eitaa logo
"دوستان ایران زمین و ایرانیان" 🇮🇷
323 دنبال‌کننده
14هزار عکس
19.4هزار ویدیو
102 فایل
ما دوستان ایران زمین و ایرانیان با حمایت از منافع کشور بسوی اهداف راهبردی سوق داده شده و ایرانی آباد و مستقل حمایت میکنیم. الگوی ما منافع ملی کشورمان است و نه شخص پرستی، برای همین در پروفیل عکس شخص نگذشتیم. 🇮🇷 @iran_doostan
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃؛💫؛🍃 💫؛🍃 🍃 اعترافات ۱۸ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعزیز قادر السامرائی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 عملیات در شرق بصره تیپ های لشکر سوم، دست سازماندهی مجدد زدند تا در محورهای عملیاتی وارد کارزار شوند. من در قرارگاه عملیات لشکر سوم بودم و به طور منظم ماجرای درگیری ها را دنبال می کردم و تقریباً به سیر کامل جریانات احاطه داشتم. هر گزارشی که توسط بی سیم می‌رسید، وضعیت تهاجم ایرانیان را برایمان بهتر ترسیم می کرد و کیفیت دفاع عراق نیز مشخص می شد. در یکی از همین گزارشها چنین آمده بود: قوای ایرانی خط دفاعی ما را شکستند و مواضع ما را تصرف کردند. تیپ ۳۹ تلاش فراوانی برای ممانعت از پیشروی آنها از خود نشان داد؛ ولی در نهایت، تمام نیروهای ایــن تیپ خود را به نیروهای ایرانی تسلیم کردند و به اسارت درآمدند. تلگراف دیگری توسط افسر مخابرات سپاه سوم، سروان صادق جعفر دریافت شد که در متن آن آمده بود: «نیروهای ایرانی دست به پیشروی در عمق خاک عراق زده‌اند و اجساد عراقی ها در پاسگاه زید و اطراف آن زمین را پوشانده است. توپخانه عراق، پشتیبانی لازم را از خود نشان نمی‌دهد و نقش اصلی خود را در این امر ایفا نمی کند. در مرحله سوم عملیات بیش از هفتصد تانک به همراه خدمه آنها منهدم شد. چهارده تانک دیگر به غنیمت ایرانیان درآمد و کشته‌های ما به بیش از سه هزار نفر رسید. آتش جنگ به دامان شهر بصره رسیده، مردم شهر را به هراس انداخته بود؛ طوری که مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده بودند. منظره اسفبار دیگر که نسبت به سایر موارد بیشترین شرمندگی را برایمان به ارمغان آورد، فرار سربازان عراقی و تعقیب آنان توسط نیروهای ایرانی بود. عراقی‌ها با قیافه های وحشت زده در حال فرار بودند و گل و لجن سر و روی آنان را پوشانده بود. در تصاویر هوایی که در دفتر کارم داشتم هجوم جسورانه رزمندگان ایرانی و فرار خفت بار عراقی‌ها کاملاً مشخص بود. این نظامیان که مایه افتخار صدام و وسیله سوء استفاده های او در جهت مطامع شخصی بودند، اکنون با سرافکندگی همچون شتر مرغ، گامهای بلند بر می داشتند و پشت به دشمن و رو به میهن با سرعت در حرکت بودند. حتی افسران ارشد نیز از این قاعده مستثنی نبودند. افسران ارشد با کندن درجه ها قاطی سربازان شده بودند و از صحنه کارزار به سمت بصره می گریختند. جوخه های اعدام فراریان، بازارِ گرمی داشت و با همه یکسان برخورد می‌شد. حکم اعدام بدون محاکمه و صدور رأی دادگاه انجام می‌شد. فرمانده لشکر سرتیپ ستاد حمد الحمود نیز همراه فراریان بود؛ ولی به محض رسیدن به کنار جوخه های اعدام تغییر موضع داد و شروع به دستور دادن و هارت و پورت کردن نمود و با حالتی بر سر فراری ها و خائنان داد می‌کشید: هرچه سریع تر تمام خائنان را اعدام کنید. به این ترسوها مجال ندهید...! ┄═• ادامه دارد •═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas 👈لینک عضویت ✧✧ ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ حܩߊ‌ܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐ‌ܢ‌ߺ ✧✧ 🍂
