⭕️ خبر رسید که تعداد شهدای افغان کرمان به ۱۴تا افزایش پیدا کرده..
از اونور مراسم خاکسپاری سعید بامری و سخنان عجیب عالم اهل تسنن مهاجر و کار عجیبتر عالم شیعه که دست عالم اهل تسنن رو به نشونه وحدت بوسید باعث شد موندن رو جایز ندونیم..
و آماده یک روایتگری ازین حماسه عظیم مهاجرین انقلابی کرمان شدیم..
دوربین و میکروفون و وسایلامون رو جمع کردیم و بلیط گرفتیم
قرار ما شد دوشنبه صبح با هواپیما به سمت کرمان بشیم و حالا به سمت فرودگاه میریم تا مصیبت و حماسه زائرای حاج قاسم رو روایت کنیم...
#روایتگری
#قسمت_اول
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
https://zil.ink/iranafg_ir
🔸به سمت کرمان راهی شدیم و در راه مقدمات کارها را با محمد و علی صحبت کردیم.
در حین صحبت علی بهم گفت دو خانواده افغانستانی هر کدام سه شهید دادن، مثل همان خانواده ایرانی که هشت تن از اعضای خانوادش به شهادت رسیدن..
با شنیدن صحبتش تلخ بودن این حادثه برایم دوچندان شد...
🔸مدتی هست که بین ایرانیها و مهاجرین افغان شایعه پراکنی زیاد شده، اما کسی به واقعیت داستان نمیپردازند، به همین علت بر آن شدیم تا راوی داستانی واقعی باشیم; داستانی که در آن خون افراد ایرانی و افغان، با هم در یک مسیر مشترک و با یک هدف مشترک آمیخته شده...
الحق انتخاب خوبی بود انتخابِ #خون_شریکی...
#روایتگری
#قسمت_دوم
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
https://zil.ink/iranafg_ir
🔸 از فرودگاه با اسنپ به سمت محل اسکان میرویم تا برای روایت نگاری اولمان آماده شویم.
🔸 در راه از راننده اسنپ چندین سوال پرسیدیم تا باب صحبت با او را باز کنیم ولی خیلی دل و دماغ حرف زدن نداشت
از او پرسیدیم روز انفجار نزدیک آنجا بودی؟ گفت بله اما من گلزار بودم...
گفتیم پس ندیدی انفجارو..؟
با یه لحن خیلی غمگین گفت: نه متاسفانه... در حال و هوای خودش بود و گفت : "حسرتش موند به دلم.. این حسرت تا آخر عمر تو دلم میمونه، غمم اینه که من بالاسر مزار گریه و زاری میکردم که ما رو هم ببر و شهید کن ولی ای دریغ که توی چند قدمی ما یه عده رفتن پیش حاجی.."
⚫️ شهر کرمان بوی غم میده و حالا متوجه شدیم که تمام شهر عزادار شده
🔸 از او در مورد تعداد شهدای کرمانی پرسیدیم که به شهدای اتباع اشاره کرد؛ دلش سوخته بود چون بچه های زیادی شهید شده بودن...
ماشینش خیلی اوضاع خوبی نداشت، یه پراید قدیمی با در خراب بود، ولی دل باصفایی داشت...
بریم برای شروع روایت...
#روایتگری
#قسمت_سوم
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
🌐 https://zil.ink/iranafg_ir
📱 https://eitaa.com/iranafg_ir
🔶 چالشهای مصاحبه با خانواده شهدای افغانستانی کرمان
⭕️ خبرنگار #جمعیت_افغانستانیها:
به خانه هر شهید افغانستانی حادثه کرمان رفتیم، خانواده شهید میگفت: مسئولان به ما گفتهاند که هرکس برای مصاحبه به خانه شما آمد، با ما تماس بگیرید، باید از قبل با ما هماهنگ کرده باشند و گرنه مجوز ندارند و ممکن است مصاحبه آنها با شما مشکلزا شود.
🔶 جدای از مشکلی که این رویه در مسیر روایت رسانهای از واقعه کرمان ایجاد خواهد کرد، مسئله مهمتر آن است که ترساندن خانواده شهدا از هرکسی که برای تکریم ایشان مراجعه میکند کار شایستهای نیست. اساسا خانواده شهید باید بتواند مستقل و بیپروا و بدون اجازه از بقیه سخنش را بگوید. خدای نکرده مگر کسی از سخن گفتن خانواده شهدا ترسی دارد که باید اینچنین فیلترگذاری و غربال صورت گیرد؟
#روایتگری
#قسمت_چهارم
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
https://eitaa.com/joinchat/3500474498C27bed6731b
⭕️ به خانهی شهید #سعید_بامری رفتیم، چقدر غریبانه خانوادشان عزاداری میکردند...
🔸 وضع مالی این خانواده بزرگوار آنقدر سخت بود که حتی نمیتوانستند عکس شهیدشان را چاپ کنند و آن را قاب شده به دیوار بزنند، اما هیچ گله و شکایتی نداشتند.
