eitaa logo
هیئت رائحة المهدي 🇵🇸
223 دنبال‌کننده
116 عکس
15 ویدیو
0 فایل
بسـم‌ربِ مهدی‌ زهـرا 'عج' 🌱 ‌ رایحه بهشت را از مسیر شما یافته‌ام .. یابن الحسن ‌ ‌ • هیئت رائـحـة المهـدي • قـــرارگاه جـوانِ منتـظـــر • بنیـاد مـهدویت اسـتان البــرز ‌ 🧕🏻 • جهت ارتباط : @D_entezar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 به شما وصیت می‌کنم که ایمانتان به رهبری حضرت امام خامنه‌ای محکم و قوی باشد ، که خیر دنیا و آخرتتان در این است. 🥀 🆔 @ir_rayehe313
روزی را نزدیک خواهیم کرد که اسرائیل آنچنان بترسد و در این فکر باشد که مبادا از لوله سلاحمان به جای گلوله سرباز شلیک شود . - شهید احمد متوسلیان 🥀 🆔 @ir_rayehe313
آخرهای آذر بود که آمد رفتم استقبالش گفت میرود پسرش را ببیند. آمدیم دم خانه شان سپرد بمانم تا برگردد خیلی طول نکشید که برگشت از در که آمد بیرون .. پرسیدم : علی آقا ! گل پسرت را دیدی ؟!  گفت : آره  گفتم : حالا به تو رفته یا به مادرش ؟! گفت : نمی‌دانم  تعجبم را که دید ادامه داد : من که صورتش را نگاه نکردم ، فقط بغلش کردم همین . انتظار هر جمله ای را داشتم الا این .. گفت : ترسیدم نگاهش کنم محبتش نگذارد برگردم . - شهید علی شرفخانلو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🥀 🆔 @ir_rayehe313
انتخاب شغل در سیره شهید محمد علی رحیمی سید محمد علی خودش را مدیون انقلاب می دانست و شغل را وسیله برای ادای این دین. به همین خاطر در سال های اولیه ازدواج مان در هیچ شغلی بیش از یک سال دوام نیاورد. اوایل ازدواج در کمیته بود. مدتی بعد مدیر کانون فرهنگی بعثت شد و در کنار آن در یک دبیرستان به عنوان مسئول امور تربیتی مشغول به کار شد. یک سال نشده کانون را رها کرد و در بخش فرهنگی سپاه مشغول به کار شد. مسئول پیک انقلاب و نشریه کودکان شد. اگر تهران بود مدام به بیمارستان ها جهت عیادت از مجروحان می رفت و گرنه جبهه بود بود برای امور فرهنگی و عقیدتی. بعد از مدتی به بخش احیای اندیشه اسلامی وزارت فرهنگ و ارشاد رفت و سرانجام در بخش بین الملل سازمان تبلیغات ماندگار شد. فکر می کرد در آنجا بیشتر به اسلام خدمت می کند. آن قدر عاشق انقلاب بود که با مرخصی بدون حقوق عازم هندوستان شد برای تبلیغ اسلام و انقلاب. شهید محمد علی رحیمی🌹 🆔 @ir_rayehe313
-هیچ کس؛ جز آنکه دل به خـدا سپرده رسم دوست داشتن نمی‌داند🤍 "شهید‌سید‌مرتضی‌آوینی" 🆔 @ir_rayehe313
‌🕊🍂🕊 بلافاصله نگاهم به سرِ ابراهیم افتاد قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود .. مسیر یک گلوله را میشد بر روی موهای او دید با تعجب گفتم : داش ابرام سرت چی شده ؟ دستی به سرش کشید با دهانی که به سختی باز میشد گفت : میدانی چرا گلوله جُرات نکرد وارد سرم بشود ؟ گفتم چــرا ؟! ابراهیم لبخندی زد و گفت : گلوله خجالت کشید وارد سرم بشود چون پیشانی بند " یامهدی " به سرم بسته بودم. - شهید ابراهیم هادی 🥀 🆔 @ir_rayehe313
✍🏻 شهید حسین خلعتبری : اگر ذره‌ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد ، آن را با خونم می‌شویم .. 🥀 🆔 @ir_rayehe313