داستان هایی از زندگی شهدا شهید وحید پورچی کنگرلو جبهه رقابیه ولادت ۱۳۴۴ شهادت ۱۳۶۰ 🔴 مقداری از این #هندوانه ها به من بده یک روز آمد سر زمین تا به من‌کمک کند. بعد از اینکه کارمان تمام شد گفت:《پدرجان! مقداری از این هندوانه ها را به من می دهی تابه #رزمندگان برسانم؟》من هم با کمال میل اجازه دادم. وقتی #ماشین را پر ازهندوانه کرد و برای رزمنده ها برد، شور و #هیجانش برای شرکت در عملیات بیشتر شد تا جایی که شب و روز برای رفتن به #منطقه اصرار می کرد. در نهایت هم #موافقت مارا کسب کرد و راهی #جبهه شد و به آرزوی دیرینه اش یعنی #شهادت در راه #خدا رسید. #شهدا را یاد کنید حتی با ذکر یک #صلوات 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran

روایت هولناک یک خبرنگار فلسطینی از نمایش آتش گرفتن یک نوجوان ۱۹ ساله روی آنتن زنده کشورش در پی حملات رژیم صهیونیستی #جبهه #شبکه_یک

موج انفجار، پدرم را شهید کرد داستان تلخ شهید شدن پدر یکی از دختران اهل سوریه در جنگ + حورا و کوثر، بازماندگان جنگ سوریه #جبهه #شبکه_یک

وقتی دست خدا همراه رزمندگان بود 🔹یک تیر در دهانم و تیر دیگر در پایم خورده بود. ۸۰ درصد نقاهتگاه‌ها را در زمان جنگ خانم‌ها اداره می‌کردند #جبهه #شبکه_یک

خاطره حاج حسین یکتا از شهادت ۱۱ خانواده لبنانی در یک شب #جبهه #شبکه_یک

به خاطر دو هموطن مسیحی در زندان عراقی‌ها جشن گرفتیم - با قرص و کپسول‌های رنگی تزئینات انجام دادیم + حسین اسلامی، اسیر دفاع مقدس #جبهه #شبکه_یک