🍃؛💫؛🍃 💫؛🍃 🍃 اعترافات ۱۹ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعزیز قادر السامرائی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 عملیات در شرق بصره مرحله چهارم عملیات در تاریخ ۱۳۶۱/۶/۱ آغاز شد و منطقه مورد تهاجم شلمچه بود. ایرانیان با استعداد یک لشکر دست به یورش زدند و در سمت مقابل لشکر یازدهم و دهم عراق، با کمک نیروهای دیگر و پشتیبانی پرحجم آتش توپخانه و واحدهای زرهی و تانک و یک واحد کامل جيش الشعبي، خطوط دفاعی را تشکیل داده بودند. ایرانیان پس از یورش، در مقابل این مواضع متوقف شدند؛ زیرا نیروهای عراق با مهندسی دقیق، دست به احداث موانع تدافعی زده بودند. خاکریزهای منظم و میدان های مختلف مین و دیگر موانع بازدارنده منطقه را غیر قابل نفوذ کرده بود. فرمانده لشکر یازدهم موضع دفاعی بسیار مستحکم و دقیقی برای منطقه خود ایجاد کرده و در سایه این موانع، دفاع از منطقه بسیار سهل و آسان شده بود. دریاچه و کانالهای اطراف مواضع مجهز به موتورها و تجهیزاتی بسیار قوی بودند. خط آتش برنامه ریزی شده با نقشه دقیق و حجم سنگین آتش مهیا شده بود. رزمندگان ایرانی خط دفاعی لشکر دهم را در هم شکسته در یک نبرد خونین با نیروهای این لشکر، عرصه را بر آنها تنگ کردند. فرمانده تیپ سوم گارد ریاست جمهوری عراق، اسعد الجبوری به سرنوشت سیاه خویش گریست، سلاح را برداشت و اقدام به خودکشی کرد. وقتی دربارۀ او سؤال کردم چنین پاسخ شنیدم: «وی به علت سنگینی تلفات و خسارات وارد شده که شخصاً ناظر آنها بود و می‌دید که سربازانش همچون مرغ های سر بریده بر زمین افتاده پرپر می‌زنند و تانک های لشکر دهم از روی اجساد این قربانیان می‌گذرند و آنها را تکه تکه می کنند و گوشت آنها با خاک و خون آمیخته می‌شود، ظرفیت تحملش لبریز شد و دست به خودکشی زد. این صحنه ها را سایر سربازان نیز شاهد بودند و چون سرنوشتی مانند آن برای آینده خود می‌دیدند. روحیه ها از دست رفته بود. در همین لحظات یکی از سربازان عراقی با صدای بلند فریاد زد: مرگ بر صدام، مـرگ بــر خیانتکاران جنايتكار... منظور وی افسران فرماندهی بودند که دستور له کردن جنازه ها را به تانک ها صادر کرده بودند. در چنین اوضاع و احوالی وزیر دفاع عراق، عدنان خير الله همراه فرمانده سپاه سوم عراق، به منطقه ای در نزدیکی میدان نبرد آمدند. وزیر دفاع با مشاهده کثرت اجساد عراقی ها، تبسمی کرد و علت زیادی کشته ها را چنین توجیه کرد: کثرت کشته های ما نشان دهنده آگاهی سیاسی و اعتقادی افراد ماست و آنان فهمیده اند که امروز باید از کیان ، وطن، شرف و کرامت آن دفاع کنند! این سخنان را جناب وزیر دفاع در سالن الفاروق در نزدیک میدان کارزار و در مقابل خبرنگارانی که از نواحی مختلف حاضر بودند، به زبان آورد. وزیر فرهنگ عراق، لطيف نصيف جاسم نیز سخنرانی کرد و گفت عراقی‌ها عصر جدیدی را آغاز کرده اند. این عصر، عصر صدام است که پیروزیهای شگفت انگیز، از دلایل روشن آن است! در تاریخ ۱۳۶۱/۵/۶ ، مرحله پنجم عملیات رمضان آغاز شد و محور شمالی پاسگاه زید مورد هجوم قرار گرفت. رزمندگان ایرانی با سه لشکر، در این مرحله از عملیات دست به حمله زدند. محور شمالی پاسگاه زید از موقعیت‌های بسیار حساس و سخت محسوب می شد. فرماندهی عراق لشکرهای جدیدی به منطقه اعزام کرد که عبارت بودند از لشکر يكم، تا لشکر دهم، و لشکر سیزدهم، لشکر پانزدهم، لشکر شانزدهم، لشکر هجدهم و لشکر بیستم. این لشکرها در منطقه تجمع کردند. هدف از گرد آمدن این نیروها بستن راه نفوذ ایرانی ها به شهر بصره بود. در تمام دوران زندگی نظامی خود در جبهه های جنگ، نبردی به شدت و عظمت عملیات این شب ندیده بودم. تیپ های عراقی با یک عملیات متمرکز و سازماندهی شده و تحت نقشه واحدی مشغول دفاع از محور بودند. با همه این عده، خسارات و تلفات ما لحظه به لحظه زیاد می‌شد و تانک‌های عراق در ورطه رو در رویی با تانکهای ایرانی به آتش کشیده می شدند. ┄═• ادامه دارد •═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas 👈لینک عضویت ✧✧ ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ حܩߊ‌ܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐ‌ܢ‌ߺ ✧✧ 🍂