🔹 مرد این خانه، در راه حاج قاسم پرپر شد اما برای برخی از فرزندان این شهید تا الان حتی نتوانستند #برگه_ولادت بگیرند.
تا الان هر چه قدر هم که پیگیری کردند، پیگیری هایشان به جایی نرسیده و تنها فقط یکی از فرزندانشان کارت واکسن دارد.
⚫️ چقدر تلخ است که این حماسه از اینجا شروع میشود...
🔸 این خانواده شریف #اهل_سنت که اسم یکی از بچههایشان محمدرضاست، در یک خانه کوچک مستأجری در یکی از ضعیف ترین محلهها زندگی میکنند...
❇️ راستی شنیدم شهید بامری، اسم یکی از دخترانشان را نرگس، اسم مادر امام زمان(عج) گذاشتند.
⭕️ همانطور که خمینی کبیر(ره) فرمودند مستضعفان #انقلاب چه #شیعه و چه #سنی، مثل این خانواده با همه مشکلات پای انقلاب میمانند...
#روایتگری
#شهید_سعید_بامری
#قسمت_پنجم
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
🌐 https://zil.ink/iranafg_ir
📱 https://eitaa.com/iranafg_ir
هدایت شده از شهدای افغانستانی کرمان
⭕️ به خانهی شهید #سعید_بامری رفتیم، چقدر غریبانه خانوادشان عزاداری میکردند...
🔸 وضع مالی این خانواده بزرگوار آنقدر سخت بود که حتی نمیتوانستند عکس شهیدشان را چاپ کنند و آن را قاب شده به دیوار بزنند، اما هیچ گله و شکایتی نداشتند.
🔹 مرد این خانه، در راه حاج قاسم پرپر شد اما برای برخی از فرزندان این شهید تا الان حتی نتوانستند #برگه_ولادت یا اقامت بگیرند.
⚫️ چقدر تلخ است که این حماسه از اینجا شروع میشود...
🔸 این خانواده شریف #اهل_سنت که اسم یکی از بچههایشان محمدرضاست، در یک خانه کوچک مستأجری در یکی از ضعیف ترین محلهها زندگی میکنند...
❇️ راستی شنیدم شهید بامری، اسم یکی از دخترانشان را نرگس، اسم مادر امام زمان(عج) گذاشتند.
⭕️ همانطور که خمینی کبیر(ره) فرمودند مستضعفان #انقلاب چه #شیعه و چه #سنی، مثل این خانواده با همه مشکلات پای انقلاب میمانند...
#روایتگری
#شهید_سعید_بامری
🔻 به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2031289005Cf32dba70bc
⭕️ پشیمونید که شهید دادید..؟
🔹 دختر آقا سعید یه حرفی زد که دلم خیلی گرفت...
نرگس خانم خیلی به آقا سعید وابسته بود، طاقت دوری پدرش رو نداشت و خیلی بیتاب بود...
🔸 مادر نرگس با اینکه کمرش زیر بار این غم خم شده بود اما صداش نمیلرزید و سعی میکرد گریه نکنه.
🔹 اما نرگس...
با هق هق میگفت: این خونه دیگه کسی رو نداره...
شماها امروز و فردا فقط هوای ما رو دارید اما آخ از فردا...
من میمونم و بی کسیهام...
من میمونم و پدری که از دست دادم...
گریه نمیذاشت حرفش رو ادامه بده
⁉️ محمد بی تعارف و بدون رودربایستی ازش پرسید: پشیمونید که شهید دادید..؟
❇️ نرگس یک کلمه محکم جواب داد: نه....!
انقدر #قاطع این کلمه رو به زبون آورد که یک لحظه فکر کردم مادر نرگس بجای اون دختر جواب داد.
🔸اما نه... خودش بود، همون دختری که مثل ابر بهار تا چند دقیقه پیش گریه میکرد
ازش در مورد #حاج_قاسم پرسیدیم و با لطافت دخترانه جواب داد : حاج قاسم خیلی مرد گُلی بود.. .
✅ اینها رو دختری میگفت که داغ پدر دیده...
⭕️ وضع مالیشون اصلا رو به راه نیست، مشکلات زندگی دارن اما همش از مهربونی همسایه ها میگن و زبونشون به گلایه نمیچرخه...
❇️ اینها #ملت_امام_حسینن..
ملتی که در خون هم شریک اند..
#روایتگری
#قسمت_ششم
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
🌐 https://zil.ink/iranafg_ir
📱 https://eitaa.com/iranafg_ir
🔹 سوار تاکسی شدیم تا به خانهی دومین خانواده شهید برویم، راننده ضبط را روشن کرد و آهنگ خواننده خانم گذاشت.
علی گفت: " آقاش رو ندارید؟؟ "
راننده گفت: "چرا؟ مگه صدای زن موجب تحریک میشه؟"
علی گفت: "فکر کنم دیگه این چیزا برای ما تهرانی ها صدق نمیکنه! "
با حرف علی راننده خندید و آهنگ رو عوض کرد.
