبح يعني تو بخندي
دل من باز شود...
#پلک بگشايي و از نو
غزل اغاز شود...
#صبح يعني که دلم
گرم نگاهت باشد...
#آسمان , #عشق , #زمين
با تو هم اواز شود...
#صبح_بخیر
#شهید_محمد_بلباسی
• @ir_naeboshahid •
[نـائــب الـشـهـیـد..🌱]
#خاطرات_شهید ●کارهای اعزامش جور نمی شد، احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش می کنند از این م
#شهید_امام_رضایی
🍃به راستی که این نام برازنده توست.
شنیده بودم #برات_کربلا را از #امام_رضا می گیرند و تو این را بهتر میدانستی. خوب میدانستی راه کربلایی شدن از #مشهد میگذرد و حتما اقتدا به وفای عباس کرده بودی که اینگونه تشنه دفاع از حریم #حرم بودی. آری #عباس بودی.
🍃از روزی که به دنیا آمدی تا دقایق آخر عمرت که ذکر لبت #یا_اباالفضل شد. تو چقدر خوب رسم وفا را بلد بودی
که از هست و نیستت به خاطر اربابت بگذری؟ وفا تا کجا؟! تا آنجا که ماشین زیر پایت خرج سفر سوریه ات شد. تو معنای واقعی بابی انت و امی و نفسی و مالی شدی...
🍃راستش را بگو! این همه بیقراریت برای چه بود؟ هربار نرفتنت، برگشتنت و به در بسته خوردنت و دوباره و دوباره پا پیش گذاشتنت برای چه بود؟ نکند تو اصلا به دنیا آمدی و قد کشیدی برای #شهادت. نکند به #دنیا آمدی که درس امروز ما باشی! که یادمان دهی حرف #عشق تکراری نیست و طالب شهادت بودن هرچقدر در کالبد مردانی از جنس تو بارها و بارها تکرار شود باز هم تکراری نیست! و با همین بیقراری عجیبت امضای آخر را را از امام رضا گرفتی و اسمت رفت در لیست عملیات و بالاخره آن بیقراری که از بدو تولد با خودت آورده بودی آرام گرفت.
🍃راستی! شهادت مبارک
یادت نرود برات کربلای ما را هم از امام رضا بخواهی
#شهید_حسین_محرابی
#عزیزم_حسین
#عشق
سنّ و سالَت که بیشتر میشود
میفَهمی کسی را
به بهانهای خواستن، بها ندارد..
که عشق اگر عشق است
باید بی قید و شرط...
محضِ معشوق باشد و بس !
سنّ و سالَت که بیشتر میشود
میفهمی بعضی از کلماتَت..
بعضی از احوالات قلبیَت ..
باید فقط مختصٍ یکنفر باشد !
میفهمی دوری و نزدیکی..
فراق و وصال ..آنقدر هَم مهم نیست..
همینکه جایی جز درِ خانهی عشق نباشی..
عشق است.. !
حُسین جان!
ما عمرمان به پایِ روضههای تو رفته ..
از ما گذشته تو را، به بهایِ بهانه بخواهیم..
عزیزم !
این کلمه راستش را بخواهی
کنارِ اسمِ کسی جز تو نمینشیند..
تو #عزیزم_حسین ِ همهی مایی و ..
ما فقط برایِ تو بلندبلند گریه کردیم
فقط برایِ تو شبها تا گرگ و میشِ سحر
به سر و صورت زدیم..
و صبحها با خورشید
به استقبالِ روضهَت رفتیم..
حالا تو بخواه تا
لحظهلحظههایِ این روزگارِ غریب را
در پناهِ پرچمَت ... زیر خیمهَت... درِ خانهیِ تو
به عشق .. به عاقبت بخیریِ نگاهت ...
نفس بکشیم..
#به_قلم_غریب ِ آشنای تو !
..
غیر از غلامیِ تو به دردی نمیخورم
بیرون کنی به فاطمه بیکار میشوم..
#عشق
#خودت_را_بده_مابقی_را_بگیر
عشق ؛ اگر عشق باشد...
داغِ فراقِ معشوق ..
قلبِ عاشق را میسوزاند و ...
