eitaa logo
🌹ڪانال مدافعان حرم🌹
5.8هزار دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
23.9هزار ویدیو
236 فایل
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن پرستو شدن 📞ارتباط با خادم کانال 👇👇 @diyareasheghi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢وقتی دشمنان ایران هم در پخش زنده ‌بی‌بی‌سی به بزرگی حاج قاسم اعتراف می‌کنند؛ قاسم سلیمانی کسی است که آمریکا و داعش را له کرد! رامین پرهام در گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی: 🔹 کسی است که مخاطب ژنرال برجسته آمریکایی در کل خاورمیانه بود؛ قاسم سلیمانی کسی است که عکس او در جلد مجله نیوزویک قرار گرفت. ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
13.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خاطره‌ی شنیدنی پزشک مدافع‌حرم از شهید قدیر دستش تیر خورده بود و اومده بـــود تا درمــــانش کنیم! باید اونو عمل جراحیش می‌کردیم! می‌گفت: اگه بی‌هوشی بزنی، حلالت نمی‌کنم دکتر! بدونِ بی‌هوشی عملم کن! چون من باید برگردم و نیروهامو فرمانــــدهی کنم! به قدیر داروی کتامین تزریق کردیم و تاثیرات این دارو باعث شد تا ... ! 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سردار قاآنی در گلزار شهدای کرمان: مجالس بزرگداشت شهدا مجالس عزاداری نیست بلکه مجلس بازخوانی عزت و عظمت انقلاب اسلامی و فداکارانی که در این مکتب تمام وجود خود را گذاشته اند میباشد 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سردار قاآنی: برای اولین بار در طول عمر نحس رژیم صهیونیستی بیش از نیمی از ارتش این رژیم از ترس در کرانه باختری مستقر شده است، مساحت کرانه باختری یک دهم کرمان هم نمیشود 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت سردار قاآنی از فداکاری جوان فلسطینی در دو عملیاتی استشهادی علیه رژیم صهیونیستی 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
🖥سریال «» 📀روایت اعزام ۸نفر از مدافعان حرم اهل مشهد 🪧قسمت اول: 🌹شهید مدافع‌حرم 📹مشاهده در تلوبیون: 🔗https://telewebion.com/episode/0x53f26a8 🪧قسمت دوم: 🌹شهید مدافع‌حرم 📹مشاهده در تلوبیون: 🔗https://telewebion.com/episode/0x53f3feb 🪧قسمت سوم: 🌹شهید مدافع‌حرم 📹مشاهده در تلوبیون: 🔗https://telewebion.com/episode/0x53f5a29 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
13.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ شهید مدافع‌حرم جبار عراقی سرهنگ پاسدار شهید سال۱۳۴۷ در بستان به دنیا آمد. با تجاوز نیروهای تکفیری به حریم آل‌الله، برای دفاع از حریم اهل‌بیت علیهم‌السلام به سوریه اعزام شد. او از عاشقان زینبی دیار خوزستان بود که در مناطق عملیاتی سوریه مشغول نبرد با گروه‌های تکفیری صهیونیستی شد و فرمانده تیپ یک و جانشین قرارگاه محمد رسول‌اللهﷺ در استان حماه سوریه بود. سرانجام سوم آبان سال۱۳۹۴ پس از ۶ساعت نبرد جانانه، براثر اصابت گلوله تک‌تیرانداز جیش‌النصر به سرش در منطقه‌ی مهته استان حماه سوریه به فیض شهادت نائل آمد. 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
🎞 🖥سریال «» 📀قسمت پنجم 🗓پنج‌شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۱ 🕰ساعت ۲۱:۱۵ 📺شبکه دو 🔄تکــــرار 🗓جمعه ۱۶ دی 🕰ساعت ۰۰:۵۰ ، ۰۹:۴۵ و ۱۶:۱۵ 📺شبکه دو 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
را صدا بزن 📿 اول وقت 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
