درس عبرت
کاپ اخلاق در طاقچه جریان #انقلابی و جام زهر در دست#مردم
اخیرا بدنه جریان انقلابی و هواداران آقای جلیلی برای اینکه به خودشان دلداری بدهند مدام این دیدگاه را مطرح میکنند که:
«روی کار آمدن دوباره اصلاحطلبان،اعتدال،کار گزاران به معنی تیر خلاص به خود آنهاست و عملکردشان باعث میشود مردم بالاخره ماهیت پلیدشان را بشناسند و برای همیشه کنارشان بگذارند.»
اینها گویا فراموش کردند که دولت روحانی با آن عملکرد و کارنامه، همین 3سال پیش کنار رفت، اما همه دیدیم که نه تنها محو نشدند بلکه در چند هفته اخیر با گردنکلفتی عربده میکشیدند و طلبکار عالم و آدم بودند و دولت را هم در میان هلهله حامیانشان پس گرفتند.
همه به چشم دیدیم دولتی که سنگینترین تحریمهای تاریخ را به ارمغان آورده بود(روحانی) چطور با شعار دیپلماسی و رفع تحریم بازگشت. دولتی که بیشترین جهش ارزی و تورم را بجا گذاشته بود چطور با شعارشعار،شعار کارامدی و تخصص، همه اختیارات را پس گرفت.
ساده دلانی که گمان میکنند احزاب نگران آبرویشان هستند احتمالا با انگیزهها و امکانات اینها آشنایی ندارند.
اینها برای چندمین بار نیامدهاند که برای خود آبرو و اعتبار بخرند، بلکه آمدهاند تا از دهها میلیارد دلار رانت سالانه ارزی و انرژی و کالایی خود محافظت کنند؛
آبرو کیلویی چند، وقتی میشود کانالهای تلگرامی و اکانتهای توییتری و پیجهای اینستاگرامی را از طریق رابط جوان وزارتی با چند هزار دلار خرید و در هیاهوی آنها ماست را سیاه و روز را شب نشان داد.
این تصور که سلبریتیها و فعالان رسانه و رایدهندگان به اصلاحطلبان هنوز آنها را نشناختهاند اشتباه است. اینها بهتر از من و شما به ماهیت اصلاحطلبان پی بردهاند و اصلا بخاطر همین از یکی مثل جلیلی میترسند چون با او سخت میشود سر حق مردم معامله کرد اما به تَکرار خاتمی لبیک میگویند چون از دل آن انبوهی از معاملهگران سیاسی تکرار میشوند؛ چون نان آنها در روغن تورم و رانت و انحصاری است که 32سال دولتهای همین طیف درست کردهاند.
اینکه منتظر بمانید تا سر عقرب به سنگ بخورد و از نیش زدن دست بردارد یعنی انفعال و خوشخیالی.
اینکه با کاپ اخلاق در طاقچه بنشینید کنار و جام زهر در دست مردم مظلوم و غارتشان توسط گردنکلفتان عربدهکش را نظاره کنید هیچ نسبتی با روحیه جهادی و انقلابی که مدعی آن هستید ندارد.
هیچ کس در این کشور حق کسی را از دیگری نمیگیرد الا خودش. از افراد و نهادهای حاکمیتی هم دیگر انتظاری نیست. نباید فراموش کرد که اصلاحطلبان سال88 آشکارا بزرگترین خطر امنیتی طی یک قرن اخیر را برای نظام مستقر به وجود آوردند و نه تنها کنار گذاشته نشدند بلکه حالا بعد از هدیه گرفتن دوباره دولت، با ادبیات چاله میدانی و طلبکاری و نیش و کنایه با همین نظام حاکم حرف میزنند.
این نشان میدهد که هم حق گرفتنی است و هم ناحق گرفتنی. آنها ناحقشان را پس گرفتند شما هم حقتان را بگیرید.
ارساای از مخاطبین کانال ایران ما