🔸 بعد از چند دقیقه ازمون پرسید ببخشید فضولی میکنم شما گروه رسانهای هستید؟
(دوربین و سه پایه و تجهیزات فیلم برداری رو موقع سوار شدن همراهمون دیده بود)
🔹 گفتیم آره برای روایت شهدای کرمان اومدیم
🔸گفت روز انفجار رفیق منم برای زیارت مزار #حاج_قاسم رفته بود و شهید شد، بنده خدا تازه میخواست عروسی بگیره...
شهر ما یک هفته است مُرده، همه در دلشون غم دارند و دلگیراند.
منم از اون روز حادثه، سه روزه ناراحتی عصبی معده گرفتم و خیلی بهم ریختم.
میگن یه تیم تروریستی جدید رو گرفتن، ولی هنوزم تیمهای دیگه ای هم دخیل بوده که هنوز دستگیر نکردن
تمام این حرف ها رو با یک غم و اندوه زیاد میگفت و ناراحتی در چهرش خیلی معلوم بود.
⭕️ نمیدونم اگر بدونه #شهدای_فاطمیون افغانستان سالها خارج از مرزهای ایران
از ایران بعنوان مرکز #مقاومت_اسلامی، دفاع کردن و در #گمنامی شهید شدن چه حسی پیدا میکرد...
🔹 بگذریم...
#روایتگری
#قسمت_هفتم
#شهدای_افغانستانی_کرمان
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
🌐 https://zil.ink/iranafg_ir
📱 https://eitaa.com/iranafg_ir
⭕️ خانواده #شهید_امیرعلی_بامری
🔸 اسمش حیدر بود و اسم پسرش علی
اسمشون اسم حضرت علی(ع) بود ولی اهل تسنن بودن، اصالتشونم قوم بلوچ بود.
🔹 در سال ۵۷، وقتی ده ساله بود با پدرش به ایران مهاجرت کرد
آن موقع در تظاهرات شرکت میکرد و پدرش انقلابی بود، شعارهای #درود_بر_خمینی آن زمان هنوز یادش بود
🔸 کارگر بود و چندین سال بود که بخاطر دیابت و مشکل قند خونه نشین شده بود...
🔹 مگه میشه علی باشی و بزاری پدرت از خونه نشین شدن غصه بخوره..؟
کار میکرد
کارتن میفروخت تا بتونه برای خونه پول بیاره و پول سرویس مدرسش رو بده...
مرد بود
مثل علی (ع)
ولی اهل تسنن..
⁉ شما تفاوتی بین #سنی و #شیعه دیدید؟؟
#روایتگری
#روایت_هشتم
#شهدای_افغانستانی_کرمان
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
🌐 https://zil.ink/iranafg_ir
📱 https://eitaa.com/iranafg_ir
⭕️ روایت عمق داغ خانواده شهید آچکزهی
🔸 به او گفتیم عاشقای حاج قاسم رو شهید کردن تا مردم رو بترسونن و دیگه مردم سر مزار حاج قاسم برای زیارت نرن..
🔴 پدر داغدار این خانواده چشمهایش پر از خشم شد و با قاطعیت گفت سه تا از بچه هام مجروح شدن.. همه ی ما را هم بکشند باکی نیست..
🔹 پرسیدیم اگر با آن نامردی که اینکار را کرد، رو به رو میشدید چی بهش میگفتید؟
یکی گفت حرفی باهاش نمیزدیم...
یک نفر دیگر گفت باهاش تسویه حساب میکردیم..
یک نفر دیگر...
⭕ قاتلین ایرانی و افغانستانی مشترک بودند و این حادثه غمبار یک نفرت مشترک و یک #هدف_مشترک درست کرد
نفرتی که سر قاتلین این شهدا بوجود اومد
علتش فقط یک چیز بود: #خون_شریکی
#روایتگری
#روایت_نهم
#شهدای_افغانستانی_کرمان
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
🌐 https://zil.ink/iranafg_ir
📱 https://eitaa.com/iranafg_ir
⭕️ خانهی #شهید_امیرعلی_بامری
🔸 برادر بزرگتر امیرعلی ضایعات فروش است، بعد از رفتن امیرعلی چشمانش بی فروغ شده و شانههایش افتاده است.
با اینکه خیلی از امیرعلی بزرگتر است اما آنچنان خسته است که گویی برادر بزرگتر خود را از دست داده است.
دلمان نیامد با او صحبت کنیم و اذیتش کنیم.
🔹 وقتی یک بچه مدرسهای کارگر که عزیز دل همه بوده را از دست داده باشی، حال دل او را میفهمی
🔸چطور میشود هم بچه مدرسهای بود و هم غمخوار پدر بود...
این فقط یک توضیح دارد:
⭕️ به قول حاج قاسم
"شرط شهید شدن، شهید بودن است"
❇️ او شهیدانه زندگی کرد و شهید شد
#روایتگری
#روایت_دهم
#شهدای_افغانستانی_کرمان
#جمعیت_افغانستانیهای_مقیم_ایران
🌐 https://zil.ink/iranafg_ir
📱 https://eitaa.com/iranafg_ir