هوالعشــــــق ڪف دستهایم را اطراف فنجان چای میگذارم. به سمت جلو خم میشوم و بغضم را فرو میبرم.لب هایم را روی هم فشار میدهم و نفسم را حبس میکنم... نیا! چقدر مقاوت برای نیامدن اشڪ های دلتنگی!... فنجان را بالا می آورم و لبه ی نازک سرامیڪی اش را روی لب هایم میگذارم... یڪ دفعه مقابل چشم هایم میخندی... تصویر لبخند مردانه ات تمام تلاشم را از بین میبرد و قطرات اشڪ روی گونه هایم سر میخورد... یڪ جرعه از چای را مینوشم...دهانم سوخت...و بعد گلویم!... فنجان را روی میز کنار تختم میگذارم و با سوزش سینه ام از دلتنگی سر روی بالشت میذارم... دلم برایت تنگ شده... نه روز است که بی خبرم...از تو... از لحن آرام صدایت...از شیرینی نگاهت... زیر لب زمزمه میکنم... "دیگه نمیتونم علی" غلت میزنم، صورتم را در بالشت فرو میبرم و بغضم را رها میکنم... هق هق میزنم... نکنہ...نکنہ چیزیت شده! چرا زنگ نزدی...چرا؟! نه روز برای کسی که همه ی وجودش ازش جدا میشه کم نیست!... به بالشت چنگ میزنم و کودکانه بهانه ات را میگیرم... نمیدانم چقدر... 💞 💞 اما اشڪ دعوت خواب بود به چشمانم... حرڪت انگشتان لطیف و ظریف در لابه لای موهایم باعث میشود تا چشم هایم را باز کنم... غلت میزنم و به دنبال صاحب دست چندبار پلڪ میزنم...تصویر تار مقابلم واضح میشود...مادرم لبخند تلخی میزند... _عزیزدلم! پاشو برات غذا آوردم.... غلت میزنم.روی تخت مینشینم و در حالیکه چشمهایم را میمالم. میپرسم... _ساعت چنده مامان؟ _نزدیڪ دوازده... _چقدر خوابیدم؟ _نمیدونم عزیزم! و با پشت دست صورتم را نوازش میکند. برای شام اومدم اتاق خوابت دیدم خوابی، دلم نیومد بیدارت کنم...چون تا صبح بیدار بودی... با چشمهای گرد نگاهش میکنم _تو از کجا فهمیدی؟؟ _بلاخره مادرم! با سر انگشتانش روی پلکم را لمس میکند _صدای گریه ات میومد! سرم را پایین میندازم و سکوت میکنم _غذا زرشک پلوعه...میدونم دوس داری!برای همین درس کردم به سختی لبخند میزنم _ممنون مامان... دستم را میگیرد و فشار میدهد _نبینم غصه بخوری!علی هم خدایی داره...هرچی صلاحه مادرجون باور نمیکنم که مادرم اینقدر راحت راجب صلاح و تقدیر صحبت کند. بالاخره اگه قرار باشد اتفاقی برای دامادش بیفتد... 💞 💞 دخترش بیچاره میشود... از لبه ی تخت بلند میشود وبا قدمهایی آهسته سمت پنجره میرود.پرده را کنار میزندو پنجره را باز میکند _یکم هوا بیاد تو اتاقت...شاید حالت بهترشه! وقتی میچرخد تا سمت در برودمیگوید _راستی مادر شوهرت زنگ زد! گلایه کرد که از وقتی علی رفته ریحانه یه سر به ما نمیزنه!...راس میگه مادر جون یه سر برو خونشون! فکر نکنن فقط به خاطر علی اونجا میرفتی... در دلم میگویم"خب بیشتر بخاطر اون بود" مامان با تاکید میگوید _باشه مامان؟فردا برو یسر. کلافه چشمی میگم و از پنجره بیرون رو نگاه میکنم. مامان یه سفارش کوچیک برای غذا میکند و از اتاق بیرون میرود. با بی میلی نگاهی به سینی غذا و ظرف ماست و سبزی کنارش میکنم. باید چند قاشق بخورم تا مامان ناراحت نشه... چقدر سخت است فرو بردن چیزی وقتی بغض گلویت را گرفته! ادامہ دارد... نویسنده این متن: 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
🔺پلیس اوتاوا پایتخت کانادا جوان ۱۹ساله ای بنام "دانیل هیود" را صرفا بخاطر متنی تهدید آمیز علیه پارلمان و چند سفارتخانه در توییتر بازداشت کرده و قراراست بزودی محاکمه شود. 🔹در حالی که روزهای گذشته برخی از اغتشاشگران چند نفر رو با چاقو و قمه و اسلحه می کشند بعد کل دنیای غرب و سردمدران همین کشورها از این قاتل ها حمایت کرده و مدعی می شوند که بی گناه هستند. ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