ذره ذره آب میکند ...
عشق؛ اگر عشق باشد ...
خیالِ وصالِ معشوق
جسمِ عاشق را ...
از خواب و خوراك میاندازد و ..
روحِش را
پرواز میدهد تا دیارِ یار...
عشق؛ اگر عشق باشد...
فکر و ذکر عاشق
میشود معشوق و تمام!
نه یك کلمه بیشتر...
نه یك کلمه کمتر...
حسینجان!
شبهای جمعه که از راه میرسند...
قلبم پایِ فراقت میسوزد و..
از چشمهایم چکه میکند
خیلی وقت است
خیالِ رویِ تو ...
شب و روز و ..
خواب و بیدارم شده..
دنیا و آدمهایش غریبه شدند و
نامِ غریبِ محزونِ تو آشنا !
راستش ...
فکر و ذکر و نگرانیَم ..
رسیدن و نرسیدن به توست ...
روحَم خستهست ...
پرمیکشد حوالیِ آغوشت..
خودت را میخواهم
نه یك کلمه بیشتر...
نه یك کلمه کمتر...
میشود زودتر بغلم کنی؟!
#به_قلم_دلِ_دلتنگِ_تو💔
. @ir_naeboshahid .
سایه ات مستدام آقاجان...
همه نگران بغض دم «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا»ی آقا بودند ابراهیم. همه نگران بودند. همه از دیشب میگفتند دعاکنید آقا سرنماز بغض نکند یکهو. در لحظه این فراز، همه بلند گریه کردند، تمام صفهای قامت بسته پشت شانههای آقا. صفهای توی خیابان. همه بلند گریه کردند که بغض آقا توی صدای جمعیت گم شود. آقا اما بغض نکرد ابراهیم. در تکرار دوم و سوم هم همه مویه سر دادند. میلیونها گریه بلند، برای شنیده نشدن یک بغض آرام؛ آقا اما بغض نکرد ابراهیم. هیچ شانههایش نلرزید. کوه انگار. مشکی هم نپوشید حتی. و بر تابوت شما کمر خم نکرد حتی برای بوسهای یا فاتحهای. رفت و توی دفتر شخصیاش نشست به دیدارهای سران و سرسلامتیهای همسایهها. آقا حواسش هست ابراهیم. مراقب است که توی دل ما خالی نشود. بچهها را بغل میکند. به آدمبزرگها میگوید هیچنگران نباشید. خللی پیش نمیآید. سکنات او آراممان میکند. ابراهیم تو توی دامن کوهها گم شدی، و ما تکیه بر کوهی دادهایم این داغ را. حالمان خوب است، کوهمان استوار هنوز. نگران ما نباش.
#کوه
#پدر
#عشق
. @ir_naeboshahid .
#عشق
#خودت_را_بده_مابقی_را_بگیر
عشق ؛ اگر عشق باشد...
داغِ فراقِ معشوق ..
قلبِ عاشق را میسوزاند و ...
ذره ذره آب میکند ...
عشق؛ اگر عشق باشد ...
خیالِ وصالِ معشوق
جسمِ عاشق را ...
از خواب و خوراك میاندازد و ..
روحِش را
پرواز میدهد تا دیارِ یار...
عشق؛ اگر عشق باشد...
فکر و ذکر عاشق
میشود معشوق و تمام!
نه یك کلمه بیشتر...
نه یك کلمه کمتر...
حسینجان!
شبهای جمعه که از راه میرسند...
قلبم پایِ فراقت میسوزد و..
از چشمهایم چکه میکند
خیلی وقت است
خیالِ رویِ تو ...
شب و روز و ..
خواب و بیدارم شده..
دنیا و آدمهایش غریبه شدند و
نامِ غریبِ محزونِ تو آشنا !
راستش ...
فکر و ذکر و نگرانیَم ..
رسیدن و نرسیدن به توست ...
روحَم خستهست ...
پرمیکشد حوالیِ آغوشت..
خودت را میخواهم
نه یك کلمه بیشتر...
نه یك کلمه کمتر...
میشود زودتر بغلم کنی؟!
#به_قلم_دلِ_دلتنگِ_تو
. @ir_naeboshahid .