🍃؛💫؛🍃 💫؛🍃 🍃 اعترافات ۲۲ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعزیز قادر السامرائی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 نتایج عملیات رمضان هنگامی که عراق ایرانیان را در پشت دیوارهای بصره دید، از تنها حربه ای که می‌توانست به کار گیرد و حمایت استکبار جهانی را جلب کند، با طرح ادعاهایی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی به خاک عراق تجاوز کرده است و قصد براندازی حکومت عراق را دارد، سعی در نجات خود از مهلکه داشت. فریاد عراق، سراسر جهان را پر کرده بود که جمهوری اسلامی قصد اشغال عراق و غارت ثروت ملی آن را دارد. کشورهای عربستان سعودی، کویت، اردن و مصر، با تمام توان انواع کمک ها را به عراق گسیل داشتند. وزیر دفاع مصر به عراق آمد و از قرارگاه‌های عملیات منطقه، بازدید کرد و طی این بازدید پیشنهاد کرد که یک پل هوایی بین عراق و مصر برقرار شود؛ که بلافاصله این پیشنهاد به مرحله اجرا درآمد و ارتباط شبانه روزی هوایی بین مـصـر و عراق برقرار شد و تجهیزات و مهمات مورد نیاز عراق از این طریق تأمین گشت. نیروهایی نیز از ارتش مصر برای جنگیدن در کنار عراقی ها به عراق آمدند. البته هدف مصری ها کسب درآمد و جمع آوری دلار بود. هنگامی که صدام از اهداف آنان آگاه شد، دستور اعزام نیروهای مصری را به جبهه بصره صادر کرد. جبهه بصره در آن موقع بدترین و شکننده ترین جبهه ها بود و شدت حملات نیروهای ایرانی تاب و توان مقاومت را از همه می‌گرفت. مصری ها متوجه سختی شرایط شدند و دانستند که بایستی هیزم این آتش باشند. بعضی از آنان در همان روزهای اول گریختند. یکی از افسران اداری لشکر دوازدهم عراق، سرهنگ صبحی الدجیلی از فراریان مصری پرسید: "آیا می‌دانید مردم عراق به فراریان از جبهه ها ترسو می گویند؟" یکی از مصریها پاسخ داد: "ای عمو... اگر صد بار به ما بگویند ترسو، بهتر از این است که یک بار بگویند خدا بیامرز!" شدت جنگ و فرار مصری ها از جبهه ها باعث شد دستورالعمل جدیدی صادر شود و تأکید فرماندهی کل در دستورالعمل ایــن بـود که برخورد با مصری های فراری از جبهه مانند برخورد با سربازان عراقی خواهد بود و وظایف یکسان و مجازاتهای یکسان برای برخورد با متخلفان در نظر گرفته شده است. هشتاد سرباز مصری، به علت فرار از جبهه توسط جوخه های اعدام عراق به هلاکت رسیدند و اجساد این افراد به طور جداگانه به مصر منتقل شد. این حقیقت را شیخ کشک، مبارز نابینای مصری، از مخالفان حسنی مبارک در خطبه های نماز جمعه مصر برای مسلمانان مصری فاش کرد و گفت اجساد مصریهایی که در فرودگاه قاهره تحویل شدند، همگی وضعیت مشکوکی داشتند و بر بدن آنان آثار شکنجه و تعذیب دیده می‌شد! بعضی از این اسرار توسط وفيق السامرایی مدیر اطلاعات عراق که جدیداً از عراق فرار کرده و به یکی از کشورهای خارجی پناهنده شده است فاش شد. وی در این مورد گفته است تعداد زیادی زندان زیرزمینی وجود دارد که پاسداران امام خمینی و بسیجیان در آنها محبوس هستند. آنان هنوز هم در زیرزمین ها محبوس اند و هر روز تحت شکنجه و آزار قرار می گیرند. این اسرار برای اولین بار فاش می‌شوند و حتماً به چاپ خواهند رسید. بلندگوهای تبلیغاتی عراق در هنگام عملیات رمضان تغییر موضع دادند و همین امر نشان دهندۀ تفکر متزلزل و بی پایه حزب بعث است. مردم عراق نیز پس از این زمان بود که به ماهیت نظام و ارتش خود پی بردند و آنها را غیر قابل اعتماد دیدند. به همین دلیل، اکثر مردم هشیار عراق به اماکن مقدسه و عتبات عالیات رفته، در پناه اهل بیت(ع) قرار گرفتند. بعد از عملیات رمضان، عراق آماده و مساعد برای دگرگونی سیاسی بود و همه چیز برای تغییر ترکیب سیاسی عراق وجود داشت؛ ولی در اواخر امر آمریکا هیئتی برای جلوگیری از تغییرات عراق به منطقه گسیل داشت و حمایت همه جانبه خود را برای ابقای صدام اعمال کرد و او را از جهت سیاسی و نظامی تقویت یافت و پایگاه خود را در منطقه تثبیت کرد. ┄═• پایان •═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas 👈لینک عضویت ✧✧ ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ حܩߊ‌ܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐ‌ܢ‌ߺ ✧✧ 🍂